کبنانیوز - آمریکا در جنگ جهانی خاورمیانه متحمل شکست خواهد شد

هزینه‌های مالی و جانی حضور آمریکا در منطقه؛

آمریکا در جنگ جهانی خاورمیانه متحمل شکست خواهد شد

ایالات متحده در خطر سقوط به سوی جنگ از طریق تشدید تنش با نیرو‌های نیابتی ایران است. ماموریت ضد داعش در عراق و سوریه به هدف خود مبنی بر خلع ید داعش از اراضی آن کشور دست یافته است. اکنون نیرو‌های امریکایی باید از عراق عقب نشینی کنند. در یمن احتمالا نمی‌توان انصارالله را مجبور به تغییر رفتارشان کرد و تشدید تنش‌ها احتمالا آنان را وادار می‌کند که مسیر‌های حمل و نقل را بیش‌تر مختل کنند.

در بحبوحه حملات پنجشنبه گذشته علیه نیروهای انصارالله در یمن ترور یکی از رهبران حماس در لبنان و احتمال تشدید جنگ اسرائیل و حماس ایالات متحده باید خود را از درگیری کنونی دور کند.
به گزارش کبنا، فرارو به نقل از امریکن کانزرواتیو، در صورت رویارویی با نیرو‌های نیابتی ایران در عراق، سوریه، یمن و لبنان باتلاق‌های بالقوه‌ای در انتظار امریکا خواهند بود و منافع آمریکا از طریق ماجراجویی‌های ناگوار در آن نقاط منطقه متحمل آسیب خواهد شد.
ایالات متحده از سال ۲۰۱۹ در حال بازیابی کتاب بازی مشابهی در برخورد با نیرو‌های نیابتی ایران بوده است: آن‌ها را تحریم کنید، به آنان حمله کنید و منتظر ضربه متعاقب آنان باشید. از تاریخ ۱۷ اکتبر ۱۳۴ حمله به پرسنل آمریکایی صورت گرفته است. عدم تلفات منجر به پایین نگه داشتن تشدید تنش شده، اما شرایط و عدم احتیاط این نتیجه را شکل داده است.
تسلط ایران بر شبه نظامیان در عراق به طور موثر ده‌ها هزار جنگجوی وفادار در اختیار ایران قرار داده که می‌توانند در کوتاه مدت به پهپاد‌ها و موشک‌های پیشرفته مجهز شوند. ایران سیستم‌های پیشرفته تری نیز در اختیار دارد که اگر شرایط مستلزم استفاده از آن‌ها باشد می‌تواند آن سیستم‌ها را به کار گیرد. نیرو‌های آمریکایی با پوشش محدود پدافند هوایی در صحرای سوریه بهای وضعیت فعلی آمریکا را پرداخت خواهند کرد.
پس از حملات موشکی در شمال اسرائیل و ترور هفته گذشته یکی از رهبران حماس جنگ اسرائیل ممکن است به جبهه دوم علیه حزب الله لبنان نیز گسترش یابد. با توجه به تعهدات شدید اسرائیل در جبهه غزه و عملکرد ضعیف اسرائیل در جنگ سال ۲۰۰۶ میلادی حمله اسرائیل به لبنان احتمالا نتیجه ضعیفی به همراه خواهد داشت. علاوه برآن، توانایی‌های حزب الله هم از نظر عمق و هم از نظر کیفیت از آن جنگ به این سو به شدت رشد کرده است. این عوامل بدان معناست که پیگیری موفقیت آمیز اسرائیل در مورد جنگ در لبنان احتمالا به دخالت مستقیم و اساسی آمریکا بستگی دارد. واشنگتن باید آشکارا مشخص سازد که ان رخدادی خواهد بود که آغاز نخواهد شد در غیر صورت هزینه‌های مالی و جانی آن را جوانان امریکایی متحمل خواهند شد.
انصارالله نزدیک به ۹ سال است که هدف بمب‌های ساخت آمریکا قرار گرفته اند. وضعیت ایجاد شده باعث تثبیت موقعیت آنان و تقویت زرادخانه موشکی شان شده است. مداخله بیشتر آمریکا در یمن نتیجه متفاوتی به همراه نخواهد داشت و احتمالا انصارالله را تشویق می‌کند تا حملات خود به کشتیرانی را به عنوان تنها وسیله تلافی جویانه تشدید کنند. ایران نیز در ادامه رویارویی‌ها در دریای سرخ در اقداماتی غیر معمول جسورانه‌تر عمل کرده و یک ناو جنگی ایرانی را اعزام کرده است. آن ناو احتمالا پشتیبانی اطلاعاتی را برای انصارالله فراهم می‌می کند و نشان دهنده تمایل ایران به ریسک بیش‌تر است.
ایالات متحده باید این سیگنال را همان طور که هست دریافت کند. راهبرد امریکا تا این لحظه ایران یا نیرو‌های نیابتی آن را از انجام اقدامات بیش‌تر منصرف نکرده است. هر چه وضیت فعلی در دریای سرخ بیش‌تر ادامه یابد کشتی‌ها بیش‌تر مجبور به تغییر مسیر خود خواهند شد و منافع امریکا زیر سوال خواهد رفت.
رویارویی مستقیم با ایران و نه نیرو‌های نیابتی آن نیز یک خطر است. بمبگذاری اخیر در کرمان منجر به کشته شدن بیش از ۱۰۰ غیر نظامی شد.هدف قرار دادن غیرنظامیان در مراسم بزرگداشت سردار ایرانی قاسم سلیمانی بدون توجه به عامل جنایت احتمالا به تنش دامن می‌زند. ایالات متحده باید کانال‌های پشتی را برای تنش زدایی باز کند در حالی که هر دو کشور از پهنای باند سیاسی برای انجام این کار برخوردار هستند. رهبران ایران عمدا در تلاش برای اجتناب از مداخله مستقیم در جنگ اسرائیل و حماس بوده اند و ایجاد راه‌های خروج برای جلوگیری از جنگ آمریکا و ایران در راستای منافع استراتژیک هر دو طرف است.
ایالات متحده در خطر سقوط به سوی جنگ از طریق تشدید تنش با نیرو‌های نیابتی ایران است. ماموریت ضد داعش در عراق و سوریه به هدف خود مبنی بر خلع ید داعش از اراضی آن کشور دست یافته است. اکنون نیرو‌های امریکایی باید از عراق عقب نشینی کنند. در یمن احتمالا نمی‌توان انصارالله را مجبور به تغییر رفتارشان کرد و تشدید تنش‌ها احتمالا آنان را وادار می‌کند که مسیر‌های حمل و نقل را بیش‌تر مختل کنند. ایجاد توازن و تعادل میان ریسک و پاداش نکته مهمی خواهد بود. پاداش‌های ماندن ناملموس، مشکوک و تا حد زیادی خیالی هستند. خطرات ماندن خونین، پرهزینه و فاجعه بار هستند.