کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

بیانیه جبهه اصلاحات ایران درباره وخامت حکمرانی آب؛

صنايع سيراب - مردم تشنه

11 آذر 1400 ساعت 14:09

بحران‌های سیاسی و غیرسیاسی گاه و بی‌گاه که هر کدام به‌نحوی با واکنش‌های مدنی مواجه شده و متعاقبا تحرکات و تجمع‌های اعتراض‌آمیز شهروندانِ اینجا و آنجای مملکت را رقم می‌زند، به‌رغم ده‌ها و صدها آسیب و خسارات و هزاران تلخی و سوکواری ناشی از این آسیب‌ها و خسارات، دست‌کم از یک منظر مثبت است و آن، تمرین مدنیتی است که طی این سال‌ها شهروندان در آن پیشگام بوده و درحالی برای احقاق حقوق شهروندی‌شان کنار یکدیگر ایستاده و همدل و همراه، مشی و مرام اعتراضی‌شان را پرهیز از خشونت فیزیکی و کلامی و همچنین دوری از قومیت‌زدگی و تبعيض‌های جنسیتی قرار داده‌اند.


استان اصفهان تنها استانی نیست که با تنش آبی شدید همراه بوده و هست، اما موضوعی که باعث توجه به این استان شد حوادثی بود که پس از اعتراضات 15 روزه مردم در بستر خشک شده زاینده‌رود اتفاق افتاد و خشونت‌هایی که به تصویر کشیده شد. برخی کارشناسان معتقدند که مشکلات آبی در این استان ناشی از سال‌ها مدیریت نابخردانه مدیران آبی است که نه‌تنها مصرف مردم به‌ویژه کشاورزان را با اصلاح الگوی کشت یا تغییر شیوه کشاورزی کنترل کردند و نه تلاشی برای خارج‌کردن صنایع بزرگ و توقف توسعه صنایع پایین دستی داشتند. هرچند که نمی‌توان خشکسالی و کاهش بارش را فراموش کرد، اما ایران یکی از سرزمین‌های چند هزارساله‌ای است که همیشه با این موضوع مواجه بوده و همیشه هم از پس مشکلات خودش برآمده؛ چراکه مدیریت مصرف آب داشته است. با این حال در 4 دهه گذشته مدیریت فشل و دور از برنامه‌ریزی و سیاسی و جناحی منابع آبی را به خشکی رسانده است.
اردشیر، گراوند، رئیس اسبق مرکز اجتماعی وزارت کشور در باره موضوع اعتراضات اصفهان گفت: بعداز سرازیرکردن آب کوهرنگ به زاینده‌رود بارگذاری‌های سنگین صنعتی در استان اصفهان صورت گرفت؛ علاوه بر این صنایع بزرگ مدیران اصفهانی صنایع پایین‌دستی را هم در طول این سه چهار دهه گسترش دادند که همه آنها نیازمند آب هستند. این اتفاق مطالبه آب را بیشتر کرده و برای همین منظور از سرشاخه‌های کارون در شهرکرد و دیگر شهرها به اصفهان آب منتقل کرده‌اند. او ادامه داد: توسعه صنعت و انتقال آب باعث شده تا جمعیت زیادی به این شهر بروند به شکلی که حدود 65 درصد مردم این شهر متولد اصفهان هستند. دلیل این اتفاق مهاجرت براساس بارگذاری صنعتی و تامین آب از سایر استان‌هاست. عموم کسانی‌که باید در خوزستان می‌ماندند حالا در اصفهان ساکن هستند. گراوند افزود: در سال 1383 گزارشی را به شورای اجتماعی کشور بردیم و خواستار این شدیم که آبی از سرچشمه‌های کارون به یزد منتقل نشود ولی چون دولت وقت از یزد بود آب حجیمی ‌را به این شهر منتقل کردند. این آب حجیم برای مصرف مردم استفاده نشد بلکه برای بارگذاری صنعتی در اردکان و اشک‌زر و... مصرف شد که نتیجه آن جذب جمعیتی بود. به شکلی که الان نسبت جنسی شهر اردکان و اشک‌زر به‌هم خورده است. رئیس اسبق مرکز اجتماعی وزارت کشور گفت: اساسا این شهرها نیروی انسانی لازم را هم برای صنایع ایجاد شده نداشتند و باید از جای دیگر وارد می‌کردند. 

