دریافت لینک صفحه با کد QR
در گفت و گو با کبنانیوز مطرح شد
عبدالرحمان افضلیان، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد یاسوج: فرهنگ عمومی حاکم بر کهگیلویه و بویراحمد مسیر را برای حضور افراد با نگاه نو و علمی مسدود کرده است / انتخابات سالم از پیش شرطهای مردم سالاری دینی، مقبولیت و مشروعیت حاکمیت است / شور و هیجان به تنهایی توسعهساز نیست/ هماهنگی موزون بین شور انتخاباتی مردم و توسعه یافتگی در کهگیلویه بزرگ کمتر دیده میشود
24 آبان 1402 ساعت 13:46
دکتر عبدالرحمان افضلیان، عضو هیأت علمی دانشگاه، فعال سیاسی، رئیس اسبق دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهدشت، معاون دانشجویی و فرهنگی اسبق دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج معتقد است که فرهنگ عمومی حاکم بر استان ما از دیرباز کدخدامنشی و ایالتی بوده و مسیر برای حضور افراد با نگاه نو و علمی مبتنی بر دانش، پژوهش و گاهاً منطق را مسدود نموده است.
دکتر عبدالرحمان افضلیان، عضو هیأت علمی دانشگاه، فعال سیاسی، رئیس اسبق دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهدشت، معاون دانشجویی و فرهنگی اسبق دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج معتقد است که فرهنگ عمومی حاکم بر استان ما از دیرباز کدخدامنشی و ایالتی بوده و مسیر برای حضور افراد با نگاه نو و علمی مبتنی بر دانش، پژوهش و گاهاً منطق را مسدود نموده است.
کبنانیوز با این استاد دانشگاه پیرامون مسائل مختلف استان کهگیلویه و بویراحمد و بهویژه شهرستانهای کهگیلویه بزرگ مصاحبهای انجام داده که در ادامه آن را میخوانید.
۱-ابتدای مصاحبه علاقمندیم که آنچه را مهم میدانید، بدون پرسش بیان بفرمائید.
جغرافیای کهگیلویه در معنای واقعی آن که تشکیل شده از شهرستانهای متفاوت (کهگیلویه، بهمئی، چرام، لنده) و بخشهای تابعه به بلندای تاریخ اقوام در ایران پیشینه داشته و از ظهور نظام جمهوری اسلامی ایران تاکنون نقش به سزایی در رشد و ترقی استان در حوزههای مختلف ایفا نموده است. که میتوان به مؤلفههای داشتن نیروی انسانی علمی، مدیران شایسته در حوزههای متفاوت مدیریتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی اشاره نمود. ضمن اینکه خلاقیت نیروی انسانی این منطقه در کنار دانش تخصصی آنها برای توسعه استان و شهرستانها مؤثر و نسبتاً موفق بودهاند.
اقلیم این مناطق و ایلات یا اقوام ساکن در جغرافیای نامبرده، گاهاً نقشهای ارتباطی یکدست، که نگاه ناصحیح قومیتی را ترویج داده و برخی از اهداف رشد را متوقف نموده است را کمرنگ کرده و شاید بهتر بگوییم عواملی که مانعی برای توسعه بهتر و بیشتر بود را برداشتند.
فرهنگ عمومی حاکم بر استان کهگیلویه و بویراحمد از دیرباز کدخدامنشی و ایالتی بوده و مسیر برای حضور افراد با نگاه نو و علمی مبتنی بر دانش، پژوهش و گاهاً منطق را مسدود نموده است. دانشگاهیان به تبع درک محیط پیرامون خود و شناخت بیشتر از رشد و توسعه جهان و حتی سایر شهرستانها یا استانهای کشور، میتوانند در معادلهای به نام پیشرفت، گامهای مؤثرتری بردارند. اما قطببندیهای گذشته در زمینههای سیاسی، فرهنگی و قومیتی در آن دیار باعث شده تا همفکری، اندیشه نو، قالبهای دانش و مدیریت و بستر هماندیشی آکادمیک در صحنه، کمرنگ و یا در خدمت سیاستهای از قبل تعیین شده باشد. این خود زمینهای مناسب برای حضور دقیق و قابل انتظار از دانشگاهیان در عرصه رشد و ترقی فراهم ننموده و نخواهد نمود. در ادامه میتوان به این نکته توجه کرد که نحلههای فکری جامعه ایرانی و دو گانگی سیاسی ایجاد شده و وابستگی دانشگاهیان هر شهرستان به این مقوله و یکدست نشدن همه افکار و اشخاص در کنار سلیقههای متفاوت فکری برای توسعه نیز عاملی است که نباید فراموش گردد.
