تاریخ انتشار
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۰۴:۲۲
کد مطلب : ۴۹۷۱۱۵
کبنا بررسی کرد
سیبهای بینام، انگورهای بینشان! / چرا کهگیلویه و بویراحمد از معرفی محصولات کشاورزی خود غافل مانده است؟ /سیب و انگور کهگیلویه و بویراحمد، قربانی کمکاری سازمان جهاد کشاورزی و دستگاههای متولی / وقتی جشنوارههای کشاورزی نزد معتمدیپور جایی ندارند!
۱
کبنا ؛هر سال در زنجان، کرمانشاه، اصفهان و تهران جشنوارههای باشکوهی برای زیتون، انار و انگور برگزار میشود، اما در کهگیلویه و بویراحمد، سیبهای درختی باکیفیت و انگورهای شیرین باغداران، بدون هیچ مراسمی از باغها چیده میشوند و در سکوت، راهی بازارهای محلی یا دلالان میشوند. چرا این استان با وجود داشتن ظرفیتهای عظیم کشاورزی، از برگزاری جشنوارههای معرفی محصولات محروم مانده است؟
به گزارش کبنا نیوز، استان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن اقلیمی متنوع، خاکی حاصلخیز و ظرفیت بالای تولید محصولات کشاورزی همچون سیب و انگور، یکی از مناطق مستعد کشاورزی در کشور به شمار میرود. با این حال، برخلاف استانهایی مانند زنجان، کرمانشاه، اصفهان و تهران که جشنوارههایی برای معرفی و بازاریابی محصولات خود برگزار میکنند، در این استان هیچ رویداد رسمی برای برندسازی و معرفی محصولات کشاورزی شکل نگرفته است.
این مسئله را باید از دو زاویه بررسی کرد:
۱. چرایی کمکاری سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد و سایر نهادهای متولی در معرفی محصولات.
۲. پیامدهای اقتصادی عدم معرفی محصولات کشاورزی برای استان کهگیلویه و بویراحمد.
بر اساس نظریه مزیت نسبی (دیوید ریکاردو) و نبود سیاستهای صادراتمحور، هر منطقه باید بر اساس تواناییهای خود در یک محصول خاص سرمایهگذاری کرده و آن را به بازارهای داخلی و بینالمللی عرضه کند. کهگیلویه و بویراحمد در تولید سیب و انگور مزیت نسبی دارد، اما نبود سیاستهای صادراتمحور و ضعف در زیرساختهای بازاریابی موجب شده است این مزیت به فرصت اقتصادی تبدیل نشود.
طبق نظریه زنجیره ارزش مایکل پورتر، محصولی که بهصورت خام وارد بازار شود، ارزش افزوده کمتری دارد. در حالی که استانهای دیگر با توسعه صنایع تبدیلی و فرآوری توانستهاند از محصولات کشاورزی خود در صنایع غذایی، دارویی و صادراتی بهره ببرند، کهگیلویه و بویراحمد همچنان به فروش محصولات خام اکتفا کرده است. کمبود سردخانه، نبود برند تجاری و ضعف در بستهبندی از عواملی است که ارزش محصولات را کاهش داده است.
استانهای موفق در بازاریابی محصولات کشاورزی، جشنوارههای تخصصی و نمایشگاههای منطقهای را بهعنوان ابزاری برای برندسازی، جذب سرمایهگذار و توسعه بازار به کار گرفتهاند. برگزاری جشنوارههایی مانند جشنواره ملی زیتون طارم در زنجان، جشنواره انار در ساوه، جشنواره گردو در تویسرکان و جشنواره انگور در کرمانشاه نمونههایی از این رویکرد هستند. اما در کهگیلویه و بویراحمد، فقدان برنامهریزی رویدادمحور و کمکاری نهادهای متولی، باعث عدم دیده شدن ظرفیتهای کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد شده است.
اقتصاد نهادی (داگلاس نورث) تأکید میکند که نهادهای دولتی و بخش خصوصی باید در جهت توسعه اقتصادی همکاری کنند. اما در کهگیلویه و بویراحمد، ضعف در هماهنگی میان سازمان جهاد کشاورزی، استانداری، اتحادیه تعاونیهای روستایی و بخش خصوصی باعث شده است که هیچ برنامهای برای معرفی محصولات تدوین نشود.
عدم معرفی و بازاریابی محصولات کشاورزی میتواند پیامدهای گستردهای برای اقتصاد استان کهگیلویه و بویراحمد و کشاورزان داشته باشد: بر اساس نظریه عرضه و تقاضا، وقتی بازاریابی درستی برای یک محصول انجام نشود، تقاضا کاهش یافته و قیمت محصولات افت میکند. بسیاری از باغداران استان مجبورند محصولات خود را با قیمت پایین به دلالان بفروشند، زیرا بازار مصرف مناسبی برای آنها وجود ندارد. این مسئله باعث کاهش انگیزه کشاورزان و مهاجرت به شهرها میشود. از طرفی، نبود زنجیره تأمین کارآمد و صنایع تبدیلی، موجب افزایش ضایعات کشاورزی میشود. همانطور که امید جاودانه، مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای روستایی کهگیلویه و بویراحمد اشاره کرده است، ۴۰۰ تن سیب صنعتی به کارخانههای همجوار تحویل داده شده تا از هدررفت جلوگیری شود. اما اگر صنایع تبدیلی در خود استان وجود داشت، این میزان از محصولات میتوانست در قالب آبمیوه، کمپوت و فرآوردههای دیگر ارزش افزوده بیشتری ایجاد کند.
