تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۴۸
کد مطلب : ۴۶۰۶۴۰
هادسون: توافق ایران و عربستان نشانه گیجی و انفعال آمریکاست
۰
کبنا ؛
اندیشکده آمریکایی هادسون میگوید توافق اخیر عربستان با ایران، نشاندهنده ظهور چین بهعنوان یک بازیگر استراتژیک در منطقهای است که از خلأ قدرت ناشی از سیاست عمیقا گیجکننده آمریکا در تحقیر متحدان دیرینه رنج میبرد.
به گزارش کبنا نیوز، محمد خالد الیحیی از سردبیران سابق شبکه العربیه، در تحلیلی که از سوی اندیشکده هادسون منتشر شده، نوشت: روابط حسنه میان ایران و عربستان با میانجیگری چین اعلام شد خبر بد آن است که ذینفع اصلی سیاست ایالات متحده، چینیها هستند.چین از نزدیکی کنونی ایران و عربستان حمایت میکند تا از خلأ استراتژیک ایجاد شده ناشی از تمایل بارها اعلام شده آمریکا برای کاهش نقش خود در منطقه استفاده کند. چین به عنوان کشوری که خود را یک قدرت بزرگ رقیب ایالات متحده میداند مشتاق است در غیاب حضور فعال آمریکا بتواند جریان نفت را تضمین کند. شانس میانجیگری برای حصول توافق و معامله بین قدرتهای پیشرو در منطقه، یک گام بزرگ در نفوذ و اعتباری برای پکن با پرداخت هزینهای نزدیک به صفر است.
پکن مشتاقانه به دنبال نقش جدید خود به عنوان یک دلال قدرت منطقهای است. اخبار مربوط به توافق عربستان و ایران پس از سفر رسمی «شی جین پینگ» رئیسجمهور چین به پادشاهی سعودی در ماه دسامبر از نزدیک دنبال شد. هدف شی از آن سفر آغاز روند جانشینی چین به جای آمریکا به عنوان شریک اصلی امنیتی و تجاری ریاض بود. چینیها با میانجیگری برای برقراری روابط با ایران موفق شدهاند ارزش بالقوه خود را در این نقش نشان دهند.
این به بدان معناست که هماکنون چین شریک حاضر است. در حالی که به نظر میرسد ایالات متحده دور شدن از منطقه را ترجیح میدهد و ظاهرا روی تهدید چین تمرکز کرده، چینیها برای رقابت با ایالات متحده و حفظ منافع خود به سمت منطقه چرخش میکنند.
علیرغم آن که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به نظر میرسید منطقه با هیچ جایگزینی برای رهبری ایالات متحده باقی گذاشته شده، چین اکنون به یک رقیب قدرت بزرگ برای ایالات متحده به خصوص در عرصه تجارت تبدیل شده است. تولید ناخالص داخلی چین در یک دهه گذشته افزایشی تقریبا دو برابری داشته و به بیش از ۳۰ تریلیون دلار رسیده و آن کشور را به یکی از بزرگترین، سریعترین و جذابترین بازارهای جهان تبدیل کرده است.
با رشد بازارهای داخلی چین تجارت آن کشور با خلیجفارس نیز رشد کرده است. در سال ۲۰۲۱ میلادی واردات چین از عربستان سعودی بالغ بر 57 میلیارد دلار بود در حالی که امروز چین ۱۸ درصد از نیاز خود به نفت خام را از پادشاهی سعودی تامین میکند
در همین حال، روابط تجاری چین با ایران برای اقتصاد آن کشور اهمیت بیشتری دارد. چین نفت ایران را میخرد و در ایران سرمایهگذاری میکند، زیرا آن کشور با تحریمهای آمریکا مواجه است. تجارت چین بهعنوان بزرگترین شریک تجاری ایران، منبع اصلی ورود ارز خارجی به آن کشور است.
ایالات متحده شریک امنیتیای است که حاکمان سعودی میشناسند و به آن اعتماد دارند. تمام سیستمهای عربستان سعودی آمریکایی هستند. در اغلب موارد به ویژه در مورد سلاحهای پیشرفته و سیستمهای صنعتی بزرگ تجهیزات ایالات متحده هم چنان برتر از تجهیزات چینی هستند.
توافق اخیر نشانهای از چرخش عربستان به سمت چین یا جایگزینی آن کشور با آمریکا به عنوان یک شریک استراتژیک نیست بلکه نشان دهنده ظهور چین بهعنوان یک بازیگر استراتژیک در منطقهای است که از خلأ قدرت ناشی از سیاست عمیقا گیجکننده آمریکا در تحقیر متحدان دیرینه رنج میبرد سیاستی که از دوره اوباما آغاز شد.
علیرغم آن که اهمیت استراتژیک منطقه خاورمیانه ممکن است برای طبقه خاصی از سیاستگذاران واشنگتن از بین رفته باشد چینیها تجمل خیالپردازی ژئواستراتژیک را ندارند. آنان مزایایی را که ناشی از تضمین یا قطع عرضه نفت جهان است درک میکنند. آنان همچنین میدانند اقتصادهای بزرگ جهان همزمان با چین به سوزاندن سوختهای کربنی برای تولید برق، گرم کردن و خنک کردن خانههای شهروندان خود، کارخانههای برق، رسیدن به کار و تولید مواد غذایی ادامه خواهند داد. این واقعیت که واشنگتن ممکن است ترجیح دهد برای نفوذ در منطقه رقابت نکند، نه خاورمیانهایها و نه آمریکاییها را از پیامدهای نبردی که به نظر میرسد چین مصمم به پیروزی در آن است مصون نمیسازد.
