تاریخ انتشار
پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۱۳
کد مطلب : ۴۷۰۵۹۱
شب یلدا، تقابل ظلمت و روشنایی؛
مجتبی اندرزیان: آینده بسیار ترسناک خواهد بود اگر در انتخابات پیش رو بیتفاوت باشیم یا وارد بازی تکراری قولهای دروغین و وعدههای پوشالی شویم
۵
کبنا ؛مجتبی اندرزیان از فعالان سیاسی و اجتماعی شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مطلبی در آستانه شب یلدا نوشت: من با همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ عهد میبندم تا زمان طلوع صبح دست از مبارزه برای توسعه و رفاه سرزمین مادری برنخواهم داشت و دست به سوی همه دغدغهمندان، نخبگان، فعالان اقتصادی، معلمان و کنشگران مدنی دراز میکنم.
به گزارش کبنا، در بیانیه شماره 4 اندرزیان آمده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ.
بر سر آنم کهگر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سر آید
صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخوانه رفت بیخبر آید
باوجود آنکه هرساله مردمان ایران زمین آخرین شب از فصل پاییز را با نام شب یلدا به همنشینی و گفت و گو در کنار خانواده و بزرگانفامیل میگذرانند و صله رحم که همواره در اسلام توصیه شده است را به نحو احسنت بجا میآورند، اما کمتر دیده میشود که درباره فلسفه تاریخی این شب و دلایل جشن و شادی آن گفت و گو و بحث صورت پذیرد. با این وجود ضروریست که در کنار همهی سنتهای نیکو در این شب، درباره چرایی برگزاری این رویداد اجتماعی و تاریخی برای نسلهای نو صحبت شود و بیان گردد که این اتفاق باستانی ریشه در آیین میتراِئیسم دارد و شب یلدا بعنوان طولانیترین شب سال، نماد تقابل ظلمت و روشنایی، خیر و شر یا خوبی و بدی است و پس از این تاریکی طولانی، روشنایی و نیکی به پیروزی میرسد. بعبارتی شب یلدا نماد پایان ظلمت و آغاز روشنایی است. بنابراین من از همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ تقاضا دارم، امسال شب یلدا را متفاوتتر از سالهای گذشته برگزار کنیم و برای آگاهی جامعه و آینده فرزندانمان به آسیبشناسی ظلمتهایی چون بیکاری، فقر، ناامیدی، خودکشی، بیآبی، زنان گوجه چین، آسیبهای اجتماعی، نبود زیرساختها و هر آنچه از جنس ظلمت میباشد گفتگو و ریشهیابی کنیم تا بتوانیم آگاهانه به استقبال روشنایی برویم. بیشک جامعه کهگیلویه بزرگ باوجود منابع طبیعی سرشار و نیروهای انسانی متخصص شایسته این همه کاستیها و ظلمت نیست. من بعنوان سرمایهگذار و ساکن بافت تاریخی دهدشت به اطلاع همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ بویژه کاندیداهای محترم میرسانم آنچه از تاریکی بافت تاریخی بلادشاپور دیدهام وضعیت دهشتناک زیرپوست شهر است و آسیبهای اجتماعی فراوان در بین نوجوانان تا افراد میانسال جامعه بیانگر آینده ترسناک جامعه کهگیلویه بزرگ میباشد.
لازم به ذکر است در کنار همه این کاستیها و ترسها، آنچه مرا از آینده این سرزمین میترساند و وادار به حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی نمود، انبوه جمعیت جوانان دهه شصت میباشد که در آستانه میانسالی قرار دارند. این نسل بخاطر محافظه کاری ناخودآگاه، منافع فردی را به منافعی جمعی ترجیح میدهند.
همزادان نسل دهه شصت، هیچ میدانید که سهم ما از توسعه و فرصتهای اقتصادی و رفاه، وجود صندوقهای بازنشستگی ورشکستهای است که همچون همه رویدادهای ماقبل - مانند کنکور، استخدام، تسهیلات اشتغال و انواع فرصتها- قرار هست باز هم با بیابان بیثمر سوء مدیریتها روبرو شویم و حتی در ایام پیری توان تأمین معیشت، بهداشت و درمان خود را نداشته باشیم. آینده بسیار ترسناک خواهد بود اگر در انتخابات پیش رو بیتفاوت باشیم و یا وارد بازی تکراری قولهای دروغین و وعدههای پوشالی شویم. اگر بیتفاوت باشیم قدرت طلبان به خواستههای خود میرسند و تلاش برای اعمال خواستهایمان بسیار پر هزینهتر خواهد بود. اگر بخاطر منافع فردی راه دوم را انتخاب کنیم و وارد بازی وعدهها شویم بایستی مسئولیت عملکرد خود را بپذیریم. چراکه هم به خود ظلم کردهایم و هم مسئول عدم توسعه، فقر و مشکلات کهگیلویه بزرگ خودمان خواهیم بود. به نظر اینجانب میتوان در انتخابات کنشگر بود و بعد از انتخابات نیز مطالبهگر شد.
