به مناسبت سالروز شهادت دهمین پیشوای شیعیان؛
غربت سامرا غربت بقیع به خود گرفت
15 بهمن 1400 ساعت 22:37
حضرت امام هادی علیهالسلام به سبب شهادت پدر بزرگوارشان، در نوجوانی به مقام امامت رسیدند. روایتی جالب از زمان ۶سالگی ایشان در برابر معلمی که مخالف اهل بیت وجود دارد.
حضرت امام هادی علیهالسلام به سبب شهادت پدر بزرگوارشان، در نوجوانی به مقام امامت رسیدند. روایتی جالب از زمان ۶سالگی ایشان در برابر معلمی که مخالف اهل بیت وجود دارد.
امام هادى علیه السلام پس از شهادت پدر گرامیش، در سن هشت سالگى بر مسند امامت قرار گرفت و این خود از روشن ترین كرامات و معجزات است؛ چرا كه حیازت چنین مقام و مسئولیت خطیرى كه صرفا الهى است نه تنها از كودك كه حتى از مردان عاقل و بالغ نیز ساخته نیست. با توجه به این كه علما و محدثان شیعه پس از شهادت و درگذشت هر یك از ائمه در مسائل گوناگون به امام بعدى مراجعه مى نمودند و حتى گاهى او را آزمایش مى كردند.
همچنین بزرگان از علویان و اقوام امام كه در سن كمال بودند به خانه امام رفت و آمد و با آن حضرت معاشرت داشتند؛ غیرممكن است جز به خواست و تایید خدا و جز در ارتباط با عصمت و علم و قدرت الهى، كودكى بتواند این مقام و مسند را در دست بگیرد و به همه سوالات پاسخ صحیح دهد و در مشكلات رهبرى كامل نماید.
امام هادى علیه السلام پس از شهادت پدر گرامیش ، در سن هشت سالگى بر مسند امامت قرار گرفت و این خود از روشن ترین كرامات و معجزات است؛ چرا كه حیازت چنین مقام و مسئولیت خطیرى كه صرفا الهى است نه تنها از كودك كه حتى از مردان عاقل و بالغ نیز ساخته نیست
بدیهى است كه حتى مردم عادى نیز كودك خردسال معمولى را از یك امام آگاه راهبر تمیز و تشخیص مى دهند.
اجراى تقدیرات الهى
خیران اسباطى مى گوید: از عراق به مدینه رفتم و خدمت امام هادى علیه السلام شرفیاب شدم . آن گرامى از من پرسید: واثق چگونه بود؟
عرض كردم: فدایت شوم در عافیت بود و من از دیگران اطلاع و آگاهى بیشترى دارم ، زیرا هم اكنون از راه مى رسم .
فرمود: مردم مى گویند: او مرده است.
چون این موضوع را فرمود، دریافتم منظور از مردم خود امام مى باشد.
آن گاه به من فرمود: جعفر متوكّل چه كرد؟
عرض كردم: به بدترین وضعى در زندان بود.
فرمود: او خلیفه خواهد شد.
آنگاه فرمود: ابن زیّات چه كرد؟
عرض كردم : مردم با او بودند و امر، امر او بود.
فرمود: ریاست بر او شوم است.
سپس قدرى سكوت كرد و فرمود: چاره اى جز اجراى تقدیرات و احكام الهى نیست . اى خیران ! بدان كه واثق مرد، جعفر متوكّل بر جاى او نشست و ابن زیّات كشته شد.
عرض كردم : فدایت شوم چه وقت ؟
فرمود: شش روز پس از بیرون آمدن تو.
هنوز بیش از چند روز نگذشته بود كه قاصد متوكّل به مدینه رسید و جریان همان طور بود كه امام هادى علیه السلام فرموده بود.(ارشاد مفید، ص 309؛ الفصول المهمة ابن صباغ مالكى ، ص 279، با اندكى تفاوت ؛ نورالابصار شبلنجى ، ص 182.)
فرمود: اى پسر سعید! هنوز تو در معرفت ما در این پایه اى ؟! آنگاه حضرتش با دست مباركش اشاره فرمود، بستان هایى را با انواع ریاحین و باغ هاى معطر به اقسام میوه هایى دیدم كه نهرها جارى و قصرهاى مرتفع و غلامان و حوریان خوشرو كه تاكنون دیده نشده است.
از مشاهده این احوال حیران و عقلم پریشان
هنوز تو در معرفت ما در این پایه اى ؟!
كلینى و ابن شهرآشوب اینگونه نقل كرده اند:
صالح بن سعید مى گوید: در سامرّا خدمت حضرت امام هادى علیه السلام شرفیاب شدم.
