ترامپ در مسیر ایجاد پیمانهای غیرمنتظره؛
فرصتهای جهانی برای ترامپ معاملهگر
1 بهمن 1403 ساعت 14:43
دولت جدید ترامپ با چالشهای گستردهای در رابطه با چین مواجه است. بحران تیکتاک بهعنوان اولین آزمایش کلیدی مطرح است و نشان میدهد که ترامپ ممکن است تلاش کند این بحران بینالمللی را با یک توافق تجاری مدیریت کند. از سوی دیگر، همکاری نوظهور چین و روسیه و رقابت در حوزه هوش مصنوعی نیز نگرانیهایی را ایجاد کرده است. این موضوعات استراتژیهای تصمیمگیری جدیدی را برای ترامپ ایجاب میکند.
دیوید سنگر، خبرنگار ارشد بخش امنیت ملی روزنامه نیویورک تایمز
به گزارش کبنا به نقل از فرارو، هنگامی که جو بایدن در این ماه از میراث سیاست خارجی خود دفاع میکرد، تأکید کرد که دونالد جِی. ترامپ، باید از فرصتهای دیپلماتیک و ژئوپلیتیکی که این دولت ایجاد کرده است، به طور کامل بهرهبرداری کند. این رویکرد نه تنها برای مقابله با اقدامات روسیه و چین ضروری است، بلکه مدیریت تحولات خاورمیانه را نیز ممکن میسازد.
جو بایدن نخستین عضو دولتش نبود که این استدلال را مطرح کرد. طی چهار هفته گذشته، بسیاری از مقامات امنیت ملی او در سخنرانیها، پادکستها و مصاحبههایشان با نیویورک تایمز این نکته را برجسته کردهاند که آنها جهانی را به جانشینان خود واگذار میکنند که در آن دشمنان آمریکا تضعیف شدهاند و متحدان آن قدرت بیشتری به دست آوردهاند.
بر اساس این روایت، روسیه منزوی و در جنگ اوکراین گرفتار شده است. چین با رکود اقتصادی و کاهش جمعیت دست به گریبان است. پس از ۱۵ ماه دیپلماسی فشرده، آتشبسی میان اسرائیل و حماس در دسترس است؛ گروگانها در شرف آزادی هستند؛ و میتوان آیندهای متفاوت را برای خاورمیانه متصور شد.
این استدلال، گرچه به نفع خود آنهاست، اما به شکلی آگاهانه به ترامپ هشدار میدهد که «آن را خراب نکن.» با این حال، تیم ترامپ دیدگاه متفاوتی دارد. آنها بر این باورند که خروج هرجومرجآمیز از افغانستان، ولادیمیر پوتین را جسور کرد، زیرا نشانهای از ضعف به نمایش گذاشت. آنها همچنین معتقدند که دولت بایدن غافل بوده و اکنون ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای قرار گرفته است. علاوه بر این، هر چقدر هم که دولت بایدن در برخورد با چین قاطع عمل کرده باشد، به نظر تیم ترامپ، این تلاشها کافی نبوده است.
صرفنظر از این مباحث، تاریخچه عملکرد ترامپ و هشدارهای اخیر نشان میدهند که اگر او به خواستههایش نرسد، ممکن است از تهدید به اقدام نظامی استفاده کند.
وعدههای طلایی برای پایان سریع جنگ؛ حقیقت یا تبلیغات؟
شواهد قوی چندانی برای اثبات این که ولادیمیر پوتین علاقهای به خروج از جنگ اوکراین دارد، وجود ندارد، جنگی که تاکنون حدود ۲۰۰ هزار کشته و بیش از نیم میلیون زخمی برای روسیه به همراه داشته است. با این حال، گمانهزنیهایی هست که او ممکن است به دنبال راه خروج باشد. در همین راستا، دونالد ترامپ از زمان مناظرهاش با کامالا هریس وعده داده بود که در عرض «۲۴ ساعت» یا حتی قبل از مراسم سوگند ریاستجمهوری خود، به توافقی برای پایان جنگ خواهد رسید.
اما اکنون به نظر میرسد که شرایط پیچیدهتر از این است. کیث کلگ، ژنرال بازنشسته و فرستاده ویژه ترامپ برای اوکراین، اخیراً در مصاحبهای با فاکس نیوز گفته است که این روند ممکن است به ۱۰۰ روز زمان نیاز داشته باشد، تا اطمینان حاصل شود که توافقی پایدار و موثر به دست میآید و جنگ واقعاً پایان مییابد. ترامپ نیز اظهار کرده که «به زودی» با پوتین دیدار خواهد کرد—یک وعده زمانی که جالب توجه است، زیرا بایدن در تقریباً سه سال گذشته هیچ تماسی با پوتین برقرار نکرده است.
