تاریخ انتشار
يکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۲۵
کد مطلب : ۴۹۳۱۸۴
کبنا بررسی کرد
آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد دانشآموزان طلاق را رها نکند! / بیتفاوتی مسئولان در مقابل موج آسیبهای اجتماعی
۱
کبنا ؛
این روزها که دانشآموزان بیشتر وقت خود را در مدرسه سپری میکنند، وضعیت زندگی خانوادگی آنها بیش از پیش دیده میشود، دانشآموزانی که بخاطر بیسرپرستی و عدم حضور والدین مجبورند با یکی از نزدیکان خود از جمله مادربزرگ، پدربزرگ، عمه و... زندگی خود را سپری کنند و از مهر مادر و پدر خود محروم میشوند، کودکانی که بخاطر بدسرپرستی قربانی خشونت والدین هستند، این افراد در مدارس استان کهگیلویه و بویراحمد نیز مشاهده میشوند، اما خیلیها شیوه درست مواجه با افراد آسیب دیده را ندارند، یا عموماً این افراد در سایه بیتوجهی، با مشکلات خود تنها میمانند.
به گزارش کبنا، طلاق، بدسرپرستی و بیسرپرستی یکی از مسائل اجتماعی است که تبدیل به چالش بزرگی در زندگی امروز شده است، این آسیبها، پیامدهای بدی برای فرزندان دارد، فرزندان طلاق در سنین کودکی و نوجوانی بیشترین آسیب را از جدایی والدین خود میبینند، صدمات روحی که ممکن است آینده و زندگی آنها را دستخوش تغییرات ناخوشایندی کند، این افراد نباید رها شوند؛ زیرا آنها در یکی از حساسترین مراحل زندگی خود با چالشهای روانی، عاطفی و اجتماعی مواجهاند. نهادهای دولتی وظیفه دارند با برنامهریزی منسجم و همکاری میانبخشی، از این دانشآموزان حمایت کنند تا آسیبهای احتمالی به حداقل برسد. این دانشآموزان، اگر بهدرستی حمایت نشوند، ممکن است با مشکلات جدیتری مانند ترک تحصیل، انزوای اجتماعی، یا گرایش به رفتارهای پرخطر مواجه شوند. وظیفه نهادهای دولتی، فراهمکردن بستری است که در آن این دانشآموزان بتوانند علیرغم مشکلات خانوادگی، به رشد تحصیلی و اجتماعی خود ادامه دهند و از چرخه فقر یا آسیب خارج شوند.
به گزارش کبنا، طلاق، بدسرپرستی و بیسرپرستی یکی از مسائل اجتماعی است که تبدیل به چالش بزرگی در زندگی امروز شده است، این آسیبها، پیامدهای بدی برای فرزندان دارد، فرزندان طلاق در سنین کودکی و نوجوانی بیشترین آسیب را از جدایی والدین خود میبینند، صدمات روحی که ممکن است آینده و زندگی آنها را دستخوش تغییرات ناخوشایندی کند، این افراد نباید رها شوند؛ زیرا آنها در یکی از حساسترین مراحل زندگی خود با چالشهای روانی، عاطفی و اجتماعی مواجهاند. نهادهای دولتی وظیفه دارند با برنامهریزی منسجم و همکاری میانبخشی، از این دانشآموزان حمایت کنند تا آسیبهای احتمالی به حداقل برسد. این دانشآموزان، اگر بهدرستی حمایت نشوند، ممکن است با مشکلات جدیتری مانند ترک تحصیل، انزوای اجتماعی، یا گرایش به رفتارهای پرخطر مواجه شوند. وظیفه نهادهای دولتی، فراهمکردن بستری است که در آن این دانشآموزان بتوانند علیرغم مشکلات خانوادگی، به رشد تحصیلی و اجتماعی خود ادامه دهند و از چرخه فقر یا آسیب خارج شوند.
