کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

دریادداشتی مطرح شد

نظر محمدعلی وکیلی در باره سیسمونی نوه قالیباف

4 ارديبهشت 1401 ساعت 11:42

پس از اینکه روحانی با عنوان راست عملگرا وارد صحنه سیاست شد و احمدی نژاد به عنوان چپ‌ترین راست از صحنه کنار رفت، انگار قالیباف به این نتیجه رسید که باید عَلَمِ زمین افتاده احمدی نژاد را بردارد. چیزی که نه او و نه خانواده‌اش اصلاً برای آن تربیت نشده بودند. لذا به گمانم او هرقدر هم که بگذارد محاسنش بلند شود و از سیمای قبلی اش فاصله بگیرد تا تصویر دیگری از خود به نمایش بگذارد، باز هم در جای دیگری از شعاع او، دم خروسش بیرون میزند.


محمد علی وکیلی در یادداشتی به خرید سیسمونی نوه محمد باقرقالیباف رئیس مجلس در ترکیه واکنش نشان داد و نوشت: بارها درخصوص عواقب و آسیب‌های شعاع قدرت نوشته‌ام. اینکه شعاع قدرت (برآمده از متن قدرت) می‌تواند چندان فربه شود که بر خود متن قدرت مسلط شود و آن را به مسلخ خود بکشاند. این شعاع می‌تواند شامل خانواده و دوستان عاطفی و حتی حزبی باشد. مدت. هاست که دکتر قالیباف با توجه به نقشی که در ساختار قدرت پیدا کرده، در معرض مسلخ شعاع قدرت قرار گرفته است. چالش سیسمونی نشان داد که شعاع او بر متن قدرتش غالب شده است. پیش‌تر درمورد کاراکترهای قالیباف و مشکلات کارکردی او نوشته‌ام. قالیباف در رفتار اعلامی تلاش داشته در سقف شعارهای اصولگرایی و انقلابی ظاهر شود اما در رفتار اعمالی از دوره شهرداری تاکنون کاراکتر یک تکنوکرات عملگرا را داشته است. این دوگانگی برای او در صحنه اجتماعی دردسرهای زیادی خلق کرده و امروز هم شاهد نمونه دیگری در رفتار شخصی و خانوادگی‌اش هستیم. او نمی‌تواند خود واقعی‌اش را در منظومه اصولگرایی تئوریزه و مدلل کند. یا ناتوانی اوست و یا محدودیت اصولگرایی است؛ هرچه هست باعث شده زیست او از شعارهای او فاصله معنادار داشته باشد. قطعاً زیست او اصالت دارد و شعارهای او تلاش‌های اوست برای به دست دادن تصویر دیگر از خود. قالیباف البته همیشه اینگونه نبود. یک دهه قبل قالیباف، با خود واقعی‌اش ظاهر می‌شد. شعار خارج از توان نمی‌داد. همان راستِ عملگرا که بود را نشان می‌داد. پس از اینکه روحانی با عنوان راست عملگرا وارد صحنه سیاست شد و احمدی نژاد به عنوان چپ‌ترین راست از صحنه کنار رفت، انگار قالیباف به این نتیجه رسید که باید عَلَمِ زمین افتاده احمدی نژاد را بردارد. چیزی که نه او و نه خانواده‌اش اصلاً برای آن تربیت نشده بودند. لذا به گمانم او هرقدر هم که بگذارد محاسنش بلند شود و از سیمای قبلی‌اش فاصله بگیرد تا تصویر دیگری از خود به نمایش بگذارد، باز هم در جای دیگری از شعاع او، دم خروسش بیرون میزند.

البته نباید این را نادیده گرفت که در ایران شعاع قدرت قربانیان زیادی گرفته است. ساختار قدرت در اینجا به گونه‌ای است که قدرت، شعاع‌ساز است و البته شعاع نیز قدرت سوز است! عدم شفافیت قدرت و سویه‌های شخصی فرآیندهای حکمرانی، مجال تولد به شعاع قدرت می‌دهد. نزدیکان قدرت می‌توانند در سایه فعالیت کنند و از آن طرف به رغم وجود قوانین عمومی، امکان تصرف شخصی در رویه‌های حکمرانی بسیار وجود دارد. یعنی یک مسئول به راحتی می‌تواند سرِ یک روند حکمرانی را به سمت دلخواه خود کج کند. وقتی به طور مثال گزینش افراد در مسئولیت‌ها به اراده شخصی افراد مهم‌تر وابسته است، چرا نامزدهای این مسئولیت‌ها متوسل به دادن باج به نزدیکان افراد مهم در قدرت نشوند؟ وقتی مسئولین این امکان را دارند که تصمیماتی بگیرند که متضمن منافع شخصی خود باشد، چرا برای تصدی مسئولیت دست به هرکاری نزنند و به شعاع قدرت آویخته و آمیخته نشوند؟ اینگونه است که قدرت، مستعد تولید شعاع می‌شود؛ چراکه در ساخت قدرت برای شعاع، کارکرد تعریف می‌شود. لذا می‌توان گفت به این معنا شعاع می‌تواند قدرت هم تولید کند و قدرتِ متن را بسط دهد. اما از طرف دیگر همین شعاع، قدرت سوز است. تجربه نشان داده که قدرت‌های بزرگی به مسلخ شعاع خود رفته‌اند. شعاع به مرور مرکز گریز و کنترل‌ناپذیر می‌شود. شعاع، رختِ قدرت را در ورطه‌های خطرخیزی پهن می‌کند. و چه قدرت‌هایی که به دام شعاع خود افتاده‌اند و در آینده نیز این چرخ اینچین می‌چرخد و می‌بلعد.
 


کد مطلب: 447289

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/447289/نظر-محمدعلی-وکیلی-باره-سیسمونی-نوه-قالیباف

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1