تاریخ انتشار
شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۵۸
کد مطلب : ۴۵۴۵۷۶
عبدالرضا فرجی راد کارشناس سیاست خارجی میگوید؛
آیا اروپا به نقطه بیبازگشت در روابط با ایران رسیده است؟
۰
کبنا ؛وقوع اعتراضات در کشورمان در مدت اخیر، روابط خارجی ایران را نیز دستخوش تحولاتی تازه کرده است. در این راستا، غرب و به طور خاص کشورهای اروپایی، با توجه به برخی فشارها از ناحیه افکار عمومی خود، مواضع تندی را علیه ایران به دلیل آنچه نقض حقوق بشر و دموکراسی در کشورمان خوانده اند، در پیش گرفته اند.
از این رو، اتحادیه اروپا در چندین نوبت اقدام به تحمیل تحریمهای مختلف علیه ایران با هدف ادعایی حمایت از حقوق بشر، کرده است. رهبران کشورهای مهم اروپایی نظیر آلمان، انگلستان و فرانسه نیز به صراحت، موضع گیریهای تندی را علیه کشورمان مطرح کرده اند. در این رابطه، به تازگی "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه، در دیدار با شماری از چهرههای مخالف با نظام سیاسی کشورمان در حاشیه مجمع صلح پاریس، در اقدامی عجیب از آنچه انقلاب در ایران خوانده، حمایت کرده است.
پیش از وی نیز "اولاف شولتس" صدراعظم دولت آلمان و همچنین وزیر خارجه این کشور، مواضع تهاجمی را علیه کشورمان اتخاذ کرده بودند. از این رو، برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که اروپا با تداوم روند و مسیر کنونی، عملا در حال قرار دادن و تعریف روابط خود با ایران در چهارچوب نقطهای بی بازگشت است. مسالهای که از تشدید تنشها و مناقشات میان ایران و اروپا در آیندهای شاید نزدیک خبر میدهد (موضوعی که به تازگی نمودهای عینی خود را در قالب بیانیه تند تروئیکای اروپایی علیه ایران در چهارچوب نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی هم نشان داده است).
"عبدالرضا فرجی راد"، استاد حوزه ژئوپلیتیک، سفیر سابق ایران در شماری از کشورهای اروپایی، و کارشناس حوزه سیاست خارجی، در گفتوگو با به بررسی این سوال اساسی پرداحته که آیا اروپا روابط خود با ایران را به نقطه بی بازگشت رسانده و هدایت میکند؟"عبدالرضا فرجی راد"، استاد حوزه ژئوپلیتیک و کارشناس سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که آیا اروپا در روابط خود با ایران به نقطه بی بازگشت رسیده است؟ گفت: «جهت پاسخ به این پرسش ابتدا باید به عوامل اصلی تندرویهای اخیر اروپا علیه ایران توجه کنیم تا بفهمیم آیا اروپا اساسا بنا دارد خود را در موقعیتی بی بازگشت در قالب روابط با تهران قرار دهد یا خیر. به نظر من میتوان به سه عامل جهت توضیح تندرویهای اخیر اروپا در رابطه با ایران اشاره کرد».
وی گفت: «اول، اوضاع داخلی ایران است که در خارج از کشورمان نیز انعکاسهای گستردهای پیدا کرده و طبیعتا روی افکار عمومی به ویژه افکار عمومی کشورهای غربی اثرگذاری زیادی داشته و دولتهای غربی نیز احساس کرده اند که باید در قبال تحولات ایران، عکس العملهای مقتضی را از خود نشان دهند. این مساله به ویژه با توجه به انتشار گسترده اخبار ایران در عرصه بین المللی از منظر حقوق بشری، ابعاد و جلوههای جدی را به خود میگیرد. اروپاییها سال هاست که خود را قطبِ حقوق بشر جهانی میدانند و در این چهارچوب، نمیتوانند موقعیت و فرصت جاری در رابطه با مسائل ایران را از دست بدهند. از این منظر، شاهدیم که طیفی از رهبران شناخته شده اروپایی نظیر صدراعظم آلمان، وزیر خارجه این کشور و همچنین مقامهای فرانسوی و انگلیسی در این رابلطه موضع گیری کرده اند».
وی افزود: «نکته دوم که به مثابه محرکِ تندرویهای اخیر اروپا علیه ایران باید مورد توجه باشد، تاخیر در احیای توافق برجام است. من احساس میکنم که اروپاییها زودتر از آمریکایی ها، از دستیابی به یک توافق اتمی با تهران قطع امید کرده اند. هنوز آمریکاییها مایل به حصول توافق با ایران علی رغم واقف بودن به این مساله که دستیابی به توافق با این کشور سختتر شده (به ویژه با توجه به قدرت گیری جمهوریخواهان آمریکایی در قالب مجلس نمایندگان)، هستند. با این همه، آنها هنوز به مشتاق توافق هستند، زیرا از یک طرف نگران غنی سازی بیشترِ ایران هستند و از سوی دیگر با توجه به در پیش بودن فاصله کم تا انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا (که البته با در نظر گرفتن رقابتهای درون حزبی و دیگر رویههای مرتبط، این فاصله زمانی کمتر هم میشود)، دولت بایدن و دموکراتها مایل هستند که توافق با ایران را به مثابه یک دستاورد برای خود معرفی کنند».
این کارشناس سیاست خارجی گفت: «حال آنها قرار نیست که اینطور بگویند که ما با ایران به توافق رسیدیم و این خوب است. بلکه آنها به طور ویژه به این مساله اشاره میکنند که ما از طریق توافق با ایران، جلویِ اتمی شدن ایران و آنچه دستیابی این کشور به سلاحهای اتمی عنوان میشود را گرفتیم. از این رو، آمریکاییها هنوز مایل به توافق با ایران هستند، اما اروپاییها از این مساله بُریده اند. وقتی به مواضع رهبران و سیاستمداران ارشد اروپایی مینگریم متوجه میشویم که آنها نقطه تاکیدشان را بر این مساله قرار داده اند که ایران بنا ندارد توافقی را امضا کند».