به گزارش کبنا، حمایت از دانشآموزان بدسرپرست و طلاق نهتنها به بهبود کیفیت زندگی آنها کمک میکند، بلکه مانع از بروز آسیبهای اجتماعی گستردهتر میشود. این حمایت میتواند مسیر تحصیلی و اجتماعی آنها را هموار کرده و از افت تحصیلی، انزوای اجتماعی و رفتارهای پرخطر پیشگیری کند.
موضوع تحصیل دانشآموزان طلاق یا بدسرپرست در استان کهگیلویه و بویراحمد از اهمیت ویژهای برخوردار است. این دانشآموزان به دلیل شرایط خانوادگی خاص ممکن است با چالشهای اجتماعی، عاطفی، مالی و تحصیلی مواجه شوند. جدایی والدین یا داشتن والدین بدسرپرست میتواند تأثیرات روانی منفی بر دانشآموزان بگذارد و تمرکز آنها را در یادگیری کاهش دهد. این کودکان ممکن است در امور درسی و فعالیتهای مدرسه از حمایت کافی برخوردار نباشند و اثر طلاق پیامدهای ناخواسته ای از جمله بزهکاری، جرم، هنجارشکنی، آسیب های روحی و روانی را به دنبال داشته باشد.
کمتوجهی آموزشوپرورش به دانشآموزان طلاق یا بدسرپرست میتواند تبعات جدی برای آینده این دانشآموزان داشته باشد. این گروه به دلیل شرایط خاص خانوادگی، بیش از دیگر دانشآموزان نیازمند حمایتهای روانی، اجتماعی و آموزشی هستند. یکی از مهمترین اقداماتی که باید در این راستا انجام شود، آموزش مدیران مدارس و معلمان برای برخورد صحیح و حمایتگرانه از این دانشآموزان است. معلمان و مدیران باید از شرایط روانی، عاطفی و اجتماعی این دانشآموزان آگاه باشند تا بتوانند محیطی امن و حمایتی ایجاد کنند.
برخورد مناسب با دانشآموزان طلاق و بدسرپرست نیازمند رعایت اصولی است که هم کرامت انسانی آنها را حفظ کند و هم به رشد تحصیلی و عاطفیشان کمک کند. آموزشوپرورش نیز باید برنامههایی جامع برای حمایت از این دانشآموزان تدوین و اجرا کند. معلمان و مدیران باید با ایجاد یک محیط امن و پذیرنده، حس اعتماد و اطمینان را در این دانشآموزان تقویت کنند. شرایط خانوادگی این دانشآموزان نباید در مدرسه فاش شود، مگر باهدف کمک به آنها و در چارچوب قوانین.
معاون اداره کل بهزیستی استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: حدود ۴۲۰ نفر دانشآموز بیسرپرست مستقیماً تحت پوشش بهزیستی هستند، و بالغ بر ۳ هزار نفر نیز از طریق خانواده خود تحت پوشش بهزیستی قرار دارند.
هدایت عظیمی فر درخصوص حمایت بهزیستی از دانشآموزان بدسرپرست افزود: طبق قانون پدر و مادر موظف هستند فرزند خود را حمایت کنند، اگر پدر و مادر صلاحیت نگهداری فرزند را نداشته باشند، بر اساس حکم قاضی فرزند به عنوان بدسرپرست یا بیسرپرست معرفی و سازمان موظف است که این فرزند را تحت حمایت قرار دهد.
وی بیان کرد: اگر این فرزند مورد آزار جسمی، روحی و روانی قرار بگیرد، اورژانس اجتماعی مداخله میکند و خدمات تخصصی و غیرتخصصی، از جمله خدمات حقوقی، حمایتی، روانشناسی، خانواده درمانی برای پیشگیری از آسیبپذیری این فرزند انجام میدهند.
