تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۲۳
کد مطلب : ۴۴۱۸۶۷
یادداشت ارسالی؛
ضرورت بازنگری شورای انقلاب فرهنگی در حکم سرپرست دانشگاه یاسوج
۱
کبنا ؛متن ارسالی؛ بر اساس مصوبه جلسه 764 مورخ 5 خرداد 1394 شورای عالی انقلاب فرهنگی به منظور تسهیل در فرآیند انتخاب روسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، وظیفه تأیید روسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، پژوهشی و فناوری را به کمیتهای منتخب با ترکیب رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، وزیر بهدشات، درمان و آموزش پزشکی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس هیئت نظارت و بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی واگذار کرد.
بر اساس مصوبه بالا باید گفت حکم رئیس دانشگاه یاسوج هنوز قطعی و نهایی نشده است و این انتظار وجود دارد که حکم سرپرستی بهادر کرمی که پیش از این بنا به برخی اتفاقات که مورد بررسی قرار خواهد گرفت توسط وزیر عوم، تحقیقات و فناوری صادر شده است در شورای عالی انقلاب فرهنگی که اخیراً اعضای جدید آن توسط مقام معظم رهبری معرفی شدهاند به تأیید نهایی نرسد و دانشگاه به عنوان مهمترین مکان علمی و آموزشی که همواره مورد دغدغه و توجه مقام معظم رهبری بوده است به یک نیروی اصیل انقلابی سپرده شود که دانشگاه یاسوج تحمل تکرار اشتباه و ادامه روزمرگی را نخواهد داشت.
در این مطلب در پی بررسی توانایی و دستاوردهای علمی و آموزشی آقای بهادر کرمی سرپرست فعلی دانشگاه یاسوج نیستیم که قطعاً در این مورد نیز هیچ نکته مثبت و قابل اتکایی وجود ندارد که اگر بود پیش از این گزارش و خبر آن اطلاع رسانی میشد و یا شاهد یک اتفاق جزیی علمی در دانشگاه یاسوج بودیم. آن چه بیشتر مایه نگرانی است خالی بودن پرونده ایشان در مسیر فعالیت ملموس انقلابی گری و ولایت مداری است که با وجود حضور در طول سالها در دانشگاه هیچ موضع و حرکتی از وی دیده نشده است و در چندین مورد نامه نگاری اساتید بسیجی و انقلابی در موضوعات مختلف از جمله علیه مذاکره با آمریکا هیچ نام و نشانی از بهادر کرمی استاد تمام شیمی دانشگاه یاسوج دیده نمیشود.
حال سؤال این است چرا باید مدیریت یک دانشگاه مهم آن هم بعد از تجربه تلخ محمود رضا رحیمی بار دیگر این اشتباه و اعتماد در دانشگاه تکرار شود؟ وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری و استاندار محترم استان کهگیلویه و بویراحمد باید به مردم و دانشجویان توضیح دهند که علت انتخاب آقای بهادر کرمی به ریاست دانشگاه کدام است؟ آیا صحت دارد تنها دلیل این انتخاب حمایت سید محمد موحد نماینده کهگیلویه از وی بوده است؟ آیا حمایت یک نماینده که حمایت از نیروهای حامیاش در ادارات بخشی از فعالیت وی است به تنهایی برای یک دانشگاه مهم کافی است؟ آیا قبل از صدور حکم از کرمی رزومه و پرونده فعالیتهای انقلابی و جهادی خواسته نشده است؟ آیا وزیر محترم اطلاع دارند که آقای کرمی در ابتدای دولت روحانی حتی حاضر بود با فرجی دانا نیز کار کند و بعد از آن نیز در چندین مورد پیگیر این موضوع حتی از مجاری اصلاح طلبانی چون سید ضیاءالدین رضا توفیقی رئیس ستاد حسن روحانی در استان بوده است؟ بنابراین خیلی ساده باید گفت اصل و ملاک برای کرمی و کسانی که از وی حمایت کردهاند صرفاً ریاست بر دانشگاه بوده است و نه اینکه وی برنامه و یا دغدغهای داشته باشد. در مدتی که مراسم معارفه وی برگزار شده است تاکنون نیز هیچ طرح و ایدهای برای بازگشت دانشگاه به مسیر درست و اصولی دیده نشده است و هیچ امیدی نیز وجود ندارد.
وزیر علوم در شروع کار خود به احتمال زیاد آن شناخت لازم و کافی از دانشگاههای کشور و نیروهایی که از مجاریهای سیاسی و مناسباتی معرفی میشوند را بدست نیاورده است و احتمالاً فشارها نیز در صدور این نوع از احکام نیز بی تأثیر نیست اما شورای انقلاب فرهنگی فرصتی است تا با دقت و حساسیت بیشتر این احکام سرپرستی را مورد بررسی قرار دهد. که امیدواریم هم در مورد دانشگاه یاسوج و هم دانشگاه علوم پزشکی آن هم بعد از تجربه تلخ پرویز یزدان پناه که البته این شورا مدتها حکم یزدان پناه را تأیید نکرد و قصد رد آن را داشت اما بحران کرونا سبب تأیید حکمی شد که طی دو سال اخیر دود آن به چشم همه رفت؛ با حساسیت و در نظر گرفتن همه جوانب به ریاست کسانی حکم دهد که منشأ تحول و تغییر اساسی در دانشگاه باشند.
