یادداشت:
رسیدن به مقصد یا ماندن در گل
سید قربانعلی موسوی شیرازی
3 شهريور 1397 ساعت 19:54
هرگاه جامعه ایی از چنین افرادی پر شود آن جامعه روی پیشرفت را نخواهد دید وهمیشه در محرومیتهای متفاوت غوطه ور خواهند بود واز رسیدن به اوج موفقیت باز میمانند چرا که بیشترین انرژی را صرف تخریب میکند تا ساختن آن جامعه، وبیچاره آن جامعه که چنین رفتاری نهادینه شده باشد و همانند فرهنگی در بین احاد جامعه نشو و نمو یافته باشد.
متن ارسالی
آیا هیچ از خود پرسیدهاید چرا در جنگها گذشته و مسابقات کنونی از اسب استفاده میشد.
در گذشته به جهت اینکه رسیدن به موفقیت و فتح قلههای دشمن نیاز به زیرکی وچالاکی ودقت خاص داشته وهمچنین باید از وسیله ایی استفاده شود که بتواند با کمترین مشکل این مهم را به سرانجام رسانده ودر طول مسیر کوچکترین آسیبی نیز به همراهان نرساند به همین منظور اسب را انتخاب میکردند که تمام این ویژگی هارا یکجا در خود داشت.
وامروزه نیز بهواسطه همان خصوصیات که ذکرش رفت از اسب در میادین اسب دوانی ومسابقات استفاده میشود، اسب هنگامی که نهیب حرکت را میشنود تمامی حواسش را برای رسیدن به مقصد جمع کرده وراکب خودرا با کمترین مشکل به پایان مسابقه میرساند ودر طول مسیر اگر احیاناً اسبی واژگون گردید به گونه ایی گامهایش را بر میدارد تا به اسب زمین خورده آسیب وارد نشود وبا زیرکی خودرا یا از کنار او ویا از روی او رد میکند و همچنین همگام با دیگر اسبها به سمت خط پایان دویده وهیچ مانعی نیز بر سر راه دیگر اسبها ایجاد نخواهد کرد و فقط از توان خویش بهره خواهد برد تا به موفقیت برسد.
و اما چرا از خر بهعنوان حیوان جنگی و یا در میادین مسابقات استفاده نمیشود، خر بهواسطه اینکه اولاً هنگام دویدن بیشترین حواسش به این مطلب است که دیگر هم کیشانش را از رسیدن به مقصد باز دارد وبه موضوع فکر نمیکند واز توانایی خود برای رسیدن به مقصد وموفق شدن استفاده نمیکند، هم وغم خویش را در تخریب مسیر وسد راه دیگران شدن قرار میدهد وکاری هم ندارد که خود وراکب خودرا به مقصد برساند.
از آن مهمتر اینکه وقتی یکی از همپالکی هایش به زمین میخورد به جای اینکه خود را از کنارش رد نموده وبه سمت پایان و مقصد برود با لگد کردن همتای خود اورا بیشتر زمین گیر کرده وباعث نرسیدن هم خود و هم زمین خورده میشود.
در علوم مدیریتی بسیار از این مسائل در تدریس علم مدیریت استفاده میشود و از اسب بهعنوان حیوانی هوشیار وبا تفکر یاد شده که رسیدن به مقصد را با کمک توانایی خویش به انجام میرساند واز تخریب و لگد مال کردن دیگران دوری میجوید چرا که هم وقت خویش را تلف کرده وهم مشغول حواشی شده است واز رسیدن به نقطه پایانی که مطلوب راکب است باز میماند.
اگر خوب به موضوع فکر کنیم بعضیها به جای اینکه برای خود نقشه راه ترسیم نمایند وبا توجه به این نقشه راه از توان مدیریتی خویش استفاده نمایند بیشتر به این موضوع میپردازند که فلان چنین است وفلان چنان است واصلا هم برایشان مهم نیست مسئولیتی که دارند چه چیزی را تعریف کرده است و باید برای رسیدن به اوج موفقیت چه کاری انجام دهند تنها دغدغهشان لگد مال کردن انسانهای پیرامون خویش است، و با این تفکر حال که من نمیتوانم برسم نگذارم دیگران هم برسند و مرتب به نقشه نرسیدن دیگران فکر میکند ونه رسیدن خود.
هرگاه جامعه ایی از چنین افرادی پر شود آن جامعه روی پیشرفت را نخواهد دید وهمیشه در محرومیتهای متفاوت غوطه ور خواهند بود واز رسیدن به اوج موفقیت باز میمانند چرا که بیشترین انرژی را صرف تخریب میکند تا ساختن آن جامعه، وبیچاره آن جامعه که چنین رفتاری نهادینه شده باشد و همانند فرهنگی در بین احاد جامعه نشو و نمو یافته باشد.
انشاله که جامعه ما از چنین افرادی تهی بوده واجازه نخواهند داد اینگونه افراد در میان مردم رشد و نمو بیابند وجامعه مارا به سمت تخریب بکشانند، انشاله
-----------------------------
سید قربانعلی موسوی
روزنامه نگار
کد مطلب: 402508