عظیمی فر با اشاره به اینکه اگر مردم به ما موردی را گزارش کنند، قطعاً مداخله میکنیم، افزود: طرحی با عنوان «نماد» در مدارس اجرا میشود که بر اساس آن درخصوص دانشآموزانی که دچار آزار و اذیت از طریق ولی قهری یا ولی زیستی خود میشوند، گزارش داده میشود، و بعد اورژانس اجتماعی ورود میکند، چنین مواردی فراوان هست و به ما گزارش میشود.
وی تأکید کرد: اگر خانواده واجد شرایط سرپرستی نباشد، بهزیستی حضانت این افراد را برعهده میگیرد و در بهزیستی نگهداری میشوند.
محمد جمالی آرند کارشناس حوزه آموزشوپرورش در گفتوگو با کبنا نیوز نیز در این باره میگوید: معمولاً هر دانشآموز قصه و داستان جداگانه خاص خود را دارد و بهویژه دانشآموزانی که فرزند طلاق هستند و یا بهنوعی بدسرپرست. اولاً باید معلم ما حساسیت روحی و روانی این دانشآموزان را کاملاً درک بکنند.
وی افزود: این دانشآموزان دچار یک خلأ عاطفی هستند و این خلأ عاطفی سبب اضطراب، ترس و استرس میشود و همچنین موجب سایر آسیبها از جمله مشکل عاطفی دانشآموزان میشود و قاعدتاً نوع برخورد و شیوه رفتار ما با آنها بسیار مهم است و باید یک چارچوبی را برای آن تعریف بکنیم، نه اینکه بیش از حد محبت بکنی؛ چرا که محبت بیش از حد اثر تخریب بیشتری دارد. بعد این موضوع را باید بدانیم نوع واژگانی که برای صحبت با این دانشآموزان انتخاب میکنیم، بسیار مهم و اساسی است. سعی کنیم واژههایی را به کار ببریم که اثرات منفی روی دانشآموز نداشته باشند. روی نقاط مثبت دانشآموزان حتماً تمرکز بکنید و اعتمادبهنفس آنان را حتماً تقویت بکنیم؛ چون محبت بیش از حد و جلبتوجه بیشتر خطرناک است و سبب پایین آوردن عزتنفس دانشآموزان میشود.
جمالیآرند افزود: پس باید سعی کنیم اعتمادبهنفس و عزتنفس آنها را تقویت کنیم. سعی کنید به این دانشآموزان در مدرسه مسئولیت واگذار کنید، مثلاً در شورای مدرسه یا بهعنوان نماینده کلاس یا رابط معلم با دفتر مدرسه را به این دانشآموزان واگذار کنیم که اعتمادبهنفس آنها قویتر بشود.
او گفت: این عده از دانشآموزان خصوصاً وقتی دانشآموز ابتدایی باشند، میدانید که نیاز عاطفی بیشتری دارند؛ اما ما باید سعی کنیم در مقابل پرخاشگری این دانشآموزان هم واکنش مناسبی داشته باشیم. این نیازمند این است که معلم یا مدیر مدرسه این دانشآموزان را بشناسند.
سرپرست سابق اداره کل آموزشوپرورش کهگیلویه و بویراحمد گفت: این دانشآموزان چون دچار خلأ عاطفی هستند، معمولاً لجباز، ناسازگار هستند یا وسواس دارند؛ پس ما باید در مقابل آنها واکنش مناسبی را داشته باشیم.
جمالی آرند اضافه کرد: ترحم برای این دانشآموزان کاملاً خطرناک است و آنها را در مدرسه انگشتنما میکنند و در بین دانشآموزان سرخورده میشوند و سعی شود که با این دانشآموزان ارتباط دوستانه و صمیمانهای برقرار شود.
وی افزود: نکته مهم این است که معلم و مدیر مدرسه و همه یک شنونده خوبی برای دانشآموزان باشند. اگر بتوانیم پای درد دل این دانشآموز بنشینیم و یک ارتباط فنی با دانشآموز برقرار بکنیم، میتوانیم تا حدودی نیازهای روحی دانشآموز را برطرف کنیم.
