تاریخ انتشار
شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۱۳
کد مطلب : ۵۰۲۲۸۶
کبنا گزارش میدهد
مرگ کودک لندهای بر اثر عقربگزیدگی / روایت کامل رئیس بیمارستان دهدشت از روند درمان کودک لندهای + چند سؤال از رقیه پناهی، رئیس دانشگاه علومپزشکی یاسوج
۱
کبنا ؛کودکی 6 ساله در شهرستان لنده بر اثر یک عقربگزیدگی که میتوانست با مداخلهای بهموقع درمان شود، جان خود را از دست داد. اینجوری بیان میشود که زنجیرهای از کمبود امکانات، نبود زیرساختهای تخصصی و احتمالاً تأخیر یا زمان و تصمیم نامناسب در اعزام، این حادثه تلخ را رقم زد؛ و حالا افکار عمومی درگیر یک پرسش جدیست: چرا برخی از مناطق استان کهگیلویه و بویراحمد هنوز در ابتداییترین خدمات درمانی ناتواناند؟
به گزارش کبنا نیوز، در حادثهای تلخ و تأسفبار، یک کودک 6 ساله اهل شهرستان لنده که بر اثر عقربگزیدگی دچار شوک شدید و کاهش سطح هوشیاری شده بود، پس از انتقال به چند مرکز درمانی، نهایتاً جان خود را از دست داد؛ اتفاقی که بار دیگر نگاهها را متوجه ضعف ساختار درمانی در شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد کرده است.
سید فضلالله راست، رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) دهدشت، در گفتوگو با خبرنگار کبنا نیوز، جزئیات کامل روند درمان کودک ششساله لندهای را که بر اثر عقربگزیدگی جان خود را از دست داد، چنین تشریح کرد: «بیمار، پسر بچهای ششساله بود که در ساعت ۱۲:۳۰ بامداد از طریق اورژانس ۱۱۵ از شهرستان لنده به بیمارستان دهدشت منتقل و در بخش اتفاقات (CPR) بستری شد. طبق گزارش همراهان بیمار، وی پیش از انتقال به بیمارستان، چند مرحله دچار تشنج شده بود.
در زمان ورود، بیمار در وضعیت شوک و کاهش سطح هوشیاری قرار داشت. بلافاصله خانم دکتر نیککار (متخصص اطفال)، متخصص بیهوشی، پزشک اورژانس و پرسنل بخش فوریتها بر بالین بیمار حاضر شدند و اقدامات درمانی را بیدرنگ آغاز کردند.
راه هوایی بیمار از طریق لوله تراشه باز و اکسیژنتراپی شروع شد. با توجه به شرایط بحرانی، سه مسیر وریدی برای تزریق داروها در نظر گرفته شد. درصد اکسیژن خون بیمار در ابتدا ۵۰ درصد، و ضربان قلب و فشار خون وی بسیار پایین بود. بیمار در حال تشنج فعال بود، لذا داروهای ضد تشنج تجویز شد.
با توجه به شرح حال ارائهشده مبنی بر عقربگزیدگی، داروی ضد عقرب نیز تزریق شد. همزمان، آنتیبیوتیکها نیز برای پیشگیری از عفونت آغاز گردید. از آنجا که فشار خون بیمار بسیار پایین بود، داروهای افزایشدهنده فشار خون نیز بهصورت انفوزیون وریدی تجویز شد. بهتدریج ضربان قلب به عدد ۹۰ رسید و درصد اکسیژن خون به ۸۵ تا ۹۰ درصد افزایش یافت.
در ساعت ۲ بامداد، بیمار به بخش مراقبتهای ویژه (ICU) منتقل شد. پس از بررسی بیشتر و با مشاوره دکتر کشاورز (متخصص قلب کودکان)، داروهای تجویزی تأیید شد و با توجه به شدت وخامت شرایط بیمار، درخواست اعزام به مرکز درمانی مجهزتر صورت گرفت.
همچنین، خانم دکتر نیککار با استاد دکتر فرنقی، از متخصصان برجسته مسمومیت در بیمارستان لقمان تهران، تماس گرفتند. ایشان نیز پس از بررسی شرح حال و اقدامات انجامشده، داروهای مصرفی را تأیید و بر ضرورت اعزام فوری به مرکز پیشرفتهتر تأکید کردند.
اکوکاردیوگرافی قلبی برای بیمار انجام شد که نشاندهندهی کاهش شدید عملکرد قلبی (اوتپوت قلبی بین ۵ تا ۱۰ درصد) بود. با هماهنگی صورتگرفته، پذیرش بیمار توسط یکی از بیمارستانهای شیراز برای صبح روز جمعه انجام شد و بیمار توسط تیم فوریتهای پزشکی به آن مرکز اعزام گردید.