وی در ادامه گفت: «در عین حال، سومین محرک در مورد مواضع تندِ اخیر اروپا در رابطه با ایران، ادعاهای مختلفی است که آنها در مورد همکاریهای نظامی ایران با روسیه در چهارچوب جنگ اوکراین مطرح میکنند. اروپاییها که در مورد مساله اوکراین به شدت حساس هستند، کنشگریهای تهران در قالب معادله جنگ مذکور را ضرری بزرگ برای خود میپندارند. آنها هزینههای زیادی را در قالب جنگ اوکراین پرداخت کرده اند و این حس را داشتند که پوتین را به نقطهای از ضعف رسانده اند.»
فرجی راد ادامه داد: «با این حال، آنچه اروپا، ورود ایران در قالب معادله جنگ اوکراین میخواند، عملا بسیاری از معادلات را تغییر داده و به طور خاص پهپادهای ایرانی توانسته اند بر روند جنگ مذکور اثرگذاری داشته باشند. از این رو، اروپا با مواضع اخیر خود علیه ایران سعی دارد به هر نحو ممکن، روند همکاریهای تهران با مسکو را متوقف کند. سه عامل ذکر شده به نظر من به بهترین وجه ممکن دلایل و محرکهای مواضع تند اخیر اروپا علیه ایران را توضیح میدهند».
عبدالرضا فرجی راد در پاسخ به این سوال که آیا امکان ایجاد تغییر در سیاستهای جاری اروپا در قبال ایران و حرکت به سمت تنش زدایی وجود دارد یا خیر؟ گفت: «به نظر من در این رابطه راه حلهایی وجود دارد. همانطور که سه عاملِ پیش گفته، اروپا را تحریک به اتخاذ مواضعِ تند تهاجمی علیه ایران کرده، ما نیز باید به آنها توجه کنیم و با کار کردن روی ابعاد مختلفشان، زمینه را جهت بهبود روابط با اروپا و ایجاد توقف و عقب نشینی در رویهها و سیاستهای ضدایرانی کشورهای مهم آن علیه ایران فراهم کنیم».
وی گفت: «در این راستا، ما در ابتدا باید همانطور که اندیشمندان و تحلیلگران دلسوز میگویند، فضایی جدید از تفاهم و مصالحه را در داخل کشورمان ایجاد کنیم که بالاخره بدنه معترض در ایران، تا حدی احساس رضایت کنند و نوعی اطمینانسازی ایجاد شود. حال تحقق این مساله میتواند از طُرق مختلف پیگیری شود که در بحث کنونی نمیگنجد. فشار افکار عمومی غربی روی دولتهای اروپایی باید کاهش یابد. بدون تردید اگر این فشارها ادامه یابند و ما شاهد برگزاری تظاهرات در کشورهای مختلف علیه ایران باشیم، طبیعی است که افکار عمومی دولتهای اروپایی نیز اجازه اتخاذ مواضع سازنده در قالب روابط اروپا با ایران را نمیدهند».
فرجی راد تصریح کرد: «دوم اینکه ما بایستی سریعا به توافق برجام برگردیم. توافق چه در قالب برجام یا هر چیز دیگر. من هنوز بر این باورم که آمریکاییها به دنبال توافق با ایران هستند و اگر مذاکرات به صورت مستقیم انجام شود، احتمال اینکه وضعیت بهتر شود و منافع بیشتری نصیب ایران شود، افزایش پیدا میکند. حصول توافق میتواند تا حد زیادی اوضاع داخلی ما را نیز آرامتر کند، زیرا مردم روحیه بهتری را کسب خواهند کرد و به طور خاص وضعیت معیشتی بهبود مییابد. البته تاکید میکنم این دستورکارها بایستی با سرعت دنبال شوند و ما نباید درگیر مسائل جزئی و کوچک شویم و دستیابی به یک توافق اتمی را صرفا به خاطر آنها معطل نگه داریم. ای کاش توافق اتمی با غرب زودتر محقق میشد، زیرا به زعم من بخشی از مسائل جاری در کشورمان ریشه در عدم دستیابی به موقع به یک توافق اتمی با غرب داشته است. اگر یکچنین مسالهای محقق میشد، به احتمال فراوان ما با چالشهایی نظیر آنچه اکنون با آنها رو به رو هستیم را نیز شاهد نبودیم».
وی ادامه داد: «و در نهایت اینکه ما باید در مساله جنگ اوکراین و روابطمان با روسیه، با اروپا نیز وارد گفتگو و فرآیند دیپلماسی شویم. در این چهارچوب هم با اروپا و هم با روسیه باید ظرفیتهای دیپلماتیک خود را به نحوی ویژه فعال کنیم. ما باید به روسیه این نکته را به صراحت منتقل کنیم که شرایط کشور ما خاص است و در مورد معادله جنگ اوکراین، چالشهایی برای ما ایجاد میشود و در این فضا، دوستی ما سر جای خود، اما این مساله برای ایران هزینه زا است و تهران بنا دارد وارد تلاشهای میانجی گرانه جهت برقراری صلح شود. ما همچنین باید با اوکراین و اتحادیه اروپا نیز وارد تعاملات دیپلماتیک شویم و بر اراده خود جهت برقراری آتشبس و صلح تاکید نماییم. توجه داشته باشیم که غرب به دلیل راهبردی بودنِ مساله اوکراین، میتواند برای ایران بحران سازیهای جدی را داشته باشد».
عبدالرضا فرجی راد در پاسخ به این سوال که پیامهای اقدام اخیر رئیس جمهوری فرانسه در دیدار با برخی چهرههای مخالف با جمهوری اسلامی ایران و موضع گیری وی مبنی بر به رسمیت شناختنِ آنچه انقلاب ایران خوانده، چیست؟ گفت: «اکنون سه کشور در اروپا نقشی اساسی و مهم را برعهده دارند. البته که اینها سنتا نیز کنشگران مهمی بوده اند. این سه کشور: انگلستان، فرانسه و آلمان هستند. در زمینه تحولات اخیر ایران و حمایت از معترضان، آلمانیها پیشرو بوده اند و رویههای تندی را علیه ایران اتخاذ کردند».