این کارشناس مسائل حوزه آموزشوپرورش در ادامه گفت: مدیران و معلمان مدارس قاعدتاً آموزشهای لازم را در ارتباط با مباحث تربیتی و نحوه مواجه با دانشآموزان را میبینند. ما دانشآموزان با شرایط مختلف و با سلایق و نگرشهای مختلف داریم و وظیفه مدیر مدرسه است که در سریعترین زمان آنها را شناسایی بکند و نوع مواجهه با این دانشآموزان خیلی مهم است. پس در وهله اول این دانشآموزان را بهصورت غیرمستقیم شناسایی شود و اگر قرار است که محبتی هم به دانشآموزان انجام بگیرد باید بهصورت غیرمستقیم باشد و کار مستقیم برای این دانشآموزان کار را بسیار سخت میکند؛ چون آسیبهای بعدی و پیامدهای منفی دیگری هم به دنبال دارد.
جمالی آرند گفت: در حمایت از این دانشآموزان بهزیستی، دانشگاه علوم پزشکی، کمیته امداد و سایر دستگاههای اجتماعی و فرهنگی مسئولیت دارند و باید به وظیفه خودشان عمل کنند. بار مسئولیت بیشتر به عهده آموزشوپرورش است، بار تربیتی آنها. چون این دانشآموزان هم دچار افت تحصیلی میشوند و هم در نوع رفتاری که با همسالان و همکلاسیهای خودشان دارند، متفاوت و گاهی هم رفتارهای مخاطرهآمیزی انجام میدهند.
این کارشناس در پایان گفت: باید از نظرات سایر کارشناسان هم دراینخصوص استفاده شود. بالاخره این دانشآموزان نیازمند کمک و آگاهیبخشی هستند.
اینگونه دانشآموزان به دلیل تغییرات بنیادین در ساختار خانوادگی، یکی از گروههای آسیبپذیر در مدارس محسوب میشوند. جدایی والدین میتواند آثار روانی، اجتماعی و آموزشی عمیقی بر این دانشآموزان داشته باشد و چالشهای مختلفی را برای آنان ایجاد کند. در ادامه، وضعیت این دانشآموزان، مشکلات اصلی، و راهکارهای پیشنهادی برای کمک به آنها بررسی میشود.
دانشآموزان طلاق در زمره اقشار آسیبپذیر جامعه قرار دارند که شرایط خاص خانوادگی آنها میتواند پیامدهای منفی بر سلامت روان، عملکرد تحصیلی و آینده اجتماعیشان بگذارد. تحلیل این وضعیت نیازمند توجه به ابعاد مختلف این چالش و نقش نهادهای مسئول است.
آموزشوپرورش بهعنوان نهادی تأثیرگذار در زندگی دانشآموزان، مسئولیت دارد تا نقش حمایتی، آموزشی و تربیتی خود را در قبال این گروه بهخوبی ایفا کند. راهکارهای زیر میتوان در بهبود زندگی این افراد اثر مثبتی بگذارد.
-استقرار مشاوران حرفهای در مدارس برای ارائه خدمات روانشناختی به دانشآموزان.
-برگزاری جلسات منظم مشاوره فردی و گروهی برای مدیریت احساسات و ارتقای مهارتهای مقابلهای.
-آموزش معلمان و مدیران در مورد نحوه برخورد با دانشآموزان طلاق و حساسیت به شرایط آنها.
-ایجاد فضای امن و پذیرنده در مدارس که دانشآموز احساس تبعیض یا سرزنش نکند.
-ارائه بیمههای حمایتی و طرحهای معیشتی برای خانوادههای طلاق.
-طراحی برنامههای اشتغالزایی برای والدین سرپرست.
-تدوین برنامهای جامع که به طور خاص نیازهای دانشآموزان طلاق را هدف قرار دهد.
-افزایش همکاری میان آموزشوپرورش، بهزیستی، دستگاه قضایی و سایر نهادها.
