یادداشت سیاسی|
«کَلاکُرویی» مسوولان و شوهای سیاسی/ حاکمیت افکار کهنه و غبار پسرفت بر چهره کهگیلویه!
مسلم جهانبخش
29 تير 1398 ساعت 17:48
تا زمانی که افکار کهنه و خاکستری و افعال محض خدمتگزار سیاسیون،بر منصب قدرت و تصمیم گیری هستند،غبار سکون و پسرفت از چهره کهگیلویه بزرگ زدوده نخواهد شد و جوانان و مردم بایستی در این وضعیت غبارآلود تنفس کنند و هر دم آمار خودکشی و بی اخلاقی های فرهنگی اجتماعی از گوشه و کنار این دیار به گوش برسد یا نخبگان،جوانان و مردم،برای رشد و ترقی خود و فرزندانشان فرار را بر قرار در این وادی زخمی ترجیح دهند.
متن ارسالی؛ دقت شود که این یادداشتِ سیاسی اجتماعی، برای درک آسان با رساترین، سادهترین و شیواترین نوع قلم ممکن نگاشته شده است، نه برای شخص خاص، نه طیف، گروه و جناح سیاسی خاصی است، بلکه برای تمامی سیاسیون، مدیران و شخصیتهایی است که از گذشته تا به امروز دارای جایگاه، پست و منصب تاثیرگذار بوده و هستند.
امروزه با بررسی دقیق زندگی بزرگان جهان و افراد موفق، برای دستیابی به موفقیت در زندگی ویژگیها و شرایطی وجود دارد که همگی حول محوری به نام هدف در حال چرخش هستند که با کنار هم قرار دادن این ویژگیها و شرایط، پازل موفقیت شکل خواهد گرفت.
ما در این یادداشت سیاسی اجتماعی به بررسی سه عامل مهم میپردازیم و این سه عامل را به مثلث تشبیه کرده که دارای سه ضلع اراده (پشتکار)، امکانات و انگیزه میباشد.
برای سیر موفقیت، داشتن اراده قوی به خود شخص بستگی دارد که عوامل متعددی برای داشتن یک اراده قوی وجود دارد، ضلع دیگر این مثلث امکانات هستند که حدوداً ۷۰ درصد افراد موفق آن را در قدمهای اول شروع راه به طور کامل نداشتهاند.
از این رو کمبود امکانات پیشرفته و حتی اولیه کم و بیش در بسیاری از جوامع و کشورها وجود دارد و فراهم ساختن چنین امکاناتی بر عهده حکومت، دولتها و مسئولین ذیربط میباشد.
با این تفاسیر فراهم کردن چنین امکاناتی مستلزم هزینه کردن میباشد که در جوامع توسعه یافته این قبیل هزینهها، وظفیه و افتخار تلقی میشود و به چنین هزینههایی به چشم سرمایه گذاریهای بلندمدت نگاه میکند که باعث ترقی هر چه بیشتر آنها میشود.
در جوامع درحال توسعه تمام تلاش انجام میشود تا حداقل امکانات مهیا شود ولی در کشور کمتر توسعه یافته (توسعه نیافته) به عنوان هزینه مازاد محسوب میشوند و حکومت، دولت و مسئولین چنین کشورهایی از چنین هزینههایی گریزان هستند.
در کشورهای کمتر توسعه یافته (توسعه نیافته) به جای فراهم کردن چنین امکاناتی و ورود به دسته کشورهای درحال توسعه، درگیر جنگ، نزاع و بازیهای سیاسی تخریبی میشوند و به طبع آن هر نظام، حکومت، دولت، استان و شهری را به سمت انزوا و افول میکشاند.
اما ضلع سوم و مهمترین ضلع این مثلث، انگیزه و امید به آینده است، ضلعی که عمدتاً به دست نیروهای بیرونی فرد باید تقویت شود.
موج نا امیدی و بی انگیزگی در کشور و به خصوص در استان کهگیلویه و بویراحمد علی الخصوص کهگیلویه بزرگ، دارد جوانان و مردم را درخود غرق میکند و میبلعد.
چرا که استان کهگیلویه و بویراحمد از نظر زیر ساختهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به شدت دچار ضعفهای عمیقی است که هر روزه این ضعفها همچون زخمی عمیق و عمیقتر میشوند و طبیبی برای درمان چنین زخمهایی وجود ندارد و اگر هم طبیبی وجود داشته باشد از نوع طبیبهای محلی هستند که با علم و اندوختهها و تفکرات سنتی میخواهند زخم چندینساله این دیار را التیام ببخشند، غافل از اینکه تفکر و علم چنین طبیبانی خود نیاز به طبیبان و علم امروزی و مدرن و جوان و خلاق دارد.
زخمها و شرایط بحرانی فرهنگی و ...کهگیلویه بزرگ، بایستی توسط تفکر نو و خلاق در قالب برنامههای بلندمدت مشترک و توسط نیروهای همدل و دلسوز کهگیلویه بزرگ بهبود یابد، نه نیروهای سیاسی و دلسوز جناح و حزب.
تفکرات کهنه و سیاسی بازی که در دورههای مختلف بر کهگیلویه بزرگ حاکم کردهاند، جز افسردگی، خیانت، فساد، خودکشی، اعتیاد، ناامیدی از آینده و بی انگیزگی و صدها معضل فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی..، چیز دیگری را برای مردم و جوانان و خانوادهها به ارمغان نیاورده است.