بیشتر بخوانید:

تجمع در اصفهان ( + فیلم )


تجمع کشاورزان و مردم اصفهان در اعتراض به خشکی زاینده‌رود (+ عکس و فیلم)

 کار غیرکارشناسی و بی‌برنامه 
وی اظهارکرد: اساسا یک اشتباهی صورت گرفته که آن اشتباه هم اشتباه وزرا و نمایندگان اصفهانی و یزدی بوده که فکر کردند با بردن صنایع سنگین به این استان‌ها خدمت می‌کند درحالیکه نه تنها خدمتی به این استان‌ها نکرده‌اند که نظام اجتماعی این استان‌ها را هم برهم زده‌اند. از آن طرف هم خوزستان را مشکل مواجه کرده‌اند چون از سرچشمه‌های کارون برداشت می‌شود پس خوزستان را هم به بحران برده‌اند. رئیس اسبق مرکز اجتماعی وزارت کشور تاکید کرد: یعنی با یک کار غیرکارشناسی و بی‌برنامه مسئولان یزدی‌ و اصفهانی هم مردم بومی ‌این دو استان و هم انسان‌های غیربومی ‌که به سبب توسعه صنعت به این استان‌ها مهاجرت کردند و هم مردم بومی ‌خوزستان را با مشکلات جدی مواجه کردند. او افزود: یک کار بدون مطالعه‌ در نتیجه برابر دانستن دارایی با توسعه صورت گرفت درحالیکه اساسا دارایی معادل، توسعه نیست. در کوتاه‌مدت معتقد به این نیستم که آبی تخصیص داده و چراکه در کوتاه‌مدت آب را به هر حوزه‌ای بدهند آن حوزه هم با مشکل مواجه خواهد شد. باید در کوتاه‌مدت صنایع آب‌بر از سطح استان جمع‌آوری شوند. گراوند در پاسخ به این پرسش که آیا این اقدام منجر به بیکاری و دامن‌زدن به سایر موضوعات اجتماعی نمی‌شود؛ گفت: نکته اینجاست زمانیکه با معضلی که در حال بدترشدن است مدارا می‌کنیم شاهد وخیم‌ترشدن وضعیت آن خواهیم بود و باید جایی این معضل از بین برود. اگر قرار است آبی به کشاورزان اصفهان داده شود که معتقدم باید داده شود باید بحث کشاورزی گلخانه‌ای را در کوتاه‌ترین زمان ممکن توسعه بدهند که حداقل میزان آب را مصرف کند. نکته دیگر اینکه از کارخانه سیمان یزد بپرسید ببینید غبار این کارخانه را چگونه مهار می‌کنند؟ در حال حاضر با آب این کار صورت می‌گیرد درحالیکه باید فیلتر داشته باشد. 
 بازی سیاسی صنایع و مسئولان 
رئیس اسبق مرکز اجتماعی وزارت کشور تاکید کرد: بخش عمده مصرف آب مصرفی است که اساسا با اقلیم ما سازگاز نیست، باید نوع کشاورزی در منطقه تغییر و از تکنولوژی‌های دیگری استفاده کنند که آب کمتری بخواهد. حتی اگر الان آبی به این منطقه آورده شود دو سه سال دیگر باز هم با این مشکل مواجه خواهیم شد چون آبی وجود ندارد. او ادامه داد: با انتقال صنعت می‌توان نیروهای کار آن را هم منتقل کرد. هیچ راه میانه‌ای ندارد و راه کوتاه‌مدت آن برای کشاورزی این است به آنها آب برای کشاورزی گلخانه‌ای بدهند؛ راه بلندمدت آن هم این است که صنایع را جابه‌جا کنند، به‌نظرم مشکلاتی که در اصفهان شاهد هستیم بازی سیاسی صنایع و مسئولان اصفهانی است که اگر موفق به جذب مجدد آب شوند آن آب اصفهان را نابود خواهد کرد. گراوند تاکید کرد: من هم برای زاینده‌رود ناراحتم ولی این آب را چه کسی برده است؟ آب را به چه دلیلی به یزد بردند؟ اگر برای شرب بود که نوش جان مردم ولی چرا در صنعت مصرف شد؟ اگر آبی از کارون برای شرب مردم منتقل شده که اشکالی ندارد ولی استفاده آن برای صنعت غلط بوده و با این فشاری وارد می‌کنند یک کانال دیگر از کارون برای انتقال آب ایجاد می‌کنند بعد از آن سرنوشت خوزستان چه خواهد شد؟ یکجایی دولت و حکومت باید در برابر این بازی سیاسی بایستد. او افزود: الان 25 درصد خانواده‌های ایران هیچ شاغلی ندارند و نمی‌توان بیکاری را با آب مرتفع کرد. بیکاری در یزد و اصفهان و شهرهای تاریخی و توریستی باید با گردشگری کاهش یابد که آن هم نیازمند توسعه روابط سیاسی با جهان است نه صنعت فولاد و سیمان و سرامیک و...