دانشآموزان طلاق در جامعه نیازمند حمایت جدی هستند. آموزشوپرورش و سایر دستگاههای دولتی باید با همکاری و هماهنگی بهگونهای عمل کنند که این دانشآموزان بتوانند با غلبه بر مشکلات خود، فرصت رشد و پیشرفت داشته باشند. ایجاد محیطی امن، عاطفی و آموزشی برای آنها نهتنها به بهبود کیفیت زندگی خودشان، بلکه به ارتقای جامعه نیز کمک خواهد کرد.
دولتمردان کهگیلویه و بویراحمد چه سیاستی را در قبال آسیبهای اجتماعی پیش بردهاند؟
وظیفه دولت سیاستگذاری و اجرای برنامه در حوزه آسیبهای اجتماعی است، اما ناکارآمدی، بیانگیزه بودن، بیبرنامه بودن در این حوزه موج میزند، مسئولان به بیان چند جملهی فاقد هر گونه برنامهریزی و ضمانت اجرایی در سخنرانیهای خود اکتفا میکنند. در حوزه مدیریتی، چهار سال پیش نیز درخصوص انتصاب مدیرکل امور اجتماعی استانداری انتقاد شد، اما عملاً این دفتر با ۴ سال پیش تفاوت خاصی نکرده است، و با وجود سایه سنگین نمایندگان، امیدی هم به انتصابی کارشناسانه وجود ندارد.
به غیر از اجرای طرح «نماد» در آموزش و پرورش، به نظر نمیرسد که مسئولان هیچ گونه برنامهای در حوزه آسیبهای اجتماعی اجرا کرده باشند و غالبا به اجرای برنامههای روتین اکتفا شده است. با وجود افزایش آسیبهای اجتماعی در استان کهگیلویه و بویراحمد، تعداد روانشناسان، مشاورههای مدارس و خانههای بهداشت، چه تغییری نسبت به گذشته داشته است؟ مسئولان در جهت ترویج فرهنگ مراجعه به مشاوران روح و روان چه تلاشی کردهاند؟ دفتر اجتماعی استانداری درخصوص ایجاد «سند مدونی در حوزه آسیبهای اجتماعی» چه کاری را پیش برده است؟
موضوع تحصیل دانشآموزان طلاق یا بدسرپرست در استان کهگیلویه و بویراحمد از اهمیت ویژهای برخوردار است. این دانشآموزان به دلیل شرایط خانوادگی خاص ممکن است با چالشهای اجتماعی، عاطفی، مالی و تحصیلی مواجه شوند. جدایی والدین یا داشتن والدین بدسرپرست میتواند تأثیرات روانی منفی بر دانشآموزان بگذارد و تمرکز آنها را در یادگیری کاهش دهد. این کودکان ممکن است در امور درسی و فعالیتهای مدرسه از حمایت کافی برخوردار نباشند و اثر طلاق پیامدهای ناخواسته ای از جمله بزهکاری، جرم، هنجارشکنی، آسیب های روحی و روانی را به دنبال داشته باشد.
کمتوجهی آموزشوپرورش به دانشآموزان طلاق یا بدسرپرست میتواند تبعات جدی برای آینده این دانشآموزان داشته باشد. این گروه به دلیل شرایط خاص خانوادگی، بیش از دیگر دانشآموزان نیازمند حمایتهای روانی، اجتماعی و آموزشی هستند. یکی از مهمترین اقداماتی که باید در این راستا انجام شود، آموزش مدیران مدارس و معلمان برای برخورد صحیح و حمایتگرانه از این دانشآموزان است. معلمان و مدیران باید از شرایط روانی، عاطفی و اجتماعی این دانشآموزان آگاه باشند تا بتوانند محیطی امن و حمایتی ایجاد کنند.
