دریافت لینک صفحه با کد QR
سخرانی اسماعیل مدبرمقدم کارشناس ارشد فرهنگ و رسانه در نشست تخصصی عاشورا و رسانههای اموی؛
تکرار تاریخ در دنیای امروز
13 مرداد 1401 ساعت 20:27
اسماعیل مدبرمقدم کارشناس ارشد فرهنگ و رسانه در نشست تخصصی با موضوع (عاشورا و رسانه های اموی) و تکرار تاریخ در دنیای امروز به ایراد سخن پرداخت.
اسماعیل مدبرمقدم کارشناس ارشد فرهنگ و رسانه در نشست تخصصی با موضوع (عاشورا و رسانه های اموی) و تکرار تاریخ در دنیای امروز به ایراد سخن پرداخت.
به گزارش کبنا، اسماعیل مدبرمقدم در ابتدا با بیان قدرت و نفوذ رسانه ها بیان کرد: رسانه همواره ابزار مهمی برای ترور معنوی و شخصیتی بوده که بسیاری از افراد و گروه ها با حربه تطمیع و تهدید از نفوذ و قدرت رسانه استفاده کرده و افکارعمومی را از این طریق آماده می کنند که در برابر حذف فیزیکی یا ترور شخصیتی افراد واکنشی اعتراضی انجام ندهند.
مدبرمقدم افزود: از نقش اندیشمندان با حاکمان در این مسیر نباید غافل شد ، همانگونه که معاویه و سیستم حاکم بر شام توانسته بود به خوبی از این امر استفاده کرده و خط فکری خود را پیش ببرد ، اینگونه بود که با عالمان ((دنیاپرست و ساده لوح)) ارتباط صمیمی برقرار کرده بود و در مواقع لزوم، از وجهه دینی و اجتماعی آنان کمال استفاده را می برد که در این میان، برخی از اصحاب پیامبر و بستگان آنها، جایگاه ویژه ای داشتند. آنها را درمشاغل مختلف می گماشت؛ مانند: قضاوت، تدریس، امامت جمعه و جماعت، خطابه و سخنرانی، شعر، تألیف و ترجمه، تلاوت قرآن و ...
این نیروهای رسانه ای اعم از حقوق بگیر و رایگان آگاهانه یا جاهلانه، توان و موقعیت دینی و اجتماعی خود را در اختیار بنی امیّه گذاشته بودند،حضور این قبیل افراد، ضمن مشروعیت و مقبولیت بخشیدن به دستگاه حاکمه، پیامدهای ناگوار دیگری به همراه داشت؛ از جمله تغییر ارزش های اسلامی و وارونه ساختن حقایق. ابوهریره، عمرو بن عاص، مغیرة بن شعبه و عروة بن زبیر از جمله افرادی هستند که از ابتدا فریب دستگاه بنی امیه را خوردند و در این مسیر قرار گرفتند.اگر امروز جبهه حق و باطل را با شناخت قبلی و نگاه به تاریخ بنگریم، به خوبی میبینیم عالمان و چهره هایی را که از جبهه حق بریده و به کمک جبهه باطل شتافتند. و معاویه نیز زیر چتر حمایتی و دفاعی این جنس از افراد توانست فرقه انحرافی مُرجِئه را تأسیس و تقویت کند و اندیشه «جبرگرایی» را به افکار مسلمانان به ویژه اهل شام تزریق نماید تا رفتار ناپسند بنی امیّه با این دیدگاه، توجیه پذیر باشد.
این فعال رسانه ای با بیان نقش معلم در زندگی فرزندان ما گفت: معاویه یکی از غلامان مسیحی اش به نام سِرجون بن منصور را به عنوان مشاور و نیز معلّم خصوصی پسرش برگزیده بود؛ لذا سرجون رومی در طول زندگی اش با ارائه نظرات خود، یزید را از آموزه های اسلامی دور کرده و برای انجام مفاسد یاری می نمود. از جمله اقدامات سرجون مسیحی، پیشنهاد انتصاب «عبیدالله بن زیاد» به حکمرانی کوفه و عراق بود. نمونه های تاریخی زیادی از جمله معلم یزید وجود دارد که شاگردان خود را به بی راهه سوق دادند و از روشنایی به ظلمات کشاندند، لذا خانواده ها باید مراقب این نکته باشند و بدانند فرزندانشان را به چه معلمانی و مربیانی در حوزه های مختلف می سپارند.
