میدانم تاحدود زیادی با بنده هم نظر هستید که ما افشانیها، تاجگردون ها، موحدها، سردار هاشمیپورها، سید باقر موسویها، غریب پورها، زارعها، حسینی نیاها، تقوی نژادها، مژدهایها، وکیلیها، بزرگواریها، سید قدرت حسینیها، سید مسعود حسینیها، هدایتخواه ها، خادمیها، نیکبختها، پرویزیانها، مسعودی اصلها، زراعت کیشها، سردار پیروزها، رضا خلیلیها، سردار عظیمیفرها، سردار شهابیها، سید ضیا هاشمیها و دهها فرزند برومند دیگر را به راحتی به دست نیاوردهایم و پرورش نیافتهاند.
استان کهگیلویه و بویراحمد در طول تاریخ همواره شاهد تحولات گوناگون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بوده است که گاها تا سالها آثار مثبت یا منفی آن در زندگی مردمان این سرزمین مشهود و قابل لمس هست.
استانی که به علت عدم نگاه عادلانه دولتمردان با تفکرات سیاسی مختلف به جایگاه واقعی خود نرسیده و مع الاسف همچنان پسوند محروم را در سمینارها، مقالات و سخنرانیها به دنبال نام خود میکشاند.
استانی که به شهادت همه مسئولین طراز اول کشور از مقام معظم رهبری گرفته تا روسای جمهور ادوار مختلف و روسای سایر قوا دین خود را بهخوبی به نظام و انقلاب ادا نمود و در همه عرصهها یا پیشتاز بوده و یا جزو پیشتازان قلمداد شده است. استانی که علیرغم داشتن منابع عظیم نفت و گاز و طبیعت بکر و چشم نواز و معادن زیرزمینی و رو زمینی و صدها مولفه قابل بیان دیگر که هرکدام به تنهایی میتوانند ریلی برای پیشرفت آن باشد اما متاسفانه همچنان در جا میزند.
بنده بهعنوان یکی از فرزندان کوچک این آب و خاک و این استان زرخیز که در بین همین مردمان شریف، نجیب و سخت کوش سالها زیستهام و در کنارشان خوب و بد و تلخ و شیرینیهای بسیار چشیدهام و با توجه به حضور چندساله در برخی تحولات سیاسی و اجتماعی و اندوختن تجربیاتی هرچند اندک لازم دانستهام دست به قلم برده و برداشت و پیشنهاداتم را به هم استانیهای دوست داشتی و بزرگوارم ارائه دهم.
عزیزان دل؛ امروزه مهمترین عامل پیشرفت جوامع گوناگون بشری سرمایههای انسانی آن هست. شاید برخی مناطق در کشور و حتی فراتر از مرزهای ما وجود داشته باشد که کمترین مولفه های لازم برای پیشرفت و توسعه را نداشته باشند اما با داشتن سرمایههای انسانی لازم راههای توسعه را پیدا نموده و
پس از گذر از گردنههای مختلف هم اکنون در مسیر پیشرفت و اعتلاء منطقه خود قرار گرفتهاند.
شاید امروزه به جرات بتوان گفت استان کهگیلویه و بویراحمد در مقایسه با سایر استانها به نسبت جمعیت خود تاثیرگذارترین نیروهای انسانی را در سطح ملی را از آن خود میبیند. همه واقفید انتخاب شهردار کلانشهری مانند تهران تابع مولفه های گوناگون بوده که هرکسی توانایی حتی رقابت و عرض اندام در این عرصه را ندارد چه برسد به اینکه به این عنوان بسیار مهم برسد اما یکی از فرزندان شایسته شما با ارائه رزومهای قوی و نطقهای فنی، شورای شهر تهران را وادار به تحسین خود و در نهایت رای اعتماد نمود و هم شهردار پایتخت شود و هم در جلسات هیئت دولت حاضر گردد.
رسیدن به ریاست کمیسیونهای تخصصی مجلس شورای اسلامی شرائط خاص خود را دارد اما باز هم دیدیم یکی دیگر از فرزندان این خطه در رقابت با ژنرالهای کارکشته مجلس گوی سبقت را ربود و سالهاست بر کرسی ریاست مهمترین کمیسیون تکیه زده تا وضعیت بودجهای استان رشد قابل توجهی داشته باشد.
استانی که برای اولین بار فرزندی از فرزندان خود را در هیئت رئیسه مجلس میبیند، استانی که یکی دیگر از فرزندان برومندش با برنامههای منسجم درآمدهای کشور را افزایش داده تا در جایگاه ریاست سازمان امور مالیاتی کشور تحسین همگان را موجب شود. استانی که جوانانی رعنا را در مهمترین شرکتهای عریض و طویل نفتی و گروه توسعه ملی دارد.
همین استان فرزندانش در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا توانستهاند گرد محرومیت را هم در سایر استانها و هم در استان ما تا حدودی بزدایند. همین استان ما توانسته فرزندانی را پرورش دهد که بیست سال در مجلس شورای اسلامی هم نماینده خودشان باشد و هم نماینده شهرستانهای دیگر استان. بحمدالله آنقدر نیروهای ملی از این استان برخواسته است که شاید نام بردن از همه این عزیزان در این مقال نگنجد.
میدانم تاحدود زیادی با بنده هم نظر هستید که ما افشانیها، تاجگردون ها، موحدها، سردار هاشمیپورها، سید باقر موسویها، غریب پورها، زارعها، حسینی نیاها، تقوی نژادها، مژدهایها، وکیلیها، بزرگواریها، سید قدرت حسینیها، سید مسعود حسینیها، هدایتخواه ها، خادمیها، نیکبختها، پرویزیانها، مسعودی اصلها، زراعت کیشها، سردار پیروزها، رضا خلیلیها، سردار عظیمیفرها، سردار شهابیها، سید ضیا هاشمیها و دهها فرزند برومند دیگر را به راحتی به دست نیاوردهایم و پرورش نیافتهاند.
اگر باز هم به اسامی بالا دقت بفرمائید در حد یک تیم ملی هستند که در هر رقابتی میتوانند بهخوبی بدرخشند. روی سخنم با همین عزیزان هست که یادآور شوم مردم این استان در فراز و فرودهای مختلف وظایف خود را به خوبی انجام دادهاند و دلگرم به شما فرزندان طلایی خود هستند. اما گاها در میان این فرزندانشان فاصلههایی را احساس میکنند که برایشان ناخوشایند است.
این همه سرمایه انسانی در سطح ملی چرا با داشتن هرگونه سلایق سیاسی و جناحی بهصورت مستمر دور یک میز جمع نشوند و از تجربیات اندوخته شده خود و پتانسیلهایشان برای حذف کلمه نامیمون محرومیت از استان دست به دست هم ندهند.
بهعنوان یک فرزند کوچک از همه فرزندان استانم خواهانم یکبار برای همیشه کدورتها را اگر وجود دارد کنار گذاشته و با ایجاد یک مجمع منسجم بهصورت مداوم کنار یکدیکر بنشینند و تجربیات و داشتههای خود را در راه پیشرفت استان عرضه بدارند. استان کهکیلویه و بویراحمد همه ظرفیتهای لازم برای آبادانی را دارد و سرمایه انسانی قدرتمندی را نیز در کنار خود میبیند که لازم هست دست در دست هم قرار دهند.
بدون شک مردم از فرزندانشان انتظار دیدن استان قبل از نام خودشان و جناح و طیفشان را دارند و کم کاری را نمیپسندند و هر گام مثبت یا منفی را در حافظه قوی خود ذخیره خواهند کرد. به امید یک آشتی استانی و ایجاد مجمع آبادانی استان.