دریافت لینک صفحه با کد QR
گفت و گوی اختصاصی کبنانیوز با الهام رحیمی دکترای تخصصی روانشناسی و رئیس اداره مشاوره و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج؛
فردی که خودکشی کرده خلاف قانون انسانیت و خلاف قانون خدا عمل کرده / کسی که قوی هست میماند و مقاومت میکند، راه را عوض میکند تا بتواند شرایط را عوض کند / برگزاری مراسم باشکوه برای فردی که خودکشی کرده درست نیست/ عوامل موثر در کاهش خودکشی ؟ / فضای معنوی خانوادهها کمتر شده است / باید حس مسئولیتپذیری در دانشآموز ایجاد کنیم / فضای مجازی مثل چاقو میماند، از چاقو میتوانیم استفاده درست یا غلط کنیم
8 بهمن 1402 ساعت 10:41
بایستی در سرتیتر اخبار، اخبار امیدافزایی و معنایابی در زندگی و قبح دانستن این مسأله را بیاوریم. آنقدر باید این مسأله زشت نشان داده شود که دیگران ترغیب به انجام این عمل نشوند. وقتی میبینند که فلانی فوت کرده و برایش بنر زدهاند، قهرمان پروری کردهاند، دلسوزی زیاد کردهاند، موجب تشویق هم سن و سالان این فرد میشود. نوجوانان بینش کاملی نسبت به عملی که انجام میدهند ندارند و نمیدانند دارند چکار میکنند. بنابراین نباید از خودکشی قهرمان سازی کنیم و آن را سرتیتر بیاوریم.
کهگیلویه و بویراحمد در آسیب اجتماعی خودکشی رتبه بالایی دارد، و لازم است در این خصوص اقداماتی در سطح خانوادهها و در سطح دولت انجام گیرد، تا بتوان در جهت کاهش این معضل اجتماعی گام برداشت.
پایگاه خبری کبنا نیوز قصد دارد با کارشناسان حوزه آسیبهای اجتماعی مسأله خودکشی و نحوه بازتاب خبری آن را در کهگیلویه و بویراحمد مورد بحث و بررسی قرار دهد. الهام رحیمی دکترای تخصصی روانشناسی و رئیس اداره مشاوره و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج است که با او در خصوص معضل خودکشی گفت و گو کردهایم که در ادامه میخوانید:
نحوه برخورد جامعه با اخبار خودکشی باید چگونه باشد؟ گاهاً بزرگان وقتی دورهمیهایی دارند، پیرامون خودکشی یک نوجوان به گونهای صحبت میکنند که روی فرزندان اثر میگذارد، فرزندان این افراد ممکن است این تصور در آنان ایجاد شود که «خودکشی کنم تا مورد توجه قرار بگیرم».
خودکشی یک پدیده چند عاملی است، وضعیت اقتصادی و روانشناسی فرد، خانواده فرد، وضعیت ژنتیک روی فرد خودکشی کننده اثرگذار است. فردی که خوکشی میکند در جامعه اسلامی ما یک نقص دینی را ایجاد کرده است، برخلاف رویههای شرع و دین که خودکشی را قبح میدانستند، کاری انجام میدهد. وقتی ما این موضوع را در فضای مجازی منتشر میکنیم قبح آن از بین میرود و چون نوجوانان در سنین هیجانی هستند و بیشتر مایل هستند که دیده شوند، با مشاهده اینگونه تصاویر، تصور میکنند که پس من هم خودکشی کنم و راحت بشم. قهرمانسازی یا قهرمان پروری میشود.
مراسم باشکوه برای فردی که خودکشی کرده درست نیست
درست نیست برای فردی که خودکشی کرده مراسم باشکوه برگزار شود، چون ممکن است باعث تبلیغ این عمل شود. به همین دلیل نباید به آن بصورت احساسی پرداخته شود و سرتیتر اخبار گذاشته شود. این عمل باعث میشود نوجوانان که در سن خاصی هستند برای دیده شدن و مطرح شدن دست به چنین عملی بزنند.