متأسفانه، در ابتدای مسیر اعزام، بیمار دچار ایست قلبی و تنفسی شد. با توجه به فاصله زیاد تا شیراز، وی به اورژانس بیمارستان امام خمینی دهدشت بازگردانده شد. در اورژانس، عملیات احیای قلبی و ریوی (CPR) مجدداً آغاز گردید، اما متأسفانه تلاشهای تیم درمانی نتیجه نداد و بیمار فوت کرد.»
به گزارش کبنا نیوز، مرگ این کودک، تنها یک حادثه تلخ پزشکی نیست؛ بلکه نمادی از ضعف سیستم سلامت در مناطق کمتر برخوردار است. واقعیت این است که اگر زیرساختهای درمانی شهرستان لنده توان کافی برای مدیریت یک مورد عقربگزیدگی ـ که در مناطق گرمسیر امری رایج است ـ را ندارد، چگونه میتوان انتظار داشت شهروندان به نظام درمانی اعتماد داشته باشند؟
سؤال اساسی اینجاست که آیا اگر والدین کودک، به امکانات درمانی شهرستانهای لنده و کهگیلویه اطمینان داشتند، حاضر به تحمل ریسک انتقال کودک به شهرهای دیگر میشدند؟ انتقال بیماران در وضعیت بحرانی، آنهم در ساعات شب و با فاصله زیاد، خود بهتنهایی تهدیدی جدی برای جان بیمار است.
در این میان، انتقادها متوجه عملکرد مسئولان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج نیز هست. برخی کاربران فضای مجازی میپرسند: رقیه پناهی، سرپرست دانشگاه علوم پزشکی، در بازدیدهای خود از شهرستانها، دقیقاً چه نقاط ضعف یا قوتی را رصد میکند؟ و این بازدیدها بر چه مبنای علمی و اجرایی صورت میگیرد؟ آیا ایشان شناختی واقعی از نیازها و کمبودهای درمانی هر منطقه دارد؟ یا صرفاً به بازدیدهای نمادین و گزارشهای مکتوب بسنده میشود؟
ماجرای مرگ این کودک لندهای، نباید در حد یک خبر کوتاه باقی بماند. ضروری است که سیستم سلامت استان کهگیلویه و بویراحمد؛ سیستمی که در برخی نقاط، نهتنها زیرساخت کافی ندارد، بلکه در جلب اعتماد عمومی نیز موفقیت چندانی بهدست نیاورده، باردیگر مورد ارزیابی قرار بگیرد؟
بیشک، اگر بررسی جدی، پاسخگویی شفاف و اصلاح ساختاری در دستور کار مسئولان قرار نگیرد، چنین مشکلات تلخی تکرار خواهند شد.
این گزارش بههیچ وجه نافی خدمات کادر خدوم درمان شهرستانهای کهگیلویه و لنده نیست و صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده است.
به گزارش کبنا نیوز، در حادثهای تلخ و تأسفبار، یک کودک 6 ساله اهل شهرستان لنده که بر اثر عقربگزیدگی دچار شوک شدید و کاهش سطح هوشیاری شده بود، پس از انتقال به چند مرکز درمانی، نهایتاً جان خود را از دست داد؛ اتفاقی که بار دیگر نگاهها را متوجه ضعف ساختار درمانی در شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد کرده است.
سید فضلالله راست، رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) دهدشت، در گفتوگو با خبرنگار کبنا نیوز، جزئیات کامل روند درمان کودک ششساله لندهای را که بر اثر عقربگزیدگی جان خود را از دست داد، چنین تشریح کرد: «بیمار، پسر بچهای ششساله بود که در ساعت ۱۲:۳۰ بامداد از طریق اورژانس ۱۱۵ از شهرستان لنده به بیمارستان دهدشت منتقل و در بخش اتفاقات (CPR) بستری شد. طبق گزارش همراهان بیمار، وی پیش از انتقال به بیمارستان، چند مرحله دچار تشنج شده بود.
در زمان ورود، بیمار در وضعیت شوک و کاهش سطح هوشیاری قرار داشت. بلافاصله خانم دکتر نیککار (متخصص اطفال)، متخصص بیهوشی، پزشک اورژانس و پرسنل بخش فوریتها بر بالین بیمار حاضر شدند و اقدامات درمانی را بیدرنگ آغاز کردند.
راه هوایی بیمار از طریق لوله تراشه باز و اکسیژنتراپی شروع شد. با توجه به شرایط بحرانی، سه مسیر وریدی برای تزریق داروها در نظر گرفته شد. درصد اکسیژن خون بیمار در ابتدا ۵۰ درصد، و ضربان قلب و فشار خون وی بسیار پایین بود. بیمار در حال تشنج فعال بود، لذا داروهای ضد تشنج تجویز شد.