مدبر در ادامه با بیان نقش چهرها، متنفذین و بزرگان در جریان سازی و همراهی مردم افزود: معاویه جهت فراخوانی مردم شام برای شرکت در جنگ «صفّین» با عمرو بن عاص رایزنی کرد؛ وی پیشنهاد داد که: چهره ای مانند «شرحبیل بن سمط» را که مورد احترام تمام قبایل شام است، جذب کن و اعلام کن عثمان (خلیفه سوم) توسط علی(ع) و یارانش کشته شده است؛ در آن صورت، مردم شام پشت سر تو قرار گرفته و در جنگ صفّین شرکت می کنند.
شرحبیل فریب خورد و سپس به انگیزه «خون خواهی» سفرهای تبلیغی اش را آغاز کرد و در شهرها و روستاها خطاب به مردم می گفت:علی بن ابی طالب، عثمان را کشته است؛ پس خون خواهی او بر مسلمانان واجب است.
امروزه نیز شاهد چنین حربه هایی توسط جبهه باطل برای حمله به مسلمانان هستیم که نمونه هایی از آنها حمله آمریکای جنایتکار به کشورهای مظلومی از جمله عراق ، افغانستان و ... و همچنین شکل گیری گروهای شیطانی که عقایدی تکفیری دارند توسط جبهه باطل برای اختلاف افکنی در میان امت های مسلمان برای گسست میان آنها و حملات بیشتر و نفوذ و غارت این کشورها.
این فعال فرهنگی و رسانه ای به نقش سازمانهای جاسوسی پرداخت و گفت: معاویه برای آگاهی از رخدادها، توطئه ها و غیره، سازمانی به نام «العیون» تأسیس کرد. این سازمان برای کسب خبر و اطلاعات در تمام شهرهای مهم، شعبه داشت و مأموران آن مراقب رفتار و گفتار مردم بودند. یزید در دوره حکومتش به تقویت العَیون پرداخت وهرگونه مخالفت در شهرهای مختلف را از این طریق سرکوب می کرد. امروزه نیز جبهه کفر سازمان های مخوفی را برای شنود تاسیس کرده اند که به فرموده رهبرعزیزانقلاب:سازمانهای اطلاعاتی جبهه باطل از شیاطین انسی و جنی برای نفوذ و شنود وارد عمل شده اند و اگر نگاهی دقیق به ابزارهای رسانه ای روز داشته باشیم به نوعی در اختیار سازمانها و نهادهای امنیتی جبهه شیطان هستند هم برای شنود و نفوذ و هم برای تزلزل در جوامع و گسست پیوندها برای شکل گیری انارشیسم در میان ملت ها برای گماردن دست پرورده های خود بر کرسی قدرت و شکلگیری فاشیسم دلخواه.
مدبرمقدم عنوان کرد: درماجرای قیام امام حسین(ع) برخی از اصحاب و علمای خائن نیز شریک جرم می باشند؛ زیرا درباری بودن آنان، باعث هموار شدن جنگ روانی و نظامی یزید، علیه امام شد، به عبارت دیگر: گفتار، نوشتار، رفتار و حتّی سکوت این چهره های ظاهر الصّلاح، دلایل و مستنداتی برای کارگزاران بنی امیه فراهم کرد تا جنایات سنگین خود را «توجیه» کرده و افکار عمومی را به سکوت و رضایت وادارند و به مارپیچ سکوت بکشانند.
افرادی که امروز رسانه در دست دارند، مراقب باشند چرا که یک جمله کوتاه نیز در هر یک از رسانه های مکتوب،برخط و شبکه های جمعی می تواند به جبهه اموی و جبهه باطل امروزی کمک کرده و موجب تضعیف جبهه حق و جبهه مقاومت شود، نمونه ای از این رفتارهای رسانه ای را در فتنه 88 دیدیم که دشمن از طریق سکوت برخی خواص و یا استفاده از گفتار و نوشتار برخی از چهره های ظاهر الصلاح کشور را چندماهی به پرتگاه کشاندند.