برخورد مناسب با دانشآموزان طلاق و بدسرپرست نیازمند رعایت اصولی است که هم کرامت انسانی آنها را حفظ کند و هم به رشد تحصیلی و عاطفیشان کمک کند. آموزشوپرورش نیز باید برنامههایی جامع برای حمایت از این دانشآموزان تدوین و اجرا کند. معلمان و مدیران باید با ایجاد یک محیط امن و پذیرنده، حس اعتماد و اطمینان را در این دانشآموزان تقویت کنند. شرایط خانوادگی این دانشآموزان نباید در مدرسه فاش شود، مگر باهدف کمک به آنها و در چارچوب قوانین.
معاون اداره کل بهزیستی استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: حدود ۴۲۰ نفر دانشآموز بیسرپرست مستقیماً تحت پوشش بهزیستی هستند، و بالغ بر ۳ هزار نفر نیز از طریق خانواده خود تحت پوشش بهزیستی قرار دارند.
هدایت عظیمی فر درخصوص حمایت بهزیستی از دانشآموزان بدسرپرست افزود: طبق قانون پدر و مادر موظف هستند فرزند خود را حمایت کنند، اگر پدر و مادر صلاحیت نگهداری فرزند را نداشته باشند، بر اساس حکم قاضی فرزند به عنوان بدسرپرست یا بیسرپرست معرفی و سازمان موظف است که این فرزند را تحت حمایت قرار دهد.
وی بیان کرد: اگر این فرزند مورد آزار جسمی، روحی و روانی قرار بگیرد، اورژانس اجتماعی مداخله میکند و خدمات تخصصی و غیرتخصصی، از جمله خدمات حقوقی، حمایتی، روانشناسی، خانواده درمانی برای پیشگیری از آسیبپذیری این فرزند انجام میدهند.
عظیمی فر با اشاره به اینکه اگر مردم به ما موردی را گزارش کنند، قطعاً مداخله میکنیم، افزود: طرحی با عنوان «نماد» در مدارس اجرا میشود که بر اساس آن درخصوص دانشآموزانی که دچار آزار و اذیت از طریق ولی قهری یا ولی زیستی خود میشوند، گزارش داده میشود، و بعد اورژانس اجتماعی ورود میکند، چنین مواردی فراوان هست و به ما گزارش میشود.
وی تأکید کرد: اگر خانواده واجد شرایط سرپرستی نباشد، بهزیستی حضانت این افراد را برعهده میگیرد و در بهزیستی نگهداری میشوند.
محمد جمالی آرند کارشناس حوزه آموزشوپرورش در گفتوگو با کبنا نیوز نیز در این باره میگوید: معمولاً هر دانشآموز قصه و داستان جداگانه خاص خود را دارد و بهویژه دانشآموزانی که فرزند طلاق هستند و یا بهنوعی بدسرپرست. اولاً باید معلم ما حساسیت روحی و روانی این دانشآموزان را کاملاً درک بکنند.
وی افزود: این دانشآموزان دچار یک خلأ عاطفی هستند و این خلأ عاطفی سبب اضطراب، ترس و استرس میشود و همچنین موجب سایر آسیبها از جمله مشکل عاطفی دانشآموزان میشود و قاعدتاً نوع برخورد و شیوه رفتار ما با آنها بسیار مهم است و باید یک چارچوبی را برای آن تعریف بکنیم، نه اینکه بیش از حد محبت بکنی؛ چرا که محبت بیش از حد اثر تخریب بیشتری دارد. بعد این موضوع را باید بدانیم نوع واژگانی که برای صحبت با این دانشآموزان انتخاب میکنیم، بسیار مهم و اساسی است. سعی کنیم واژههایی را به کار ببریم که اثرات منفی روی دانشآموز نداشته باشند. روی نقاط مثبت دانشآموزان حتماً تمرکز بکنید و اعتمادبهنفس آنان را حتماً تقویت بکنیم؛ چون محبت بیش از حد و جلبتوجه بیشتر خطرناک است و سبب پایین آوردن عزتنفس دانشآموزان میشود.