در حالی که استانهای دیگر با برندسازی، جشنوارهها و نمایشگاههای کشاورزی به دنبال افزایش سهم خود در بازارهای داخلی و صادراتی هستند، کهگیلویه و بویراحمد نتوانسته است از مزیت نسبی خود در صادرات سیب و انگور بهرهمند شود.
بر اساس نظریه اقتصاد گردشگری (جان اورتس)، کشاورزی میتواند بهعنوان یک جاذبه گردشگری نیز مورد استفاده قرار گیرد. در بسیاری از کشورها، تورهای گردشگری برداشت محصول و بازدید از باغهای میوه موجب رونق اقتصادی شده است. اما در کهگیلویه و بویراحمد، هیچ برنامهای برای استفاده از کشاورزی بهعنوان یک جاذبه گردشگری وجود ندارد.
راهکارهایی را میتوان برای بهبود وضعیت کشاورزی استان پیشنهاد داد؛
1- سازمان جهاد کشاورزی و بخش خصوصی میتوانند با الگوبرداری از استانهای دیگر، جشنوارههای مرتبط با سیب و انگور را در استان برگزار کنند. این رویدادها میتواند در برندسازی و افزایش تقاضای محصولات کشاورزی استان مؤثر باشد.
2- احداث کارخانههای آبمیوهگیری، تولید کنسانتره، بستهبندی استاندارد و برندینگ محصولات کشاورزی از راهکارهایی است که میتواند به افزایش ارزش افزوده محصولات استان کمک کند.
3 - حضور کشاورزان و تولیدکنندگان استان در نمایشگاههای ملی و بینالمللی محصولات کشاورزی، امکان بازاریابی بهتر و جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی را فراهم میکند.
4- همکاری سازمان جهاد کشاورزی، استانداری، اتحادیههای کشاورزی و بخش خصوصی باید بهگونهای باشد که زنجیره تأمین محصولات از تولید تا مصرف به درستی مدیریت شود.
بررسیهای اقتصادی نشان میدهد که عدم معرفی و بازاریابی مناسب محصولات کشاورزی در کهگیلویه و بویراحمد، ناشی از ضعف برنامهریزی، نبود صنایع تبدیلی و بیتوجهی به اقتصاد رویدادمحور است. این مسئله نهتنها باعث کاهش درآمد کشاورزان و هدررفت محصولات شده، بلکه فرصتهای صادراتی و گردشگری کشاورزی را نیز از بین برده است. اقدامات فوری برای برندسازی، سرمایهگذاری در صنایع تبدیلی و ایجاد جشنوارههای تخصصی میتواند به توسعه پایدار کشاورزی در استان کمک کند و این ظرفیتهای اقتصادی را به مزیتهای رقابتی واقعی تبدیل کند.
به گزارش کبنا نیوز، استان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن اقلیمی متنوع، خاکی حاصلخیز و ظرفیت بالای تولید محصولات کشاورزی همچون سیب و انگور، یکی از مناطق مستعد کشاورزی در کشور به شمار میرود. با این حال، برخلاف استانهایی مانند زنجان، کرمانشاه، اصفهان و تهران که جشنوارههایی برای معرفی و بازاریابی محصولات خود برگزار میکنند، در این استان هیچ رویداد رسمی برای برندسازی و معرفی محصولات کشاورزی شکل نگرفته است.
این مسئله را باید از دو زاویه بررسی کرد:
۱. چرایی کمکاری سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد و سایر نهادهای متولی در معرفی محصولات.
۲. پیامدهای اقتصادی عدم معرفی محصولات کشاورزی برای استان کهگیلویه و بویراحمد.
بر اساس نظریه مزیت نسبی (دیوید ریکاردو) و نبود سیاستهای صادراتمحور، هر منطقه باید بر اساس تواناییهای خود در یک محصول خاص سرمایهگذاری کرده و آن را به بازارهای داخلی و بینالمللی عرضه کند. کهگیلویه و بویراحمد در تولید سیب و انگور مزیت نسبی دارد، اما نبود سیاستهای صادراتمحور و ضعف در زیرساختهای بازاریابی موجب شده است این مزیت به فرصت اقتصادی تبدیل نشود.
طبق نظریه زنجیره ارزش مایکل پورتر، محصولی که بهصورت خام وارد بازار شود، ارزش افزوده کمتری دارد. در حالی که استانهای دیگر با توسعه صنایع تبدیلی و فرآوری توانستهاند از محصولات کشاورزی خود در صنایع غذایی، دارویی و صادراتی بهره ببرند، کهگیلویه و بویراحمد همچنان به فروش محصولات خام اکتفا کرده است. کمبود سردخانه، نبود برند تجاری و ضعف در بستهبندی از عواملی است که ارزش محصولات را کاهش داده است.