همان گونه که در بالا اشاره شد، گاهاً در این دنیای مدرن و پسا مدرن که نگاهها باید علمیتر، آگاهانهتر، جمعی و توسعه محور گردد، میبینیم که فضای حاکم بر جامعه فرهنگی دیار ما باعث گشته تااندیشمندان این جغرافیا پای خویش را هنوز از گلیم سنتهای فکری اقلیم فرهنگی خود فراتر ننهاده و با علم به داشتههای خود و نقش آن درتوسعه محوری، درگیر افکار سیاسی از پیش تعیین شده و نگاههای قومیتی گذشته باشند.
در ادامه باید گفت انتخابات سالم میتواند یکی از نمادهای مهم و الزامات و پیش شرطهای مردم سالاری دینی و مقبولیت و مشروعیت حاکمیتها و ابزار کارآمدی برای شایسته گزینی محسوب گردد، در این صورت حضور در انتخابات موجب پیوند ناگسستنی ملت با حکومت میشود.
به طور کلی انتخابات نمایشی از دموکراسی و تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان میباشد پس انتظار میرود که برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در همه ادوار در تراز نظام اسلامی ما باشد به طوری که حضور مردم در صحنه انتخابات با مشارکت حداکثری و با رعایت موازین قانونی و شرعی توأم با اخلاق مداری صورت گیرد.
همچنین آنانکه به عنوان کاندیدای مجلس شورای اسلامی خود را در معرض آراء مردم قرار میدهند شایستگی لازم را برای وکالت مردم در خود ببینند و از توانایی علمی و عملی و برخورداری از انگیزه لازم برای خدمتگزاری به مردم، نه صرفاً خدمت به خود و اعوان و انصار خود برخوردار باشند.
متأسفانه به تدریج با شرایطی مواجه شدهایم که باور به سیاست کاهش ولی گرایش به سیاست افزایش یافته و ضرورتاٌ برونداد و خروجی این بیماری و ناهمگونی، نوعی آشفتگی سیاسی به بار آورده و موجب انتقال نابجای لوازم انتخابات اعم از معیارهای انتخابکنندگان و حتی واجد شرایط بودن منتخبین شده است.
۲_ یکی مهمترین مشکلات موجود در استان کهگیلویه و بویراحمد، بهویژه در کهگیلویه بزرگ، عدم حضور دانشگاه در تصمیمگیریهای سیاسی است. افراد با تحصیلات و مدرک دانشگاهی هستند اما معمولاً هیأت علمیها نیستند. علت را در چه میبینید؟
اولاً سیاسی شدنِ قانونمند دانشگاهها از تأکیدات مقام معظم رهبری است، ثانیاً دانشگاه مبدا همه تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و فکری است و مشارکت هدفمند مردم و نظارت قانونمند از خواستههای دانشگاهیان است.
در این راستا دانشگاه در تصیمگیریهای سیاسی کشور و همچنین در استان کهگیلویه و بویراحمد نقش بسزایی ایفا میکند. ولی اگر منظور شما این است که دانشگاهیان در انتخابات مجلس شورای اسلامی کمتر از دیگران خود را در معرض آراء انتخاباتی مردم قرار میدهند، سؤال بجایی است و ریشه در آسیبهایی دارد که حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ و حوزههای مشابه به آن مبتلا گشتند.
در جوامعی که ابزارها و عوامل توفیق در انتخابات اعم از ابزارهای فکری، فرهنگی، اقتصادی و غیره راه را بر ورود دانشگاهیان و چهرههای علمی بسته و موجب انسداد باب حضور فعال دانشگاهیان گردیده، چه انتظاری برای حضور آنان و عرضه خود به مردم به عنوان کاندیدای مجلس شورای اسلامی وجود دارد؟ لذا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل تا آخر...
