یادداشت؛
کارناوال زود هنگام انتخاباتی و آینده مبهم کهگیلویهوبویراحمد
حبیبالله پیشوا
28 آبان 1402 ساعت 11:45
استانهای زاگرسنشین همواره حضور حداکثری در پای صندوقهای رای داشتهاند و این موضوع امری اثبات شده است که تنور انتخابات در این مناطق همیشه روشن و داغ بوده و نیاز به محرک و مواد آتشزا ندارند.
حبیب الله پیشوا، مدیر مسئول روزنامه بشار در مطلبی نوشت: یکی از پیچیدهترین مباحث، پیشبینی آینده سیاسی و اجتماعی است؛ زیرا پیشبینی باید مبتنی بر اصول، قواعد و دادههای دقیق باشد تا جنبه تحلیلی به خود گیرد.
در ۴۴ سالی که از عمر جمهوریاسلامی میگذرد، کهگیلویه و بویراحمد از جنبههای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… فراز و نشیبهای خاصی خود را داشته است.
اینکه تعیین کرد کدام یک از بخشهای اقتصادی، کشاورزی، دامداری، صنعت، گردشگری، فرهنگ و … زیربنای اصلی برای پیشرفت و توسعه استان است، آسان نیست، و بستر مناسب برای بهبود هیچکدام از این بخشها هم فراهم نیست.
اما روشن است برای تحول در اجتماع، ابتدا باید افراد جامعه به بلوغ فکری برسند. تا وقتی که تغییرات در سطح فردی انجام نشود و اکثریت افراد به رشد و بالندگی فکری و فرهنگی نرسند، نمیتوان انتظار تغییر در کلیت جامعه را داشت.
اینکه پیشرفت جامعه نتیجه پیشرفت تک تک افراد آن جامعه است، یک اصل بنیادی و پایهای است که گریزی از آن نیست. جامعهای که سطح دیدگاه و نگاه افراد آن به مسائل جزیی است و به رشد نرسبده با توسعه و ارتقا فاصلهای فاحش دارد.
اهمیت این موضوع به حدی است که در کلام وحی نیز به آن پرداخته شده و تغییرات در جامعه را نتیجه تغییرات فردی عنوان کردده، آنجا که در آیه ۱۱ سوره رعد فرموده” ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم…
“گر میخواهید جامعهتان بهتر شود باید درون خود را بهتر کنید. ”
این آیه قرآن به خوبی، تقدم تغییر درونی بر تغییر بیرونی را به عنوان پیش زمینه نشان میدهد و گویای آن است که برای اصلاح جامعه، ابتدا باید افراد آن جامعه به عنوان جزیی از یک کل اصلاح شوند.
نمونه عینی و تحقق یافته این اصل را هم میاوان در اروپا دید که از زمان شروع تغییرات در قرون ۱۶و ۱۷ رنسانس آغاز و سرانجام توسعه و پیشرفت چشمگیر اروپا رقم خورد.
تاریخ استان کهگیلویهوبویراحمد پیش از انقلاب ۱۳۵۷، نشان از فرهنگ غالب کدخدامنشی، قومیتی و پدرسالاری بود. اما از همان روزهای اول پیروزی انقلاب، فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه تغییر کرد و به سوی اصلاح امور و پرهیز از نگاه طایفهای و منطقهای پیش رفت و با همین نگاه در ۸ سال جنگ، آمار بیشترین اعزام با توجه به نسبت جمعیت به نام کهگیلویهوبویراحمد ثبت شد.
اما متأسفانه از ابتدای دهه چهارم انقلاب، عدهای خواسته یا ناخواسته، باعث دامن زدن به شکافهای اجتماعی و فرهنگی در استان شدند؛ بطوری که متأسفانه دوباره نگاه غالب در استان، نگاهی منطقهای و قومیتی صرف شده است.
آنچه ما را بر آن داشت که دوباره به این موضوع بپردازیم، لشکرکشی قومیتی و منطقهای چند روز اخیر برخی کاندیداهای مجلس در حوزه انتخابی بویراحمد، دنا و مارگون است.
این لشکرکشیها فارغ از نگاه قومیتی، هر چند به گمان بعضیها شور شرکت در انتخابات را رونق میبخشد، اما نشان از یک ضعف ساختاری عمده در استان دارند که ظاهراً به این زودی نیز اصلاح نخواهد شد.
مردم این استان در ۴۴ سال گذشته، پرشور و با مشارکت حداکثری، وفاداری خود را به آرمانهای نظام، انقلاب و کشور نشان دادهاند. به طور کلی استانهای زاگرسنشین همواره حضور حداکثری در پای صندوقهای رای داشتهاند و این موضوع امری اثبات شده است که تنور انتخابات در این مناطق همیشه روشن و داغ بوده و نیاز به محرک و مواد آتشزا ندارند.
بنابراین، نه تنها نیازی به راهاندازی کاروانهای انتخاباتی پیش از موعد به بهانههای گوناگون در محلهها و شهرهای مختلف نیست؛ بلکه این روند اشتباه نشان از آن دارد که ما هنوز تا تحقق پیام آیه مورد اشاره، راهی بس طولانی و پر فراز نشیب داریم.
تغییر و اصلاح ذهنی و فکری افراد به عنوان یک اولویت برای توسعه و پیشرفت جامعه، ظاهراً اصلاً مد نظر متولیان امور نبوده و نیست و با این شرایط نه در آینده نزدیک که در آینده دور هم، امیدی به پیشرفت و توسعهای برای این استان قابل تصور نیست؛ مگر اینکه مصلحی بپا خیزد و با برنامهای مدون، زمینه ایجاد تحولی چشمگیر در سطح فکر افراد را فراهم کند.
اینکه سیاسیون، نخبگان و کارشناسانی که باید در راستای فراهم کردن زمینههای پیشرفت و توسعه جامعه برنامهریزی کنند و راهکار ارایه دهند دچار جمودی همگانی شدهاند، چالشی جدی است، اما بدتر از آن، زمانی است که همین نخبگان با سطحینگری برای رسیدن به اهداف کوتاهمدت و طبعا شخصی خود به عمیقتر شدن شکافهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قومی و حتی در مواردی ایجاد شکاف دامن میزنند.
انان که به عنوان نخبگان جامعه، باید الگو و حلقه منجسمکننده آحاد جامعه باشند، خود به موانعی جدی سد راه ایجاد تفاهم و همدلی که نیاز اساسی برای پیشرفت و توسعه است، تبدیل شدهاند.
بی پرده بگویم، با چنین شرایطی آینده خوبی برای توسعه و پیشرفت استان قابل پیشبینی نیست؛ چرا که با عملکرد فعالان سیاسی و اجتماعی استان روز به روز، تعصبات قومیتی و منطقهای بیشتر و بیشتر میشود.
تا وقتی که نگاه این باشد و رسیدن به اهداف شخصی با هر وسیلهای مقدم بر مصالح عمومی شمرده شود؛ محدودنگری سطحی، جایگزین ارزشها و نگرشهای جامعه شمول قرار گیرد و در این مسیر سراسر غلط، افرادی برای رسیدن به اهداف خود به هر ابزار و حیله متوسل شود، همچنان باید در حسرت حداقلهای توسعه باشیم.
چرا که بیشک مقدمه و اساس توسعه و پیشرفت در هر زمینهای چه صنعتی و کشاورزی، چه دامداری وگردشگری و… استفاده از نیروهای انسانی توانمند، با تجربه، ارزشی، متعهد، دلسوز است که با حاکم شدن نگاه منطقهای و قومیتی این امر به هیچوجه شدنی نیست.
کد مطلب: 469462