یادداشت اجتماعی | به قلم ذبیح الله سیناپور
مرگ یک جوان لندهای و چند سئوال
ذبیح الله سیناپور
3 تير 1398 ساعت 15:34
بلاشک همه میدانند و باور دارند اگر در شهرستان لنده فقط یک کارخانه تولیدی یا صنعتی وجود داشت که جواب گوی نیازهای جوانان تحصیل کرده و جویای کار لنده ای بود چنین اتفاقاتی نمیفتاد که تحصیل کردههای ما بواسطه فشارهای روانی نشات گرفته از بیکاری هر روز جان خود را از دست بدهند و فاجع بار تر از آن وقتی است که مسئولین امر به جای حل معضل و مشکلات صرفاً شعار را سرلوحه خودشان قرار دهند و هر روز بر آلام و مصیبتهای این مردم بیفزایند.
مرگ یک جوان دیگر در شهرستان لنده این روزها در استان ماتم زده کهگیلویه و بویراحمد گویا عادت شده است که وقت طلوع خورشید همیشه باید منتطر خبرناگوار از دست دادن عزیزانی باشیم که شاید اگر تدبیر و مدیریت کارآمد و صحیح در این استان حکمفرما بوده است هیچ وقت سرگذشتی به این تلخی به سراغ مردم ماتم زده این استان نمیامد.
استانی که در تمامی بزنگاهای تاریخی شاید اولین استان بوده است که جان، مال و همه دارایی خود را دادند تا از کیان انقلاب و آرمانهای امام محافطت کنند اما متاسفانه بعد از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی آنچنان که بایسته و شایسته این مردم بوده است خدمتی ارائه نشده است. شاید بد نباشد برای تنویر افکار عمومی نگاه مقایسهای داشته باشیم به امکانات و زیرساختهای استانی که از منابع عظیم زیرزمینی برخوردار است اما در اوج بی رحمی هیچ وقت از این ذخایر برای توسعه حداقل زیرساختهای ارتباطی و امکانات بهداشتی استفادهای نشده است.
در استانی که متاسفانه علی رغم تمامی منابع خدادادی و ذخایر هنگفت انرژی مثل نفت و گاز، مستند به اطلاعات مرکز آمار ایران، در خیلی از شاخصهای توسه یافتگی رتبه آخر یا رتبههای آخر را داراست باید به حال این بحرانهایی که هر روز گریبان گیر خانوادهای مظلوم و ستمدیده استان میشود فکری اساسی کرد و راه کاری اندیشه شود. در این میان شهرستان لنده که به عنوان شهر اولینها همیشه مطرح بوده است حال و روز فاجعه بار تری دارد تا جایی که هفتهای نیست که جوانان مظلوم این دیار بر اثر فشارهای روانی حاصله جان خود را از دست ندهند. شهرستانی که آوازه مدیران کشوریش گوش عالم و آدم را پرکرده است اما هیچ وقت حتی نخواستند به اندازه ارق و حس تعلق خاطری که به این دیار داشتند اقدامی مساعد انجام دهند.
چه کسی در این شهر جواب گوی سیل عظیم بحرانهایی است که روزانه مثل زالو خون همشهریان ما را میمکد و خانوادههای ما را داغدار میکند؟ معضلات اجتماعی که در سطح شهرستان لنده وجود دارد استثنا از سایر مناطق و استانها نبوده است و قطعاً عامل تمامی این معظلات و ناهنجاریها بیکاری مزمن و مفرطی است که امروزه موجی از ناامیدی را در بین جوانان شهرستان به راه انداخته است. طلاق، بزههای اجتماعی، خودکشی، اعتیاد و.. بدون شک نتیجه بی تدبیری، بی تقوایی و بی مسولیتی کسانی است که سالهای سال تلاش کردند صرفاً از طریق تریبونهای رسمی و غیر رسمی ارزاندام کنند و غافل از اینکه قرب الوقوع آه و نفرین خانوادهای داغدار گریبان گیرشان خواهد شد تا که شاید وجدانهای خفتهشان بیدار وقدراندک فرصت خدمت و نوکری مردم را بیشتر بدانند.
بلاشک همه میدانند و باور دارند اگر در شهرستان لنده فقط یک کارخانه تولیدی یا صنعتی وجود داشت که جواب گوی نیازهای جوانان تحصیل کرده و جویای کار لنده ای بود چنین اتفاقاتی نمیفتاد که تحصیل کردههای ما بواسطه فشارهای روانی نشات گرفته از بیکاری هر روز جان خود را از دست بدهند و فاجع بار تر از آن وقتی است که مسئولین امر به جای حل معضل و مشکلات صرفاً شعار را سرلوحه خودشان قرار دهند و هر روز بر آلام و مصیبتهای این مردم بیفزایند.
و کلام آخر: امام جمعه محترم شهرستان که شاگرد مکتب امام جعفر صادق است و قرار شد مأوی و پناهگاه مظلومان باشد چرا تا کنون یکبار هم که شده به صورت اساسی ورود پیدا نکرد و از حق این مردم دفاع نکرده است؟ سردار سازندگی استان! نماینده کهگیلویه بزرگ! و نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی کدام وعده سازندگی را در این شهرستان محقق کردهاند که در راستای رفع بیکاری و ایجاد اشتغال پایدارمثبت بوده باشد؟ عملکرده نمایندههای عالی دولت در سطح شهرستان چگونه بوده است که هیچ وقت این معظلات نه تنها کاهش پیدا نکرده است بلکه روز به روز بر آنان افزوده شده. اندکی تأمل ضروری است و وای به روزی که کاسه صبر این مردم ستمدیده لبریز شود که به ناگاه لرزه بر کاخ آنانی خواهد انداخت که به نام امام و انقلاب با بی تدبیری و بی کفایتی هر روز داغ این مردم را تازهتر میکنند.
کد مطلب: 410562