پانوشتی سیاه بر کارنامه دستگاههای فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد / میلیاردها تومان پول بیتالمال در بستر رودخانه رها شده است / لزوم محاکمه بانیان وضع موجود
آنگونه که مردم محلی و مطلعین میگویند این سالن ورزشی در حریم بستر رودخانه سرآببیز شهرستان باشت احداث شده است. حتی کفپوش آن نیز زده شده است. اما حالا آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد با آن مخالفت کرده و از ادامه آن ممانعت میکند. ادعای آن هم این است که در بستر رودخانه احداث شده و احتمال دارد با کمترین سیل فروریزد.
آنگونه که مردم محلی و مطلعین میگویند این سالن ورزشی در حریم بستر رودخانه سرآببیز شهرستان باشت احداث شده است. حتی کفپوش آن نیز زده شده است. اما حالا آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد با آن مخالفت کرده و از ادامه آن ممانعت میکند. ادعای آن هم این است که در بستر رودخانه احداث شده و احتمال دارد با کمترین سیل فروریزد.
به گزارش کبنا، در کهگیلویه و بویراحمد بسیاری اوقات، طرحها و تصمیماتی که اتخاذ میشوند، پشتوانه کارشناسی و مطالعاتی کافی ندارند. گاهی تصمیمی گرفته میشود و مدتی بعد شواهد نشان میدهد که پشتوانه چندانی نداشته و معارضات بسیاری همراه آن است. در همین راستا، طرح ایجاد ورزشگاهی در یکی از روستاهای استان استارت خورده بود که حال معلوم میشود جانمایی آن صحیح نبوده است.
در روستای سرآببیز باشت که واقع در دهستان بابوئی است، چندی پیش طرح ایجاد یک سالن ورزشی زده شد. اما حال آب منطقهای کهگیلویه و بویراحمد با ادامه آن مخالفت کرده و پروژه نیمهکاره رها شده است. گفتنی است چنین پروژههایی نخست در شورای برنامهریزی استان و با حضور همه دستگاهها مطرح میشوند. ریاست شورای برنامهریزی را استاندار بر عهده دارد و دبیر آن نیز رئیس سازمان برنامه و بودجه است. حال که باید در چنین فضایی و با حضور مدیران و رؤسای ادارت چنین طرحهایی به بحث گذاشته شده و سپس مصوب شوند، معلوم نیست چرا چنین طرحی مصوب و اجرا شده و میلیاردها تومان نیز صرف آن شده اما حالا معلوم میشود که جانمایی آن صحیح و اصولی نیست.
آنگونه که مردم محلی و مطلعین میگویند این سالن ورزشی در حریم بستر رودخانه احداث شده است. حتی کفپوش آن نیز زده شده است. اما حالا آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد با آن مخالفت کرده و از ادامه آن ممانعت میکند. ادعای آن هم این است که در بستر رودخانه احداث شده و با کمترین سیل ممکن است فروریزد. به همین خاطر از واگذاری تأسیسات برق به آن خودداری میکند. باید پرسید چرا از قبل این موضوع مطرح نشده تا میلیاردها تومان اینچنین خاک نخورد. بودجهای که میتوانست مسأله اشتغال دهها خانوار را به راحتی حل کند، حالا در قامت یک ساختمان خاک میخورد. در حالی که این روستا پر است از جوانان بیکاری که تاکنون نتوانستهاند شغلی برای خود فراهم کنند. اگر این سالن ورزشی افتتاح میشد، مکانی برای گذران اوقات فراغت و یا حتی اشتغال به کار برای آنها در نظر گرفته میشد. اما هماکنون تنها غمی از آن برای مردم روستای سرآبیز به یادگار مانده است.
سالن ورزشی نیمهکاره این روستا که فاصله نسبتاً دوری نیز از روستا دارد، در حال حاضر تنها ساختمانی است که حتی درب و پنجرههای آن نیز آسیب دیده و تبدیل به مکانی برای نوشتن انواع یادگاری و رفتارهای وندالیستی شده است. بد نیست که دستگاههای فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد نیز نگاهی به متون نوشته شده بر درب و دیوارهای این ساختمان داشته باشند تا عمق فاجعهای که در زیر پوست برخی جوامع جریان دارند را متوجه شوند.
متأسفانه اغلب دستگاههای فرهنگی در کهگیلویه و بویراحمد توسط کسانی اداره و مدیریت میشوند که اختلاف و حتی شکاف نسلی با نسل جوان دارند. از سویی، شکاف نسلی باعث میشود که این مدیران دغدغههای نسل جدید دهه هشتاد و نودی را نتوانند آنچنان که باید درک کنند و از سوی دیگر، به نظر میرسد نسل جدید نگاه مثبتی به این مدیران ندارند. جمیع این دو مورد و درک ناکافی برخی از متولیان از مقتضیات زمان و متدهای جدید تبلیغی، به وضعیتی دامن زده است که نمود آن را میتوان در دیوارنوشتههای این سالن ورزشی به وضوح مشاهده کرد.
در حالی که مقام معظم رهبری بارها دغدغه خود را نسبت به مسائل فرهنگی فرمودند و از تعابیر جهاد فرهنگی، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی استفاده کردند، اما متأسفانه اقدامات کافی در عمل به دغدغههای رهبری از سوی متولیان فرهنگی در استان کهگیلویه و بویراحمد دیده نمیشود. وضعیت به گونهای رقم خورده است که اغلب دستگاههای استانی از وضعیت فرهنگی حاکم بر استان انتقاد میکنند. از سوی دیگر خود دستگاههای فرهنگی نیز از مسائلی مثل کمبود بودجه و ... گلایه دارند. روشن نیست که برای برونرفت از این وضعیت چه باید کرد؟
اما در حال حاضر امید شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی به دستگاه قضا در استان است که در اسرع وقت به این موضوع ورود کرده و بانیان این تصمیمات غیرکارشناسی را به محاکمه بکشاند. البته گفتنی است که تنها با رفتارهای تحکیمی و امنیتی نمیتوان به چنین موضوعاتی ورود کرد. زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی نیز ضرورت دارند. اما وقتی که اتفاقی اینچنین رخ میدهد، در مرحله اول نیاز است که بیماری کنترل و از ادامه آن جلوگیری شود و سپس مراحل طولانی مدت درمان طی گردد. در حال حاضر نیز باید بانیان این وضع پاسخ دهند که چرا چنین هزینهای برای سالنی کردهاند که قرار است در مکانی نامناسب زده شود. در مرحله بعد نیز باید اقداماتی انجام داد که دیگر چنین تصمیمات غیرکارشناسانهای تکرار نشود.
سالن ورزشی روستای بیز باشت باید الگویی شود برای مدیرانی که بدون مطالعات کافی کارشناسی دست به اتخاذ تصمیماتی میزنند که نتیجه آن ساختمان متروکهای است که به رفتارهای وندالیستی و خرابکارانه دامن زده است. از دستگاه قضا انتظار میرود با ورود جدی به این قضیه، کاری کند که روزنه اتخاذ دوباره چنین تصمیماتی بسته شود.