چرا طرح «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» ذیل اصل 85 قانون اساسی قرار گرفت اما طرحها و لوایح دیگر نه؛
روز چهارشنبه هفته گذشته بود که به یکباره خبر آمد در شرایطی که مشکلات ریز و درشت کشور را احاطه کرده است، طرح «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» که با مخالفتهای گستردهای در جامعه همراه شده به صحن علنی مجلس رسیده و با رأی نمایندگان، ذیل اصل 85 قانون اساسی قرار گرفته است. این خبر اذهان عمومی را در شوک فرو برد چرا که افکار عمومی معضلات دیگری را اولویت رسیدگی نمایندگان مجلس میدانستند که حالا مشخص است مجلس شورای اسلامی با 280 نماینده مردمی اولویتی برای آن معضلات قائل نیست. اولویت دهی به طرح «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» و قرار دادن آن ذیل اصل 85 قانون اساسی سوالی را در اذهان عمومی به وجود آورد و آن هم این بود که چرا در ادوار گذشته لوایح مهمی که از قضا لازمه جامعه هم بودهاند در این درجه از اولویت قرار نگرفتهاند؟ لوایحی مثل «منع خشونت علیه زنان» که سالهاست در پیچ و خمهای مجلس، دولت، قوه قضائیه و شورای نگهبان گیر کرده است و هنوز هم به تصویب نرسیده، آن هم در شرایطی که یکی از ملزومات جامعه امروز به شمار میآید، چرا هیچ وقت ذیل اصل 85 قانون اساسی قرار نگرفت؟ یا چرا هیچ وقت این اولویت به لایحه «حمایت از کودکان و نوجوانان» که سالها در بن بستهای مختلف قرار گرفته بود داده نشد؟ آیا نمایندگان در ادوار گذشته کوتاهی کردهاند؟ چه زمانی یک طرح و لایحه ذیل اصل 85 قانون اساسی قرار میگیرد؟
مردم ایران در تابستان داغ 1400 خبرهای خوبی نمیشنوند. مردمی که با وجود گرمای سوزان تابستان مجبور هستند در شرایط کرونایی و با وجود تمامی خطرهای موجود صبح و شب، کار کنند. حال در این میان کرونا، کمبود برق، گرانی، تحریم و هزار مشکل دیگر، مجلس یازدهم با مصوب کردن طرح صیانت از فضای مجازی دلهرهای را در دل این مردم انداخته است. افراد زیادی در جامعه هستند که از اینستاگرام و تلگرام تأمین معاش میکنند و حال میترسند با بسته شدن یا حتی محدود سازی این صفحات جلوی خانواده خود شرمنده شوند. این طرح در روزهای اخیر با انتقادات زیادی روبهرو شده و حال باید صبر کنیم و ببینیم که مجلس یازدهم در مجموع چه تصمیمی برای این طرح خواهد گرفت.
نمایندگان مجلس هفته گذشته طرح صیانت از فضای مجازی را مورد بررسی قرار دادند. اجرای این طرح میتواند راهحلی برای حل مشکلات فضای مجازی باشد؟
اشرف بروجردی، فعال سیاسی اصلاحطلب در این زمینه به آرمان ملی گفت: یک مثال معروفی است که میگوید، آزموده را آزمودن خطاست. مسئولان بارها و بارها با روشهای مختلفی سعی کردند که با ایجاد فضای بسته و ممنوعیتهای مختلف مردم را محدود کنند. تاریخ ثابت کرده که هیچ وقت این ممنوعیتها نتوانسته مردم را محدود کند و مردم خودشان شرایط بهتری را فراهم کردهاند. جمعآوری ماهوارهها مگر جواب داد که حالا به دنبال محدودیتهای جدید هستند. این تفکری که به دنبال محدودیت فضای مجازی است، یک نگاه بیاعتمادی به مردم دارد و نمیخواهد مردم از عملکرد برخی در فضای مجازی مطلع شوند. این افراد نمیخواهند که مردم متوجه شوند، چه فعالیتهایی را انجام میدهند و قصد دارند که مردم ناآگاه بمانند. فضای مجازی چه مشکلاتی را برای جامعه ایجاد کرده که شما از آن ترس دارید! اگر شما نمایندگان مشاهده میکنید که افرادی در فضای مجازی به بیراهه رفتهاند، باید آنها را راهنمایی کنید و نه اینکه کل فضای اینترنتی جامعه را ببندید. با ایجاد فضای بسته در جامعه شما فکر نکنید که مردم محدود میشوند، مردم ایران هیچ وقت قبول نمیکنند که محدود باشند و از هر راهی برای استفاده از فضای مجازی استفاده میکنند.