به گزارش کبنا نیوز، محمد خالد الیحیی از سردبیران سابق شبکه العربیه، در تحلیلی که از سوی اندیشکده هادسون منتشر شده، نوشت: روابط حسنه میان ایران و عربستان با میانجیگری چین اعلام شد خبر بد آن است که ذینفع اصلی سیاست ایالات متحده، چینیها هستند.چین از نزدیکی کنونی ایران و عربستان حمایت میکند تا از خلأ استراتژیک ایجاد شده ناشی از تمایل بارها اعلام شده آمریکا برای کاهش نقش خود در منطقه استفاده کند. چین به عنوان کشوری که خود را یک قدرت بزرگ رقیب ایالات متحده میداند مشتاق است در غیاب حضور فعال آمریکا بتواند جریان نفت را تضمین کند. شانس میانجیگری برای حصول توافق و معامله بین قدرتهای پیشرو در منطقه، یک گام بزرگ در نفوذ و اعتباری برای پکن با پرداخت هزینهای نزدیک به صفر است.
پکن مشتاقانه به دنبال نقش جدید خود به عنوان یک دلال قدرت منطقهای است. اخبار مربوط به توافق عربستان و ایران پس از سفر رسمی «شی جین پینگ» رئیسجمهور چین به پادشاهی سعودی در ماه دسامبر از نزدیک دنبال شد. هدف شی از آن سفر آغاز روند جانشینی چین به جای آمریکا به عنوان شریک اصلی امنیتی و تجاری ریاض بود. چینیها با میانجیگری برای برقراری روابط با ایران موفق شدهاند ارزش بالقوه خود را در این نقش نشان دهند.
این به بدان معناست که هماکنون چین شریک حاضر است. در حالی که به نظر میرسد ایالات متحده دور شدن از منطقه را ترجیح میدهد و ظاهرا روی تهدید چین تمرکز کرده، چینیها برای رقابت با ایالات متحده و حفظ منافع خود به سمت منطقه چرخش میکنند.
علیرغم آن که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به نظر میرسید منطقه با هیچ جایگزینی برای رهبری ایالات متحده باقی گذاشته شده، چین اکنون به یک رقیب قدرت بزرگ برای ایالات متحده به خصوص در عرصه تجارت تبدیل شده است. تولید ناخالص داخلی چین در یک دهه گذشته افزایشی تقریبا دو برابری داشته و به بیش از ۳۰ تریلیون دلار رسیده و آن کشور را به یکی از بزرگترین، سریعترین و جذابترین بازارهای جهان تبدیل کرده است.
با رشد بازارهای داخلی چین تجارت آن کشور با خلیجفارس نیز رشد کرده است. در سال ۲۰۲۱ میلادی واردات چین از عربستان سعودی بالغ بر 57 میلیارد دلار بود در حالی که امروز چین ۱۸ درصد از نیاز خود به نفت خام را از پادشاهی سعودی تامین میکند
در همین حال، روابط تجاری چین با ایران برای اقتصاد آن کشور اهمیت بیشتری دارد. چین نفت ایران را میخرد و در ایران سرمایهگذاری میکند، زیرا آن کشور با تحریمهای آمریکا مواجه است. تجارت چین بهعنوان بزرگترین شریک تجاری ایران، منبع اصلی ورود ارز خارجی به آن کشور است.
ایالات متحده شریک امنیتیای است که حاکمان سعودی میشناسند و به آن اعتماد دارند. تمام سیستمهای عربستان سعودی آمریکایی هستند. در اغلب موارد به ویژه در مورد سلاحهای پیشرفته و سیستمهای صنعتی بزرگ تجهیزات ایالات متحده هم چنان برتر از تجهیزات چینی هستند.
توافق اخیر نشانهای از چرخش عربستان به سمت چین یا جایگزینی آن کشور با آمریکا به عنوان یک شریک استراتژیک نیست بلکه نشان دهنده ظهور چین بهعنوان یک بازیگر استراتژیک در منطقهای است که از خلأ قدرت ناشی از سیاست عمیقا گیجکننده آمریکا در تحقیر متحدان دیرینه رنج میبرد سیاستی که از دوره اوباما آغاز شد.
علیرغم آن که اهمیت استراتژیک منطقه خاورمیانه ممکن است برای طبقه خاصی از سیاستگذاران واشنگتن از بین رفته باشد چینیها تجمل خیالپردازی ژئواستراتژیک را ندارند. آنان مزایایی را که ناشی از تضمین یا قطع عرضه نفت جهان است درک میکنند. آنان همچنین میدانند اقتصادهای بزرگ جهان همزمان با چین به سوزاندن سوختهای کربنی برای تولید برق، گرم کردن و خنک کردن خانههای شهروندان خود، کارخانههای برق، رسیدن به کار و تولید مواد غذایی ادامه خواهند داد. این واقعیت که واشنگتن ممکن است ترجیح دهد برای نفوذ در منطقه رقابت نکند، نه خاورمیانهایها و نه آمریکاییها را از پیامدهای نبردی که به نظر میرسد چین مصمم به پیروزی در آن است مصون نمیسازد.