جمالیآرند افزود: پس باید سعی کنیم اعتمادبهنفس و عزتنفس آنها را تقویت کنیم. سعی کنید به این دانشآموزان در مدرسه مسئولیت واگذار کنید، مثلاً در شورای مدرسه یا بهعنوان نماینده کلاس یا رابط معلم با دفتر مدرسه را به این دانشآموزان واگذار کنیم که اعتمادبهنفس آنها قویتر بشود.
او گفت: این عده از دانشآموزان خصوصاً وقتی دانشآموز ابتدایی باشند، میدانید که نیاز عاطفی بیشتری دارند؛ اما ما باید سعی کنیم در مقابل پرخاشگری این دانشآموزان هم واکنش مناسبی داشته باشیم. این نیازمند این است که معلم یا مدیر مدرسه این دانشآموزان را بشناسند.
سرپرست سابق اداره کل آموزشوپرورش کهگیلویه و بویراحمد گفت: این دانشآموزان چون دچار خلأ عاطفی هستند، معمولاً لجباز، ناسازگار هستند یا وسواس دارند؛ پس ما باید در مقابل آنها واکنش مناسبی را داشته باشیم.
جمالی آرند اضافه کرد: ترحم برای این دانشآموزان کاملاً خطرناک است و آنها را در مدرسه انگشتنما میکنند و در بین دانشآموزان سرخورده میشوند و سعی شود که با این دانشآموزان ارتباط دوستانه و صمیمانهای برقرار شود.
وی افزود: نکته مهم این است که معلم و مدیر مدرسه و همه یک شنونده خوبی برای دانشآموزان باشند. اگر بتوانیم پای درد دل این دانشآموز بنشینیم و یک ارتباط فنی با دانشآموز برقرار بکنیم، میتوانیم تا حدودی نیازهای روحی دانشآموز را برطرف کنیم.
این کارشناس مسائل حوزه آموزشوپرورش در ادامه گفت: مدیران و معلمان مدارس قاعدتاً آموزشهای لازم را در ارتباط با مباحث تربیتی و نحوه مواجه با دانشآموزان را میبینند. ما دانشآموزان با شرایط مختلف و با سلایق و نگرشهای مختلف داریم و وظیفه مدیر مدرسه است که در سریعترین زمان آنها را شناسایی بکند و نوع مواجهه با این دانشآموزان خیلی مهم است. پس در وهله اول این دانشآموزان را بهصورت غیرمستقیم شناسایی شود و اگر قرار است که محبتی هم به دانشآموزان انجام بگیرد باید بهصورت غیرمستقیم باشد و کار مستقیم برای این دانشآموزان کار را بسیار سخت میکند؛ چون آسیبهای بعدی و پیامدهای منفی دیگری هم به دنبال دارد.
جمالی آرند گفت: در حمایت از این دانشآموزان بهزیستی، دانشگاه علوم پزشکی، کمیته امداد و سایر دستگاههای اجتماعی و فرهنگی مسئولیت دارند و باید به وظیفه خودشان عمل کنند. بار مسئولیت بیشتر به عهده آموزشوپرورش است، بار تربیتی آنها. چون این دانشآموزان هم دچار افت تحصیلی میشوند و هم در نوع رفتاری که با همسالان و همکلاسیهای خودشان دارند، متفاوت و گاهی هم رفتارهای مخاطرهآمیزی انجام میدهند.
این کارشناس در پایان گفت: باید از نظرات سایر کارشناسان هم دراینخصوص استفاده شود. بالاخره این دانشآموزان نیازمند کمک و آگاهیبخشی هستند.
اینگونه دانشآموزان به دلیل تغییرات بنیادین در ساختار خانوادگی، یکی از گروههای آسیبپذیر در مدارس محسوب میشوند. جدایی والدین میتواند آثار روانی، اجتماعی و آموزشی عمیقی بر این دانشآموزان داشته باشد و چالشهای مختلفی را برای آنان ایجاد کند. در ادامه، وضعیت این دانشآموزان، مشکلات اصلی، و راهکارهای پیشنهادی برای کمک به آنها بررسی میشود.