استانهای موفق در بازاریابی محصولات کشاورزی، جشنوارههای تخصصی و نمایشگاههای منطقهای را بهعنوان ابزاری برای برندسازی، جذب سرمایهگذار و توسعه بازار به کار گرفتهاند. برگزاری جشنوارههایی مانند جشنواره ملی زیتون طارم در زنجان، جشنواره انار در ساوه، جشنواره گردو در تویسرکان و جشنواره انگور در کرمانشاه نمونههایی از این رویکرد هستند. اما در کهگیلویه و بویراحمد، فقدان برنامهریزی رویدادمحور و کمکاری نهادهای متولی، باعث عدم دیده شدن ظرفیتهای کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد شده است.
اقتصاد نهادی (داگلاس نورث) تأکید میکند که نهادهای دولتی و بخش خصوصی باید در جهت توسعه اقتصادی همکاری کنند. اما در کهگیلویه و بویراحمد، ضعف در هماهنگی میان سازمان جهاد کشاورزی، استانداری، اتحادیه تعاونیهای روستایی و بخش خصوصی باعث شده است که هیچ برنامهای برای معرفی محصولات تدوین نشود.
عدم معرفی و بازاریابی محصولات کشاورزی میتواند پیامدهای گستردهای برای اقتصاد استان کهگیلویه و بویراحمد و کشاورزان داشته باشد: بر اساس نظریه عرضه و تقاضا، وقتی بازاریابی درستی برای یک محصول انجام نشود، تقاضا کاهش یافته و قیمت محصولات افت میکند. بسیاری از باغداران استان مجبورند محصولات خود را با قیمت پایین به دلالان بفروشند، زیرا بازار مصرف مناسبی برای آنها وجود ندارد. این مسئله باعث کاهش انگیزه کشاورزان و مهاجرت به شهرها میشود. از طرفی، نبود زنجیره تأمین کارآمد و صنایع تبدیلی، موجب افزایش ضایعات کشاورزی میشود. همانطور که امید جاودانه، مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای روستایی کهگیلویه و بویراحمد اشاره کرده است، ۴۰۰ تن سیب صنعتی به کارخانههای همجوار تحویل داده شده تا از هدررفت جلوگیری شود. اما اگر صنایع تبدیلی در خود استان وجود داشت، این میزان از محصولات میتوانست در قالب آبمیوه، کمپوت و فرآوردههای دیگر ارزش افزوده بیشتری ایجاد کند.

بر اساس نظریه اقتصاد گردشگری (جان اورتس)، کشاورزی میتواند بهعنوان یک جاذبه گردشگری نیز مورد استفاده قرار گیرد. در بسیاری از کشورها، تورهای گردشگری برداشت محصول و بازدید از باغهای میوه موجب رونق اقتصادی شده است. اما در کهگیلویه و بویراحمد، هیچ برنامهای برای استفاده از کشاورزی بهعنوان یک جاذبه گردشگری وجود ندارد.
راهکارهایی را میتوان برای بهبود وضعیت کشاورزی استان پیشنهاد داد؛
1- سازمان جهاد کشاورزی و بخش خصوصی میتوانند با الگوبرداری از استانهای دیگر، جشنوارههای مرتبط با سیب و انگور را در استان برگزار کنند. این رویدادها میتواند در برندسازی و افزایش تقاضای محصولات کشاورزی استان مؤثر باشد.
2- احداث کارخانههای آبمیوهگیری، تولید کنسانتره، بستهبندی استاندارد و برندینگ محصولات کشاورزی از راهکارهایی است که میتواند به افزایش ارزش افزوده محصولات استان کمک کند.
3 - حضور کشاورزان و تولیدکنندگان استان در نمایشگاههای ملی و بینالمللی محصولات کشاورزی، امکان بازاریابی بهتر و جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی را فراهم میکند.
4- همکاری سازمان جهاد کشاورزی، استانداری، اتحادیههای کشاورزی و بخش خصوصی باید بهگونهای باشد که زنجیره تأمین محصولات از تولید تا مصرف به درستی مدیریت شود.
بررسیهای اقتصادی نشان میدهد که عدم معرفی و بازاریابی مناسب محصولات کشاورزی در کهگیلویه و بویراحمد، ناشی از ضعف برنامهریزی، نبود صنایع تبدیلی و بیتوجهی به اقتصاد رویدادمحور است. این مسئله نهتنها باعث کاهش درآمد کشاورزان و هدررفت محصولات شده، بلکه فرصتهای صادراتی و گردشگری کشاورزی را نیز از بین برده است. اقدامات فوری برای برندسازی، سرمایهگذاری در صنایع تبدیلی و ایجاد جشنوارههای تخصصی میتواند به توسعه پایدار کشاورزی در استان کمک کند و این ظرفیتهای اقتصادی را به مزیتهای رقابتی واقعی تبدیل کند.