اما توافق احتمالی چه شکل و شمایلی خواهد داشت؟ بسیاری از مقامات کنونی و پیشین دولتهای بایدن و ترامپ، دستکم در محافل خصوصی، پذیرفتهاند که هر توافقی احتمالاً منجر به حفظ حضور روسیه در حدود ۲۰ درصد از خاک اوکراین خواهد شد—یعنی مناطقی که اکنون تحت اشغال هستند. این توافق شاید به نوعی آتشبس شبیه به آتشبس ۱۹۵۳ در جنگ کره شباهت داشته باشد: نه پایان کامل جنگ، بلکه متوقف کردن آن. با این حال، چالش بزرگتر مربوط به تضمینهای امنیتی است. چه تضمینی وجود دارد که پوتین از چنین توقفی برای تقویت توان نظامی خود، جذب نیرو و حمله مجدد استفاده نکند؟
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، ادعا میکند که دولت او «ساختارهای امنیتی لازم» را ایجاد کرده است. اما ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، این حرفها را با شک و تردید میپذیرد. او یادآوری میکند که توافق امنیتی ۱۹۹۴—که اوکراین با آمریکا، بریتانیا، روسیه و دیگر کشورها امضا کرد—مورد توجه کافی قرار نگرفت. از نظر زلنسکی، تنها عضویت در ناتو میتواند مانع حملات آینده روسیه شود. زلنسکی همچنین تأکید میکند که عضویت اوکراین در ناتو نه تنها به نفع این کشور، بلکه به سود اروپا خواهد بود. او اخیراً گفت: «روسیه دشمن است و ممکن است به هر کشور اروپایی حمله کرده و آن را اشغال کند.»
با وجود تمام پیچیدگیهای موجود، چارچوب کلی یک توافق احتمالی در دوران ترامپ در میان ابهامها به چشم میخورد. این توافق ممکن است شامل آتشبسی باشد که از طریق یک نیروی حافظ صلح اروپایی، متشکل از نیروهای بریتانیایی، آلمانی و فرانسوی، نظارت و اجرا شود. اما یکی از چالشهای اصلی این است که آیا ترامپ تمایل خواهد داشت ایالات متحده را در نقش کلیدیاش برای ارائه اطلاعات، تسلیحات و مجوز حملات اوکراین به مواضع روسیه (نسبتاً نزدیک به مرز اوکراین) حفظ کند یا خیر. ترامپ تلویحاً احتمال لغو این مجوز را مطرح کرده، هرچند این موضوع را بهصراحت بیان نکرده است. در همین حال، جیدی ونس، معاونش بهعنوان یکی از منتقدان اصلی ادامه حمایت تسلیحاتی آمریکا شناخته میشود.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، تأکید میکند که استمرار حمایت نظامی—موضوعی که بسیاری از اعضای حزب ترامپ نسبت به آن تردید دارند—برای دستیابی به یک توافق پایدار ضروری است. او بر این نکته پافشاری دارد که «یک توافق خوب برای آمریکا به معنای حفظ اهرم فشار است.» از سوی دیگر، خواستههای روسیه فراتر از توافقی ساده است؛ آنها به دنبال توافقی جامعتر هستند که ایالات متحده را ملزم به خروج تسلیحات و نیروهای خود از اروپا کند. ترامپ تا به امروز در مورد این درخواستها هیچ اظهار نظر مشخصی نکرده و سکوت اختیار کرده است.
برنامه هستهای ایران
تحولات اخیر در ایران به گونهای است که ممکن است ترامپ را به سمت مذاکره با تهران درباره برنامه هستهای و نفوذ منطقهای آن سوق دهد. در شرایط کنونی مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جدید ایران، از احتمال توافق جدید با ایالات متحده و غرب صحبت میکند. اما چالش بزرگی که همچنان پابرجاست، اقدامات ایران در افزایش تولید اورانیوم غنیشده تا سطح نزدیک به تسلیحات است—کاری که میتواند مسیر ایران را برای دستیابی سریع به سلاح هستهای هموار کند.
با این وجود، تیم امنیت ملی بایدن در گزارشهای خود به دولت جدید ترامپ اشاره کردهاند که هرچند ایران بهاندازه کافی مواد برای ساخت چهار سلاح هستهای در اختیار دارد، هنوز شواهدی وجود ندارد که این کشور تصمیم قطعی برای تولید و استفاده از این سلاحها گرفته باشد.
دونالد ترامپ در آستانه مراسم تحلیفش درباره احیای کارزار فشار حداکثری خود صحبت کرده است. وقتی درباره احتمال حملات نظامی از او سوال میشود، با عباراتی مبهم و نامطمئن همچون «هر اتفاقی ممکن است رخ دهد» پاسخ میدهد. این واکنش او شباهتهایی با رفتار سال ۲۰۱۷ او در قبال کره شمالی دارد، زمانی که ابتدا رهبر کره شمالی را «مرد کوچک موشکی» خواند و سپس در جلسات متعدد و تبادل نامههای دوستانه با او تعامل کرد.
