تیپشناسی مدیران جمهوری اسلامی؛
عوامل اصلی کم فسادی در دولت اصلاحات، حکومت ترسی بود اما مدیران رئیسی نه از شورای نگهبان میترسند و نه از نهادهای نظارتی
محمدعلی وکیلی
16 بهمن 1400 ساعت 1:16
مدیریت دهه شصت هم خداترسی داشت و هم مردم باوری. لذا هم سقف کارآمدی و جسارت تصمیم گیری را داشتند و کف فساد و تخلف را.برهمین اساس از جناب آقای رئیسی انتظار حداکثر سختگیری درخصوص تخلفات مدیران و توصیه به نظارت حداکثری دستگاههای مربوطه میرود.
محمدعلی وکیلی در سرمقاله روزنامه ابتکار نوشت: از مناظر مختلف میتوان به تیپ شناسی مدیران جمهوری اسلامی ورود کرد. بر اساس منقسمهای مختلف، تقسیم بندیهای مختلفی میتوان انجام داد. چند سال پیش در یک تقسیم بندی، از سه سنت مدیریت سیاسی، امنیتی و انقلابی میان مدیران کشور سراغ گرفتم و یادداشت مفصلی در اینباره نوشتم. با یک منقسم دیگر اما میتوان از سه نوع مدیر خداترس، مردم ترس و حکومت ترس هم سراغ گرفت. تقسیم بندی های دیگری نیز وجود دارد که برای پرهیز از اطاله به آنها ورود نمیکنم و عجالتاً با این سه شاخص، به تبیین اجمالی تاریخ مدیریت مدیران کشور پس از انقلاب میپردازم. در این تاریخ، ما مدیرانی داشتیم که خداترس بودند و گذشته از اینکه عملکردشان درست بود یا غلط، مهمترین معیارشان خداترسی بود. مدیران دیگری بودند که در هر عملی، از حکومت بیش از هرچیزی حساب میبردند و حکومت ترسی وجه غالب حساب و کتابشان در مدیریت بود. چند سال پیش خدمت آیت الله جنتی عرض کردم در راهروهای مجلس دهم، بیش از اینکه گفتمان خداترسی و یا گفتمان مردم باوری حاکم باشد گفتمان شورای نگهبان ترسی حاکم است. گفتم کارنامه گفتمان شورای نگهبان ترسی و به طور کلی بیلان مدیریت حکومت ترسی همین است که اکنون می بینید. اگر خوب است و یا بد، محصول همین مدیریت است. اما مدیریت دیگری در سنت مدیریتی نظام حیات داشت که آن را مدیریت مردم ترسی مینامم. کسانی که از افکار عمومی بیش از هر عاملی ترس دارند. مدیران دوران اصلاحات متهم به خدانترسی اما حکومت ترس بودند. در اعمال این مدیران، ملاحظه و ترس از حکومت و البته مقداری هم مردم ترسی حاکم بود. معتقدم یکی از عوامل اصلی کم فسادی دولت اصلاحات، همین حکومت ترسی بود. نهادهای نظارتی حکومتی با دولت اصلاحات و خصوصاً با دولت روحانی شوخی نداشتند و منتظر کوچکترین خطا بودند و لذا اعتماد به نفس مدیران به خصوص مدیران روحانی در هر تصمیمی بسیار پایین بود. البته معتقدم این عامل همیشه به فساد کمتر نمی انجامد. در دوران اصلاحات عمدتاً چنین سرانجامی داشت و حکومت ترسی، آنان را نظارت پذیرتر کرد. اما در دولت روحانی حکومت ترسی باعث بی عملی و گاهی هم باج دهی به دستگاه های نظارتی شد، که این مورد دوم به افزایش فساد هم انجامید! مدیران کنونی فعلا مدعی خداترسی هستند اما اینکه برآیند عملکردشان چنین چیزی است تا این لحظه نمیتوان قضاوت روشنی داشت در سنت مدیریتی کنونی چندان شاهد حساب از دستگاههای نظارتی حکومت نمی برند؛ لذا حکمت ترس نیستند. در واقع اصلاً ترسی از این مورد اخیر وجود ندارد. مردم ترسی و مردم باوری نیز پس از کم کردن نقش مردم در حکومت، که تبدیل به کالای نایاب هم شده است. به همین علت است که معتقدم این مدیران عمدتاً بیش از دولت روحانی جسارت تصمیم گیری دارند و درواقع غالباً ترس و ملاحظه ای از هیچ چیزی میانشان وجود ندارد. به نظرم همین کار رئیسی و دستگاه های نظارتی را سخت میکند. اینان به طور مثال نه از شورای نگهبان میترسند و نه از تخریب یا نقد صداوسیما و نه از سایر نهادهای نظارتی. خصوصاً اکنون که مجلس هم یکدست و همراه شان است، دیگر ادراک ترس از چشم ناظران برای شان ایجاد نمیشود. لذا بلایی که بر سر دولت احمدی نژاد آمد ممکن است بر سر دولت رئیسی هم بیاید. وقتی همه مجریان و ناظران از یک جریان با منافع مشترک باشند، طبیعتاً انگیزه کشف و انتشار فساد کمتر هم می شود. حتی اگر چنین چیزی وجود خارجی نداشته باشد، اما چون این ادراک و تلقی میان مدیران وجود دارد، تفاوتی در نتیجه ایجاد نمیکند. در واقع تلقی نظارت و کنترل شدن بیش از خود نظارت، رادع و مانع فساد است.
اما میان همه مدیران، مدیریت دهه شصت هم خداترسی داشت و هم مردم باوری. لذا هم سقف کارآمدی و جسارت تصمیم گیری را داشتند و کف فساد و تخلف را.برهمین اساس از جناب آقای رئیسی انتظار حداکثر سختگیری درخصوص تخلفات مدیران و توصیه به نظارت حداکثری دستگاههای مربوطه میرود.
کد مطلب: 444319