در روزهايي که سوريه در اشغال نيروهاي تروريست معروف به داعش بود يکي از معدود کشورهايي که در کنار دولت «بشار اسد» حضور داشت، نيروهاي نظامي و امنيتي ايران بودند که بر اساس گزارشات منتشر شده باعث شکست محاصره برخي از شهرهاي استراتژيک بهخصوص دمشق محسوب ميشوند.
در روزهايي که سوريه در اشغال نيروهاي تروريست معروف به داعش بود يکي از معدود کشورهايي که در کنار دولت «بشار اسد» حضور داشت، نيروهاي نظامي و امنيتي ايران بودند که بر اساس گزارشات منتشر شده باعث شکست محاصره برخي از شهرهاي استراتژيک بهخصوص دمشق محسوب ميشوند.
در طول اين جنگ مقامات ايراني همواره به اين موضوع اشاره ميکردند که ايران در ساخت و ساز اين کشور ويران شده حضور اقتصادي زيادي خواهد داشت، همين طور اين کشور ميتواند دروازهاي براي صادرات انرژي و توليدات ايراني باشد ولي هرچه به جلو ميرويم گويا نقش جمهوري اسلامي ايران در سوريه بعد از فروکش کردن حضور داعشيها در منطقه کم رنگتر ميشود و حالا خبرهايي از غيبت ايران در نشتهاي چندجانبه در مورد آينده سوريه خودنمايي ميکند. بهغير از هزينههاي انجام شده و نيروهايي که در اين کشور به شهادت رسيدهاند بهنظر ايران بهعنوان يکي از کشورهاي تاثيرگذار در منطقه بايد در نشستي که به ميزباني «مسکو» و با شرکت «ترکيه» و «سوريه» برگزار خواهد شد. عدم حضور ايران در نشستي که در مورد سوريه که با حضور ترکيه و روسيه برگزار خواهد شد تنها يک پيام براي جمهوري اسلامي دارد و آن هم کنار گذاشته شدن از مناسبات منطقهاي با نقشه «پوتين» و «اردوغان» است. البته ناگفته نماند که برخي در ايران معتقدند که وزارت امورخارجه بايد از برگزاري اين نشست جلوگيري کند ولي باتوجه به توان محدود دستگاه ديپلماسي ايران که حتي نميتواند در حوزه خليج فارس اقداماتي در حفظ منافع ملي ايران انجام دهد، نيرويي براي حضور در مناسبات ديگر منطقهاي هم نخواهد داشت.
در روزهاي اخير برخي رسانهها از دور زدن ايران توسط روسيه و ترکيه نوشتهاند که بهنظر رفته رفته اين تئوري ميتواند به واقعيت نزديک شود. تمام قرائن و شواهد موجود در سوريه نشان ميدهد که ترکيه و روسيه در خصوص اينکه چگونه منافع خود را درسوريه تقسيم کنند، برنامهريزي ميکنند. حضور ايران در منطقه يک نقش مهم و تاثيرگذار محسوب ميشود که نميتوانند به همين راحتيها آن را ناديده گرفت. اينکه ايران با ترکيه و روسيه در سوريه کار کند قطعا کارش بهتر جلو ميرود و بهتر ميتواند به اهدافش برسد، ولي واقعيت اين است که «ترکيه» در اين منطقهاي ادعاي ارضي دارد و فعاليتها آنکارا در منطقه اين موضوع را همواره روشن کرده است که يکي از دولتهايي که باعث بيثباتي سوريه شده است سياستهاي رجب طيباردوغان است.
وزارت دفاع روسيه روز چهارشنبه هفته گذشته اعلام کرد که وزراي دفاع روسيه، سوريه و ترکيه نشست سهجانبهاي در مسکو برگزار و درباره راههاي حل بحران سوريه مذاکره کردند. اين مذاکرات نخستين نشست رسمي ميان آنکارا و دمشق در 11 سال گذشته است. در اين نشست علاوه بر خلوصي آکار، وزير دفاع ترکيه، هاکان فيدان، رئيس سازمان اطلاعات اين کشور به همراه علي محمودعباس، وزير دفاع سوريه، علي مملوک، رئيس سازمان اطلاعات اين کشور و نيز سرگئي شويگو، وزير دفاع روسيه حضور داشتند.