رسالت دانشگاه و جایگاه علمی دانشگاهیان به هیچ یک از اعضای محترم هیأت علمی اجازه نمیدهد که به هر طریق ممکن و با استفاده از هر ابزار و وسیلهای نسبت به جلب و اخذ رأی مردم مبادرت نمایند و از طرفی معیارهای ناصواب و کاذبی به دلایل گوناگون از شرایط اقتصادی و فرهنگی گرفته تا بافت فکری و قومیت گرایی و قبیله محوری هم در نوع انتخاب و تصمیمگیری جا پای پررنگ و مؤثری پیدا کرده، لذا دانشگاهیان عطای آن را به لقایش بخشیدند و استخوان در گلو صبر جمیل پیشه میکنند، تا بستر لازم برای حضور فعال آنان در جامعه فراهم گردد.
۳- کهگیلویه بزرگ همیشه زودتر از کل کشور شور انتخاباتی دارد ولی پایینترین سطح توسعه را دارد. چرا؟
ابتدا باید توسعه و نگاه توسعه محور در این جغرافیا را بر اساس وضع موجود تعریف کنیم.
"توسعه" در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفتهتر شدن، قدرتمندترشدن و حتی بزرگترشدن است.
توسعه را باید برحسب پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و نابرابری تعریف کنیم.
به طور کلی توسعه جریانی است که در درون خود تجدید سازمان و سمتگیری متفاوت کل نظام اقتصادی- اجتماعی را به همراه دارد. توسعه علاوه بر اینکه بهبود میزان تولید و درآمد را دربردارد، شامل دگرگونیهای اساسی در ساختار نهادهای اجتماعی-اداری و همچنینایستارها و دیدگاههای عمومی مردم دارد. توسعه در بسیاری از موارد، حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز دربرمیگیرد.
همه جوابها را میتوان در مطالب مذکور به وضوح دید. شور و هیجان به تنهایی توسعه ساز نیست اما میتواند در کنار مؤلفۀ آگاهی، بستری را برای ترقی فراهم سازد. یعنی حضور و آگاهی و دانش میتواند محور توسعه گردد، چرا؟ چون حضوری مؤثر واقع میشود که با فکر همراه و توأم با دلسوزی باشد و تا فاصله دور را ببیند تا بتواند تصمیم منطقی گرفته و خواسته عام المنفعه داشته باشد. جامعه مورد نظر ما درگیر شخصی نگری، گذشته محوری و قومیت سالاری است و این مانع بزرگی برای توسعه محوری است. مادامی که نقش حضور، همراه با تفکر حاصل از تجربه، دانش و شناخت برای درک گذشته، حال و آینده در زمینههای مختلف نباشد، توسعهای حاصل نخواهد شد، زیرا ما شخصی نگریها را به دلیل انتفاع، قومیت پروری را به دلیل سنتهای کهنه، جریان محوری را به دلیل تعصب، محور کار خود قرار دادیم و داشتههای خود را برای رشد کنار هم قرار نمیدهیم، لذا بسترسازی برای این نمونه از رشد، صرفاً در قالب همفکری و داشتن هدف واحد و شناخت منطقی از پتانسیل و انتظارات اتفاق میافتد که بنده فکر میکنم آنطور که باید هنوز به دریافت این مطلب نرسیده باشیم.
ذکر این نکته هم لازم است که شور توام با شعور سیاسی لازمۀ دموکراسی است که اساساً در انتخابات به طور شایسته به نمایش گذاشته میشود، ولی باید اذعان نمود که انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان و به طور خاص کهگیلویه بزرگ، حال و هوای متفاوت از اکثر استانهای دیگر دارد. تبلیغات زودهنگام و برخوردهای احساسی و هیجانی در انتخابات مجلس شورای اسلامی به تفاوت فضای حاکم بر جوامع بستگی دارد. زیرا جامعه سنتی، نیمه سنتی و جامعه توسعه یافته و مدرن به لحاظ تعمیق باورها و نوع نگرشها و حیطههای شناختی، عاطفی و عملکردی، تفاوت فاحش با هم دارند.