فردی که خودکشی کرده خلاف قانون انسانیت و خلاف قانون خدا عمل کرده
اتفاقاً بایستی در سرتیتر اخبار، اخبار امیدافزایی و معنایابی در زندگی و قبح دانستن این مسأله را بیاوریم. آنقدر باید این مسأله زشت نشان داده شود که دیگران ترغیب به انجام این عمل نشوند. وقتی میبینند که فلانی فوت کرده و برایش بنر زدهاند، قهرمان پروری کردهاند، دلسوزی زیاد کردهاند، موجب تشویق هم سن و سالان این فرد میشود. نوجوانان بینش کاملی نسبت به عملی که انجام میدهند ندارند و نمیدانند دارند چکار میکنند. بنابراین نباید از خودکشی قهرمان سازی کنیم و آن را سرتیتر بیاوریم.
خانوادهها نبایستی در منزل بصورت احساساتی با این موضوع برخورد کنند و مظلومسازی نکنند، نگویند که «آخ خدا از پدرش نگذره»، یا چنین حرفهایی. هر چیزی که بوده، این فردی که خودکشی کرده خلاف قانون انسانیت و خلاف قانون خدا عمل کرده و زودتر از موعدی که خداوند برای او در نظر داشته خودش را از بین برده و این گناه است.
والدین باید به فرزندان خود و دیگران نشان دهند که چطور باید از پس زندگی بربیایند، اینکه مثلاً افت درسی داشته باشیم، مشکل اقتصادی پیش بیاید، مشکلات موقتی است و باید یاد بگیریم از پس این مشکلات بربیاییم، این مهم است.
مثالهای زیادی وجود دارد که افراد مشکلات خیلی زیادی کشیدهاند و باز هم توانستهاند مقاومت کنند و زندگی خود را تغییر دهند، باید این چنینی مثالهایی را برای فرزندان خود بیاوریم، اینکه من سریع خودم را از بین ببرم در واقع در مقابل یک مشکل موقت، یک روش دائمی بدون بازگشت به زندگی را انتخاب کردهام، در صورتی که هر مشکلی راه حلی دارد که میتوانیم آن را حل کنیم.
ولی با این عمل، من نوعی نه تنها موقعیتهای دیگر زندگیام را بخاطر یک مشکل موقت، از دست میدهم، «خسر الدنیا و الاخره»، این نشانه ترس، بیمسئولیتی و ضعیف بودن است، کسی که قوی هست میماند و مقاومت میکند، راه را عوض میکند تا بتواند شرایط را عوض کند.
ما در عصر تکنولوژیها زندگی میکنیم و نمیتوانیم از آن فرار کنیم. اما آیا ما از آن به درستی استفاده میکنیم و مدیریت میکنیم؟ ما باید به کودکان و نوجوانان خود آموزش و آگاهی دهیم، هر چیزی که در فضای مجازی میبینیم دلیل بر درست بودن نیست، فضای مجازی مثل چاقو میماند، از چاقو میتوانیم استفاده درست یا غلط کنیم. در تحقیقی که دانشگاه اوهایو انجام داده به این نتیجه رسیده اند که اینستاگرام بدترین شبکه اجتماعی مجازی است که بخاطر ایجاد فضای مقایسهای و مادی گرایی یأس و ناامیدی را در بین نوجوانان ایجاد میکند. درستی و راستی را به افراد نشان نمیدهد. ما باید فضای مجازی را مدیریت کنیم، به فرزندان خود آگاهی دهیم، با فرزندان خیلی زود مقابله نکنیم، با تمأنینه و آرامش آنها را آگاه کنیم. اگر پدر و مادر از صبح تا شب دور موبایل و فضای مجازی باشد و یا دائم شبکههای ماهوارهای را ببیند چطور میتواند به فرزند خود بگوید تو نگاه نکن، ما اول باید خودمان الگوی خوبی برای فرزندمان باشیم.