آری من بعنوان یک جوان دهه شصتی، نسل y (متولدین ۱۳۵۵الی ۱۳۷۵) و نسل z (متولدین ۱۳۷۶الی ۱۳۹۰) را از آینده ظلمتگونه کهگیلویه بزرگ میترسانم و راهحل را عبور از روشهای سنتی گذشته میدانم. چرا که میتوان گفت همه کاندیدای عزیز حاضر در صحنه انتخابات از جریان مالکیت عشیرهای که در بیانیه شماره دوم به تفسیر آورده شد، تبعیت میکنند. من با همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ عهد میبندم تا زمان طلوع صبح دست از مبارزه برای توسعه و رفاه سرزمین مادری برنخواهم داشت و دست به سوی همه دغدغهمندان، نخبگان، فعالان اقتصادی، معلمان و کنشگران مدنی دراز میکنم.
در پایان از همه نخبگان و دغدغهمندان استدعا دارم اگر باور دارید که کهگیلویه بزرگ در پیچ تاریخی قرار دارد، اگر باور دارید آسیبهای اجتماعی فراوان و تابآوری جامعه محدود شده است، اگر باور دارید زنان سرزمین ما شایسته این همه رنج و محنت نیستند، اگر باور دارید منابع طبیعی و نیروهای انسانی ما در عصر تکنولوژی به یغما رفتهاند، اگر باور دارید فقر و بیکاری عزت جامعه را تحقیر نموده است، اگر باور دارید توسعه امریست جمعی و نه وعدهای فردی، و هزاران اگرهای دیگر که در ذهن خردمند جامعه میگذرد و جز آه و افسوس چارهای نمییابد، بیایید فریاد تحول خواهی سر دهیم و این شب یلدا را آگاهانه با شادی به صبح طی کنیم.
ارادتمند – مجتبی اندرزیان
به گزارش کبنا، در بیانیه شماره 4 اندرزیان آمده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ.
بر سر آنم کهگر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سر آید
صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخوانه رفت بیخبر آید
باوجود آنکه هرساله مردمان ایران زمین آخرین شب از فصل پاییز را با نام شب یلدا به همنشینی و گفت و گو در کنار خانواده و بزرگانفامیل میگذرانند و صله رحم که همواره در اسلام توصیه شده است را به نحو احسنت بجا میآورند، اما کمتر دیده میشود که درباره فلسفه تاریخی این شب و دلایل جشن و شادی آن گفت و گو و بحث صورت پذیرد. با این وجود ضروریست که در کنار همهی سنتهای نیکو در این شب، درباره چرایی برگزاری این رویداد اجتماعی و تاریخی برای نسلهای نو صحبت شود و بیان گردد که این اتفاق باستانی ریشه در آیین میتراِئیسم دارد و شب یلدا بعنوان طولانیترین شب سال، نماد تقابل ظلمت و روشنایی، خیر و شر یا خوبی و بدی است و پس از این تاریکی طولانی، روشنایی و نیکی به پیروزی میرسد. بعبارتی شب یلدا نماد پایان ظلمت و آغاز روشنایی است. بنابراین من از همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ تقاضا دارم، امسال شب یلدا را متفاوتتر از سالهای گذشته برگزار کنیم و برای آگاهی جامعه و آینده فرزندانمان به آسیبشناسی ظلمتهایی چون بیکاری، فقر، ناامیدی، خودکشی، بیآبی، زنان گوجه چین، آسیبهای اجتماعی، نبود زیرساختها و هر آنچه از جنس ظلمت میباشد گفتگو و ریشهیابی کنیم تا بتوانیم آگاهانه به استقبال روشنایی برویم. بیشک جامعه کهگیلویه بزرگ باوجود منابع طبیعی سرشار و نیروهای انسانی متخصص شایسته این همه کاستیها و ظلمت نیست. من بعنوان سرمایهگذار و ساکن بافت تاریخی دهدشت به اطلاع همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ بویژه کاندیداهای محترم میرسانم آنچه از تاریکی بافت تاریخی بلادشاپور دیدهام وضعیت دهشتناک زیرپوست شهر است و آسیبهای اجتماعی فراوان در بین نوجوانان تا افراد میانسال جامعه بیانگر آینده ترسناک جامعه کهگیلویه بزرگ میباشد.
