اگر همزمان قائم مقام فراهانی، امیرکبیر، مدرس و مصدق، بروی خاک کهگیلویه هبوط کنند، نمیتوانند تمامی مشکلات و نارساییهای جامعه ما را برطرف کنند
فقر، محرومیت، آسیبهای اجتماعی و عدم توسعه یافتگی، چنان در جامعه ما اپیدمی شده است که بنظر میرسد اگر همزمان بزرگانی چون، قائم مقام فراهانی، امیرکبیر، مدرس و مصدق، بروی خاک کهگیلویه هبوط کنند، نمیتوانند تمامی مشکلات، معضلات و نارساییهای جامعه عقب ماندۀ ما را برطرف کنند.
فقر، محرومیت، آسیبهای اجتماعی و عدم توسعه یافتگی، چنان در جامعه ما اپیدمی شده است که بنظر میرسد اگر همزمان بزرگانی چون، قائم مقام فراهانی، امیرکبیر، مدرس و مصدق، بروی خاک کهگیلویه هبوط کنند، نمیتوانند تمامی مشکلات، معضلات و نارساییهای جامعه عقب ماندۀ ما را برطرف کنند.
سعید بخشوده تحلیلگر و کنشگر اجتماعی و سیاسی شهرستان کهگیلویه در گفت و گو با کبنانیوز درخصوص انتخابات و توسعه شهرستان، اظهاراتی داشته که در ادامه می خوانید:
تحلیل تان از اسفند ۱۴۰۲ و انتخابات پیش رو چه چیزی است؟
به نام خداوند جان و خرد، کزین برتراندیشه بر نگذرد، خداوند نام و خداوند جای، خداوند روزی ده رهنمای، خداوند کیوان و گردون سپهر، فروزنده ماه و ناهید و مهر. در ابتدا تشکر دارم از بانیان این مصاحبه، که این وقت را در اختیار گذاشتند. باید به صراحت اعلام کنم که با نظر شما موافقم. به نظر میرسد جامعه ما آبستن حوادث خوشایندی میباشد، که با نزدیک شدن به اسفند ۱۴۰۲ و انتخابات مجلس شورای اسلامی، شور و هیجان عبور از تکرار دگماتیسم (اعتقاد تعصبآمیز به یک باور بعنوان یک اصل قطعی و غیر قابل باور) در جامعه کاملاً مشهود است. با احترام خاصی که برای انتخاب مردم دارم، باید به عرض برسانم که انتخاب و انتخابات در شهرستان و حتی استان ما تابع قوانین و قواعد خاص خود است و بیشتر بر پایۀ قومیت گرایی و ترجیح منافع شخصی بر منافع جمعی استوار است. در واقع، قوه مقننه که یک نماد حاکمیتی است، وظیفه قانونگذاری را بر عهده دارد و علاوه بر وضع قوانین در مواردی وظایف نظارت بر قوه مجریه را هم در ید خود دارد. لذا در شهرستان ما بعلت عمق محرومیت و فقر و نبود زیرساختهای توسعه و عدم آگاهی اولیه مردم بعد از انقلاب و نبود رسانه قوی و اگاهی بخش در آن زمان، متأسفانه وظایف قانونی نماینده، آنقدر به سطح پایینی تقلیل یافت که به جایگاه دلالی برای اشتغال و مناصب اداری برای همسویان سیاسی تبدیل گردید و نمایندۀ فعلی ما در مجلس با سوء استفاده از این عدم آگاهی جمعی، بنیانگذار این ناصواب و غلط بود، بطوریکه بعد از گذشت چهل و چند سال از انقلاب اسلامی و علیرغم اطلاعات جامعی که مردم نسبت به شرایط موجود دارند، حتی اگر باسوادترین و آگاهترین شخص به قانون انتخاب شود، باید ادامه دهنده همین سیکل معیوب شود و گرنه در ادامه راه توفیقی بدست نمیآورد.
