یادداشتی از سیدعلی عباس محدث؛
خودکشی ناشی از بیعدالتی
سیدعلی عباس محدث
30 مهر 1400 ساعت 11:36
خون شهدی ریخته شد تا امنیتی برپا شود، و صندلی به انصاف ساخته شد تا برای خدمت به مردمی که هر چه انقلاب و نظام خواستند، دریغ نداشتند، مدیری بر آن جلوس کند و عادل بر قانون باشد. و امروز فرزند همان شهید، خود را به قهر بی عدالتی ها سپرد تا شما که منتخب دولت انقلابی هستی، نقاب های پوشیده بر چهره ی بازماندگان همان دولت و منفعت طلبان قدرت و مدیریت را از چهره شان بردارید و با چشمی بینا و دلی ایثارگرانه، هم حقوق به یغما برده مردم را برگردانید و هم خدمت را سرعت دهید و هم در محاکمه مسببین وضع موجود تدبیر کنید.
سیدعلی عباس محدث؛ از تعاریف علمی و دیدگاه ادیان الهی به پدیده خودکشی که بگذریم، از تأثیر خودکشی در زندگی اجتماعی انسانها نمیتوان عبور کرد. این معضل اجتماعی، از جمله آسیبهایی است که در تمام جوامع رخ مینمایاند و بخشی از جامعه شناسی و دیدگاههای علوم اجتماعی و رفتارشناسی اجتماعی است. روان شناسی هم به طور مفصل ورود کرده و نظریات مفصلی را بیان کرده است. تاکنون تمام این ایدهها بر همان تفسیر دورکیم و تبیین 4 نوع خودکشی، باقی ماندهاند.
از همه این مصادیق علمی و انشاهای مبسوط که بگذریم، به فصل نامیمون ریشههای خودکشی میرسیم. عوامل مؤثر بر خودکشی کدامند؟
در تمام مطالعات اجتماعی، جدای از اینکه در کدام جامعه زندگی میکنیم، تقریباً ریشههای خودکشی را عالمانه یا عوامانه، مشترک میبینیم. گاهی بی هنچاری اجتماعی، اختلاف خانوادگی، محرومیت از خدمات اجتماعی و ... را عامل مشترک دیدهایم. در برخی جوامع به تناسب، فرهنگ اجتماعی، وابستگی دینی، همبستگی اجتماعی و ... تفاوتهایی را شاهد بودهایم. در کشورهای جهان سوم، بر همان مدار کلیات هستیم. یعنی اینکه در جهان سوم و کشورهای در حال توسعه، تفاوتهایی عوامل در خودکشی، به اندک شماری گوناگون هستند. هرگاه از ریشههای خودکشی و عموم آسیبهای اجتماعی تحقیق کردیم، به دو عامل ثابت رسیدیم.
بی عدالتی
از هر دروازهای که وارد اجتماع شویم، سایهی فقر گستردهتر از آرامش زندگی است. هرچه فقر بیشتر باشد، فاصله طبقاتی هم بیشتر میشود. فاصله غنی و نیازمند، فاصله معتقد و بی قید، فاصله میهن دوست و خائن، فاصله عادل و ظالم و ....
این همه فقر محصول بی عدالتی است. کافی است در جامعهای بی عدالتی به عنوان رفتار معمول مدیران باشد. یا بی عدالتی را در کردار کارگزاران ببینیم. بدتر اینکه، در توزیع خدمات، بی عدالتی مشهود باشد. آیا این جامعه میتواند بر صراطی غیر از آنچه با زبان خودکشی بیان میشود، گام بردارد؟
پس از سالها چشم دوختن به لطف بیگانگان، «احقاق عدالت» کمترین مطالبه مردم است. مهمترین اولویت دولت انقلابی، باید اصرار بر مرام امام عدالت باشد. همان که فرمود؛ «من بیت المال را بر میگردانم ولو کابین زنانتان کرده باشید».
و اکنون، ای مدیران ناکارآمد و بی تفاوت!