آن جناب را در ((خان الصعالیك )) فرود آورده بودند. آن محل، نزول فقرا و غریبان بى نام و نشان بود. با تاثر شدید عرض كردم : قربانت گردم ! این ستمكاران در همه امور سعى در اطفاى نور شما كردند تا آن كه شما را در چنین جایى وارد نمودند.
فرمود: اى پسر سعید! هنوز تو در معرفت ما در این پایه اى؟!
آنگاه حضرتش با دست مباركش اشاره فرمود، بستان هایى را با انواع ریاحین و باغ هاى معطر به اقسام میوه هایى دیدم كه نهرها جارى و قصرهاى مرتفع و غلامان و حوریان خوشرو كه تاكنون دیده نشده است . از مشاهده این احوال حیران و عقلم پریشان شد.
حضرت فرمود: اى پسر سعید! این از آنِ ماست.
رفتار متفاوت
در كتاب ((مناقب )) آمده است:
سلیمه كاتب گوید: یكى از خطباى متوكّل ملقب به ((هریسه )) به متوكّل گفت : تو با هیچ كس آنگونه كه در مورد على بن محمد رفتار مى نمایى، رفتار نمى كنى . وقتى او وارد خانه تو مى شود همه به او خدمت مى نمایند و همواره براى ورود او پرده را كنار مى زنند.
متوكّل به همه درباریان دستور داد كه براى آن حضرت خدمتى نكرده و پرده را كنار نزنند.
كسى خبر داد كه على بن محمد علیهم السلام وارد خانه مى شود، پس كسى بر آن حضرت خدمت نكرده و پرده را در برابرش كنار نزد. وقتى امام هادى علیه السلام وارد شد، بادى وزید و پرده را كنار زد و حضرت وارد شد و موقع خروج هم، چنین شد.
متوكّل گفت: پس از این براى او پرده ها را كنار بزنید، دیگر نمى خواهم باد براى او پرده را كنار بزند.
سخنرانی حجت الاسلام رفیعی/ محبت فرد مسیحی به امام هادی(ع)
زیارت جامعه کبیره، از جمله افتخارات شیعه و از معجزات علمی بزرگ امام دهم محسوب میشود؛ چرا که تمام اسرار الهی از نظر فلسفه، عرفان و قرآن و روایات در این زیارت نهفته است.
مرحوم محمدباقر مجلسی، صاحب کتاب بحارالانوار در مورد این زیارت میگوید «انه اصح زیارات سنداً» از نظر سند صحیحترین زیارات است و «اعمها مورداً و افصحها لفظاً» فصیحترین الفاظ در این زیارت است. «و ابلغها معناً و اعلاها شأناً» از نظر رتبه بالاترین درجه زیارات است.
وی چهارده زیارت را در بحار نقل میکند که از جمله آن زیارت جامعه است که همه ائمه (ع) را میشود با آن زیارت کرد و اختصاص به امامی ندارد. بعد میگوید افضل آنها و معتمدترین آنها همین زیارت جامعه کبیره است.
"مقام پدر از منظر امام هادی(ع) / استاد انصاریان"
آیتاللهالعظمی جوادی آملی در خصوص امام هادی (ع) اظهار داشته است: فقط قرآن کریم همسان و همتای اهلبیت عصمت و طهارت (ع) است. قرآن، تفسیری دارد که مفسّران فراوانی به این نعمت نائل شدند اما ولایت، تفسیر میخواهد. آن روایتها و جملههای کوتاه که امامت و ولایت را شرح میدهد آنها لازم بود ولی کافی نبود.
این مفسر قرآن کریم افزوده است: وجود مبارک امام هادی (ع) امامت و ولایت را تفسیر کرده است این زیارت نورانی جامعه کبیر بهمنزله تفسیر امامت است؛ یعنی همانطوری که قرآن، احتیاج به تفسیر دارد امامت هم احتیاج به تفسیر دارد که هرکدام از ائمه (ع) یک آیه یا چند آیه قرآن را تفسیر کردند، ولی وجود مبارک امام هادی (ع) کل قرآن را تفسیر کردند، چون عترت و قرآن همتای هم هستند.
اثبات کلام شیعی توسط امام هادی (ع)
یکی از اساتید حوزه و دانشگاه با اشاره به اختناق زمان بنی العباس و اوج افول عقلانیت در زمان امام هادی (ع)، اظهار داشت: در زمان امام هادی (ع) دو جریان عقلگرا معتزله و اهل حدیث بهشدت باهم درگیر بودند که امام در این زمان که اوج افول نگاههای عمیق به دین بود تلاش داشتند مردم را به سمت سرچشمههای وحی برگردانند.