لازم به ذکر است در کنار همه این کاستیها و ترسها، آنچه مرا از آینده این سرزمین میترساند و وادار به حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی نمود، انبوه جمعیت جوانان دهه شصت میباشد که در آستانه میانسالی قرار دارند. این نسل بخاطر محافظه کاری ناخودآگاه، منافع فردی را به منافعی جمعی ترجیح میدهند.
همزادان نسل دهه شصت، هیچ میدانید که سهم ما از توسعه و فرصتهای اقتصادی و رفاه، وجود صندوقهای بازنشستگی ورشکستهای است که همچون همه رویدادهای ماقبل - مانند کنکور، استخدام، تسهیلات اشتغال و انواع فرصتها- قرار هست باز هم با بیابان بیثمر سوء مدیریتها روبرو شویم و حتی در ایام پیری توان تأمین معیشت، بهداشت و درمان خود را نداشته باشیم. آینده بسیار ترسناک خواهد بود اگر در انتخابات پیش رو بیتفاوت باشیم و یا وارد بازی تکراری قولهای دروغین و وعدههای پوشالی شویم. اگر بیتفاوت باشیم قدرت طلبان به خواستههای خود میرسند و تلاش برای اعمال خواستهایمان بسیار پر هزینهتر خواهد بود. اگر بخاطر منافع فردی راه دوم را انتخاب کنیم و وارد بازی وعدهها شویم بایستی مسئولیت عملکرد خود را بپذیریم. چراکه هم به خود ظلم کردهایم و هم مسئول عدم توسعه، فقر و مشکلات کهگیلویه بزرگ خودمان خواهیم بود. به نظر اینجانب میتوان در انتخابات کنشگر بود و بعد از انتخابات نیز مطالبهگر شد.
آری من بعنوان یک جوان دهه شصتی، نسل y (متولدین ۱۳۵۵الی ۱۳۷۵) و نسل z (متولدین ۱۳۷۶الی ۱۳۹۰) را از آینده ظلمتگونه کهگیلویه بزرگ میترسانم و راهحل را عبور از روشهای سنتی گذشته میدانم. چرا که میتوان گفت همه کاندیدای عزیز حاضر در صحنه انتخابات از جریان مالکیت عشیرهای که در بیانیه شماره دوم به تفسیر آورده شد، تبعیت میکنند. من با همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ عهد میبندم تا زمان طلوع صبح دست از مبارزه برای توسعه و رفاه سرزمین مادری برنخواهم داشت و دست به سوی همه دغدغهمندان، نخبگان، فعالان اقتصادی، معلمان و کنشگران مدنی دراز میکنم.
در پایان از همه نخبگان و دغدغهمندان استدعا دارم اگر باور دارید که کهگیلویه بزرگ در پیچ تاریخی قرار دارد، اگر باور دارید آسیبهای اجتماعی فراوان و تابآوری جامعه محدود شده است، اگر باور دارید زنان سرزمین ما شایسته این همه رنج و محنت نیستند، اگر باور دارید منابع طبیعی و نیروهای انسانی ما در عصر تکنولوژی به یغما رفتهاند، اگر باور دارید فقر و بیکاری عزت جامعه را تحقیر نموده است، اگر باور دارید توسعه امریست جمعی و نه وعدهای فردی، و هزاران اگرهای دیگر که در ذهن خردمند جامعه میگذرد و جز آه و افسوس چارهای نمییابد، بیایید فریاد تحول خواهی سر دهیم و این شب یلدا را آگاهانه با شادی به صبح طی کنیم.
ارادتمند – مجتبی اندرزیان
مگر نمیدانی که نفت ایران بیست دلار زیر قیمت به چینی ها فروخته میشود آنهم در عوض اسباببازی ؟
مالیات هم کفاف حقوق کارمندان دولت نیست آموزش و پرورش سه سال توانایی اضافه کاری معلمان را ندارد پرداخت کند
وقتی پووووووووول نیست کشور منزوی هست اختلاس گران بر بالای کشور چنبره زده اندو اغلب پولی که از معاملات دستی و با هزینه بدست می آید را به نام اختلاس به بیرون منتقل میکنند برای روزمبادا؟چکارمیکنی؟
افراد قبلی هم از تو زرنگتر و هم نفوذ بیشتری داشتند آنها هم دلسوز بودند ولی ایران اجازه نمیدهند پول وارد پروژه ها شود آنها خودشان این پول ها را میخواهند