هنوز ایثارگران این مملکت، برای دفاع از نظام و انقلاب و دستاوردهای امام و رهبری، مطالبه گری نکردهاند. در حفظ امینت مردم و میهن جانثار بودهاند و بر راه حسین (ع) باقی ماندهاند. ولی اینک، خودکشی فرزند شهید، آغاز مطالبه گری ایثارگران است. بر مسند مدیریتها به ناشایستگی نشستید و بی عدالتی را پیشه کردید. در لایههای مدیریتی رخنه کردید و بی تفاوتی و حیف و میل بیت المال را امری معمول کردید. به خون شهدا و مرام ایثارگران مملکت خود پشت کردید. در میان این همه تحریم و خفقانی که استکبار جهانی بر علیه انقلاب و فرزندانش داشت، حتی یک نفرتان هم تاوان ندادید. و هزاران خیانت و کاسبی و جاسوسی داشتید و باز هم ملت و انقلاب، تحمل کردند که شاید حرمت نگه دارید و بازیچهی بازیهای ایران ستیزی نشوید. اما؛
آنهایی که 6 سال از عمر دولت 8 سالهی خود را به امیدِ رشدِ فرزند نامشروع خود (برجام)، نان مردم را به اصطلاح، آجر کردند و هر مدیری از هرکجای این مملکت که محسابه شود، بوی تعفنِ خیانت و اختلاس و تضییع حقوق ملت و بی عدالتی در توزیع خدمات، به مشام میرسد، باید جوابگوی قانون عدالت خواهان باشد.
آنهایی که 8 سال به جای درد زدایی از فرزندان ایثارگران، به مباشری خان افتخار داشتند و به جای رفع بیکاری جوانان، به دنبال انتقال شغل خود به وزارت نفت بودند و کسانی که سالها وکالت مردم محروم را داشتند و به طایفه گرایی و نخبه کشی مبادرت نمودند باید پاسخگوی قانون باشند.
آنهایی که از خطاکاران در دستگاههای دولتی حمایت کردند و مانع اجرای احکام مدیران فاسد شدند و هر روز برای رفع مفسدههای بی شمار مفسدین، مکاتبات متعددی به سران قوا مینوشتند و یا با صورتجلسات نامشروع، مالیاتهای کلانِ منفعت طلبان را میبخشیدند و ...، باید در پیشگاه قانون جوابگو باشند.
آنهایی که برای تکریم مدیران به جای مانده از دولتِ کاسبانِ و بهره مندان از خزانهی مملکت، بجای مطالبه حق مردم از انبوه معادن، ذخائر، مواهب و منابع طبیعی استان، در وزارتخانهها پرسه میزنند تا همان مدیران دولت قبل را در لباسی دیگر، به قدرت بنشانند، باید جواب این بی عدالتیها را بدهند.
آقای استاندار؛
خون شهدی ریخته شد تا امنیتی برپا شود، و صندلی به انصاف ساخته شد تا برای خدمت به مردمی که هر چه انقلاب و نظام خواستند، دریغ نداشتند، مدیری بر آن جلوس کند و عادل بر قانون باشد. و امروز فرزند همان شهید، خود را به قهر بی عدالتیها سپرد تا شما که منتخب دولت انقلابی هستی، نقابهای پوشیده بر چهرهی بازماندگان همان دولت و منفعت طلبان قدرت و مدیریت را از چهرهشان بردارید و با چشمی بینا و دلی ایثارگرانه، هم حقوق به یغما برده مردم را برگردانید و هم خدمت را سرعت دهید و هم در محاکمه مسببین وضع موجود تدبیر کنید.
انشاءالله که روح این فرزند شهید با والد گرامیش محشور باشد و این مصیبت عظمی بتواند غبار سکوت را از چشم و زبان جامعه ایثارگری استان بزداید و همگام با دولت انقلابی، منتقم راه شهدا و عدالت باشند.
والعاقبه للمتقین
کد مطلب: 440402