وی گفت: «با این حال، در فرانسه امانوئل مکرون این حس را کرد که در زمینه تحولات مرتبط با ایران، از همتایان اروپایی مهم خود عقب افتاده است و باید کاری را انجام دهد که بُرد رسانهای موثری را نیز داشته باشد. این مساله مخصوصا با توجه به تحرکات گسترده کانادایی ها، آمریکاییها و همانطور که گفتم آلمانیها علیه ایران، بیش از پیش اهمیت خود را نشان میدهد. با این حال، به نظر من مکرون و تیم وی در انتخاب افرادی که به اصطلاح در قالب اپوزیسیون با رئیس جمهوری فرانسه دیدار کردند، مرتکب اشتباه شدند».
این کارشناس سیاست خارجی کشورمان گفت: «در واقع، به نظر من درست به مکرون معرفی و گفته نشد که قرار است با چه افرادی دیدار کند. در این راستا جالب است که به تازگی وی مصاحبهای را انجام داده و خواستار تعامل و همکاریِ ایران در زمینه آزادسازی اتباع فرانسویِ زندانی در این کشور شده است. این رویکرد نشان میدهد (به طور خاص با توجه به تاکید مکرون به همکاری با ایران) که آنچه مکرون در قالب حمایت خود از به اصطلاح انقلاب ایران اعلام کرده، اقدامی خطا بوده است».
وی در پایان گفت: «جدای از اینها نباید فراموش کرد افرادی که مکرون با آنها دیدار کرده، عمدتا در جناح ترامپ و پمپئو و به طور کلی جمهوریخواهانِ تندرو بوده اند. این در حالی است که روحیه مکرون بیش از آنکه به جمهوریخواهان و همکارانشان نزدیک باشد، به دموکراتها نزدیکتر است. دموکراتهایی که "نازنین بنیادی" را در بحبوحه تحولات اخیر ایران مورد حمایت خود قرار داده اند. این مساله نشان میدهد که احتمالا مکرون از مواضع خود در جریان دیدار اخیر با برخی چهرههای مخالف با جمهوری اسلامی ایران راضی نبوده که اکنون بلافاصله مصاحبهای با درون مایه متفاوت را انجام داده است. از این رو، همانطور که پیشتر گفتم اگر ما بتوانیم: هر چه زودتر به توافق اتمی با غرب برسیم، در مورد معادله جنگ اوکراین رویکردی میانجی گرانه معطوف به پایان درگیریها را در پیش گیریم، و نوعی تفاهم و مصالحه داخلی را ایجاد نماییم، کاملا محتمل است که روندِ سیاستهای ضدایرانی اروپا تضعیف شود و بار دیگر فضایی جدید و سازندهتر را در قالب روابط و مناسبات تهران-بروکسل شاهد باشیم.»
آرمان امروز نیز در مطلبی نوشت: «شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي» براي دومين بار در سال جاري قطعنامهاي را بر عليه ايران صادر کرد که پيش از اين پيشنويس آن از سوي «انگليس»، «آلمان»، «فرانسه» و البته «آمريکا» روز سهشنبه هفته گذشته تهيه شده بود. اين قطعنامه در شرايطي بر عليه ايران صادر شد که در هفتههاي اخير و بعد از ناآراميهاي سريالي در ايران فشارهاي کشورهاي غربي در خصوص مسائل حقوق بشري هم افزايش يافته است و برخي از کارشناسان معتقدند که رفته رفته تا چند ماه آينده به صورت کامل روابط ايران و کشورهاي غربي قطع خواهد شد. «احياي برجام» که يکي از مسيرهاي رسيدن به توافقي ديگر بود، اکنون وضعيت مناسبي ندارد و هر چند مقامات ايران از دعوت و اشتياق آمريکاييها براي احياي برجام سخن ميگويند ولي اين موضوع از سوي طرفهاي آمريکايي رد ميشود و آنها معتقدند که نميخواهند وقتشان را در زمينه برجام هدر دهند. در شرايطي قرار داريم که نه طرفهاي غربي تلاشي براي دوباره سازي برجام دارند و نه ايران از مواضع خود در ادامه «مقاومت» عقبنشيني خواهد کرد. مطهرنيا، تحليلگر مسائل بينالملل معتقد است اگر ايران گام دردناکي به عقب برندارد، شرايط از دوره محمود احمدينژاد هم پرچالشتر خواهد بود.
26 راي موافق، 2 راي مخالف
شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي روز پنجشنبه قطعنامهاي را که خواستار همکاري ايران با نهاد ديدهبان هستهاي سازمان ملل است به تصويب رساند. قطعنامه يادشده «ضروري و فوري ميداند» که ايران بدون تأخير «توضيحات فني موجهي» را درباره ادعاهاي مطرح شده و همچنين امکان «دسترسي به سايتها و تجهيزات» براي «جمعآوري نمونهها» فراهم کند. 26 کشور به اين قطعنامه راي موافق، 2 کشور راي مخالف و 5 کشور راي ممتنع دادند. شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي امروز پنجشنبه قطعنامهاي را که خواستار همکاري ايران با نهاد ديدهبان هستهاي سازمان ملل است به تصويب رساند. اين قطعنامه با مخالف چين و روسيه روبرو شد. 26 کشور به اين قطعنامه راي موافق، 2 کشور راي مخالف و 5 کشور راي ممتنع دادند.
اين سومين قطعنامه شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي عليه ايران پس از اجرايي شدن برجام و بسته شدن پرونده مسائل ادعايي پادماني است که در شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي صادر ميشود. 30 خرداد 1399 و 18 خرداد 1401 هم قطعنامه مشابهي توسط سه کشور اروپايي عضو برجام و حمايت آمريکا پيشنهاد و تصويب شده بود.
