کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت سیاسی |

مرگ تدریجی اصلاحات/ آسیب‌شناسی اصلاح‌طلبی در ایران / اصلاح‌طلبی و دولت روحانی

بشارت جعفری

19 دی 1397 ساعت 10:42

تغییر جنس شعارهای مردم در اعتراضات دی ماه و پس از نا امیدی از روحانی، بی اعتمادی به او در خصوص وفاداری به شعارهای هفته اخر منتهی به انتخابات همه و همه نشان از خواست جریانی مردم از اصلاحات در ایران است.



متن ارسالی- قسمت دوم: "قدرت" از جمله‌ی شاه فصل‌هایی است که اصلاح طلبان تعریف مشخص ومورد توافقی از آن ندارند. به دلیل نداشتن تعریف مورد توافق، نحوه‌ی مواجهه‌ی با قدرت و نهادهای صاحب قدرت از طرف اصلاح طلبان، معادلات برای اصلاح طلبی در ایران آنقدر پیچیده و در هم تنیده شده است که در ذهن و ضمیر بخش‌های از مردم اصلاح طلبی جنگ منافع درون قدرت شناخته می‌شود. روی کار آمدن دولت روحانی و حوادث دی ماه ۹۶ (اتخاذ موضع برخی اصلاح طلبان در خصوص این اعتراضات که در تناقض یا شعارهای قبلی خود بود)، بیش از پیش باعث سربراوردن تناقض‌ها، سردرگمی بین بخش‌های مختلف اصلاحات، تناقض بین شعارها وکارکردها (خصوصاً اعتراضات دی ماه ۹۶) نداشتن تعریف مشخص از اصلاحات علی الخصوص در قبال قدرت را عیان کرد.
نداشتن تعریف مورد توافق از قدرت سبب ساز نداشتن انسجام رفتاری اصلاح طلبان، ویژه در مدت تصدی قدرت شده است. موضوعی که در طول حیات اصلاح طلبان باعث و بانی ریزش‌ها در درون این جریان/حزب و همینطور سبب ساز فاصله‌ی بیشتر مردم با این جریان/ حزب گردیده است.
به طور کلی نسبت و نسب اصلاح طلبان با "قدرت" مشخص نیست.
نوع نگاه اصلاح طلبان به قدرت می‌توانند نشان دهنده‌ی این مهم باشد که آنچه که به اسم اصلاح طلبی در ایران می‌شناسیم یک " جریان" فرهنگی است یا یک حزب سیاسی.
اینکه اصلاح طلبان قدرت را به مثابه یک هدف و یک جبهه‌ی برای فتح ببیند و هدف گذاری کنند نشان از این دارد که اصلاح طلبی در ایران یک حزب سیاسی شبیه همه‌ی احزاب سیاسی در دیگر نقاط جهان می‌باشد و فرضیه‌ای که بعضاً اعتقاد دارد اصلاح طلبی بازی درونی و جنگ منافع کارگزاران سیاسی با ریشه‌های مشترک فکری (نو محافظه کاری) است را تقویت می‌کند.
نوع مواجهه " جریان" اصلاح طلبی در تفاوت آشکار با "حزب سیاسی" است.
نگاه جریان (movement) فکری به قدرت به عنوان یکی از اهداف مورد اصلاح می‌نگرد یعنی تلاش بدنه‌ی جریان اصلاح طلبی برای اصلاح هرچه بیشتر رفتار قدرت و همچنین اصلاح ساخت قدرت به نفع مردم به انحاء مختلف می‌باشد.
به عنوان مثال در خصوص انتخابات حزب سیاسی به انتخابات به عنوان یک وسیله برای کسب قدرت می‌نگرد اما جریان سیاسی انتخابات را (فارغ از نتیجه) یک ابزار در کنار سایر ابزارهای آگاهی بخش و فضای دوران انتخابات را به عنوان فضایی برای نقد و پاسخگویی هرچه بیشتر قدرت و آشنایی و آگاهی مردم از حقوق خود در برابر قدرت می‌نگرد.
با توجه به بن مایه‌ی فرهنگی ادعایی جریان اصلاح طلبی اگر قرار به حضور در ساخت قدرت باشد این حضور باید صرفاً برای کانالیزه کردن قدرت به نفع مردم باشد
از طرفی این حضور باید به عنوان زمینه ساز و معبر گشا برای فعالین فرهنگی متن جامعه جهت آزادی عمل بیشتر باشد (یعنی تلاش برای تقویت تشکل‌های مردم نهاد و مطالبه گر از قدرت، حمایت از آنها در برابر لایه‌های قدرت و تلاش بیشتر برای تحلیل هر چه بیشتر قدرت به نفع مردمی شدن و پاسخگویی بیشتر یا کنش‌هایی از این دست باشد)