حجتالاسلام علیاکبر گلقندشتی ادامه داد: در این شرایط امام هادی (ع) بحثهای کلامی خود را جدایی از معتزله و اهل حدیث دنبال میکردند تا اصالت کلام شیعی را اثبات کنند و در مقابله با اهل حدیثی که علمای اهل سنت بودند، تلاش داشتند غدیر را جا بیندازند و مردم را به سرچشمههای اصلی معنویت برگرداند.
یکی از جلوههای زیبای بزرگداشت غدیر را میتوان در زیارت جامعه کبیره مشاهده کرد
وی ادامه داد: یکی از جلوههای زیبای بزرگداشت غدیر را میتوان در زیارت مخصوص امام علی (ع) در روز غدیر مشاهده کرد که کلمات آن زیارت، زمزمه زیبای امام هادی (ع) است؛ تاریخ صدور آن زمانی است که معتصم خلیفه عباسی آن حضرت را به بغداد احضار کرد و در این موقعیت، حضرت به زیارت امیرمومنان (ع) شتافت.
استاد دانشگاه مفید با اشاره به اینکه یکی از بزرگترین خدمات امام هادی (ع) به تشیع، بیان زیارت جامعه کبیره است و یک نگاه عقلانی ویژه و عمیق و نجاتبخش را به شیعیان ارائه کرد، اضافه کرد: یکی از آثار ماندگار و ارزشمند امام هادی (علیهالسلام) زیارت جامعه کبیره است که خود بهترین متن شناخت امامت راستین است و به همه مؤمنان یادآوری میکند که حکومت عدل الهی حق مسلم اهلبیت عصمت و طهارت است.
تأکید بر اصالت قرآن توسط امام هادی (ع)
عضو هیئتعلمی دانشگاه قم نیز با اشاره به درخشش علمی بالای امام هادی (ع)، گفت: زیارت جامعه کبیره مجموعهای از امام شناسی و تبیین ائمه واقعی جهان اسلام است که در واقع از معجزات علمی امام هادی (ع) محسوب میشود.
حجتالاسلام محمدرضا کریمی والا ادامه داد: عدهای از شیعیان در زمان امام هادی (ع) با کجفکری و کجفهمی ائمه شیعه را در حد خدا میدانستند و معتقد بودند که در قرآن آمده که ائمه (ع) تجلی خدا هستند و میگفتند قرآنی که هماکنون در دست ماست تحریفشده است.
امام هادی (ع) بر اصالت قرآن تأکید و تکرار میکردند که قرآن هیچگاه تحریفنشده است
وی گفت: در چنین شرایط و اعتقاداتی باید جایگاه واقعی ائمه (ع) توسط امام هادی (ع) تبیین میشد؛ ایشان بر اصالت قرآن تأکید و تکرار میکردند که قرآن هیچگاه تحریفنشده است.
یکی از گروههایی که در آن زمان فعال بودند، معتزله بود. این گروه قرآن کریم را مخلوق میدانستند. در رأس این گروه مأمون قرار داشت که اهل درس و مطالعه و مباحثه بود. برخی از علما و فقهای آن زمان میترسیدند روزی اگر این فرد فاسد که بهظاهر عالم بود، حاکم شود برخی از افکار انحرافی خود را مطرح میکند و فتنهای ایجاد میکند.
چنین هم شد و اسم این دوره در تاریخ، فتنه خلق قرآن یا مخلوق بودن قرآن بود. مأمون در رأس این فتنه قرار گرفت. امام هادی (ع) با تمسک به قرآن کریم به مبارزه با این گروه پرداخت و روایاتی را برای تفسیر قرآن ارائه داد.
امام هادی (ع) به یکی از این نزدیکان خود دستور دادند که اظهار نظری در این زمینه نکند. اینکه قرآن مخلوق است و یا مانند اسماً خداوند متعال قدیم است، موردتوجه ایشان قرار نگرفت. حضرت در نامهای به یکی از پیروانشان مینویسند که بسمالله الرحمن الرحیم ما و شما را از ابتلاء در فتنه بر حذر میدارم. اگر خود را از آن نگاهداری به صلاح است وگرنه به هلاکت میافتی. به عقیده ما جدال و گفتوگو درباره قرآن بدعت است و در این گناه آثار زشتی وجود دارد.
چرا اطلاعات ما درباره امام هادی کم است؟
اما عوامل مختلفی دست به دست هم دادهاند و باعث شدهاند که اطلاعات ما دربارهی ائمهی اطهار و بهویژه سه تن از این بزرگواران بسیار محدود باشد؛ یعنی امام جواد، امام هادی و امام عسکری علیهمالسلام. در واقع ما نسبت به این دورهی زمانی دچار فقدان اطلاعات کافی هستیم. مهمترین دلایل این محدودیت اطلاعات تاریخی دربارهی زندگانی این سه امام و بهویژه امام هادی علیهالسلام از این قرار است:
نخست: عمر کم این بزرگواران. مدت عمر ایشان در قیاس با دیگر ائمه علیهمالسلام کمتر بود و همین مسأله در محدود بودن اطلاعات ما از این بزرگواران مؤثر بوده است. این موضوع در مورد امام جواد و امام عسکری علیهماالسلام نیز صدق میکند. امام جواد علیهالسلام را در سن بیستوپنج سالگی به شهادت رساندند و امام عسکری علیهالسلام را در سن بیستوهشت سالگی.