تفکر سنتی و قدیمی، منجر به تصمیمات یک طرفه قدیمی میشود که نهایتاً برنامههای فرهنگی و ...بدون راندمان و بازدهی برای مردم و جامعه را بدنبال دارد، و از همه مهمتر منجر به سرخوردگی و تباهی جامعه و جوانان خواهد شد، چرا که هیچ چیز به اندازه یک ذهن و تفکر تغییر یافته قدرتمند نیست (تلنگر).
و اما سخنان آخر و چند سؤال اساسی و محوری
تا قبل از نگارش این یادداشت، سیاسیون و مدیران کهگیلویه بزرگ چند بار با نخبگان، شخصیتها و جوانان مطرح شهرستانیِ صاحب جایگاه در موقعیتهای مختلف ملی و بین المللی، جلسهای مبنی بر ایجاد همدلی، یکپارچگی، نظرخواهی و هماندیشی برای بهبود زخمهای عمیق این دیار فرهیخته برگزار کردهاند؟
آیا سیاسیون و مدیران کهگیلویه بزرگ تا به حال به فکر تدوین برنامهای واحد و مشترکِ چند ساله برای ایجاد انگیزه و تحریک جوانان این دیار به سمت موفقیت و پیشرفت بودهاند؟
آیا برنامهای برای نخبه پروری جوانان با استعداد این دیار دارند؟ آیا مدیران و مسئولین کهگیلویه بزرگ تا به حال به فکر اجرای برنامههای فرهنگی اجتماعی و سیاسی خلاقانه و آینده نگر در جهت پیشرفت و ارتقا سطح تعالیم مردم بودهاند یا نه؟
صرفاً به فکر اجرای برنامههای تکراریِ از بالا تعیین شده و شوهای فرهنگی_اجتماعی سطح پایین (به اصطلاح محلی؛ کَلاکُرویی) بدون بازدهی فرهنگی_اجتماعی و شو سیاسی جهت ایجاد رضایت جناحهای سیاسی خود و بسنده کردن به چند عکس نمایشی جهت ثبت و ارسال گزارش فعالیت و رزومه برای عزیزان بالادست و حفظ صندلیهای نرم فومی مدیریت و ریاست هستند؟
چرا مسئولین و مدیران نمیخواهند از تفکرات و ایدههای جوانان خلاق و آگاه بهره بگیرند و صرفاً به مخلصان تام سیاسی بسنده میکنند؟ مسئولین و مدیران شهرستان کهگیلویه بزرگ با این نوع تفکر و عملکرد ضعیف خود و عدم هماهنگیها و هزینه نکردنها برای نخبگان و جوانان، تفکرات خود و شهرستان کهگیلویه بزرگ را در کدام دسته بندی شهری و شهرستانی میدانند؟(توسعه یافته، درحال توسعه یا توسعه نیافته!؟) که به طور قطع جواب، دسته توسعه نیافته و رو به انزوا و افول است.
و اما مهمترین و آخرین سؤال: اگر برنامهها و مراسمات دهه مبارک فجر، ولادتها و شهادتها و مناسبتهای تاریخی و تقویمی از بالا تعیین شده نبودند، مدیران و سیاسیون ما با این همه ادعا، میتوانستند حتی یک برنامه خلاقانه با بازدهی و عملکرد مناسب درشان این جوانان و مردم اجرا کنند؟!
آیا اصلاً بازدهیو بازخوردهای بعد از اجرای همین برنامههای سطح پایین هم برای مسئولین و مدیران اهمیت دارد؟!
به طور مسلم جواب همه سؤالات خیر است چون که فقط مدیران و کارمندان در اکثر این مراسمات شرکت میکنند و خبری از جوانان برای بروز و نشان دادن خلاقیتها یا تخلیه روحی و روانی جوانان و ... نیست.
تا زمانی که افکار کهنه و خاکستری و افعال محض خدمتگزار سیاسیون، بر منصب قدرت و تصمیم گیری هستند، غبار سکون و پسرفت از چهره کهگیلویه بزرگ زدوده نخواهد شد و جوانان و مردم بایستی در این وضعیت غبارآلود تنفس کنند و هر دم آمار خودکشی و بی اخلاقیهای فرهنگی اجتماعی از گوشه و کنار این دیار به گوش برسد یا نخبگان، جوانان و مردم، برای رشد و ترقی خود و فرزندانشان فرار را بر قرار در این وادی زخمی ترجیح دهند.
به امید روزی که به جای دیدن پیوند بین سیاسیون و مدیران با مخلصانِ خود، پیوند بین سیاسیون و مدیران با نخبگان و جوانان صاحب ایده و تفکر را ببینیم و تا زمانیکه چنین تفکراتی بر کهگیلویه بزرگ غالب است آش همان آش است و کاسه همان.
تمام.
یادداشتهای بعدی: نقش و عملکرد نماینده محترم مردم شریف کهگیلویه، چرام، لنده و بهمئی درمجلس شورای اسلامی، فرماندار محترم، مجموعه محترم شورای شهر، مجموعه شهرداری و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر مجموعههای ذی اختیار و تصمیم و کلید بهدستان، در نخبه پروری و نخبهکُشی در کهگیلویه بزرگ را با جزئیات دقیق تحلیل و مورد بررسی قرار خواهیم داد.
----------------------------
مسلم جهانبخش
----------------------------
کد مطلب: 411202