واکنش ايران به تصويب قطعنامه ضد ايراني در شوراي حکام
سفير و نماينده دائم کشورمان در آژانس بين المللي انرژي اتمي در وين، در خصوص تصويب قطعنامه ضد ايراني شوراي حکام اظهار کرد: شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي در نشست امروز خود تحت فشار شديد سياسي کشورهاي آمريکا، انگليسي، فرانسه و آلمان قطعنامه اي عليه فعاليت هاي صلح آميز هسته اي کشورمان به تصويب رساند.
محسن نذيري اصل، ضمن بيان ابن مطلب، افزود: در جريان بررسي اين موضوع، حاميان پيش نويس قطعنامه اطلاعات ساختگي و ادعاهاي بي اساسي براي توجيه رويکرد غيرسازنده خود به شوراي حکام ارائه کرده و کوشيدند اين نشست را به ابزاري براي پيگيري اهداف کوته بينانه سياسي خود و فراتر از چارچوب وظايف و اختيارات آژانس تبديل نمايند. نماينده کشورمان در ادامه ضمن اشاره به اينکه اين دسته از کشورها طي هفته هاي گذشته از هيچ تلاشي براي زير سوال بردن تعامل مستمر ايران با آژانس و ايجاد ترديد در مورد چشم انداز دستيابي به توافق در خصوص لغو تحريم هاي ظالمانه عليه کشورمان و احياي برجام، دريغ نکردهاند.
بايد شاهد افزايش استحکاک ايران و غرب باشيم
«مهدي مطهرنيا»، تحليلگر مسائل بينالملل در واکنش به تصويب قطعنامه شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي بر عليه جمهوري اسلامي ايران، به خبرنگار «آرمان امروز» ميگويد: «تفاوت قطعنامه جديدي که شوراي حکام با پيشنهاد 1+3 (آمريکا، انگلستان، فرانسه و آلمان) بر عليه ايران صادر کرد در صراحت و ادبيات دستوري است. اين نوع ادبيات در عرصه بينالمللي نشان از عزم جدي کشورهاي غربي براي مقابله با فعاليتها هستهاي و تحت فشار قرار دادن ايران را دارد. در مورد برجامه بايد بگوييم که نگاه کشورهاي موسوم به 1+3 گستردهتر و متفاوتتر با نگاه ايران است. آنها ميخواهند در قالب برجام نظارت طولي مدت و البته تاثيرگذاري بر فعاليتهاي ايران داشته باشد. در اين مورد بايد به موضوع ديگري در تفاوت نگاهها اشاره کنيم، اين چهار کشور که در حال حاضر ايران را در هر زاويهاي تحت فشار قرار ميدهند، موضوع ايران را تنها به مسائل هستهاي گره نزدهاند. در مقابل ايران ميخواهد همه مشکلات، اختلافات و چالشها را در قالب برجام حل کند. ايران ميخواهد تا با امضاي توافقنامهاي مانند برجام همه تحريمها به يکباره برداشته شود ولي توجه داشته باشيد که اين تنها پرونده ايران در سازمانهاي بينالمللي نيست که غربيها بر روي آن انگشت گذاشتهاند و خواستار محدود کردن ايران هستند.»
اين تحليلگر مسايل بينالملل در همين مورد و با اشاره به تفاوت نگاه ايران و غرب بر سر مشکلات و اختلاف ادامه ميدهد: «اين تفاوت نگاهها بين ايران و گروه 1+3 استحکاک بيشتري ايجاد خواهد کرد و در ماههاي آينده بايد در انتظار تندتر شدن واکنشهاي فيمابين باشيم. اين تفاوتها در تعريف مذاکرات که در سالهاي اخير همواره باعث به بنبست رسيدن مذاکرات را در پي داشت که رفته رفته پيچيدهتر خواهد شد. توجه داشته باشد که در اين خصوص نه ايران ميخواهد در سياستهاي خود تغييراتي ايجاد کند و نه شرکاي آمريکا تغييري در شرطهاي خود ايجاد ميکنند. در اين شرايط هيچ روزنهاي براي رسيدن به توافق و يا ايجاي فضاي گفتماني وجود ندارد و مسير همواره در حال مسدود شدن است. دولت کنوني ايران در اين شرايط سعي ميکند به ايدئولوژي خود يعني «مقاومت در برابر فشارهاي غربيها» ادامه دهد و به نظر قصدي براي عقبنشيني هم ندارد. بايد به اين موضوع هم اشاره کنيم که وضعيت جغرافيايي ايران را در شرايطي قرار داده است که در نزديکي تغييرات جهاني قرار دارد. در حال حاضر مشاهده ميکنيم که در نقشههاي کشورهاي استقلال يافته از جماهير شوروي تغييراتي به وجود آمده است و اين روند در قالب «نظم نوين جهاني» ادامه خواهد داشت. در چنين وضعيتي بايد پيشبيني کنيم که اين فشارها و قطعنامهها بر عليه ايران همچنان ادامه خواهد داشت.»
مطهرنيا در پاسخ به اين سوال که پس از صدور اين قطعنامهها آيا ميتوان گفت که ايران به وضعيت دوران رياست جمهوري «محمود احمدينژاد» باز خواهد گشت، اضافه ميکند: «بعد از اتمام دوران محمود احمدينژاد دولت «حسن روحاني» توانست برجام را به سرانجام برساند و بسياري از موانع از جمله تحريمهاي اقتصادي کنار رفت. ولي بعد از خروج ترامپ از برجام شاهد بازگشت به دوران پسا احمدينژاد بوديم. همانطور که اشاره کردم هيچ روزنهاي براي مذاکره و رسيدن به نتيجه وجود ندارد مگر اينکه ايران بخواهد از برخي مواضع خود کوتاه بيايد و گام به عقب بردارد. اگر نشانههاي زمان کنوني را با آن روزها مقايسه کنيم بايد بگوييم که حتي ميتوانيم پيشبيني کنيم که شرايط سختتر از دوران احمدينژاد در انتظار ايران است مگر اينکه ايران بخواهد گام دردناکي به عقب بردارد.»