عامل دوم، محصور بودن ایشان است. این امامان ما در حصر و تحت کنترل شدید بودند و به طور طبیعی مردم نمیتوانستند با ایشان ارتباط برقرار کنند. در نتیجه مطالبی هم که از ایشان مورد ثبت و ضبط قرار گرفته، اندک و محدود است. حتی وکلای امام هادی علیهالسلام و کسانی که رابط آن بزرگوار با مردم بودند، در قالب چهرههای ناشناس مانند دستفروش و دورهگرد و با احتیاط بسیار به خانهی حضرت میآمدند و سؤالات خود را میپرسیدند و از آن حضرت کسب تکلیف میکردند.
حتی با وجود «زراقی» که حاجب و وزیر خلیفه و از شیعیان نفوذی به دستگاه خلافت بود، باز هم ارتباط با امام هادی علیهالسلام بهراحتی صورت نمیگرفت. تا آنجا که نقل شده یکی از یاران امام برای اینکه از حال امام خبر بگیرد، نزد حاجب آمد، اما نمیدانست که حاجب شیعه است. صبر کرد تا اطراف حاجب خلوت شود. حاجب که منظور او را فهمید و به او گفت:
آمدهای تا از مولایت خبر بگیری؟ او پاسخ داد که مولای من خلیفه است. حاجب گفت: ساکت باش. من هم عقیدهی تو را دارم و این امام بزرگوار امام من و تو است. آن صحابی امام گفت: من خوشحال شدم وقتی دیدم حاجب هم شیعه است. بعد صبر کردند تا فرصت مناسبی فراهم شود. سپس حاجب او را همراه پسربچهای نزد امام فرستاد. وقتی امام علیهالسلام به سؤالات او پاسخ دادند، به او گفتند که بهسرعت از آنجا بیرون برو، زیرا بودنت در آنجا برایت خطر دارد.
بنابراین ارتباط با امام هادی علیهالسلام حتی با وجود شیعیان نفوذی در دستگاه خلفای عباسی بهسختی صورت میگرفت و با خطرات بسیاری همراه بوده است. همین مسأله باعث شده که اطلاعات تاریخی چندانی از ایشان ثبت و ضبط نشده باشد.
عامل سوم این است که تواریخ را عمدتاً افراد غیر شیعه نوشتهاند و اساساً زمانه، زمانهی شیعیان نبود. حکومت عباسی با قدرت و قوت بر امور نظارت میکرد و بسیاری از مورخان تنها به شرطی میتوانستند دست به قلم ببرند که چیزی بنویسند که دستگاه خلافت میخواهد. بنابراین یا باید باب میل آنها مینوشتند یا اینکه چیزی نمینوشتند و مثلاً از مسألهای صرف نظر میکردند. هر مسألهای که دستگاه خلافت خوشش نمیآمد و از جمله هرگونه تبلیغ دشمنان دستگاه و ترویج آیین آنان نباید ثبت و ضبط میشد. بنابراین اگر هم کسی میخواسته مطالبی را از اهل بیت علیهمالسلام و بهخصوص در این موقع از امام هادی علیهالسلام ثبت و ضبط کند، از ترس دستگاه خلافت از این کار منصرف میشد.
عامل چهارم هم آن است که بیشتر مورخان به مسائل سیاسی و عرصهی سیاست عالم اسلام توجه داشتند. مثلاً بیشترین اطلاعات ما از زندگانی پر برکت امام رضا علیهالسلام مربوط به آن مقطع کوتاه ولایتعهدی ایشان است. چون ولایتعهدی یک مسألهی سیاسی بوده و به دستگاه خلافت هم مرتبط میشده، مورد توجه قرار میگرفته و راجع به آن قلمفرسایی میشده است. اما ما در مورد بقیهی عمر مبارک امام در دوران امامت ایشان اطلاعات چندانی نداریم و بهندرت مطالبی در این دوره در تاریخ وجود دارد. بنابراین با توجه به آن که امامان ما و از جمله امام هادی علیهالسلام در عرصهی خلافت و حکومت حضور نداشتند، مطالب مربوط به ایشان هم از طرف مورخان به صورت مفصل مورد ثبت و ضبط قرار نگرفته است.
کد مطلب: 444315