البته بایدعرض کنم که نوعی رابطه تعلیلی و منطقی و معناداری بین صدر و ذیل سؤال جنابعالی وجود دارد، بطوریکه پاسخ به چرائی سؤال شما را میتوان در همین رابطه منطقی و معنادار یافت.
علاوه براین اگر ما انسان را و بلکه بهتر بگویم انسان سالم را محور و رکن توسعه پایدار بدانیم در این صورت کهگیلویه بزرگ را نمیتوانیم در پایینترین سطح توسعه تعریف نماییم ( آنگونه که در سؤال شما آمده).
زیرا در کهگیلویه بزرگ از جهت نیروی انسانی کارآمد با تحصیلات عالیه و وجود نخبگان علمی و فرزانگان دانشگاهی احساس کمبود نمیگردد. بلکه مشکل کار اینجاست که امکان حضور دانشگاهیان به جهت عدم اقبال حداکثری مردمی از آنان کمرنگ شده، که برای درمان این درد جانکاه، قبل از اینکه به توسعه بیاندیشیم باید فرهنگ انتخاب و متعاقب آن فرهنگ توسعه را در جامعه نهادینه کرد. در این صورت محصول این تلاش که توسعه یافتگی است حاصل خواهد گشت.
ما به موازات کار عمرانی و حتی قبل از آن نیازمند کار فرهنگی هستیم. تا فرهنگ توسعه ایجاد نگردد، برخورداری از توسعه پایدار دور از دسترس خواهد بود. لذا گرچه شور انتخاباتی زاید الوصفی در کهگیلویه بزرگ موجب حضور حداکثری مردم در انتخابات مجلس میگردد ولی توسعه نایافتگی یا کم توسعه یافتگی همچنان حلقه مفقودهای است که در کهگیلویه بزرگ مغفول واقع شد.
البته گرچه هماهنگی موزون و متعادلی بین شور انتخاباتی مردم و توسعه یافتگی در کهگیلویه بزرگ کمتر دیده میشود، ولی خدمات ارزشمند نظام اسلامی در استان ما اصلاً نباید نادیده گرفته شود، خدماتی که انکار و یا تضعیف آن، قطعاً دور از انصاف است. چون بخش عمدهای از توسعه نایافتگی مربوط به افکار و رفتار و نوع نگرش و عملکرد مردم استان و حتی منتخبین آنان است. از قدیم گفتهاند:گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟ پس نگاه به انتخابات را باید عوض کرد و به قول سهراب سپهری چشمها را باید شست جور دیگر باید دید. تا بتوان محصولی کارآمد (توسعه پایدار) را درو کرد. امام صادق (ع) میفرمایند: انّما یَحصُدُ اِبنُ آدم ما یَزرَعُ (آدمیزاد هرچه کاشت همان را درو میکند)
۴- کدام ملاک یا ملاکهای انتخاب را به عنوان یک دانشگاهی به مردم کهگیلویه توصیه میکنید؟
ملاکهای انتخاب معمولاً شخصی هستند و به خیلی از موارد مرتبطاند. جهان بینی، ایدئولوژی، دانش، فرهنگ و غیره، مواردی هستند که در انتخاب و معیارگذاری مؤثرند. اما به نظر میآید بخشی از جامعه ما هنوز به منطق انتخاب به معنای اصیل آن و ملاکهای شایسته فکر نکردهاند. در دنیای کنونی ملاکها برای انتخاب هر چند اختیاری است، اما گاهی رشد جوامع، تکنولوژیهای نوین، رسانهها و انتقال مبانی نظری و تصویری دنیا، انتخابها و ملاکها را شعورمند میکند. (ناگفته نماند شاید این مؤلفهها اثر عکس هم داشته باشند).
چون اقلیم فرهنگی ما متأثر از جهان در حال رشد است و جمعیت دانشگاهی هم روز به روز بر آمار خانوادهها افزوده میشود و درک عمومی از دنیای پیرامون و تعیین ملاکها و معیارها آگاهانهتر میگردد، پس آنچه را که میبایست برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نظر گرفت فهرستوار عرض میکنم:
شایسته سالاری به جای بایسته محوری
دانش برای شناخت بهتر از داشتهها و نداشتهها
برچیدن قومیت گرایی، عشیره محوری و درگیری فکری تعصب محور.
