تاریخ انتشار
دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۳۹
کد مطلب : ۴۹۶۳۶۸
یادداشت؛
عدل هاشمیپور مترصد برای احیاء، بازگشت و پیروزی
۱
کبنا ؛ هاشمیپور یک دوره طلایی در قرارگاه "قرب خاتم" وابسته به مجموعه بزرگ قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا را پشت سر گذاشت. دوره طلایی قرارگاه و فرصتهای کاری و حمایتی این مجموعه دست عدل هاشمیپور را برای شبکهسازی گسترده و حمایت و جذب نیروهای سیاسی و منطقهای به همراه طیف عظیمی از جوانان بازکرده بود و نام و آوازه هاشمیپور نه در کهگیلویه تنها که در کل استان و حتی جنوب غربی کشور طنینانداز بود.
هاشمیپور شخصیت فرد خوشقلب و دور از اصطلاحاً کینه پیله بوده و هست و احتمالاً زمانی که در یک اجتماع گفته بود در امام زاده میر سالار سوگند خورده است هرگز نامزد انتخابات نخواهد شد بر روی قصد و نیت واقعی خود سوگند خورده بود. اما حوادث انتخاباتی و تعلیق در حضور و عدم حضور موحد در کهگیلویه به همراه فشارها و دعوتهای گسترده از هاشمیپور چنان وسوسهای خلق کرد که نادیدهگرفتن آن برای هر کسی سخت و دشوار بود.
او نامزد انتخابات دهم مجلس شد، موج استقبال از او بیسابقه بود. محمد موحد بر خلاف انتظار ثبتنام کرد، در تهران تأیید صلاحیت گرفت و به کهگیلویه نقل حوزه انتخابیه کرد، اما افسانه شکستناپذیریاش پاره شد و اگر چه زمان رقابت کوتاه و وقفهای نیز در کار موحد پیش آمد؛ اما باز هم او در قامت یک نامزد قدرتمند ظاهر شد.
موحد بهصورت روانی پذیرفتن شکست برایش سخت بود و نپذیرفت و از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ شبانهروز از پای ننشست تا انتقام شکستش را در ۱۳۹۸ از هاشمیپور گرفت.
این بار نوبت هاشمیپور که البته بهدور از عقده شکست در پی جبران مافات بر آید و البته آرامتر و کمسروصداتر از موحد در صحنه ماند و در نزدیکترین ایام به انتخابات ۱۴۰۲ و درحالیکه شرایط به نفع وی پیش میرفت بامانع بزرگ و در نهایت غیر قابل رفعی به نام رد صلاحیت روبرو شد.
تلاشها و لابیهای شبانهروزی هاشمیپور تا آخرین ساعات مانده به انتخابات ادامه داشت؛ ولی جواب دلخواه حاصل نشد و موحد در یک انتخابات پر حرفوحدیث نامش بالاتر از بزرگواری بهعنوان منتخب حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، لنده و چرام اعلام شد.
در نزدیکترین روزها به موعد آغاز به کار مجلس دوازدهم احتمالاً موحد مسرور و راضی از مجموع شرایط بود. حضور دو نماینده اصلاحطلب در مجمع نمایندگان استان و یک دولت همسو و استاندار و معاونین همسوتر با موحد میرفت تا یکی از طلاییترین دورها را برای موحد رقم بزند؛ اما حادثه تراژیک سقوط هواپیمای حامل رئیسجمهور در آذربایجان شرقی همه بافتههای موحد را رشته کرد.
او زیر فشار مشاوران جوان و رسانهای خود که بعضاً دنبال منافع و مزایای هلدینگی و شرکتهای پتروشیمی هستند در سمت قالیباف قرار گرفت و وقتی قالیباف در دور اول ناکاوت شد احتمال زیاد بر خلاف میل باطنی از سعید جلیلی حمایت کرد.