در ادامه سخنران این نشست تخصصی به جنگ روانی و رسانه امویان در کاخ کوفه پرداخت و افزود: روزی ابن زیاد همراه نیروهای نظامی اش وارد مسجد جامع کوفه شد و بالای منبر رفت و مردم را از نافرمانی یزید ترساند... ناگهان همهمه ای شد؛ پرسید: چه خبر است؟ گفتند: ای امیر! هم اکنون مسلم بن عقیل با گروه کثیری از یارانش به جانب کاخ فرمانداری می آیند. ابن زیاد سراسیمه از منبر پایین آمده و داخل قصر شد و دستور داد که درب را ببندند. مسلم بن عقیل با بیش از هجده هزار نیرو، کاخ را محاصره کرده بود و تعداد اندک سربازان ابن زیاد هیچ گونه توانایی مقابله نظامی با انقلابیون را نداشتند. ابن زیاد که از روحیه کوفیان آگاهی کامل داشت، «عملیات روانی و جنگ رسانه ای» را بهترین راهکار نجات خود دانست؛ لذا عوامل تبلیغی اش را سازماندهی کرد تا با ارسال «اخبار و آمار دروغین» دل های انقلابیون را دچار ترس و شک کنند. یکی از کارگزاران به نام (کثیر بن شهاب) از بام و دیوار قصر با آوازی بلند گفت: ای مردم، ای پیروان حسین! بر جان و خانواده خود بترسید و بر آنها رحم کنید؛ چرا که لشکریان یزید در حال رسیدن به کوفه هستند. در ضمن، ابن زیاد با خداوند پیمان بسته که اگر شما امروز تا شب قصد پیکار داشته باشید و به خانه هایتان برنگردید، حقوق تان از بیت المال را قطع کند، مردان شما را از شهر بیرون کرده و به دمشق بفرستد و حتی بی گناهان را به جرم گناهکاران دستگیر نموده و مجازات می کند.
وقتی این بخش از تاریخ را نگاه میکنیم افرادی را بیاد می آوریم که فریب همین جنگ رسانه ای و هیمنه پوشالی آمریکای جنایتکار را خورده و در جمع دانشجویان می گفتند: کدخدا می تواند با یک بمب تمام زیرساخت های ما را به نابودی بکشاند و ما توان مقابله با کدخدا را نداریم.
برخی از هم پیمانان عبیدالله بن زیاد هم در میان صفوف مردم رخنه کرده و با انواع وعده و وعیدها، شعله های قیام را به سردی و خاموشی تبدیل کردند؛ به گونه ای که در کوتاه مدّت، آمار یاران مسلم(ع) سیر نزولی را آغاز نمود و ورق برگشت. دقیقا تاریخ در حال تکرار است و چه کانال ها و گروه ها و پیج ها و سایت ها و شبکه هایی که شبانه روز در حال تلاش و دلسرد کردند انقلاب امام روح الله هستند و در میان امت حزب الله به دنبال گسست میان مردم و انقلاب هستند.
اسماعیل مدبرمقدم در پایان با اشاره به دستگاه تبلیغی و رسانه ای اموی گفت: دستگاه تبلیغی و سخن پراکنی یزید، برای در امان ماندن از هجوم انتقادات و اعتراضات مردمی، به تکاپو افتاده و در محافل و مجالس گوناگون نیروهای رسانه ای را فرستاده تا هر یک به شیوه و شگردی «جنایات یزید» را توجیه و تفسیر کنند.
قتل حسین و یارانش، قضا و قدر الهی بود.
عبیدالله بن زیاد، دستور شهادت آنان را صادر کرده است، پس بر او لعنت باد.
فرماندهان اعزامی به کربلا (ابن سعد، شمر، ابن اشعث و خولی) مقصر هستند.
ما حاضرهستیم دیه و خون بهای آنها را بپردازیم.
آنها چون بر خلیفه اسلام، اولوالأمر و امیرمؤمنان یزید خروج و شورش کرده اند، بر اساس فتاوای امثال شریح قاضی، کشته شده اند.
یزید طبق اجتهاد و برداشت فقهی و حکومتی اش، حکم قتل آنان را داده است.
یزید از وقوع این حادثه، پشیمان شده و توبه کرده است.
کد مطلب: 451085
کبنانیوز
https://www.kebnanews.ir