فقر، محرومیت، آسیبهای اجتماعی و عدم توسعه یافتگی، چنان در جامعه ما اپیدمی شده است که بنظر میرسد اگر همزمان بزرگانی چون، قائم مقام فراهانی، امیرکبیر، مدرس و مصدق، بروی خاک کهگیلویه هبوط کنند، نمیتوانند تمامی مشکلات، معضلات و نارساییهای جامعه عقب ماندۀ ما را برطرف کنند. شهرستان ما چنان درگیر کارهای شخصی و منافع فردی و ارجحیت آنها بر کارهای عام المنفعه و تغییر و تحولات اداری به نفع اشخاصِ خاص، شده بود که حتی در سال ۱۳۹۴ که جناب حاج عدل هاشمی پور به مجلس راه یافت، ملزم بود که این خرابه را از نو بنا کند. البته نباید از انصاف گذشت که جناب حاج آقا بزرگواری در دوره تصدی نمایندگیشان، تلاشهای زیادی برای برون رفت شهرستان از محرومیت انجام داد ولیکن کافی نبود. سردار هاشمی فردی توانمند، با رزومهای قوی و تمام کمال در زمینههای اجرایی، تخصصی و فنی بود. بطوریکه شاخصهای توسعه را کاملاً میدانست و مسیر رسیدن به توسعۀ پایدار و پیشرفت را آگاهانه از بر بود. به لطف حضور در قرارگاه بزرگ و سازندگیِ خانم الانبیاء و اجرای پروژههای کلان کشوری از قبیل، سدسازی، اتوبان و بزرگراه، تونل، شبکههای بزرگ انتقال نیرو و ارتباط نزدیک با مقامات رده بالای کشوری، به کسوت نمایندگی درآمد، قبل از جناب هاشمی صنعت و تکنولوژی حلقۀ گمشده کهگیلویه بود و زیرساخت صنعتی یا وجود نداشت یا در ابتدای راه و بر روی کاغد بود.
ایشان در همان دوره نمایندگیاش با استفاده از تجارب گرانبهای گذشته و مهمتر از همه، عضویت در کمیسیون تأثیرگذار انرژی، چرخهای صنعت را به حرکت در آوردند. لذا بیشتر وقتشان را در کمیسیون مربوطۀ مجلس یا الزام وزرا به صدور مجوزهای لازم و تعیین ردیف و بودجه بود. همچنین بر مردم ما پنهان نیست که مهندس هاشمی پور، حداکثر فعالیتهای زیرساختی را با استفاده از ظرفیت مالی، فنی و سازندگیِ نهادهای خارج از دولت، خیرین و بخشهای غیردولتی به سرانجام رساند. و الحق و الانصاف هم موفقیتهای زیادی کسب نمودند و بدون جانبداری، کهگیلویه را به کارگاه عمرانی تبدیل کرده بود، بطوریکه فقط وزیر نفت را با آنهمه گرفتاری و مسئولان کشوری را پای کار کشانند و اعتبارات لازم را جذب نمودند
شاهکار وی تحولی بود که در پتروشیمی دهدشت انجام داد و گرفتن اعتبارات و مجوزهای مربوطه برای ساخت و ساز و تغییر از زمینی علفزار به پروژهایامیدوارکننده بود. و همچنین توسعه و استخراج در معادن دیگر. و اینجا بود که ضعف اشاره شده در بالا که قوانین غلط انتخاباتی هست، نمایان شد. مهندس هاشمی پور، به لحاظ پیگیری و احقاق حقوق اولیه مردم منطقهاش، چنان در مرکز درگیر