دیدن فضا و شرایط موجود جغرافیای مورد نظر در همه زمینهها (عامل انسانی تا توسعه در همه موارد).
توجه به علم و تجربه.
جهان بینی وایدئولوژی اشخاص.
پاسخ صریح و روشن به سؤال جنابعالی را باید در وظایف نمایندگان مجلس شورای اسلامی جستجو کرد. همه واقف هستیم که تقنین و آشنایی با اصول قانونگذاری و همچنین نظارت بر اجرای قوانین از مهمترین وظایف نماینده مجلس و از جمله وظایف ذاتی او هستند، متأسفانه به این دو معیار و ملاک اصلی در نوع انتخاب مردم در حوزه انتخابی کهگیلویه بزرگ کمتر توجه میشود.
در کنار توجه به این دو رکن رکین و دو اصل اصیل به معیارهای دیگر همچون: ایمان، انگیزه بالا برای خدمتگزاری، توانایی و نقش آفرینی در کمیسیونهای مربوطه، امانت داری (با عنایت به اینکه وکالت نوعیامانت است که باید به اهلش سپرده شود)، شجاعت، وظیفهشناسی، دوری از دنیا طلبی و دنیا دوستی و مطامع مالی، وفاداری به اسلام و انقلاب، انقیاد و التزام عملی به احکام نورانی اسلام و اطاعت از ولایت فقیه و پرهیز از دخالتهای غیر قانونی در قوه مجریه مخصوصاً در عزل و نصبهای مدیران اجرایی که وظیفه ذاتی قوه مجریه است، اخلاق مداری و پرهیز از توهین به شخصیت دیگر رقبای خود، برخورداری از تخصص لازم برای حل مشکلات مردم در کمیسیونهای مربوطه، توان علمی برای تشخیص رأی صائب در مجلس را داشته باشد.
تأکید میکنم که یکی از مشکلات اساسی در استان ما، دخالتهای بیجا و بیش از حد و حصر نمایندگان در عزل و نصب مدیران اجرایی است که منجر به قبض ید مسئولان اجرایی میگردد و مردم و مسئولان را سرگردان و متحیر و ناکارآمد میکند.
آنقدر این آش شور گردید که مقام معظم رهبری بر خود لازم دید در این موضوع ورود پیدا کند و به صراحت و با تأکید از این عمل غیر قانونی نهی فرماید.
۵- سه تا مهمترین دستاوردهای نمایندگان ادوار مختلف کهگیلویه بزرگ را در این ۴۳ سال که بیشترین تأثیر را در محرومیتزدایی و توسعه دارند، بیان بفرمایید.
گرچه تلاش و پیگیری و استفاده بهینه از قدرت پارلمانی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در ارائه خدمات زیرساختی و رفاهی و محرومیت زدایی نقش مؤثری در توسعه دارد، ولی در واقع مردم خود را باید مدیون و مرهون خدمات ارزنده نظام مقدس اسلامی توسط همه دست اندرکاران در زمینههای عمرانی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به موازات حرکت سریع پیشرفت و توسعه در سطح جهانی بدانند.
هر یک از نمایندگان محترم ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی به فراخور توان و بضاعت خود گامهایی جهت رفع محرومیت و خروج حوزه انتخابیه از بن بست برداشتهاند، محرومیتهای فراوانِ به جا مانده، ناشی از بیتوجهی نظام ستمشاهی نسبت به مردم شریف استان، که تا رسیدن به نقطه مطلوب توجه بیش از پیش مسئولان و تلاش مضاعف آنان و همچنین نمایندگان محترم مجلس و همکاری و پشتیبانی مردم را میطلبد.