دانشآموزان طلاق در زمره اقشار آسیبپذیر جامعه قرار دارند که شرایط خاص خانوادگی آنها میتواند پیامدهای منفی بر سلامت روان، عملکرد تحصیلی و آینده اجتماعیشان بگذارد. تحلیل این وضعیت نیازمند توجه به ابعاد مختلف این چالش و نقش نهادهای مسئول است.
آموزشوپرورش بهعنوان نهادی تأثیرگذار در زندگی دانشآموزان، مسئولیت دارد تا نقش حمایتی، آموزشی و تربیتی خود را در قبال این گروه بهخوبی ایفا کند. راهکارهای زیر میتوان در بهبود زندگی این افراد اثر مثبتی بگذارد.
-استقرار مشاوران حرفهای در مدارس برای ارائه خدمات روانشناختی به دانشآموزان.
-برگزاری جلسات منظم مشاوره فردی و گروهی برای مدیریت احساسات و ارتقای مهارتهای مقابلهای.
-آموزش معلمان و مدیران در مورد نحوه برخورد با دانشآموزان طلاق و حساسیت به شرایط آنها.
-ایجاد فضای امن و پذیرنده در مدارس که دانشآموز احساس تبعیض یا سرزنش نکند.
-ارائه بیمههای حمایتی و طرحهای معیشتی برای خانوادههای طلاق.
-طراحی برنامههای اشتغالزایی برای والدین سرپرست.
-تدوین برنامهای جامع که به طور خاص نیازهای دانشآموزان طلاق را هدف قرار دهد.
-افزایش همکاری میان آموزشوپرورش، بهزیستی، دستگاه قضایی و سایر نهادها.
دانشآموزان طلاق در جامعه نیازمند حمایت جدی هستند. آموزشوپرورش و سایر دستگاههای دولتی باید با همکاری و هماهنگی بهگونهای عمل کنند که این دانشآموزان بتوانند با غلبه بر مشکلات خود، فرصت رشد و پیشرفت داشته باشند. ایجاد محیطی امن، عاطفی و آموزشی برای آنها نهتنها به بهبود کیفیت زندگی خودشان، بلکه به ارتقای جامعه نیز کمک خواهد کرد.
دولتمردان کهگیلویه و بویراحمد چه سیاستی را در قبال آسیبهای اجتماعی پیش بردهاند؟
وظیفه دولت سیاستگذاری و اجرای برنامه در حوزه آسیبهای اجتماعی است، اما ناکارآمدی، بیانگیزه بودن، بیبرنامه بودن در این حوزه موج میزند، مسئولان به بیان چند جملهی فاقد هر گونه برنامهریزی و ضمانت اجرایی در سخنرانیهای خود اکتفا میکنند. در حوزه مدیریتی، چهار سال پیش نیز درخصوص انتصاب مدیرکل امور اجتماعی استانداری انتقاد شد، اما عملاً این دفتر با ۴ سال پیش تفاوت خاصی نکرده است، و با وجود سایه سنگین نمایندگان، امیدی هم به انتصابی کارشناسانه وجود ندارد.
به غیر از اجرای طرح «نماد» در آموزش و پرورش، به نظر نمیرسد که مسئولان هیچ گونه برنامهای در حوزه آسیبهای اجتماعی اجرا کرده باشند و غالبا به اجرای برنامههای روتین اکتفا شده است. با وجود افزایش آسیبهای اجتماعی در استان کهگیلویه و بویراحمد، تعداد روانشناسان، مشاورههای مدارس و خانههای بهداشت، چه تغییری نسبت به گذشته داشته است؟ مسئولان در جهت ترویج فرهنگ مراجعه به مشاوران روح و روان چه تلاشی کردهاند؟ دفتر اجتماعی استانداری درخصوص ایجاد «سند مدونی در حوزه آسیبهای اجتماعی» چه کاری را پیش برده است؟