بودند که رقیب شکست خوردهاش از این فرصت استفاده کرده و با دامن زدن به بحثهای قومیتی و طایفه گرایی و دادن قولهای غیر واقعی از قبیل ریاست مجلس و با اجاره گروهی به نام رسانه، چنان جامعه را غبار الود کردند که مردم نتوانستند سره را از ناسره تشخیص دهند و اینجا بود که ضعف جامعه ما نمایان شد و تعصب، امید به بهرهمند شدن از ریاست مجلس و ارجحیت منافع فردی بر جمعی پیروز گردید و همه زحمات هاشمی بر باد رفت و بیشتر کارهای عمومی در حال اجرا به کما رفتند و باز هم این مردم بودند که متضرر گردیدند
به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) دانشگاه مبدأ همه تحولات است. دانشگاه و دانشگاهیان در کهگیلویه بزرگ کدام تحولات را ضروری میدانند؟
در شهرستان ما تا بوده چنین بوده که دانشگاه و دانشگاهیان مورد کم لطفی سیاسیون و نمایندگان قرا میگرفتند و آن تأثیرگذاری لازم را در تصمیمات عالی و منطقهای نداشتند و همین بیتوجهی به اساتید و فارغ التحصیلان نتیجهای جز محرومیت بیشتر و معضلات اجتماعی زیادتر در جامعه نداشت. براستی چرا مدیریتهای اجرایی و اداری نباید در دست دانشگاهیان و اساتید و نخبگان باشد؟
برای اینکه نخبگان و دانشگاهیان ما اگر در این جایگاهها قرارگیرند، بهترین تصمیمات را میگیرند و بله قربان گوی نمایندگان نمیشوند. در شرایط فعلی میخواهند افرادی از تشکیلات و طرفداران نماینده در رأس امور باشند که اجراکننده دستورات اربابشان باشند و حتی نتوانند با تصمیمات غلطِ نماینده هم مخالفت کنند. خواسته دانشگاه و دانشگاهیان ما شایسته سالاری و استفاده از تجارب و علم آنها در امورات اجرایی و اداری است، استفاده از همه دیدگاهها و سلایق متفاوت برای جامعه شادابی خاصی را به همراه دارد که در این دوره به پایینترین سطح خود رسیده است. این ضعفِ قابل مشهودی است که فارغالتحصیلان و نخبگان ما نباید برای ورود به کارهای اجرایی و دولتی آویزان نمایندگان باشند، بلکه این نمایندگان باید باشند که برای پیشبرد امورات جامعه از متخصصین امور، استمداد بطلبند. بعلت عمق محرومیت و مکفی نبودن اعتبارات دولتی میبایست بخش خصوصی در ساختن شهرستان ما ورود کرده و این تلاش مضاعفی میطلبد و خواسته دانشگاهیان عزیز هم میباشد. جامعهای که در آن به علم و دانش و دانشگاهی توجه ویژهای بشود، جامعهای پویا و فعال خواهد شد.
چرا نرخ بیکاری، آسیبهای اجتماعی، فقر در شهرستان های چهارگانه کهگیلویه بالا رفته است، وظیفه جوانان برای آینده خودشان چه میتواند باشد؟
در جامعه سنتی ما فقر فرهنگی و اقتصادی بیشتر از همه عوامل تأثیرگذار است. یک مثال عرض میکنم.
