تاریخ انتشار
چهارشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۵۱
کد مطلب : ۴۵۰۸۰۲
یادداشت ارسالی؛
در سوگ علمدار تعلیم و تربیت
۵
کبنا ؛معلم من؛ پدرم بود، نمیدانم از کجا آغاز کنم، سخنم را، وقتی به او فکر میکنم، آرام میشوم، دلم میخواهد بهترین جملات را برای او بنویسم، او هم پدرم بود و هم معلمم. همیشه حرفش از علم، ادب و مردم بود. با جان و دلش سخن میگفت؛ جوری حرف میزد که به تن آدم مینشست، حرفهایش بر قلبمان چنان فرود میآمد که تکان میخورد؛ زبانش؛ زبان پدری و معلمی بود.
عمری صادقانه زیست، خالصانه و خاضعانه و بدون توقع در عرصه تعلیم و تربیت کوشش کردی و گلایهای از تو نشنیدیم. پدرم، معلمم، حاصل عمر پربرکتت برای ماها و جامعه؛ تربیت پزشک، مهندس و... بود و اکنون فرزندان تو به جای تو، سایه میدهند، تلاش و کار میکنند و خَیرٌ عِنْدَ رَبِّک ثَوَابًا.
مرگ تو با تهی شدن وجود من برابر بود، پدر جان نه فقط من و فرزندانت، بلکه دانشآموزان تو که همانند فرزندان خود آنها را با دست علم و تربیت نوازش میکرد، بغض گرفتند و سوگواری کردند. همه ماها؛ انگار چیزی را گم کردهام و آن چیز تو هستی. ندیدن و نبودن تو برایمان سخت است، و بشّر الصّابرین الّذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انّا للّه و انا الیه راجعون.
یقین دارم نامت ماندگار خواهد شد. همانطوری که شیخ اجل سعدی خوب گفته که؛ مرد نکونام نمیرد هرگز/مرده آن است که نامش به نکویی نبرند/ چرا که تو عمرت را وقف بهبود شرایط مدنی و معماری افراد سازنده نمودی. فرهنگی فرهیختهای که وام دار حکمت اسرار بود و در تمام طول حیات خویش بر اساس صداقت و عدالت رفتار میکرد.
اطلاعیهی زیر توسط بیت زندهیاد «علمدار خادمی» صادر شده است که در ادامه آن را میخوانید.
به اطلاع عموم دوستداران ایران و سیاست معطوف به اخلاق میرساند، یکسال از غروب خورشید فرزانهای که فرزانگیاش را جرعه جرعه به انسان منتقل میکرد و استحالهای شریف در همنشینان خود به وجود میآورد، میگذرد.
مردی نجیب، محجوب، منیع الطبع و اهل تساهل و بزرگواری مرحوم علمدار خادمی.
سال ماضی قرنها بر ما گذشت.
آن مرحوم به انسانها عشق میورزید و دغدغهی سعادت همنوعان و حاکمیت قانون همواره با او بود، سیاست اش سوداگرایانه نبود و تفکرش جهانشمول بود چرا که از جنس مهربانی بود و مردم را سزاوار روزگار بهتری میدانست.
آتش یادش همیشه شعله ور و فانوس آگاهیاش، روشنی بخش محفل دوستداران است.
به همین منظور مجلس یادبودی به مناسبت سالگرد درگذشت آن مرحوم در مورخهی ۱۴۰۱/۰۵/۰۶ ساعت ۱۸ بر مزار آن عزیز فقید در آرامستان «دره لبک» برگزار میگردد.
یادش تا ابد گرامی باد.
عمری صادقانه زیست، خالصانه و خاضعانه و بدون توقع در عرصه تعلیم و تربیت کوشش کردی و گلایهای از تو نشنیدیم. پدرم، معلمم، حاصل عمر پربرکتت برای ماها و جامعه؛ تربیت پزشک، مهندس و... بود و اکنون فرزندان تو به جای تو، سایه میدهند، تلاش و کار میکنند و خَیرٌ عِنْدَ رَبِّک ثَوَابًا.
مرگ تو با تهی شدن وجود من برابر بود، پدر جان نه فقط من و فرزندانت، بلکه دانشآموزان تو که همانند فرزندان خود آنها را با دست علم و تربیت نوازش میکرد، بغض گرفتند و سوگواری کردند. همه ماها؛ انگار چیزی را گم کردهام و آن چیز تو هستی. ندیدن و نبودن تو برایمان سخت است، و بشّر الصّابرین الّذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انّا للّه و انا الیه راجعون.
یقین دارم نامت ماندگار خواهد شد. همانطوری که شیخ اجل سعدی خوب گفته که؛ مرد نکونام نمیرد هرگز/مرده آن است که نامش به نکویی نبرند/ چرا که تو عمرت را وقف بهبود شرایط مدنی و معماری افراد سازنده نمودی. فرهنگی فرهیختهای که وام دار حکمت اسرار بود و در تمام طول حیات خویش بر اساس صداقت و عدالت رفتار میکرد.
اطلاعیهی زیر توسط بیت زندهیاد «علمدار خادمی» صادر شده است که در ادامه آن را میخوانید.
به اطلاع عموم دوستداران ایران و سیاست معطوف به اخلاق میرساند، یکسال از غروب خورشید فرزانهای که فرزانگیاش را جرعه جرعه به انسان منتقل میکرد و استحالهای شریف در همنشینان خود به وجود میآورد، میگذرد.
مردی نجیب، محجوب، منیع الطبع و اهل تساهل و بزرگواری مرحوم علمدار خادمی.
سال ماضی قرنها بر ما گذشت.
آن مرحوم به انسانها عشق میورزید و دغدغهی سعادت همنوعان و حاکمیت قانون همواره با او بود، سیاست اش سوداگرایانه نبود و تفکرش جهانشمول بود چرا که از جنس مهربانی بود و مردم را سزاوار روزگار بهتری میدانست.
آتش یادش همیشه شعله ور و فانوس آگاهیاش، روشنی بخش محفل دوستداران است.
به همین منظور مجلس یادبودی به مناسبت سالگرد درگذشت آن مرحوم در مورخهی ۱۴۰۱/۰۵/۰۶ ساعت ۱۸ بر مزار آن عزیز فقید در آرامستان «دره لبک» برگزار میگردد.
یادش تا ابد گرامی باد.