در پاسخ به سؤال شما باید گفت: وجه مشترک نمایندگان ادوار مجلس این است که همه میخواهند به سهم خود و در راستای ارائه خدمات و رفع محرومیت موکلان، خدماتی ارائه دهند ولی تفاوتشان در توانایی آنان است که بعضی میخواهند ولی به هر دلیلی نمیتوانند و بعضی دیگر هم میخواهند و هم به هر دلیل میتوانند. پس انجام ندادن ناشی از نخواستن نیست بلکه ناشی از نتوانستن است که باید دلایل این نتوانستن را در جای دیگر بررسی کرد. بطور قطع نمایندگان ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی در کنار مسئولان اجرایی متناسب با میزان اعتبارات و توان شخصی خود خدمات ارزندهای در جهت محرومیت زدایی کهگیلویه بزرگ در زمینههای امور زیر ساختی مانند: راههای مواصلاتی، توسعه آموزش عالی، توسعه خدمات بهداشتی و پزشکی، توسعه خدمات رفاهی آب، برق و گاز، توسعه کشاورزی و باغداری به جامعه ارائه دادند که زحمات هر یک از آنان را باید ارج نهاد.
۶- در رابطه با موضوع فلسطین، غزه، انتخابات اسفند ۱۴۰۲ و حضور مردم در پشتیبانی از مسأله فلسطین و انتخابات آتی، دیدگاه خود را مختصراً بیان بفرمایید.
نظام سلطه با تکیه بر خوی استیلاجویی و تفوق طلبی، ادامه حیات سیاسی خود را در عقب ماندگی کشورهای دیگر و بطور خاص کشورهای اسلامی میبیند و این سیاست ناکارآمد را با حمایت و تقویت غده سرطانی به نام رژیم غاصب اسرائیل در خاورمیانه ادامه میدهد. از سال ۱۹۴۷ میلادی با صدور قطعنامهای در سازمان ملل متحد تقسیم فلسطین را به دو منطقه، یکی تحت حکومتیهودیان و دیگری تحت حکومت فلسطینیان مطرح کرد. این پیشنهاد با ۳۳ رأی موافق و ۱۳ رأی مخالف در سازمان ملل به تصویب رسید و از آن روز تا کنون روز به روز بر شدت درگیریهای صهیونیستها و مردم مظلوم فلسطین با رشد چشمگیر توان مبارزاتی فلسطینیان افزوده میشود.
پیروزی انقلاب اسلامی بارقهامیدی برای اتحاد مسلمانان و حمایت بیدریغ از فلسطین و آزادی قدس درخشیدن گرفت، تا امروز که طرح رهایی قدس و آزادی فلسطین در قالب تشکیل جبهه مقاومت (محور المقاومة) متشکل از ایران، سوریه، لبنان، عراق، افغانستان، یمن و شبه نظامیان زینبیون پاکستان تبلور و تحقق یافت.
لذا شرکت حداکثری مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی میتواند پشتوانه خوبی برای نظام مقدس اسلامی باشد که حکومت اسلامی ما هم به عنوانام القرای اسلامی محور اتحاد و استمرار مبارزه با رژیم صهیونستی توسط جبهه مقاومت گردد.
پس کمک به فلسطین و حمایت از آنان نیازمند تقویت جبهه مقاومت است و کشور ما به عنوان عضو مؤثر و نقش آفرین در جبهه مقاومت باید از پشتوانه حداکثری آراء مردم در انتخابات پیش رو برخوردار باشد.
۷- و سخن آخرتان؛
ضمن تشکر از حضرتعالی که این وقت را در اختیار بنده گذاشتید و ضمن پوزش از اطاله کلام سخن آخرم این است که انتظار دارم مردم شریف استان بالاخص حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ معیارهای صحیح انتخاب را دریافته و رعایت اصول اخلاقی، قانونی و انسانی را در انتخابات آتی مد نظر داشته و کاندیداهای محترم هم بدانند که نمایندهای میتواند در تراز جمهوری اسلامی باشد که ملتزم به رعایت قانون و حدود الهی و پاسدار خون شهدا باشد و در صحنههای پرشور انتخابات، مردم را به جان یکدیگر نینداخته و از هر وسیله نامشروع و غیرقانونی برای پیروزی خود استفاده ننمایند.
سپاسگزارم
کد مطلب: 469268
کبنانیوز
https://www.kebnanews.ir