عکس: تجمع مردم اصفهان در کنار زاینده رود ( 28 آبان ماه 1400)

 یک برنامه جامع وجود ندارد
احمد راستینه، نماینده مردم شهرکرد، بن و سامان در مجلس شورای اسلامی
در این باره نوشت: در سال‌های گذشته در استان چهارمحال و بختیاری حجم زیادی از یخچال‌ها وجود داشت اما امروز در ارتفاعات این استان اثری از آنها نیست که این یکی از دلایل کاهش آب رودخانه‌هاست. توسعه بدون توجه به آمایش سرزمینی و بارگذاری سنگین در حوزه‌های توسعه شهری در مناطق جغرافیایی که امکان توسعه وجود ندارد و اینکه باید صدها کیلومتر آب انتقال پیدا کند تا بتوان شرب آن مناطق را تامین کرد نتیجه سکنی‌گزینی غلط مردم است، متاسفانه یک برنامه جامع وجود ندارد و توسعه ناهمگون، مشکل ایجاد کرده است. توسعه صنایع بدون توجه به توپوگرافی، آمایش سرزمینی و اکوسیستم منطقه دلیل دیگر کم آبی است، با توسعه صنعت در فلات مرکزی حجم سنگینی از بارگذاری آبی بر رودخانه‌ها وارد شده است و رودخانه‌هایی که باید سبب امرار معاش مردم، کشاورزان و باغداران باشد حجم زیادی از آب آن به صنایع اختصاص یافته است. متاسفانه با این کار سطح آب‌های زیر زمینی به‌شدت پایین رفت و سفره‌های آب‌ زیرزمینی آسیب دید و همه شاهد خشک شدن چشمه‌های جوشان بوده که امروز دیگر توان و رمقی ندارند. برای آب شرب با توجه به محدودیت آبی ناگزیر به انتقال صحیح آب بین حوزه‌ای هستیم اما نمی‌توان در یک منطقه بر اساس شرایط خاص جغرافیایی اصرار به توسعه کشاورزی و صنعت در فلات مرکزی داشت که تمامی اینها موجب آسیب شدید محیط زیستی و کاهش منابع آبی شده است. برای حل مساله آب باید از دست‌اندازی بیش از حد آبخوان‌ها به شدت پرهیز کرد، حق‌آبه آبخوان‌ها به رسمیت شناخته شود، محیط‌زیست را در نظر گرفت و برای حفظ آن برنامه دقیق داشت و تلاش شود در راستای حفظ منابع آبی با نگاه غیرعلمی آسیب جدی‌تری به آبخوان‌ها و سفره‌های آب زیرزمینی وارد نکرد. معضل کم ‌آبی در اصفهان نتیجه سال‌ها مدیریت نادرست منابع آبی، اجرای طرح‌های غلط توسعه صنعتی در شهرهای کم آب، تصویب طرح‌های صنعتی فزاینده در نتیجه فشارهای سیاسی و اجتماعی و عدم مدیریت منابع آبی و تغییر الگوی کشاورزی و... و البته خشکسالی در کشور است که با اقدامات اشتباه مدیریتی تحت‌فشار افکارعمومی‌ باعث تشدید بحران‌های موجود خواهد شد. قطعا برای حل مشکلات آب در شهرهای پرتنش باید الگوی درستی ایجاد شود که بتواند بدون واردکردن فشار به سایر شهرها منابع آبی مورد نیاز مردم در بخش‌های مختلف را تامین کند و این اتفاق بدون برنامه‌ریزی و تغییر رفتار مصرف و توزیع و توسعه و اصلاح اشتباهات گذشته امکان‌پذیر نخواهد بود.