او در واکنش به راي منفي چين و روسيه به قطعنامه صادر شده از سوي شوراي حکام ميگويد: «اين دو کشور در چنين مواقعي تلاش ميکنند که خود را به عنوان حامي ايران در جوامع بينالملل معرفي کنند ولي توجه داشت داشته باشيد که در طول اين سالها آنچنان که بايد نتوانستند در سياستهاي اعمالي خود از ايران حمايت کنند و بهنظر نميتوانند در آينده بهعنوان متحد منافع ايران نقشي داشته باشند.»
از این رو، اتحادیه اروپا در چندین نوبت اقدام به تحمیل تحریمهای مختلف علیه ایران با هدف ادعایی حمایت از حقوق بشر، کرده است. رهبران کشورهای مهم اروپایی نظیر آلمان، انگلستان و فرانسه نیز به صراحت، موضع گیریهای تندی را علیه کشورمان مطرح کرده اند. در این رابطه، به تازگی "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه، در دیدار با شماری از چهرههای مخالف با نظام سیاسی کشورمان در حاشیه مجمع صلح پاریس، در اقدامی عجیب از آنچه انقلاب در ایران خوانده، حمایت کرده است.
پیش از وی نیز "اولاف شولتس" صدراعظم دولت آلمان و همچنین وزیر خارجه این کشور، مواضع تهاجمی را علیه کشورمان اتخاذ کرده بودند. از این رو، برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که اروپا با تداوم روند و مسیر کنونی، عملا در حال قرار دادن و تعریف روابط خود با ایران در چهارچوب نقطهای بی بازگشت است. مسالهای که از تشدید تنشها و مناقشات میان ایران و اروپا در آیندهای شاید نزدیک خبر میدهد (موضوعی که به تازگی نمودهای عینی خود را در قالب بیانیه تند تروئیکای اروپایی علیه ایران در چهارچوب نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی هم نشان داده است).
"عبدالرضا فرجی راد"، استاد حوزه ژئوپلیتیک، سفیر سابق ایران در شماری از کشورهای اروپایی، و کارشناس حوزه سیاست خارجی، در گفتوگو با به بررسی این سوال اساسی پرداحته که آیا اروپا روابط خود با ایران را به نقطه بی بازگشت رسانده و هدایت میکند؟"عبدالرضا فرجی راد"، استاد حوزه ژئوپلیتیک و کارشناس سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که آیا اروپا در روابط خود با ایران به نقطه بی بازگشت رسیده است؟ گفت: «جهت پاسخ به این پرسش ابتدا باید به عوامل اصلی تندرویهای اخیر اروپا علیه ایران توجه کنیم تا بفهمیم آیا اروپا اساسا بنا دارد خود را در موقعیتی بی بازگشت در قالب روابط با تهران قرار دهد یا خیر. به نظر من میتوان به سه عامل جهت توضیح تندرویهای اخیر اروپا در رابطه با ایران اشاره کرد».
وی گفت: «اول، اوضاع داخلی ایران است که در خارج از کشورمان نیز انعکاسهای گستردهای پیدا کرده و طبیعتا روی افکار عمومی به ویژه افکار عمومی کشورهای غربی اثرگذاری زیادی داشته و دولتهای غربی نیز احساس کرده اند که باید در قبال تحولات ایران، عکس العملهای مقتضی را از خود نشان دهند. این مساله به ویژه با توجه به انتشار گسترده اخبار ایران در عرصه بین المللی از منظر حقوق بشری، ابعاد و جلوههای جدی را به خود میگیرد. اروپاییها سال هاست که خود را قطبِ حقوق بشر جهانی میدانند و در این چهارچوب، نمیتوانند موقعیت و فرصت جاری در رابطه با مسائل ایران را از دست بدهند. از این منظر، شاهدیم که طیفی از رهبران شناخته شده اروپایی نظیر صدراعظم آلمان، وزیر خارجه این کشور و همچنین مقامهای فرانسوی و انگلیسی در این رابلطه موضع گیری کرده اند».
وی افزود: «نکته دوم که به مثابه محرکِ تندرویهای اخیر اروپا علیه ایران باید مورد توجه باشد، تاخیر در احیای توافق برجام است. من احساس میکنم که اروپاییها زودتر از آمریکایی ها، از دستیابی به یک توافق اتمی با تهران قطع امید کرده اند. هنوز آمریکاییها مایل به حصول توافق با ایران علی رغم واقف بودن به این مساله که دستیابی به توافق با این کشور سختتر شده (به ویژه با توجه به قدرت گیری جمهوریخواهان آمریکایی در قالب مجلس نمایندگان)، هستند. با این همه، آنها هنوز به مشتاق توافق هستند، زیرا از یک طرف نگران غنی سازی بیشترِ ایران هستند و از سوی دیگر با توجه به در پیش بودن فاصله کم تا انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا (که البته با در نظر گرفتن رقابتهای درون حزبی و دیگر رویههای مرتبط، این فاصله زمانی کمتر هم میشود)، دولت بایدن و دموکراتها مایل هستند که توافق با ایران را به مثابه یک دستاورد برای خود معرفی کنند».
این کارشناس سیاست خارجی گفت: «حال آنها قرار نیست که اینطور بگویند که ما با ایران به توافق رسیدیم و این خوب است. بلکه آنها به طور ویژه به این مساله اشاره میکنند که ما از طریق توافق با ایران، جلویِ اتمی شدن ایران و آنچه دستیابی این کشور به سلاحهای اتمی عنوان میشود را گرفتیم. از این رو، آمریکاییها هنوز مایل به توافق با ایران هستند، اما اروپاییها از این مساله بُریده اند. وقتی به مواضع رهبران و سیاستمداران ارشد اروپایی مینگریم متوجه میشویم که آنها نقطه تاکیدشان را بر این مساله قرار داده اند که ایران بنا ندارد توافقی را امضا کند».
وی در ادامه گفت: «در عین حال، سومین محرک در مورد مواضع تندِ اخیر اروپا در رابطه با ایران، ادعاهای مختلفی است که آنها در مورد همکاریهای نظامی ایران با روسیه در چهارچوب جنگ اوکراین مطرح میکنند. اروپاییها که در مورد مساله اوکراین به شدت حساس هستند، کنشگریهای تهران در قالب معادله جنگ مذکور را ضرری بزرگ برای خود میپندارند. آنها هزینههای زیادی را در قالب جنگ اوکراین پرداخت کرده اند و این حس را داشتند که پوتین را به نقطهای از ضعف رسانده اند.»
