شیخ نور: کارناوال عصر عاشورا نه کار من بود نه کار خاتمی؛
اصلاحطلبان چه میکنند؟ / رقیبان دیروز رفیقان امروز / جوانان، خاتمی و ناطقنوری را نمیشناسند
3 آذر 1401 ساعت 9:18
دشمن به خیال خام خود تصور میکرد که با «میداندار کردن دلقکها» میتواند به جمهوری اسلامی ایران و ملت بزرگ ایران آسیب برساند. اما نکته اینجاست که دشمن نمیتواند بفهمد که در این عالم به غیر از محاسبات سیاسی، محاسبات دیگری هم وجود دارد که همان سنتهای الهی هستند. فتنه اخیر که از آن با عنوان جنگ ترکیبی و جنگ جهانی رسانهای علیه ایران نیز نام میبرند، یکبار دیگر ثابت کرد که دستگاه محاسباتی دشمن و در رأس آن آمریکا عمیقا و شدیدا خراب، معیوب و غافل است. یکی از مصادیق آن، حساب کردن روی «سلبریتیهای وطنفروش» بود.
جامعه طي 2 ماه گذشته وضعيت ملتهبي را پشتسر گذاشته و شاهد نارضايتيها و اعتراضاتي از سوي مردم بودهايم. هر چند که صاحبنظران و تحليلگران بر اين عقيدهاند که براي حل اين مساله و ايجاد آرامش در جامعه بايد به علل و عوامل بروز اين نارضايتيها پرداخت و سپس با احصا اين عوامل به آسيبشناسي و مرتفع کردن آن مشکلات و مسائل همت گمارد. اين در حالي است که طي هفتههاي گذشته مساله لزوم ايجاد گفتوگو و مفاهمه در جامعه از سوي مقامات، مسئولان و چهرههاي سياسي به وفور مطرح شده و کارشناسان امر نظرات واکنشهاي مختلفي نسبت به اين مساله و موفقيت و تاثير آن در جامعه بيان کردهاند. با اين حال اصلاحطلبان که هميشه تلاش داشتهاند محوريت مطالبات مردم قرار گيرند و به عبارتي ترجمان مطالبات و صداي مردم به حاکميت باشند طي چند وقت اخير نيز در اين راستا مواضعي را داشتهاند. چه اينکه چندي پيش حجتالاسلام سيدمحمد خاتمي، رئيس دولت اصلاحات نيز در خصوص اتفاقات رخ داده در جامعه گفته بود: «براندازي نه ممکن است نه مطلوب» و «فهميدن گام نخست تفاهم و حرکت به سوي همدلي و اقناع متقابل است.» در همين راستا طي روزهاي گذشته نيز هياترئيسه جبهه اصلاحات اعم از بهزاد نبوي، جواد امام، الياس حضرتي، محمود صادقي، حسين مرعشي و علي شکوريراد ديدارهايي با حجتالاسلام محسني اژهاي، رئيس قوهقضائيه و علي شمخاني، دبير شورايعالي امنيت ملي داشتهاند و در خصوص شرايط جامعه و راهکارهاي حل و فصل مسائل به گفتوگو پرداختهاند. علي شکوريراد، سخنگوي هياترئيسه جبهه اصلاحات ميگويد: در اين ديدارها تحليلي از آنچه اين روزها در ايران جريان دارد، ارائه شد. همچنين توضيحاتي درباره خواستها و مطالبات به حق معترضان داده و بر پرهيز از برخوردهاي خشن با معترضان شد. به رسميت شناختن حق اعتراض مردم و اجتناب از اغتشاش ناميدن همه اعتراضات و نيز ايجاد فرصت امن براي طرح اعتراضات مردم بهخصوص در دانشگاهها از نکات ديگري بود که به آن پرداخته شد. بهنظر ميرسد شرايط جامعه اصلاحطلبان را به کنش وا داشته تا پيشنهادهايي را درباره اداره بهتر کشور ارائه کنند.
رقیبان دیروز رفیقان امروز
ناطق نوري امروز باناطق نوري گذشته تفاوتهاي زيادي دارد؛ ناطق نوري مدتهاست صف خود را از بخشي از اصولگرايان جدا کرده و ترجيح ميدهد در حوزه علميه لواسان به دور از مناقشات سياسي روزگار بگذراند، اما سادهانگاري است که تصور شود او خط پاياني بر سياستورزي کشيده است چنانکه دوم تير سالجاري به مجمع سراسري جامعه اسلامي مهندسين رفت البته سخنراني نکرد و در قامت مهمان بود. پس از آن در آخرين روزهاي شهريورماه مشخص شد ناطق نوري در ترکيب اعضاي مجمع تشخيص جايي ندارد که اين اتفاق براي همگان عجيب بود به نحوي که محمد عطريانفر، فعال سياسي اصلاحطلب درباره عدم حضور ناطق نوري در دوره جديد مجمع گفت: نميدانم علت حذف نام آقاي ناطق نوري چه بود چرا که ايشان جزو چهرههاي شاخص کشور هستند. انتظار اين بود که آقاي ناطقنوري با سابقه درخشان خود در ليست اعضا باشند، اميدوارم علت عدم درج اسم ايشان ناشي از عدم تمايل خود ايشان باشد.