ولی این مسعود پزشکیان بود که با حمایت اصلان طلبان پیروز انتخابات شد تا عملاً موحد در یک شرایط کجدار و مریز دیگر دورهای از دورههای نمایندگیاش را سپری نماید.
این وضعیت فرصتی طلایی برای رقبای موحد و احیاء آنها خواهد بود. البته که عدل هاشمیپور هم یک اصلاحطلب و وفاقی محسوب نمیشود که بر عکس موحد بیشتر خود را وفاقی میداند و نشان به آن نشان که از طرح استیضاح عبدالناصر همتی خارج شد.
هاشمیپور به جهت روابط مستقیم و تعریف شده با مردم چندان درگیر مناسبات سیاسی کلان نیست. هم چنین طیف گستردهای از اصطلاح طلبان کهگیلویه بزرگ بهصورت آشکار و پنهان درگذشته از او حمایت داشته و دارند او تنها یک مانع خیلی بزرگ بر سر راه خود دارد که برداشتن آن مانع کار هر کسی نیز نمیباشد.
آن مانع " تأیید صلاحیت" عدل هاشمیپور از سوی شورای نگهبان خواهد بود. قطعاً هاشمیپور همه تمرکز خود را معطوف به رفع این مانع خواهد کرد. اینکه آیا اساساً امکان حلوفصل نهایی این پرونده وجود دارد یا خیر بر کسی روشن نیست و تنها در ۱۴۰۶ مشخص خواهد شد.
مرگ فرزند جوان هاشمیپور در آخرین روزهای تابستان ۱۴۰۳ حادثه تلخی بود که گفته میشود پدر کماکان از این حادثه متأثر است. در مراسم ختم فرزند هاشمیپور در مسجد نور خیابان فاطمی تهران محل حضور و شرکت چهرهها و شخصیتهای سیاسی کشور و استانی بسیاری بود و نشان داد که هاشمیپور همچنان یک نماینده بالقوه برای کهگیلویه بزرگ خواهد بود.
البته هاشمیپور حتی در زمانی که نماینده نیست عملاً محل مراجعات مطالبات مردم از یک نماینده است. سرنوشت هاشمیپور برای سه سال دیگر معلوم نیست؛ اما اگر قرار بر تکرار ترکیب رقابتی موحد، هاشمیپور و بزرگواری باشد حکایت، حکایت تکراری و بسیار پردردی خواهد بود.
هاشمیپور شخصیت فرد خوشقلب و دور از اصطلاحاً کینه پیله بوده و هست و احتمالاً زمانی که در یک اجتماع گفته بود در امام زاده میر سالار سوگند خورده است هرگز نامزد انتخابات نخواهد شد بر روی قصد و نیت واقعی خود سوگند خورده بود. اما حوادث انتخاباتی و تعلیق در حضور و عدم حضور موحد در کهگیلویه به همراه فشارها و دعوتهای گسترده از هاشمیپور چنان وسوسهای خلق کرد که نادیدهگرفتن آن برای هر کسی سخت و دشوار بود.
او نامزد انتخابات دهم مجلس شد، موج استقبال از او بیسابقه بود. محمد موحد بر خلاف انتظار ثبتنام کرد، در تهران تأیید صلاحیت گرفت و به کهگیلویه نقل حوزه انتخابیه کرد، اما افسانه شکستناپذیریاش پاره شد و اگر چه زمان رقابت کوتاه و وقفهای نیز در کار موحد پیش آمد؛ اما باز هم او در قامت یک نامزد قدرتمند ظاهر شد.
موحد بهصورت روانی پذیرفتن شکست برایش سخت بود و نپذیرفت و از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ شبانهروز از پای ننشست تا انتقام شکستش را در ۱۳۹۸ از هاشمیپور گرفت.