از توافق با سعودیها تا بازسازی سوریه
به باور بسیاری از اطرافیان ترامپ، پایان دادن به برنامه هستهای ایران میتواند کلید رسیدن به جایزه صلح نوبل باشد، جایزهای که او در دوران ریاستجمهوری نخست خود بر این باور بود که شایسته آن است.
دولت بایدن نیز در تلاش بود پیمان ابراهیم را با اضافه کردن عربستان سعودی گسترش دهد. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه اخیراً اشاره کرد که مذاکرات برای رسیدن به یکی از آخرین قطعات این توافق در جریان بود، اما حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، عملاً مانع از تحقق آن شد. بلینکن اظهار داشت که این حمله به طور آشکار با هدف از بین بردن هرگونه احتمال آشتی بین اسرائیل و بزرگترین کشور عربی سنی انجام شد. اکنون کل منطقه خاورمیانه در معرض تغییرات گستردهای قرار دارد. ترامپ میتواند تلاش کند تا به توافقی با سعودیها دست یابد، از شکلگیری یک دولت جدید در لبنان حمایت کند که بتواند اراضی تحت کنترل حزبالله را بازپس گیرد و گامهایی برای بازسازی سوریه بردارد.
با این حال، این تلاشها به یک برنامه منظم، نظم و انضباط، کمکهای گسترده از سوی ایالات متحده و احتمالاً مقابله با جناح انزواطلب «آمریکا اول» نیاز دارد که خود ترامپ رهبری آن را بر عهده دارد. این سیاست ممکن است باعث اختلافاتی در میان منصوبان او شود، از جمله مایک هاکبی، سفیر پیشنهادی او برای اسرائیل، که به صراحت با راهحل دو کشور مخالف است و از گسترش شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری حمایت میکند. به عبارت دیگر این مسیر میتواند موجب بروز اختلافات جدی با نتانیاهو و حتی برخی از مشاوران نزدیک خود شود.
تیکتاک و تایوان؛ چالشهای جدید دولت ترامپ در مقابل چین
قرار بود اولین بحران چین برای دولت جدید ترامپ مساله تایوان باشد. اما اکنون روشن شده که این بحران، اپلیکیشن تیکتاک است—و این موضوع مستقیماً به حوزهای مربوط میشود که ترامپ در آن تجربه دارد: بحرانهای بینالمللی که میتوان با توافقات تجاری مدیریت کرد.
ترامپ ابتدا تلاش کرد تیکتاک را به دلایل امنیت ملی از کنترل مالکان چینی خارج کند. اما هنگامی که متوجه شد این برنامه نقشی اساسی در کمپین او ایفا میکند، رویکردش تغییر یافت. اکنون او قول داده که پس از تصمیم نهایی دیوان عالی در مورد قانون فروش اجباری، این اختلاف را حل کند. در رسانههای اجتماعی نوشت: «تصمیم من درباره تیکتاک به زودی اعلام خواهد شد، اما باید زمانی داشته باشم تا همه جوانب را بررسی کنم. منتظر باشید»
هنوز مشخص نیست که ترامپ تا چه اندازه تهدیدات امنیت ملی مرتبط با پرونده تیکتاک را جدی میگیرد. اما این ماجرا به عنوان آزمونی اولیه برای توانایی او در مقابله با شی جینپینگ، رئیسجمهور چین و همچنین معیاری برای نحوه مدیریت او در مسائل بزرگتر—از جمله سرنوشت تایوان، شراکت نوظهور چین و روسیه و رقابت در زمینه هوش مصنوعی—تلقی میشود.
ظهور شراکت چین و روسیه شاید بزرگترین تغییر ژئوپلیتیکی از زمانی باشد که ترامپ واشنگتن را ترک کرد. این همکاری میتواند طیف وسیعی از مسائل را تحت تأثیر قرار دهد، از تقویت بلوکهای جنگ سردی گرفته تا احتمال همافزایی نظامی و سایبری این دو کشور علیه غرب و حتی بازگشت به دوران جنگ سرد جدید.
در همین حال، رقابت در زمینه هوش مصنوعی نیز به یک چالش کلیدی تبدیل شده است. دولت بایدن با محروم کردن چین از دسترسی به پیشرفتهترین تراشههای ساخت شرکتهای آمریکایی، راهبردی را پیریزی کرد که به ایالات متحده و متحدانش امکان میداد قواعد جهانی را تعیین کنند. اما در این حوزه نیز ترامپ با انتخابهای دشواری روبروست. بسیاری از مدیران فناوری نزدیک به او، از محدودیتهای وضعشده توسط بایدن انتقاد دارند و هشدار میدهند که این سیاستها میتواند مانع نوآوری شود. اکنون ترامپ باید تصمیم بگیرد که کدام مسیر را در پیش بگیرد.
کد مطلب: 495129