ناطق نوري و خاتمي چه ميکنند؟
ناطق نوري و خاتمي رقباي شناخته شده انتخابات رياستجمهوري 1376 بودند که خاتمي پيروز آن شد. يکي نماينده طيف اصولگرا و ديگري نماينده اصلاحطلبان بود، اما مدتهاست اين رقابت به کلي فراموش شده و خاتمي و ناطق نوري ديدارهايي باهم دارند. مشخص است که آنها از دلسوزان کشور هستند. 22 خرداد سالجاري رسانه دولتي ايران، در توئيتي مدعي شد: «جمعه شب حسن روحاني، رئيسجمهور دولت يازدهم و دوازدهم، محمد خاتمي و علياکبر ناطق نوري در منزل حسن روحاني تشکيل جلسه دادند. گفته ميشود مباحث سياسي انتخابات آتي، موضوع اين جلسه بوده است. 29 مرداد انتخاب نوشت: جلسهاي با حضور سيدمحمدخاتمي، حسن روحاني، علياکبر ناطق نوري و سيدحسن خميني به ميزباني اسحاق جهانگيري در منزل وي برگزار شد. پيش از اين و در خردادماه 1401 بود که روزنامه ايران ارگان دولت، خبر از جلسهاي داد که در منزل حسن روحاني و با حضور سيدمحمدخاتمي و سيدحسن خميني و برگزار شد. اين جلسه آن طور که روايت شد در منزل حسن روحاني برگزار شده بود. در صورتيکه اين جمع بتواند زمينهساز ائتلافهاي بزرگتري شود، ميتواند در نقش يک تنظيمگر سياسي که توانايي چانهزني با جريان قدرت را دارد، ايفاي نقش کند. اين تنظيمگري از ايجاد ائتلافها تا گفتوگو با نهادهاي قدرت را ميتواند شامل شود.
کارناوال عاشورا ربطي به من و خاتمي نداشت
ناطق نوري شخصيتي است که ترجيح ميدهد براي آرامش کشور نقشآفريني داشته باشد و در طي سالها فعاليتش اين رويه را اثبات کرده است. خبرگزاري دولت بخشي از خاطرات ناطق نوري را منتشر کرده که نشان ميدهد در سال 76 هم قائل به اتهامزني به خاتمي نبوده است. در بخشي از اين خاطرات آمده است: ماجراي کارناوالي که ميگفتند عصر عاشورا در شهرکغرب راه افتاده، درست بود. البته اينکه در شهرک غرب يا در ديگر خيابانها، يک عده اباحهگر و لاابالي با قيافههاي زشت به طرفداري از آقاي خاتمي تبليغ و تظاهرات ميکردند يا در ماشين عکس ايشان را ميچسباندند، شکي نيست و کسي نميتواند آن را انکار کند. خود من در «خيابان صدر» تهران افرادي با قيافه مبتذل ديدم که عکس آقاي خاتمي را به ماشينهاي ژيگولشان ميزدند که البته اين ربطي به ستاد آقاي خاتمي نداشت. اين مساله هيچ ربطي به من و ستاد انتخاباتيام نداشت، لذا وقتي پيگيري هم کردند هيچکس نيامد به من بگويد که اينها از طرفداران شما بودند. اين کار يک عدهاي بود که بعد هم آنها را بازخواست کردند و اينکه سرنوشت آنها چه شد نميدانم، بنابراين اصل قصه ممکن بود اتفاق بيفتد و از طرفي يک عده لاابالي هم بهعنوان تبليغات بيرون آمده باشند ولي اين ربطي به آقاي خاتمي نداشت.
اثر حمايت فلاحيان از ناطق نوري
ناطق نوري ازحمايت فلاحيان از خودش در آن انتخابات هم ناراضي بوده و نوشته است: وزير اطلاعات آقاي علي فلاحيان هم در اين دوره خيلي صريح وارد ميدان شد و به نفع من سخنراني کرد. تقيه هم نميکرد و رک و پوستکنده مثل خود من حرف ميزد. روزي که من در مسجد اعظم و در جمع طلاب و فضلا سخنراني داشتم، آقاي فلاحيان و محسن قرائتي هم در آن روز سخنراني داشتند. آقاي فلاحيان در آنجا گفت: من بهعنوان مسئول امنيت کشور تشخيصم اين است که اگر فلاني (ناطق نوري) رئيسجمهوري شود به صلاح امنيت کشور است و غير از اين را هم صلاح نميبينم و به ضرر امنيت کشور است. اين گفته فلاحيان 2 بعد داشت: يکي اينکه آقاي فلاحيان بهعنوان يک شخصيت حقيقي که يک شخصيت حقوقي را هم بهدنبال دارد خودش چيزي را تشخيص داده و اعلام هم کرده است، اما روي ديگر سکه به ضرر من تمام شد و آن اين بود که احساس شد وزارت اطلاعات از من حمايت ميکند؛ بنابراين مردم مقاومت کردند. مردم وقتي ببينند دستگاههايي که احتمالا به آنها ميشود دستگاه امنيتي گفت از من حمايت ميکنند در برابرش موضع ميگيرند و ميگويند اتفاقا ما ميخواهيم مخالف اين عمل کنيم. اين تشخيص و نظر فردي آقاي فلاحيان بود و واقعا هرچه هم با او صحبت کرديم، نپذيرفت. ايشان ميگفت: «تشخيص دادهام و احساس تکليف شرعي کردهام و بايد بيايم و بگويم».