با توجه به شرح حال ارائهشده مبنی بر عقربگزیدگی، داروی ضد عقرب نیز تزریق شد. همزمان، آنتیبیوتیکها نیز برای پیشگیری از عفونت آغاز گردید. از آنجا که فشار خون بیمار بسیار پایین بود، داروهای افزایشدهنده فشار خون نیز بهصورت انفوزیون وریدی تجویز شد. بهتدریج ضربان قلب به عدد ۹۰ رسید و درصد اکسیژن خون به ۸۵ تا ۹۰ درصد افزایش یافت.
در ساعت ۲ بامداد، بیمار به بخش مراقبتهای ویژه (ICU) منتقل شد. پس از بررسی بیشتر و با مشاوره دکتر کشاورز (متخصص قلب کودکان)، داروهای تجویزی تأیید شد و با توجه به شدت وخامت شرایط بیمار، درخواست اعزام به مرکز درمانی مجهزتر صورت گرفت.
همچنین، خانم دکتر نیککار با استاد دکتر فرنقی، از متخصصان برجسته مسمومیت در بیمارستان لقمان تهران، تماس گرفتند. ایشان نیز پس از بررسی شرح حال و اقدامات انجامشده، داروهای مصرفی را تأیید و بر ضرورت اعزام فوری به مرکز پیشرفتهتر تأکید کردند.
اکوکاردیوگرافی قلبی برای بیمار انجام شد که نشاندهندهی کاهش شدید عملکرد قلبی (اوتپوت قلبی بین ۵ تا ۱۰ درصد) بود. با هماهنگی صورتگرفته، پذیرش بیمار توسط یکی از بیمارستانهای شیراز برای صبح روز جمعه انجام شد و بیمار توسط تیم فوریتهای پزشکی به آن مرکز اعزام گردید.
متأسفانه، در ابتدای مسیر اعزام، بیمار دچار ایست قلبی و تنفسی شد. با توجه به فاصله زیاد تا شیراز، وی به اورژانس بیمارستان امام خمینی دهدشت بازگردانده شد. در اورژانس، عملیات احیای قلبی و ریوی (CPR) مجدداً آغاز گردید، اما متأسفانه تلاشهای تیم درمانی نتیجه نداد و بیمار فوت کرد.»
به گزارش کبنا نیوز، مرگ این کودک، تنها یک حادثه تلخ پزشکی نیست؛ بلکه نمادی از ضعف سیستم سلامت در مناطق کمتر برخوردار است. واقعیت این است که اگر زیرساختهای درمانی شهرستان لنده توان کافی برای مدیریت یک مورد عقربگزیدگی ـ که در مناطق گرمسیر امری رایج است ـ را ندارد، چگونه میتوان انتظار داشت شهروندان به نظام درمانی اعتماد داشته باشند؟
سؤال اساسی اینجاست که آیا اگر والدین کودک، به امکانات درمانی شهرستانهای لنده و کهگیلویه اطمینان داشتند، حاضر به تحمل ریسک انتقال کودک به شهرهای دیگر میشدند؟ انتقال بیماران در وضعیت بحرانی، آنهم در ساعات شب و با فاصله زیاد، خود بهتنهایی تهدیدی جدی برای جان بیمار است.
در این میان، انتقادها متوجه عملکرد مسئولان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج نیز هست. برخی کاربران فضای مجازی میپرسند: رقیه پناهی، سرپرست دانشگاه علوم پزشکی، در بازدیدهای خود از شهرستانها، دقیقاً چه نقاط ضعف یا قوتی را رصد میکند؟ و این بازدیدها بر چه مبنای علمی و اجرایی صورت میگیرد؟ آیا ایشان شناختی واقعی از نیازها و کمبودهای درمانی هر منطقه دارد؟ یا صرفاً به بازدیدهای نمادین و گزارشهای مکتوب بسنده میشود؟
ماجرای مرگ این کودک لندهای، نباید در حد یک خبر کوتاه باقی بماند. ضروری است که سیستم سلامت استان کهگیلویه و بویراحمد؛ سیستمی که در برخی نقاط، نهتنها زیرساخت کافی ندارد، بلکه در جلب اعتماد عمومی نیز موفقیت چندانی بهدست نیاورده، باردیگر مورد ارزیابی قرار بگیرد؟
بیشک، اگر بررسی جدی، پاسخگویی شفاف و اصلاح ساختاری در دستور کار مسئولان قرار نگیرد، چنین مشکلات تلخی تکرار خواهند شد.
این گزارش بههیچ وجه نافی خدمات کادر خدوم درمان شهرستانهای کهگیلویه و لنده نیست و صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده است.
بعضی از روسا واقعا بی انگیزه شدن و باید فوری جابجا شوند