دستگاههای فرهنگی ما چه کاری باید انجام دهند؟ آیا برنامه مدونی برای فرهنگسازی و حل آسیبهای اجتماعی داریم؟
چرا در دهههای اخیر خودکشی افزایش پیدا کرده؟ چون فضای معنوی خانوادهها کمتر شده است. ما عواملی داریم که محافظتکننده در برابر خودکشی است، یکی از این عوامل مذهب است، اگر شما مذهب داشته باشید باعث میشود که میزان خودکشی کم شود، یکی از این عوامل شغل هست، اگر کسی شغل داشته باشد میزان خودکشی کمتر میشود، ازدواج یکی دیگر از عوامل محافظتکننده است، نداشتن بیماری روانی یکی از این عوامل است.
به نظر من دولتمردان در وهله اول باید شرایط اقتصادی و رفاهی را به وجود بیاورند، قبلاً در مدارس تحت موضوعی به عنوان طرح کاد، به دانشآموزان مهارتهای مختلف آموزش داده میشد، فقط اینطور نبود که دانشآموزان درس بخوانند و به سمت کنکور بروند، دانشآموزان گلدوزی، خیاطی، تعمیرات و... یاد میگرفتند، برای اینکه نوجوان سر پای خود بایستد و تک بعدی نباشد.
روشهای فرزندپروری غلطی داریم که باید در این زمینه کار کنیم، باید کارگاههای آموزشی برای والدین گذاشته شود، نباید فرزندسالاری در خانواده ها ترویج پیدا کند، الان تعداد فرزندان کم هست و خانواده ها یکی دو فرزند دارند، تمام امکانات را در اختیار این فرزندان قرار میدهند و به قول معروف آب توی دل این فرزند تکان نمیخورد. این باعث میشود که این فرد احساس کند همیشه باید همه چیز برایش فراهم باشد، قدرت تابآوری فرد کم میشود، تحمل مشکلات را ندارد، و اینگونه است که با یک اتفاق، فرد میشکند.
پس باید پدر و مادر در خصوص فرزندپروری و قوانین خانواده آموزش داده شوند و قوانینی در خانه وجود داشته باشد، به آنها مسئولیت داده شود، کار از آنها بخواهند. نه اینکه مادر و پدر مشق شب او را هم بنویسند. باید زمینه شغل و کار کردن برای جوانان را فراهم کنیم. کلاسهای مهارتهای زندگی را باید برای جوانان بگذاریم، معرفت افزایی و بصیرت افزایی نیز بسیار مهم است. امیدوارم که همه جوانان خودباوری داشته باشند؛ انقدر استعداد و قدرت در نوجوانان ما نهفته هست که در مقابل هر سختی استعدادهایی دارند که آن را شکوفا کنند، خودکشی سادهترین راه و بدترین راهی است که فرد ممکن است انتخاب کند.
آموزش و پرورش چه نقشی میتواند ایفا کند؟
شخصیت فرزند از ابتدا شکل میگیرد، آموزش و پرورش از ابتدا مهارتهای زندگی را بصورت سلسلهوار، نه مقطعی، به دانشآموزان آموزش دهد، حس مسئولیتپذیری را در دانشآموز ایجاد کند. روزهایی را به عنوان روز پاک مدرسه داشته باشیم، بچهها مسئول هستند که کلاس خود را تمیز کنند، کلاس خود را رنگآمیزی کنند. در ژاپن به دانشآموز دبستانی مسئولیت میدهند. برای اینکه مسئولیتپذیری را یاد بگیرد. و روحیه امیدافزایی از مقطع دبستان و راهنمایی برای دانشآموزان شروع شود.
کد مطلب: 471896
کبنانیوز
https://www.kebnanews.ir