عکس: تجمع مردم اصفهان در کنار زاینده رود ( 28 آبان ماه 1400)
 
اعتماد نوشت: بحران‌های سیاسی و غیرسیاسی گاه و بی‌گاه که هر کدام به‌نحوی با واکنش‌های مدنی مواجه شده و متعاقبا تحرکات و تجمع‌های اعتراض‌آمیز شهروندانِ اینجا و آنجای مملکت را رقم می‌زند، به‌رغم ده‌ها و صدها آسیب و خسارات و هزاران تلخی و سوکواری ناشی از این آسیب‌ها و خسارات، دست‌کم از یک منظر مثبت است و آن، تمرین مدنیتی است که طی این سال‌ها شهروندان در آن پیشگام بوده و درحالی برای احقاق حقوق شهروندی‌شان کنار یکدیگر ایستاده و همدل و همراه، مشی و مرام اعتراضی‌شان را پرهیز از خشونت فیزیکی و کلامی و همچنین دوری از قومیت‌زدگی و تبعيض‌های جنسیتی قرار داده‌اند. راهبردی منطقی و توسعه‌یافته به ‌لحاظ سیاسی و مدنی که به ‌باور بسیاری از جامعه‌شناسان، تحلیلگران سیاسی و دیگر ناظران در حالی در این یکی، دو دهه گذشته به‌روشنی رشد یافته و پیشرفت کرده که حتی برخی معتقدند شهروندان ایرانی در مسیر پیشرفتی که طی کرده و می‌کنند، بر حاکمیت نیز اثر مثبت گذاشته و دستگاه‌های امنیتی و انتظامی را نیز با خود پیش آورده‌اند. چنان‌که در همین آخرین نمونه از این دست تحرکات مدنی که این بار با محوریت بحران آب و در شهر و استان اصفهان رقم خورد، دست‌کم تا چند روز نخست تجمع‌های اعتراضی کشاورزان و شهروندان اصفهانی نه‌تنها معترضان از هرگونه خشونت فیزیکی و کلامی خودداری می‌کردند، بلکه انصافا رفتار حاکمیت و مشخصا نیروهای امنیتی و انتظامی با این تجمع‌ها، رفتاری توام با احترام بود. هرچند در ادامه مسیر تغییر کرد و به دلیل یا دلایلی که بر ما روشن نیست، فضا تا حدودی به‌سوی خشونت سوق یافت. حال آنکه اساسا پیوستن شهروندان اصفهانی به تجمع‌هایی که دست‌کم در روزهای نخست با نقش‌‌آفرینی کشاورزان و مشخصا به‌ دلیل خشکی زاینده‌رود آغاز شده بود و حمایتی که اهالی مناطق شهری اصفهان از روستانشینان اصفهانی داشتند، خود نشانه‌ای دیگر بود از حرکت مدام و منطقی جامعه ایرانی به‌سوی توسعه‌یافتگی سیاسی و اجتماعی. این درحالی است که این حمایت‌های مدنی از هموطنان اصفهانی، در مراحل بعد، ابتدا ازسوی شهروندان دیگر شهرها و استان‌های سراسر کشور از طریق شبکه‌های اجتماعی و طرق دیگر و در ادامه ازسوی نهادهای صنفی، تشکل‌های سیاسی و همچنین چهره‌های فرهنگی و شناخته ‌شده دنبال شد؛ رویکردی که روز گذشته با انتشار بیانیه «جبهه اصلاحات ایران»، ازسوی این نهاد بالادستی در جریان اصلاحات نیز مورد تاکید قرار گرفت.