فرجی راد ادامه داد: «با این حال، آنچه اروپا، ورود ایران در قالب معادله جنگ اوکراین میخواند، عملا بسیاری از معادلات را تغییر داده و به طور خاص پهپادهای ایرانی توانسته اند بر روند جنگ مذکور اثرگذاری داشته باشند. از این رو، اروپا با مواضع اخیر خود علیه ایران سعی دارد به هر نحو ممکن، روند همکاریهای تهران با مسکو را متوقف کند. سه عامل ذکر شده به نظر من به بهترین وجه ممکن دلایل و محرکهای مواضع تند اخیر اروپا علیه ایران را توضیح میدهند».
عبدالرضا فرجی راد در پاسخ به این سوال که آیا امکان ایجاد تغییر در سیاستهای جاری اروپا در قبال ایران و حرکت به سمت تنش زدایی وجود دارد یا خیر؟ گفت: «به نظر من در این رابطه راه حلهایی وجود دارد. همانطور که سه عاملِ پیش گفته، اروپا را تحریک به اتخاذ مواضعِ تند تهاجمی علیه ایران کرده، ما نیز باید به آنها توجه کنیم و با کار کردن روی ابعاد مختلفشان، زمینه را جهت بهبود روابط با اروپا و ایجاد توقف و عقب نشینی در رویهها و سیاستهای ضدایرانی کشورهای مهم آن علیه ایران فراهم کنیم».
وی گفت: «در این راستا، ما در ابتدا باید همانطور که اندیشمندان و تحلیلگران دلسوز میگویند، فضایی جدید از تفاهم و مصالحه را در داخل کشورمان ایجاد کنیم که بالاخره بدنه معترض در ایران، تا حدی احساس رضایت کنند و نوعی اطمینانسازی ایجاد شود. حال تحقق این مساله میتواند از طُرق مختلف پیگیری شود که در بحث کنونی نمیگنجد. فشار افکار عمومی غربی روی دولتهای اروپایی باید کاهش یابد. بدون تردید اگر این فشارها ادامه یابند و ما شاهد برگزاری تظاهرات در کشورهای مختلف علیه ایران باشیم، طبیعی است که افکار عمومی دولتهای اروپایی نیز اجازه اتخاذ مواضع سازنده در قالب روابط اروپا با ایران را نمیدهند».
فرجی راد تصریح کرد: «دوم اینکه ما بایستی سریعا به توافق برجام برگردیم. توافق چه در قالب برجام یا هر چیز دیگر. من هنوز بر این باورم که آمریکاییها به دنبال توافق با ایران هستند و اگر مذاکرات به صورت مستقیم انجام شود، احتمال اینکه وضعیت بهتر شود و منافع بیشتری نصیب ایران شود، افزایش پیدا میکند. حصول توافق میتواند تا حد زیادی اوضاع داخلی ما را نیز آرامتر کند، زیرا مردم روحیه بهتری را کسب خواهند کرد و به طور خاص وضعیت معیشتی بهبود مییابد. البته تاکید میکنم این دستورکارها بایستی با سرعت دنبال شوند و ما نباید درگیر مسائل جزئی و کوچک شویم و دستیابی به یک توافق اتمی را صرفا به خاطر آنها معطل نگه داریم. ای کاش توافق اتمی با غرب زودتر محقق میشد، زیرا به زعم من بخشی از مسائل جاری در کشورمان ریشه در عدم دستیابی به موقع به یک توافق اتمی با غرب داشته است. اگر یکچنین مسالهای محقق میشد، به احتمال فراوان ما با چالشهایی نظیر آنچه اکنون با آنها رو به رو هستیم را نیز شاهد نبودیم».
وی ادامه داد: «و در نهایت اینکه ما باید در مساله جنگ اوکراین و روابطمان با روسیه، با اروپا نیز وارد گفتگو و فرآیند دیپلماسی شویم. در این چهارچوب هم با اروپا و هم با روسیه باید ظرفیتهای دیپلماتیک خود را به نحوی ویژه فعال کنیم. ما باید به روسیه این نکته را به صراحت منتقل کنیم که شرایط کشور ما خاص است و در مورد معادله جنگ اوکراین، چالشهایی برای ما ایجاد میشود و در این فضا، دوستی ما سر جای خود، اما این مساله برای ایران هزینه زا است و تهران بنا دارد وارد تلاشهای میانجی گرانه جهت برقراری صلح شود. ما همچنین باید با اوکراین و اتحادیه اروپا نیز وارد تعاملات دیپلماتیک شویم و بر اراده خود جهت برقراری آتشبس و صلح تاکید نماییم. توجه داشته باشیم که غرب به دلیل راهبردی بودنِ مساله اوکراین، میتواند برای ایران بحران سازیهای جدی را داشته باشد».
عبدالرضا فرجی راد در پاسخ به این سوال که پیامهای اقدام اخیر رئیس جمهوری فرانسه در دیدار با برخی چهرههای مخالف با جمهوری اسلامی ایران و موضع گیری وی مبنی بر به رسمیت شناختنِ آنچه انقلاب ایران خوانده، چیست؟ گفت: «اکنون سه کشور در اروپا نقشی اساسی و مهم را برعهده دارند. البته که اینها سنتا نیز کنشگران مهمی بوده اند. این سه کشور: انگلستان، فرانسه و آلمان هستند. در زمینه تحولات اخیر ایران و حمایت از معترضان، آلمانیها پیشرو بوده اند و رویههای تندی را علیه ایران اتخاذ کردند».
