در خصوص مذاکرات برجام؛
شكست سكوت تلخ عراقچی در برابر دلواپسان
4 مهر 1400 ساعت 9:39
جای تعجب دارد که ادعای یک دیپلمات آمریکایی مورد پذیرش واقع میشود و از آن به عنوان مستمسکی برای تمسخر دیپلمات جمهوری اسلامی، یا حداقل یک برادر دینی، استفاده میشود. مگر اصل بر این نیست که آمریکاییها حیلهگر و غیرقابل اعتماد هستند؟
برنامههای آنان برای تخریب ظریف به نتیجه نرسید و حالا سعی دارند تا تیم وفادار به ظریف را مورد هجمه قرار دهند تا از این طریق شاید بتوانند مذاکرات و تصمیمات تیم مذاکرهکننده جدید را پنهان نگهدارند یا شاید بخواهند با زیر سوال بردن اقدامات ظریف و یارانش به مسئولان جدید تیم مذاکرهکننده روحیه بدهند البته بهتر از هر شخصی میدانند این اقدامات و هجمههایشان برای جامعه قابل باور نیست و نتیجه عکس به همراه دارد مانند دیروز که تیر هجمه دلواپسان به سمت عراقچی نشانه رفت. دلواپسان دلخوشی از عباس عراقچی از مهمترین تاثیرگذاران در مذاکرات هستهای ندارند چنانکه پس از انتخاب امیرعبداللهیان به عنوان وزیرخارجه به او برای برکناری فوری عراقچی فشار آوردند بهعنوان مثال سایت دلواپس رجانیوز در گزارشی با تیتر «ضرورت برکناری فوری عباس عراقچی در دولت سیزدهم» مدعی شده بود: «کارشناسان، افکار عمومی و مردم فراموش نمیکنند که عراقچی چگونه زمینه سلب 100 حق هستهای از ایران، سبکشماری تحریمهای آمریکا و فراهم کردن مقدمات خروج بدون هزینه این کشور از برجام، حضور بهعنوان نماینده ایران در جلسات کمیسیون مشترک برجام و صدور بیانیه علیه ایران، عدم اجرای خطوط قرمز رهبر انقلاب، عدم اجرای قوانین مصوب مجلس و خوش و خرم نشان دادن مذاکرات وین را فراهم آورده است. اگرچه نوک پیکان انتقادات این روزها به سمت ظریف است، اما در لطمههای جبران ناپذیر وارد شده به کشور، نقش عباس عراقچی اگر بیشتر از ظریف نباشد کمتر نیست. از همین رو کمترین انتظار از آیتا... رئیسی و وزیرخارجه معرفی شده توسط ایشان آن است که در اولین فرصت ممکن عباس عراقچی به عنوان یکی از اصلیترین مسببین شرایط موجود را از معاونت سیاسی وزارت خارجه برکنار کنند تا امید به اصلاح در وزارت خارجه مجدداً برانگیخته شود.» به هر حال عراقچی کنار رفت اما ظاهرا دلواپسان برنامههای دیگری هم داشتند چنانکه کیهان روز چهارشنبه 31 شهریور نوشت: «وندی شرمن، مذاکرهکننده آمریکایی در کتاب خاطراتش آورده که در بخشی از مذاکره کشورش خواستهای داشته که نمیتوانسته آن را به طرف ایرانی بقبولاند و همین، کار را مشکل کرده بود تا اینکه وندی شرمن با نشان دادن عکس نوهاش که تازه به دنیا آمده بود و ریختن چند قطره اشک باعث میشود عراقچی خواسته طرف مقابل را قبول کند.» این سطور کنایه به عراقچی است و تنها متوجه ظریف نیست.