«جبهه اصلاحات ایران» که دیروز و در واکنش به بحران کمبود آب در روزهای اخیر و حوادث پیش آمده در اصفهان بیانیه‌ای صادر کرد، «اعتراضات اخیر کشاورزان اصفهان و تجمع اهالی اصفهان برای مطالبه احیای دائمی زاینده‌رود» را «آخرین نشانی وخامت حکمرانی آب و ضرورت توجه موثر به ابرچالش ملی آب» دانست و اعلام کرد: «اعتراضات هم‌وطنان‌مان در خوزستان و چهارمحال و بختیاری و بحران‌ها و مسائل روزافزون مرتبط با آب در ۲۸ استان کشور هم حاکی از ملی و خطیر بودن این ابرچالش است.» این نهاد بالادستی جریان اصلاحات که معتقد است «در گام اول نیازمند اجماع ملی بر سر به رسمیت شناختن بحران آب در ایران هستیم».
در این بیانیه آورده است: «ایران کشوری کم‌آب است که بعد از دهه‌ها کم‌توجهی و سوء حکمرانیِ آب اکنون به مرحله بحران آبی رسیده ‌است و پیشگیری از تشدید بحران و نتایج سهمگینی که می‌تواند برای ایران و شهروندانش داشته باشد...
مستلزم عزمی ملی و فوری و هم‌افزایی حل مساله‌ایِ نهادهای حکمرانی، جامعه مدنی و شهروندان است.» به باور امضاکنندگان این بیانیه، «صنایع آب‌بر و ناپایدار در فلات مرکزی، کشاورزی ناپایدار، برخی سدسازی‌های فراتر از ظرفیت زیست‌بوم طبیعی، اقتصاد کنونی آب که مشوق مصرف بی‌رویه و نابهینه آب می‌شود، طرح‌های انتقال آب برای مصارف غیرشرب، مبنا نبودن آمایش سرزمینی کارشناسانه در سیاستگذاری اسکان جمعیت و مکان‌یابی طرح‌های توسعه در صنعت و کشاورزی، ظرفیت کمِ برنامه‌ریزی توسعه‌ای پایدار و متوازن و اجرای برنامه‌ها، سیاست‌های جمعیتیِ فراتر از ظرفیت زیستی ایران، استفاده بی‌رویه از منابع غیرسطحی آب با چاه‌های عمیق فراتر از حد مجاز و ضعف ظرفیت‌سازی برای اشتغال در حوزه‌های غیرکشاورزی» از جمله عواملی است که در دولت‌های دهه‌های گذشته به شکل‌گیری وضعیت بحران آبی کمک کرده است.
«جبهه اصلاحات ایران» با تاکید بر اینکه «مسوولیت‌پذیری مشترک پیش‌نیاز برنامه اقدام مشترک ملی است» در ادامه بیانیه خود آورده است: «بحران کنونی آبی در ایران مصداق روشنی از مساله بغرنج و پیچیده در سیاستگذاری است. همان‌طور که ایجاد این بحران محصول دهه‌ها انباشت خطای سیاستی است، حل ریشه‌ای آن و سازگاری موفق با کم‌آبی در ایران راه‌حل ساده و فوری ندارد. از ضرورت‌های شناسایی موفق راه‌حل موثر برای این بحران جلب مشارکت نمایندگان همه ذی‌نفعان در گروه‌های اجتماعی و مناطق مختلف ایران، دستگاه‌های مختلف ذی‌ربط و نیز متخصصان تراز اول حوزه‌های متکثر مربوط به حکمرانی و سیاستگذاری آبی است. راه‌حل این بحران بدون مذاکره و گفت‌وگو و مشارکت وسیع و عمومی و هم‌افزایی بخش‌های متکثر جامعه و حاکمیت و متخصصان نه کشف و شناسایی می‌شود و نه اجرا و محقق.»
اصلاح‌طلبان همچنین معتقدند که «ضروری است که مجموعه نهادهای امنیتی و انتظامی در برابر اعتراضات خشونت‌پرهیز ناشی از تنش‌های آبی در نواحی مختلف ایران از هرگونه سرکوب و اعمال خشونت پرهیز کنند. به رسمیت شناختن عملی حق اعتراض مسالمت‌آمیز شهروندان، شنیدن و حتی انعکاس صدای آنها و تجمیع توان حاکمیتی و مدنی ایران برای پاسخگویی به این مطالبات و حل مساله ریشه‌ای، میزان تنش و نارضایتی را می‌کاهد و سرکوب تجمعات مسالمت‌آمیز بر عمق نارضایتی‌ها