بر اساس مصوبه بالا باید گفت حکم رئیس دانشگاه یاسوج هنوز قطعی و نهایی نشده است و این انتظار وجود دارد که حکم سرپرستی بهادر کرمی که پیش از این بنا به برخی اتفاقات که مورد بررسی قرار خواهد گرفت توسط وزیر عوم، تحقیقات و فناوری صادر شده است در شورای عالی انقلاب فرهنگی که اخیراً اعضای جدید آن توسط مقام معظم رهبری معرفی شدهاند به تأیید نهایی نرسد و دانشگاه به عنوان مهمترین مکان علمی و آموزشی که همواره مورد دغدغه و توجه مقام معظم رهبری بوده است به یک نیروی اصیل انقلابی سپرده شود که دانشگاه یاسوج تحمل تکرار اشتباه و ادامه روزمرگی را نخواهد داشت.
در این مطلب در پی بررسی توانایی و دستاوردهای علمی و آموزشی آقای بهادر کرمی سرپرست فعلی دانشگاه یاسوج نیستیم که قطعاً در این مورد نیز هیچ نکته مثبت و قابل اتکایی وجود ندارد که اگر بود پیش از این گزارش و خبر آن اطلاع رسانی میشد و یا شاهد یک اتفاق جزیی علمی در دانشگاه یاسوج بودیم. آن چه بیشتر مایه نگرانی است خالی بودن پرونده ایشان در مسیر فعالیت ملموس انقلابی گری و ولایت مداری است که با وجود حضور در طول سالها در دانشگاه هیچ موضع و حرکتی از وی دیده نشده است و در چندین مورد نامه نگاری اساتید بسیجی و انقلابی در موضوعات مختلف از جمله علیه مذاکره با آمریکا هیچ نام و نشانی از بهادر کرمی استاد تمام شیمی دانشگاه یاسوج دیده نمیشود.
حال سؤال این است چرا باید مدیریت یک دانشگاه مهم آن هم بعد از تجربه تلخ محمود رضا رحیمی بار دیگر این اشتباه و اعتماد در دانشگاه تکرار شود؟ وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری و استاندار محترم استان کهگیلویه و بویراحمد باید به مردم و دانشجویان توضیح دهند که علت انتخاب آقای بهادر کرمی به ریاست دانشگاه کدام است؟ آیا صحت دارد تنها دلیل این انتخاب حمایت سید محمد موحد نماینده کهگیلویه از وی بوده است؟ آیا حمایت یک نماینده که حمایت از نیروهای حامیاش در ادارات بخشی از فعالیت وی است به تنهایی برای یک دانشگاه مهم کافی است؟ آیا قبل از صدور حکم از کرمی رزومه و پرونده فعالیتهای انقلابی و جهادی خواسته نشده است؟ آیا وزیر محترم اطلاع دارند که آقای کرمی در ابتدای دولت روحانی حتی حاضر بود با فرجی دانا نیز کار کند و بعد از آن نیز در چندین مورد پیگیر این موضوع حتی از مجاری اصلاح طلبانی چون سید ضیاءالدین رضا توفیقی رئیس ستاد حسن روحانی در استان بوده است؟ بنابراین خیلی ساده باید گفت اصل و ملاک برای کرمی و کسانی که از وی حمایت کردهاند صرفاً ریاست بر دانشگاه بوده است و نه اینکه وی برنامه و یا دغدغهای داشته باشد. در مدتی که مراسم معارفه وی برگزار شده است تاکنون نیز هیچ طرح و ایدهای برای بازگشت دانشگاه به مسیر درست و اصولی دیده نشده است و هیچ امیدی نیز وجود ندارد.
وزیر علوم در شروع کار خود به احتمال زیاد آن شناخت لازم و کافی از دانشگاههای کشور و نیروهایی که از مجاریهای سیاسی و مناسباتی معرفی میشوند را بدست نیاورده است و احتمالاً فشارها نیز در صدور این نوع از احکام نیز بی تأثیر نیست اما شورای انقلاب فرهنگی فرصتی است تا با دقت و حساسیت بیشتر این احکام سرپرستی را مورد بررسی قرار دهد. که امیدواریم هم در مورد دانشگاه یاسوج و هم دانشگاه علوم پزشکی آن هم بعد از تجربه تلخ پرویز یزدان پناه که البته این شورا مدتها حکم یزدان پناه را تأیید نکرد و قصد رد آن را داشت اما بحران کرونا سبب تأیید حکمی شد که طی دو سال اخیر دود آن به چشم همه رفت؛ با حساسیت و در نظر گرفتن همه جوانب به ریاست کسانی حکم دهد که منشأ تحول و تغییر اساسی در دانشگاه باشند.