پاسخ عراقچی به تخریبها
پس از انتشار این مطلب از سوی دلواپسان بود که سیدعباس عراقچی که هیچگاه در برابر هجمهها سخن نمیگفت، ترجیح دهد سکوت را کنار بگذارد و به سالها تخریب و هجمه دلواپسانی که روزی برجام را ننگ میدانستند اما اکنون در مسیر توافق سر از پا نمیشناسند، پاسخ دهد. او دیروز نوشت: «این داستان چند سالی است که توسط افراد مختلف و رسانههای گوناگون مرتبا تکرار میشود. اینجانب برای جلوگیری از ایجاد حواشی برای مسئولیت و ماموریتی که در وزارت امور خارجه به عهده داشتم همواره سکوت را ترجیح میدادم، اما اکنون که فراغبالی دارم، چند نکته را توضیح میدهم: ١- اینجانب هیچگاه در مورد تخصص کاری خود در وزارت امور خارجه ادعایی نداشتهام، اما اگر قرار است در این مورد قضاوتی صورت گیرد شایسته است که مستند آن ادعاهای یک دیپلمات کهنهکار آمریکایی، که قرار است به هر قول و فعل آنها بیاعتماد باشیم، نباشد. ٢-جای تعجب دارد که ادعای یک دیپلمات آمریکایی مورد پذیرش واقع میشود و از آن به عنوان مستمسکی برای تمسخر دیپلمات جمهوری اسلامی، یا حداقل یک برادر دینی، استفاده میشود. مگر اصل بر این نیست که آمریکاییها حیلهگر و غیرقابل اعتماد هستند؟ چطور شده است که نوشتههای آنان مرجع قضاوت در مورد سربازان خط مقدم شما شده است؟ چطور شده است که در شبهای مقدس ماه مبارک رمضان فردی که لباس روحانیت دارد در سیمای جمهوری اسلامی کتاب شرمن را سر دست بلند میکند و به جمله آن استناد میکند تا ثابت کند عراقچی به آمریکاییها اعتماد کرده است؟!! ٣- اگر به خانم شرمن اعتماد دارید حداقل ادعای او را از کتاب خاطراتش درست و کامل نقل کنید.۴ - اما ماجرای دقیقتر و صحیحتر در جلد پنجم کتاب راز سر به مهر آمده است: حدود بیستم تیر 1394ش، بود. ۲۵ روز بود که در هتل کوبورگ زندانی بودیم. دو سال و نیم مذاکرات فشرده به لحظات نفسگیر پایانی رسیده بود، میزان خواب شبانه به حدود یک ساعت محدود گشته بود. صدها میلیون انسان در دنیا نظارهگر بودند و هشتاد میلیون ایرانی دلنگران و چشم انتظار... . موضوع مذاکره اکنون دیگر قطعنامه شورای امنیت بود. یکی از مهمترین اسناد تاریخ ایران داشت رقم میخورد. در مذاکرات قطعنامه ۲۲۳۱ آمریکا pen holder بود، ابتدا با ما مذاکره میکرد و بعد نزد بقیه مذاکرهکنندگان میرفت و با آنها مذاکره میکرد و تأییدیه آنها را میگرفت. این یکی از اتفاقات نادر در تاریخ شورای امنیت بود که برای نوشتن قطعنامه با کشوری که خود موضوع قطعنامه است (ایران) مذاکره کنند. بند به بند، سطر به سطر و کلمه به کلمه با ما مذاکره و توافق میشد و این کار آسانی نبود. تقریبا هر عبارتی، اگر نگوییم هر کلمهای، موضوع یک دعوا بود. اعصابها متشنج بود و صداها مرتباً بالا و پایین میرفت. چند موضوع جزئی نگارشی مانده بود که در مورد آنها مذاکره میکردیم. در مورد یکی از موضوعات کوچکی که باقی مانده بود، خانم شرمن توضیحات زیادی داد و به من گفت قبول دارید؟ من گفتم «بله، ولی یک نکته کوچک وجود دارد.» این عبارتِ«بله، ولی...» که زیاد از طرف ما گفته میشد حسابی طرفهای مقابل را کلافه میکرد. بعضی مواقع روی بخش «ولی...» که قسمت فرعی موضوع بود، روزها و ساعتها مذاکره میکردیم. این بار خانم شرمن دیگر کلافه شد. کارد به استخوانش رسیده و صبری باقی نمانده بود. در طول مذاکرات هر صدایی که کسی بالا برد صدای ما بالاتر رفت اما این نوبت شرمن دیگر طاقت نیاورد. بغض کرد و گریست. سپس گفت: «ما راه طولانی آمدهایم و شما دارید سر یک مساله بیارزش نگارشی همه چیز را خراب میکنی.» گفتم ولی این یک نکته کوچک است، شرمن گفت:«مشکل ما این گیردادنهای مدام شما است.» در میان گریه گفت«شما همیشه بیشتر می خواهید.» راست میگفت. او بیش از آنچه فکر میکرد کوتاه آمده بود و اکنون مستاصل شده بود. موضوع مورد بحث اهمیت چندانی نداشت، یک راهحل میانه پیشنهاد کردم و او هم سریع پذیرفت و جلو رفتیم.» ۵- و بالاخره، اگر نهایتا حرف شرمن را باور میکنید چرا از خودتان سوال نمیکنید که دیپلمات جمهوری اسلامی چه بر سر معاون وزیر امور خارجه آمریکا و مذاکرهکننده ارشد آن کشور آورد که او را به گریه انداخت؟ ادعاهای شرمن برای توجیه گریه کردن خود در هنگام مذاکرات است چون میدانست که ما روزی آن را در کتاب خاطرات برجام خواهیم آورد، که آوردهایم. اگر فکر میکنید تاکتیک بوده آیا حتی یک مورد در تاریخ سراغ دارید که عالیرتبهترین دیپلمات آمریکایی برای رسیدن به خواستهاش گریه کرده باشد؟
منبع: آرمان ملی
کد مطلب: 439442