این بار نوبت هاشمیپور که البته بهدور از عقده شکست در پی جبران مافات بر آید و البته آرامتر و کمسروصداتر از موحد در صحنه ماند و در نزدیکترین ایام به انتخابات ۱۴۰۲ و درحالیکه شرایط به نفع وی پیش میرفت بامانع بزرگ و در نهایت غیر قابل رفعی به نام رد صلاحیت روبرو شد.
تلاشها و لابیهای شبانهروزی هاشمیپور تا آخرین ساعات مانده به انتخابات ادامه داشت؛ ولی جواب دلخواه حاصل نشد و موحد در یک انتخابات پر حرفوحدیث نامش بالاتر از بزرگواری بهعنوان منتخب حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، لنده و چرام اعلام شد.
در نزدیکترین روزها به موعد آغاز به کار مجلس دوازدهم احتمالاً موحد مسرور و راضی از مجموع شرایط بود. حضور دو نماینده اصلاحطلب در مجمع نمایندگان استان و یک دولت همسو و استاندار و معاونین همسوتر با موحد میرفت تا یکی از طلاییترین دورها را برای موحد رقم بزند؛ اما حادثه تراژیک سقوط هواپیمای حامل رئیسجمهور در آذربایجان شرقی همه بافتههای موحد را رشته کرد.
او زیر فشار مشاوران جوان و رسانهای خود که بعضاً دنبال منافع و مزایای هلدینگی و شرکتهای پتروشیمی هستند در سمت قالیباف قرار گرفت و وقتی قالیباف در دور اول ناکاوت شد احتمال زیاد بر خلاف میل باطنی از سعید جلیلی حمایت کرد.
ولی این مسعود پزشکیان بود که با حمایت اصلان طلبان پیروز انتخابات شد تا عملاً موحد در یک شرایط کجدار و مریز دیگر دورهای از دورههای نمایندگیاش را سپری نماید.
این وضعیت فرصتی طلایی برای رقبای موحد و احیاء آنها خواهد بود. البته که عدل هاشمیپور هم یک اصلاحطلب و وفاقی محسوب نمیشود که بر عکس موحد بیشتر خود را وفاقی میداند و نشان به آن نشان که از طرح استیضاح عبدالناصر همتی خارج شد.
هاشمیپور به جهت روابط مستقیم و تعریف شده با مردم چندان درگیر مناسبات سیاسی کلان نیست. هم چنین طیف گستردهای از اصطلاح طلبان کهگیلویه بزرگ بهصورت آشکار و پنهان درگذشته از او حمایت داشته و دارند او تنها یک مانع خیلی بزرگ بر سر راه خود دارد که برداشتن آن مانع کار هر کسی نیز نمیباشد.
آن مانع " تأیید صلاحیت" عدل هاشمیپور از سوی شورای نگهبان خواهد بود. قطعاً هاشمیپور همه تمرکز خود را معطوف به رفع این مانع خواهد کرد. اینکه آیا اساساً امکان حلوفصل نهایی این پرونده وجود دارد یا خیر بر کسی روشن نیست و تنها در ۱۴۰۶ مشخص خواهد شد.
مرگ فرزند جوان هاشمیپور در آخرین روزهای تابستان ۱۴۰۳ حادثه تلخی بود که گفته میشود پدر کماکان از این حادثه متأثر است. در مراسم ختم فرزند هاشمیپور در مسجد نور خیابان فاطمی تهران محل حضور و شرکت چهرهها و شخصیتهای سیاسی کشور و استانی بسیاری بود و نشان داد که هاشمیپور همچنان یک نماینده بالقوه برای کهگیلویه بزرگ خواهد بود.
البته هاشمیپور حتی در زمانی که نماینده نیست عملاً محل مراجعات مطالبات مردم از یک نماینده است. سرنوشت هاشمیپور برای سه سال دیگر معلوم نیست؛ اما اگر قرار بر تکرار ترکیب رقابتی موحد، هاشمیپور و بزرگواری باشد حکایت، حکایت تکراری و بسیار پردردی خواهد بود.