وی گفت: «با این حال، در فرانسه امانوئل مکرون این حس را کرد که در زمینه تحولات مرتبط با ایران، از همتایان اروپایی مهم خود عقب افتاده است و باید کاری را انجام دهد که بُرد رسانهای موثری را نیز داشته باشد. این مساله مخصوصا با توجه به تحرکات گسترده کانادایی ها، آمریکاییها و همانطور که گفتم آلمانیها علیه ایران، بیش از پیش اهمیت خود را نشان میدهد. با این حال، به نظر من مکرون و تیم وی در انتخاب افرادی که به اصطلاح در قالب اپوزیسیون با رئیس جمهوری فرانسه دیدار کردند، مرتکب اشتباه شدند».
این کارشناس سیاست خارجی کشورمان گفت: «در واقع، به نظر من درست به مکرون معرفی و گفته نشد که قرار است با چه افرادی دیدار کند. در این راستا جالب است که به تازگی وی مصاحبهای را انجام داده و خواستار تعامل و همکاریِ ایران در زمینه آزادسازی اتباع فرانسویِ زندانی در این کشور شده است. این رویکرد نشان میدهد (به طور خاص با توجه به تاکید مکرون به همکاری با ایران) که آنچه مکرون در قالب حمایت خود از به اصطلاح انقلاب ایران اعلام کرده، اقدامی خطا بوده است».
وی در پایان گفت: «جدای از اینها نباید فراموش کرد افرادی که مکرون با آنها دیدار کرده، عمدتا در جناح ترامپ و پمپئو و به طور کلی جمهوریخواهانِ تندرو بوده اند. این در حالی است که روحیه مکرون بیش از آنکه به جمهوریخواهان و همکارانشان نزدیک باشد، به دموکراتها نزدیکتر است. دموکراتهایی که "نازنین بنیادی" را در بحبوحه تحولات اخیر ایران مورد حمایت خود قرار داده اند. این مساله نشان میدهد که احتمالا مکرون از مواضع خود در جریان دیدار اخیر با برخی چهرههای مخالف با جمهوری اسلامی ایران راضی نبوده که اکنون بلافاصله مصاحبهای با درون مایه متفاوت را انجام داده است. از این رو، همانطور که پیشتر گفتم اگر ما بتوانیم: هر چه زودتر به توافق اتمی با غرب برسیم، در مورد معادله جنگ اوکراین رویکردی میانجی گرانه معطوف به پایان درگیریها را در پیش گیریم، و نوعی تفاهم و مصالحه داخلی را ایجاد نماییم، کاملا محتمل است که روندِ سیاستهای ضدایرانی اروپا تضعیف شود و بار دیگر فضایی جدید و سازندهتر را در قالب روابط و مناسبات تهران-بروکسل شاهد باشیم.»
آرمان امروز نیز در مطلبی نوشت: «شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي» براي دومين بار در سال جاري قطعنامهاي را بر عليه ايران صادر کرد که پيش از اين پيشنويس آن از سوي «انگليس»، «آلمان»، «فرانسه» و البته «آمريکا» روز سهشنبه هفته گذشته تهيه شده بود. اين قطعنامه در شرايطي بر عليه ايران صادر شد که در هفتههاي اخير و بعد از ناآراميهاي سريالي در ايران فشارهاي کشورهاي غربي در خصوص مسائل حقوق بشري هم افزايش يافته است و برخي از کارشناسان معتقدند که رفته رفته تا چند ماه آينده به صورت کامل روابط ايران و کشورهاي غربي قطع خواهد شد. «احياي برجام» که يکي از مسيرهاي رسيدن به توافقي ديگر بود، اکنون وضعيت مناسبي ندارد و هر چند مقامات ايران از دعوت و اشتياق آمريکاييها براي احياي برجام سخن ميگويند ولي اين موضوع از سوي طرفهاي آمريکايي رد ميشود و آنها معتقدند که نميخواهند وقتشان را در زمينه برجام هدر دهند. در شرايطي قرار داريم که نه طرفهاي غربي تلاشي براي دوباره سازي برجام دارند و نه ايران از مواضع خود در ادامه «مقاومت» عقبنشيني خواهد کرد. مطهرنيا، تحليلگر مسائل بينالملل معتقد است اگر ايران گام دردناکي به عقب برندارد، شرايط از دوره محمود احمدينژاد هم پرچالشتر خواهد بود.
26 راي موافق، 2 راي مخالف
شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي روز پنجشنبه قطعنامهاي را که خواستار همکاري ايران با نهاد ديدهبان هستهاي سازمان ملل است به تصويب رساند. قطعنامه يادشده «ضروري و فوري ميداند» که ايران بدون تأخير «توضيحات فني موجهي» را درباره ادعاهاي مطرح شده و همچنين امکان «دسترسي به سايتها و تجهيزات» براي «جمعآوري نمونهها» فراهم کند. 26 کشور به اين قطعنامه راي موافق، 2 کشور راي مخالف و 5 کشور راي ممتنع دادند. شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي امروز پنجشنبه قطعنامهاي را که خواستار همکاري ايران با نهاد ديدهبان هستهاي سازمان ملل است به تصويب رساند. اين قطعنامه با مخالف چين و روسيه روبرو شد. 26 کشور به اين قطعنامه راي موافق، 2 کشور راي مخالف و 5 کشور راي ممتنع دادند.
اين سومين قطعنامه شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي عليه ايران پس از اجرايي شدن برجام و بسته شدن پرونده مسائل ادعايي پادماني است که در شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي صادر ميشود. 30 خرداد 1399 و 18 خرداد 1401 هم قطعنامه مشابهي توسط سه کشور اروپايي عضو برجام و حمايت آمريکا پيشنهاد و تصويب شده بود.
واکنش ايران به تصويب قطعنامه ضد ايراني در شوراي حکام
سفير و نماينده دائم کشورمان در آژانس بين المللي انرژي اتمي در وين، در خصوص تصويب قطعنامه ضد ايراني شوراي حکام اظهار کرد: شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي در نشست امروز خود تحت فشار شديد سياسي کشورهاي آمريکا، انگليسي، فرانسه و آلمان قطعنامه اي عليه فعاليت هاي صلح آميز هسته اي کشورمان به تصويب رساند.