به فاصله يک روز پس از اين نشست، وزير دفاع ترکيه تاکيد کرد که آنکارا به تماميت ارضي سوريه احترام ميگذارد و تنها به دنبال مبارزه با تروريسم است. خلوصي آکار در بيانيه روز پنج شنبه خود عنوان داشت: «يکي از مهمترين مسائلي که در نشست سه جانبه ترکيه، روسيه و سوريه مطرح شد، موضوع مبارزه با تروريسم بود. ما تاکيد کرديم که به تماميت ارضي و حق حاکميت تمامي همسايگانمان به ويژه سوريه و عراق احترام ميگذاريم و تنها هدفمان مبارزه با تروريسم است و ما هيچ هدف ديگري نداريم.» وزير دفاع ترکيه افزود: «ما تاکيد کرديم که آنکارا قصد دارد تروريستهاي داعش و شبه نظاميان پ. ک. ک/يگانهاي مدافع خلق را که تهديدي براي سوريه نيز محسوب ميشوند، خنثي کنيم.» کما اينکه پوتين و اردوغان، هم در تهران و در ديدارهاي بعدي «روندي موازي بدون جمهوري اسلامي ايران» را با حضور مستقيم سوريه پي گرفتند که در نهايت نشست چهارشنبه مسکو را به دنبال داشت. در مجموع آن چه بيان شد اين سوال به ذهن متبادر مي شود که آيا اردوغان و پوتين مناسبات دوجانبه بين آنکارا - مسکو را مهمتر از روند آستانه مي دانند؟
وزارت امورخارجه از پس مناسبات منطقهاي بر نميآيد
«منصور حقيقتپور»، تحليلگر مسائل بينالملل و عضو سابق کميسيون امنيت ملي و سياستخارجه در اين باره که چرا نقش ايران در منطقه رو به تضعيف شدن است و حتي در نشستي که در مورد سوريه برگزار ميشود، نامي از جمهوري اسلامي ديده نميشود، بهخبرنگار «آرمان امروز» ميگويد: «بارها از زبان مسئولان سوريه شنيدهايم که ايران از عوامل اصلي آزادسازي اين کشور بوده است و اينکه حالا در نشستهايي که در مورد وضعيت سوريه برگزار ميشود و نامي از ايران برده نميشود، بهنوعي جفا محسوب ميشود. باتوجه به وضعيت کنوني بهنظر دستگاه ديپلماسي ايران توان مديريت چنين موضوعي را ندارد و بايد از شوراي امنيت ملي بخواهيم که به اين موضوع اعتراض کند و از برگزاري اين نشست جلوگيري کند.
نهتنها ايران بايد در اينگونه نشستها حضور داشته باشد بلکه از «حزبالله لبنان» هم بايد بهعنوان يکي از طرفها دعوت به عمل بيايد. ايران بهعنوان يکي از ارکان اصلي منطقه بايد مراتب اعتراض خود را به هر سه کشور اعلام کند.» اين تحليلگر مسايل بينالملل در همين مورد و با تاکيد بر اينکه ترکيه يکي از عوامل بي ثباتي در سوريه است ادامه ميدهد: «نقش ترکيه در مورد سوريه همواره مخرب بوده است.
اگر آنکارا ميخواهد در اينگونه نشستها شرکت کند بايد نقش «متهم» داشته باشد نه اينکه بهدنبال صلح در سوريه باشد. اردوغان خود يکي از سياستمداراني است که بايد صلاحيتش در مورد بحران آفريني در منطقه بررسي شود. اينکه حالا کشوري که خود عامل حضور تروريستها در منطقه است بخواهد براي رسيدن به صلح پا پيش بگذارد پذيرفتني نيست. پيش از اين سرداري به نام «شهيد سليماني» در منطقه حضور داشت که بهتنهايي همه موضوعات را پيش ميبرد. در اين وضعيت خلاء حضور چنين فرماندهاي به چشم ميخورد. با رخ دادهاي کنوني بايد بگوييم که يک مقداري از نظر استراتژيک و سياسي در منطقه ضعيف عمل ميکنيم که آن هم به نوع چينش وزارت امورخارجه باز ميگردد که بايد فعاليتهاي آن را ضعيف ارزيابي کنيم.»