می‌افزاید و ناقض حق مصرح ملت در قانون اساسی است. از این جهت مواجهه مدبرانه نیروهای انتظامی با تجمع بزرگ و مسالمت‌آمیز ۲۸ آبان ۱۴۰۰ در اصفهان شایسته تقدیر و تحمل نکردن اعتراضات روزهای بعد شایسته نقد صریح است.» این درحالی است که در ادامه این بیانیه آمده است: «در ایران امروز، توجه بیشتر به صیانت از محیط‌زیست دیگر صرفا اقتضای عدالت بین نسلی و ادای حق آیندگان نیست، بلکه لازمه آب کافی و هوای سالم داشتن و زندگی بهتر شهروندان امروز هم هست. متاسفانه ایران در اجلاس جهانی و با اهمیتِ کاپ‌۲۶ در گلاسکو درباره تغییرات اقلیمی نقش موثری ایفا نکرد و مطالبه‌ کردنی است که مجموعه حکمرانان ایران به ضرورتِ پایداری و توازن فرآیندهای توسعه در عمل توجه موثر بیشتری نشان دهند و دولت ایران نیز در ساختن تعهدات جهانی برای پیشگیری از تشدید تغییرات اقلیمی نقش فعال‌تری ایفا کند و دیپلماسی محیط‌زیستی را جدی‌تر بگیرد.»«جبهه اصلاحات ایران» که «بحران آبی در ایران» را «بحرانی ملی» می‌داند که علی‌القاعده نیازمند «چاره‌اندیشی با رویکرد ملی، کارشناسانه و بلندمدت» نیز هست، تاکید دارد که باید «از هر اقدامی که این بحران را نادیده بگیرد یا به رقابت‌های منطقه‌ای فروبکاهد و زمینه‌ساز افزایش تنش میان شهروندان مناطق مختلف ایران شود، پرهیز کرد.» در ادامه این بیانیه آمده است: «ایرانیانی که قنات و کاریز و فناوری‌های سنتی و خرد اقلیمی‌شان برای مدیریت منابع محدود آب از امتیازات تمدنی‌شان در جهان بوده است، نیازمند همبستگی و هم‌افزایی ملی برای سازگاری مجدد با کم‌آبی در ایران امروز و فردا ‌هستند.»
اصلاح‌طلبان در بند پایانی این بیانیه تاکید کرده‌اند: «حل بحران آب در ایران صرفا مساله‌ای تک‌بعدی و فنی نیست. توقف بارگذاری بیشتر روی منابع محدود آبی در فلات مرکزی خشک ایران، تسریع تنظیم سند روزآمد آمایش سرزمینی پایدار و جدیت در اجرای آن، حسابرسی دقیق‌تر آب در ایران، انتشار شفاف داده‌های منابع و مصارف آب در ایران، اقتصاد آب، انتقال تدریجی صنایع آب‌بر به سواحل جنوبی ایران، جدی گرفتن اقتضائات فناورانه و نهادیِ صرفه‌جویی در مصرف آب، به‌کارگیری جمعی از تواناترین متخصصان و مدیران، بهره‌گیری از آخرین تجربه‌ها و دانش بشری برای مدیریت بحران آب، افزایش تنوع اقتصادی، توانمندسازی کشاورزان ایران، افزایش اشتغال جایگزین کشاورزی (که مستلزم افزایش رشد فراگیر اقتصادی ایران از طریق رفع‌ تحریم‌ها و بهبود حکمرانی اقتصادی است)، دانش‌بنیان‌تر شدن الگوی توسعه در بخش خدمات و کشاورزی و صنعت، آگاهی‌افزایی عمومی بیشتر، تقویت دیپلماسی آب، افزایش اعتماد متقابل نهادهای حکمرانی و مدنی برای تسهیل همکاری‌ شهروندان و سیاستگذاران، تمهید مذاکرات اجتماعی بین ذی‌نفعان، تن دادن به اقتضائات استقلال بروکراسی شایسته‌سالار و ملی و برنامه‌ریزی بلندمدت و در یک کلام افزایش کیفیت حکمرانی و توانایی جامعه همه از لوازم بهبود عملیِ حکمرانی آب در ایران و پیشگیری از تبدیل آن به بحران امنیت ملی و عامل نزاع‌های داخلی است.»

 


کد مطلب: 441925

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/441925/صنايع-سيراب-مردم-تشنه

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1