محسن نذيري اصل، ضمن بيان ابن مطلب، افزود: در جريان بررسي اين موضوع، حاميان پيش نويس قطعنامه اطلاعات ساختگي و ادعاهاي بي اساسي براي توجيه رويکرد غيرسازنده خود به شوراي حکام ارائه کرده و کوشيدند اين نشست را به ابزاري براي پيگيري اهداف کوته بينانه سياسي خود و فراتر از چارچوب وظايف و اختيارات آژانس تبديل نمايند. نماينده کشورمان در ادامه ضمن اشاره به اينکه اين دسته از کشورها طي هفته هاي گذشته از هيچ تلاشي براي زير سوال بردن تعامل مستمر ايران با آژانس و ايجاد ترديد در مورد چشم انداز دستيابي به توافق در خصوص لغو تحريم هاي ظالمانه عليه کشورمان و احياي برجام، دريغ نکردهاند.
بايد شاهد افزايش استحکاک ايران و غرب باشيم
«مهدي مطهرنيا»، تحليلگر مسائل بينالملل در واکنش به تصويب قطعنامه شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي بر عليه جمهوري اسلامي ايران، به خبرنگار «آرمان امروز» ميگويد: «تفاوت قطعنامه جديدي که شوراي حکام با پيشنهاد 1+3 (آمريکا، انگلستان، فرانسه و آلمان) بر عليه ايران صادر کرد در صراحت و ادبيات دستوري است. اين نوع ادبيات در عرصه بينالمللي نشان از عزم جدي کشورهاي غربي براي مقابله با فعاليتها هستهاي و تحت فشار قرار دادن ايران را دارد. در مورد برجامه بايد بگوييم که نگاه کشورهاي موسوم به 1+3 گستردهتر و متفاوتتر با نگاه ايران است. آنها ميخواهند در قالب برجام نظارت طولي مدت و البته تاثيرگذاري بر فعاليتهاي ايران داشته باشد. در اين مورد بايد به موضوع ديگري در تفاوت نگاهها اشاره کنيم، اين چهار کشور که در حال حاضر ايران را در هر زاويهاي تحت فشار قرار ميدهند، موضوع ايران را تنها به مسائل هستهاي گره نزدهاند. در مقابل ايران ميخواهد همه مشکلات، اختلافات و چالشها را در قالب برجام حل کند. ايران ميخواهد تا با امضاي توافقنامهاي مانند برجام همه تحريمها به يکباره برداشته شود ولي توجه داشته باشيد که اين تنها پرونده ايران در سازمانهاي بينالمللي نيست که غربيها بر روي آن انگشت گذاشتهاند و خواستار محدود کردن ايران هستند.»
اين تحليلگر مسايل بينالملل در همين مورد و با اشاره به تفاوت نگاه ايران و غرب بر سر مشکلات و اختلاف ادامه ميدهد: «اين تفاوت نگاهها بين ايران و گروه 1+3 استحکاک بيشتري ايجاد خواهد کرد و در ماههاي آينده بايد در انتظار تندتر شدن واکنشهاي فيمابين باشيم. اين تفاوتها در تعريف مذاکرات که در سالهاي اخير همواره باعث به بنبست رسيدن مذاکرات را در پي داشت که رفته رفته پيچيدهتر خواهد شد. توجه داشته باشد که در اين خصوص نه ايران ميخواهد در سياستهاي خود تغييراتي ايجاد کند و نه شرکاي آمريکا تغييري در شرطهاي خود ايجاد ميکنند. در اين شرايط هيچ روزنهاي براي رسيدن به توافق و يا ايجاي فضاي گفتماني وجود ندارد و مسير همواره در حال مسدود شدن است. دولت کنوني ايران در اين شرايط سعي ميکند به ايدئولوژي خود يعني «مقاومت در برابر فشارهاي غربيها» ادامه دهد و به نظر قصدي براي عقبنشيني هم ندارد. بايد به اين موضوع هم اشاره کنيم که وضعيت جغرافيايي ايران را در شرايطي قرار داده است که در نزديکي تغييرات جهاني قرار دارد. در حال حاضر مشاهده ميکنيم که در نقشههاي کشورهاي استقلال يافته از جماهير شوروي تغييراتي به وجود آمده است و اين روند در قالب «نظم نوين جهاني» ادامه خواهد داشت. در چنين وضعيتي بايد پيشبيني کنيم که اين فشارها و قطعنامهها بر عليه ايران همچنان ادامه خواهد داشت.»
مطهرنيا در پاسخ به اين سوال که پس از صدور اين قطعنامهها آيا ميتوان گفت که ايران به وضعيت دوران رياست جمهوري «محمود احمدينژاد» باز خواهد گشت، اضافه ميکند: «بعد از اتمام دوران محمود احمدينژاد دولت «حسن روحاني» توانست برجام را به سرانجام برساند و بسياري از موانع از جمله تحريمهاي اقتصادي کنار رفت. ولي بعد از خروج ترامپ از برجام شاهد بازگشت به دوران پسا احمدينژاد بوديم. همانطور که اشاره کردم هيچ روزنهاي براي مذاکره و رسيدن به نتيجه وجود ندارد مگر اينکه ايران بخواهد از برخي مواضع خود کوتاه بيايد و گام به عقب بردارد. اگر نشانههاي زمان کنوني را با آن روزها مقايسه کنيم بايد بگوييم که حتي ميتوانيم پيشبيني کنيم که شرايط سختتر از دوران احمدينژاد در انتظار ايران است مگر اينکه ايران بخواهد گام دردناکي به عقب بردارد.»
او در واکنش به راي منفي چين و روسيه به قطعنامه صادر شده از سوي شوراي حکام ميگويد: «اين دو کشور در چنين مواقعي تلاش ميکنند که خود را به عنوان حامي ايران در جوامع بينالملل معرفي کنند ولي توجه داشت داشته باشيد که در طول اين سالها آنچنان که بايد نتوانستند در سياستهاي اعمالي خود از ايران حمايت کنند و بهنظر نميتوانند در آينده بهعنوان متحد منافع ايران نقشي داشته باشند.»