بنابراین جریان اصلاحات بیشتر از آنچه چشم طمع به قدرت داشته باشد با چشمان مسلح به ذره بین رفتار نهادها و اهالی صاحب قدرت را جهت:
-نقد بیشتر با هدف تمرکز زدایی از نهاد قدرت
-ارائه‌ی راهکار و تهیه‌ی فرم معقول و عملی مطالبات مردم (با در نظر گرفتن جمیع جوانب زمانی و مکانی) از نهاد قدرت جهت کانالیزه شدن به نمایندگی از خواست مردم.
- و ارائه‌ی الگویی معقولتر از ساخت قدرت نسبت به آنچه هست
رصد می‌کند.
برای روشن کردن فهم مردم از اصلاحات و کشش آنها به سمت سویه‌ی حزبی یا جریانی اصلاحات (که خود نشانه خوبی برای تعیین فاصله‌ی مردم از بدنه‌ی قدرت می‌باشد) بررسی رفتار و کنش و واکنش مردم در طی حداقل از سال نود تا کنون معیار مناسبی به نظر می‌رسد.
-حرکت کم رمق مردم در انتخابات ۹۰ علی رغم حضور برخی از چهره‌های با پرچم اصلاحات،
-حمایت یک پارچه‌ی مردم از روحانی در برهه‌ی کوتاه چند روزه‌ی پس از رد صلاحیت هاشمی آن هم در شرایطی که تا بیش از آن (رد صلاحیت هاشمی) نظرسنجی‌ها نشان از شیفت کم به سوی روحانی را داشت.
- جنس عمده‌ی شعارهای دوران انتخابات ۹۲ در میتینگ‌های انتخاباتی ستادهای روحانی و عارف
- حمایت یک پارچه مردم از تصمیم لیدرهای اصلاحات درخصوص کناره گیری عارف و نهایتاً پیروزی روحانی در انتخابات ۹۲
- پیروزی نسبی لیست امید در انتخابات ۹۴ با حضور چهره‌های کمتر شناخته شده در این لیست علی رغم رد صلاحیت‌های گسترده.
- جنس شعارهای مردم در انتخابات ۹۶ (ویژه در مشهد و اهواز)
- شیفت شدید و یک باره به سمت روحانی در هفته منتهی به انتخابات ۹۶ (که متاثر از سخنرانی‌ها و وعده‌های کمتر مطرح شده از طرف یک کاندیدای انتخابات بود) بر اساس نظر سنجی‌ها.
- تغییر جنس شعارهای مردم در اعتراضات دی ماه و پس از نا امیدی از روحانی، بی اعتمادی به او در خصوص وفاداری به شعارهای هفته اخر منتهی به انتخابات همه و همه نشان از خواست جریانی مردم از اصلاحات در ایران است.
بر اساس گفته‌های بالا، چینش و گرایش سیاسی کاندیداهای حاضر در انتخابات ۹۲ و همچنین مواضع اصلاح طلبان در طی انتخابات هدف اصلی از حضور در آن انتخابات را می‌توان در چند بند زیر خلاصه کرد:
۱- اظهار زنده بودن اصلاحات علی رغم تلاش همه جانبه رقیب برای به حاشیه راندن کام لجریان اصلاح خواه و آنچه آنان به زعم خود مرگ ناشی از ریزش مردمی می‌نامیدند.
۲- رای سلبی و نه به شیوه‌ی مدیریت ۸ ساله و تام و تمام اصولگرایان (به عنوان طیف نزدیک‌تر به ساختار قدرت) بر اکثر ارکان حاکمیتی
۳- خروج از وضعیت بغرنج اقتصادی که ناشی از تصمیمات غلط در بخش‌های اقتصادی و سیاست خارجی بود
۴- اعلام وفاداری مردم به شعارها و مطالبات اجتماعی و سیاسی خود که در طی انتخابات‌های ۷۶، ۸۰، ۸۴ و ۸۸ و پس از آن به کررات و انحاء مختلف بیان کردند.
۵- پافشاری دوباره مردم بر انتخاب روش‌های اصلاح خواهانه برای تغییر روندها و رفتار ساختارها و همین طور انتخاب نگاه اصلاحی به عنوان نگاه مطلوب‌تر علی الخصوص در سیاست خارجی.
 


کد مطلب: 406267

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/406267/مرگ-تدریجی-اصلاحات-آسیب-شناسی-اصلاح-طلبی-ایران-دولت-روحانی

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1