نماینده محترمی که ۲۰ سال است بر اریکه قدرت سوار است، هیچوقت نتوانست در کمیسیون مهم و تأثیرگذاری عضویت داشته باشد و گرنه عضویت ایشان میتوانست با پیگیری و چانه زنی در سطح بالای مملکت، اعتبارات و بودجه لازم را به شهرستان ما سرازیر کند و پای دولت را به کار بکشاند و با احداث کارگاهها و کارخانجات بزرگ و کوچک، معضل بیکاری و عدم اشتغال را حل نماید، نه اینکه فقط در نطقها و سخنرانیهایش هنوز بگوید منطقه محروم کهگیلویه. براستی این محرومیت ماحصل و ردپای چه کسی است جز شما؟
در دنیای امروزی که به لطف اینترنت، جهان بصورت دهکدۀ جهانی در آمده است. جوانان ما چنان آگاه شدهاند که دیگر مسائل مطرح شده از طرف هر مقام و شخصی بدون مطالعه و تحقیق برایشان قابل پذیرش نمیباشد، هر حرف و سخنی میباید برای آنها مستند و مستدل باشد. با آگاهی این قشر به نظر میرسد در این دوره از انتخابات، حربههای پوسیدۀ قومیت گرایی و وعدههای پوچ، نمیتواند آنها را فریب دهد. دیگر زمانِ استفاده ابزاری از لیدرهای بیسواد و متملقان کم آگاه تمام شده است. کاندیداهای ما باید با اطلاعات کامل و جامع از اوضاعِ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و اجتماعی جهان و منطقه، واردِ کارزار انتخابات شوند و خود را به علم روز مسلح سازند، نه اینکه نماینده ما در قرن بیست و یک نتواند از واتساپ استفاده کند. جوانان عزیز و توانمند ما یک بار برای همیشه میبایست برای رأی خود احترام قائل شوند و بدون توجه به تبلیغات و پروپاگاندای افراد قدرت طلب و سودجو عاقلانه تصمیم گرفته و به فردی با دانش و متخصص در امور اجرایی و سیاسی اعتماد کنند.
بانوان و جوانان در انتخابات اسفند ۱۴۰۲، برای توسعه اقتصادی، حقوق شهروندی، و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی چه مسیری را باید طی کنند؟
بانوان عزیز ما که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند در جامعه ایلیاتی و سنتی ما همیشه مورد بیمهری و ظلم مضاعف قرار گرفتهاند. بطوریکه هیچوقت قدرت اظهار وجود و استفاده از استعداهای آنها در سطح مدیریتی، اداری و اجتماعی را نداشتهاند. بعنوان نمونه، ریاست چند اداره دولتی یا شرکتهای خصوصی در شهرستان ما در دست بانوان است؟ این همه فارغالتحصیل بانوی ما چه رهآوردی برای جامعه ما داشتند؟ چند درصد کارمندان ما در ادارات بانوان هستند؟ این چه قانون نانوشتهای هست که دختران و زنان ما که با داشتن تحصیلات آکادمیک نتوانند به مناصب و مداراج بالای اداری برسند؟ چه بسیارند بانوانی که با گذراندن دورههای تحصیلی متفاوت و بالا هم اکنون وقتشان را در آشپزخانهها میگذرانند. و اما راهکار. امیددارم که این دوره بانوان با تمام قدرت و وجود خود پا را در عرصه انتخابات گذاشته و با حضورشان، کارآمدترین انتخاب و به مردم معرفی کنند و به کسانیکه در این همه سال باعث و بانی تضییع حقوششان شدند درس بزرگی بدهند و تازه، بعد از انتخابات به جد بدنبال احقاق حقوق پایمال شدهشان باشند و عامل پسرفت شهرستان و شهرشان را بر جایش بنشانند و از حقوق شهروندی خود نهایت استفاده را ببرند تا از شخص دوم بودن در جامعه رهایی یابند و از قدرت رهبری و مدیریتشان استفاده کرده و به توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه کمک کنند.
سخن آخرتان را بفرمایید؟
از لطف شما سپاسگزارم، به عنوان عضو کوچکی از جامعه عقب نگه داشتۀ کهگیلویه که تجاربی در مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و انتخاباتی دارم، عاجزانه به مردم و جوانان و بانوان سفارش دوستانهای دارم که بدون تعصبات مرسوم در منطقه که ماحصل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است و با حضور فعال در انتخابات، فارغ از تعصبات قومی و قبیلهای و منافع شخصی، به فردی اعتماد کنند که دارای رزومهای قوی در کارهای عمومی و عام المنفعه است و آینده خود و فرزندانشان را به اهلش بسپارند و از اعتماد به افرادِ قدرت طلب، ناتوان، طایفه گرا و قوم مدار که بدنبال مطامع سیاسی و دنیوی و انتصاباتفامیلی هستند، پرهیز کنند.
خدایا چنان کن سرانجام کار، تو خشنود باشی و ما رستگار