يک فعال سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي اما معتقد است که جامعه از اصلاحطلبان و اصولگرايان عبور کرده و بسيار سخت است که بتوان اعتماد عمومي جامعه را بازيابي کرد. گفتوگوي آرمانملي با محمدجواد حقشناس در خصوص شرايط جامعه و ايجاد فضاي گفتوگو در ذيل از نظر ميگذرد.
تحليل شما از شرايط و فضاي جامعه و بحث گفتوگو در وضعيت فعلي چگونه است؟
مساله ايجاد گفتوگو در جامعه را بايد به فالنيک بگيريم؛ اما متأسفانه در سالهاي گذشته بهدليل نبودن يک فضا براي گفتوگو، شاهد رويکردها و عملکردهاي حداقلي نسبت به جامعه بوديم و نتيجه آن همين اتفاقاتي است که امروز ميبينيد که با يک جامعه ناراضي و تا حدودي خشن در نحوه پيگيريها مواجه هستيم که اميدي به اين گفتوگوها ندارد و عملا از جريان اصولگرايي و اصلاحطلبي گذشته است. از طرف ديگر حلقههاي واسط و مياني و نهادهايي که در اين مدت کارکردشان دقيقا انتقال مطالب و گرهها به سطح تصميمسازان و انتقال آن ديدگاهها به سمت مردم بودند هم تضعيف شده و عملا از دور خارج شدند. امروز به يک نقطهاي رسيديم که اين حلقههاي واسط نيز امکان برقراري آن وظيفه را ندارند و مسئولان امر عملا بايد بهطور مستقيم با جواني که به خيابان آمده به گفتوگو بنشينند.
ديدارهايي از جنس ديدار اخير هياترئيسه جبهه اصلاحات با دبير شورايعالي امنيت ملي و رئيس قوهقضائبه تا چه حد ميتواند تعامل و اعتمادسازي ميان اصلاحطلبان و حاکميت برقرار کند تا اصلاحطلبان بتوانند گفتوگومحوري را در جامعه ايجاد کنند؟
نقشي که امروز اصلاحطلبان دارند اين است که چون در متن جامعه هستند طبيعتا درک دقيق و درستتري از خواستههاي جامعه دارند و از طرف ديگر نيز از آنجا که قبلا نيز در حاکميت بودهاند شايد زبان حاکمان را بهتر بدانند. شايد بتوانيم بگوييم که اصلاحطلبان امروز بهترين مترجماني هستند که بتوانند خواستههاي کف جامعه و مشکلاتي را که وجود دارد را با زباني در خور فهم به مسئولان منتقل کنند. مهمترين مشکلي که امروز در برخي مسئولان ميبينيم عدم درک دقيق و درست مساله است.
استفاده ازظرفيت چهرههايي ملي و واسطي مثل آقاي خاتمي، ناطق و... را براي بهبود شرايط؛ ايجاد فضاي گفت و آرامکردن فضا چقدر موثر ميدانيد؟
من معتقدم طي سالهاي اخير از ظرفيت آقاي خاتمي استفاده نشده و ايشان رسما کنار گذاشته شده و اصلاحطلبان عملا به مجموعه نحيفي تبديل شده که ديگر آن توان و قدرت لازم را در زمانيکه ميتوانست ايفا کند اکنون ندارد. ظرفيتي مثل آقاي ناطق را نيز استفاده نکرده و محدود کردند. حتي ظرفيتهايي مثل علي لاريجاني را نيز تحمل نکردند. لذا ميخواهم بگويم که مجموعههايي که از آنها بهعنوان ظرفيتهاي ميانه ياد ميکنيم در تمام اين سالها کنار گذاشته شدند. بازسازي اين نهادها و ريلگذاري کار بسيار سختي است. تازه اگر اين ريل هم اگر برقرار شود کارکرد سابق خود را نخواهند داشت، جواني که امروز در خيابان است خاتمي و ناطق را نميشناسد و مجموعه و چهرههايي که قبلا ميتوانستند بهعنوان يک سرمايه با اين جامعه صحبت کنند را نميشناسند. در واقع بايد براي شرايط فعلي دنبال درمان بود و نياز بهسرعت عمل است.
کد مطلب: 454799