یادداشت؛
درآمدی بر نظریه کرامت ذاتی انسان
سید علی اسماعیلی
30 خرداد 1401 ساعت 16:03
براساس نظریه کرامت ذاتی انسان، همه انسان ها بما هو انسان، بدون تعلقات دینی و نژادی، به طور یکسان دارای منزلت، ارزش و شرافتند و هرگونه برتری طلبی با هر عنوانی، منافی با کرامت ذاتی آدمی است.
براساس نظریه کرامت ذاتی انسان، همه انسان ها بما هو انسان، بدون تعلقات دینی و نژادی، به طور یکسان دارای منزلت، ارزش و شرافتند و هرگونه برتری طلبی با هر عنوانی، منافی با کرامت ذاتی آدمی است.
*در مقابل آن نظریه کرامت اقتضایی است که به موجب آن انسان بماهو انسان فاقد کرامت بالفعل است و کرامتش اکتسابی و تحصیلی است و انسان به صورت ارادی و از طریق به کارانداختن توانایی خود و با بهره گیری از کتب آسمانی و راهنمايی های پیامبران و امامان، در مسیر تعالی اخلاقی، کرامتش را کسب می کند.
*حقوق شهروندی و اجتماعی انسانی تابعی است از نوع نگاه به کرامت انسان، برپایه نظریه کرامت ذاتی انسان، همه شهروندان بعنوان انسان و فارغ از گرایشات و تعلقات دینی و قومی دارای حقوق مساوی و در برابر قانون یکسانند و هیچ انسانی بر انسان دیگر برتری و امتیازی ندارد، اما بر پایه نظریه کرامت اقتضایی و اکتسابی، حقوق اجتماعی انسان تابع کرامت اکتسابی است و تنها انسان های مؤمن دارای کرامتند و از حقوق و منزلت و حرمت برخوردارند و برهمین مبنا در گفتمان آنان، نوعا و غالبا بر حقوق مومنین تاکیدمی شود و حق و منزلت ویژه ای برای انسان بماهو انسان برسمیت شناخته نمی شود.
*از منظر قرآن مجید، کرامت موهبتي است مخصوص انسان و هيچ موجود زميني ديگري به اين شرافت مفتخر نشده است، آیات متعددی از قرآن کریم به روشنی بر کرامت ذاتی انسان دلالت دارد.
*از منظر قرآن، انسان گوهر افرینش است و نسبت انسان به جهان هستی، همچون نسبت نگین است به انگشتری و این نگین آدمی است که به انگشتری عالم هستی معنا و جلوه می بخشد.
*به راستی راز و رمز این گوهر آفرینش و نگین بی همتا چیست؟
*بر اساس آموزه های قرآن، این نگین عالم هستی, زیبایی و شکوه خود را از کرامتی دارد که از ناحیه خداوند بر آن نقش بسته و به تعبیر مولانا تاج کَرّمناست بر فرق سرت «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» و روح الهی که برکالبد جانش دمیده است« نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي» و ساختمان خلقتش که بهترین ساختار آفرینش است «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيم» و به سبب خلقتش، خداوند خود را می ستاید «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» و او را بر بسیارى از موجودات عالم هستی برترى می بخشد «فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا» و بدین سبب به ملائکه دستور میدهد تا بر او سجده کنند و مسجود ملائک می گردد «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا»وآنگاه که ابلیس از سجده اش امتناع می ورزد، خداوند خطاب به او می گوید: این موجودی که تو بر او سجده نکرده ای، من آن را با دستهای خودم آفریدم« قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ »
*پذیرش امانت الهی، جلوه ای دیگر از کرامت ذاتی انسانست، قرآن کریم، انسان را حامل امانت الهی می داند؛ امانتی که آسمان ها، زمین و کوه ها از تحمل و پذیرش آن عاجز و ناتوان بودندولی انسان آنرا به دوش گرفت «إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنْسَانُ».
*از دیگر شاخص های کرامت ذاتی انسان، برخورداری از استعدادعلم و یادگیرى است «الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ» ظرفیت و استعداد یادگیری انسان برای درك همه علوم و کشف حقایق هستى بسیارگسترده و عمیق و حتی فراتر از ظرفیت ملائکه است « وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلاَءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ/ قَالُوا سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ/ قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ »
*در عظمت و کرامت انسان همین بس که به تصریح قرآن، خداوند آموزگار انسان و انسان آموزگار فرشتگان است«وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاءَ كُلَّهَا ... قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ»
*خداوند در مقام آموزگار بزرگ عالم هستی، از خورشید کرمش، نور علم و دانش را در نهاد و نهان انسان به ودیعت گذاشت و همین علم و دانش انسان است که ظرفیت خلیفه الهی را برایش به ارمغان می آورد و او را تا مقام مقام جانشینی خدا در زمین ارتقاء می بخشد «إنّی جاعلٌ فِی الأرضِ خَلیفَةً».
*شاخص های پیش گفته در آیات قرآن، بعلاوه صدها نمونه و شاهد دیگر ازسیره و سنت پیامبران و امامان- که بصورت عام و مطلق بیان شده است و درآنها از هیچ قید و قرینه ای خاص که دال بر انحصار کرامت به گروهی خاصی از انسانها باشد، استفاده نشده است- سند روشنی است برکرامت ذاتی انسان.
*بخشی از آیات قرآن و آموزه های پیامبران و امامان ناظر به کرامت اکتسابی انسان است و صدالبته که این دسته از آموزه ها، نافی کرامت ذاتی انسان نیست.
*فهم نگارنده از آموزه های اسلام این است که انسان هم دارای کرامت ذاتی« لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» و هم کرامت اکتسابی است«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»و تفصیل آن در گفتارهای آتی مورد بررسی بیشتر قرار خواهد گرفت.
کد مطلب: 449337