چرا عدهای نمایندگان بر اجرای طرح صیانت از فضای مجازی اصرار دارند؟
این افراد منطقی لازم را قبول ندارند و انگار ترس دارند که مردم از افکار آنها در فضای مجازی آگاه شوند. اگر غیر از این باشد، چه لزومی دارد تا محدودیت در فضای مجازی ایجاد شود تا مردم به همه اطلاعات دست پیدا کنند. بگذارید مردم بدانند که چه اتفاقهایی در جامعه رخ داده است و از همه مسائل روز آگاه شوند. اینکه عدهای از مسئولان میگویند فضای مجازی فرزندان را از خانوادهها دور میکند، صحبتی منطقی نیست. این خود خانوادهها هستند که باید با فرزندانشان تعامل کنند و به آنها بگویند که چه کانالها و گروههایی مفید یا غیرمفید است و فرزندانشان از فضاهای مساله برانگیز استفاده نکنند. اما مساله این است که طرح صیانت از فضای مجازی فقط در جامعه محدودیت ایجاد میکند و موجب نارضایتی مردم میشود. این بزرگوارانی که در مجلس هستند، فکر میکنند که باید حاکمیت را از طریق رسانهها به مردم اعمال کنند و بارها و بارها مردم ما این مسائل را تجربه کردهاند. مردم فکر میکنند که اگر بخواهند فقط یک رسانه خاص را مشاهده کنند، به درک، شعور و شخصیت آنها توهین میشود. سؤال من هم از نمایندگان مجلس این است که چرا برای مردم تعیین تکلیف میکنند و اجازه نمیدهند که خودشان انتخاب کنند، از چه رسانهای استفاده کنند. اینکه ما به مردم بگوییم که شما به این شکل که ما دوست داریم، فکر کنید کار درستی نیست. مردم ایران ابزار نیستند که مسئولان بگویند از این یا آن شبکه استفاده کنید. مردم ایران خودشان فکر و اندیشه دارند و میتوانند تشخیص دهند که چه کارهایی درست و یا غلط است و این مردم هستند که باید انتخاب کنند، کدام راه را بروند.
چرا نمایندگان مجلس مشکلات اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار نمیدهند؟
به نظر میآید، ظاهراً مسالهای که برای نمایندگان اهمیت ندارد، موضوع آب و نان است. مردم در شرایط سختی به سر میبرند و مشکل آنها مساله اقتصادی است و مسئولان نباید به موضوعات حاشیهای بپردازند و اولویت آنها حل مشکلات اقتصادی باشد. اینکه شما به مردم میگویید، چه بپوشید و یا از چه فضای مجازیای استفاده کنید، ره به جایی نمیبرد. این مساله در اصل خار کردن ملت ایران در سطح بینالملل است. آیا مردم ما آنقدر درک ندارند که چگونه باید عمل کنند که ما برای آنها تصمیم گیری میکنیم. طرح صیانت از فضای مجازی اگر اجرایی شود میتواند باعث ایجــاد اختلافهای جدی در جامعــه شود که قطعاً خسارتهای زیانباری برای مجموعه حــاکمیت خواهد داشت. عــدهای در جامعه هستند که معتقدند فضای مجازی بایــد محدود باشد و این سمت هم اکثریت مردم موافق باز بودن فضای مجازی هستند، همین مساله باعث میشود که در بین مردم دو دستگی ایجاد شود و مردم نمیتوانند یک انسجامی در رفتار خود داشته باشند. کسانی که در مجلس یازدهم حضور دارند، بروند و ببینند که با چند درصد رأی مردم به مجلس راه یافتهاند که برای تمام مردم ایران تصمیم گیری میکنند. ملت ایران 80 میلیون جمعیت دارد، نمایندگان مجلس یازدهم هر کدامشان 1 میلیون هم رأی نیاوردهاند، اینگونه رفتار نمیکردند.
برخی از نمایندگان مجلس یازدهم اصرار دارند که مردم بعد از محدودسازی و... از اپلیکیشنهای ایرانی استفاده کنند. آیا این مساله باعث استقبال مردم میشود؟
مسئــولان فضــا را بــاز بگذارند تا خود مردم تصمیم بگیرند که از چه اپلیکیشنی استفاده کنند. من پیشنهاد میکنم که تمام نرمافزارهای ایرانی و خارجی را در دسترس قرا دهید، تا خود مردم تصمیم گیری کنند از چه رسانهای استفاده کنند. مسئولان به جای بستن اپلیکیشنهای خارجی مانند اینستاگرام، فضایی را ایجاد کنند تا مردم بتوانند از اپلیکیشنهای داخلی استفاده کنند. اینکه برای من مدیر به عنوان مثال ابلاغیه بیاید که از اپلیکیشن هایی مانند بله و سروش استفاده شود و دستور میدهند که حق ندارید از واتساپ و تلگرام استفاده کنید، کارنادرستی است.
از دیدگاه شما دولت آینده حاضر است که طرح صیانت از فضای مجازی را اجرایی کند؟
دولت آقای رئیسی هنوز بر سرکار نیامده که ما ببینیم چه واکنشی برای این مساله خواهد داشت. اما صحبت من این است که نمایندگان مجلس بدانند که طرف آنها ملت ایران است و مردم هم نمیپسندند که عدهای بخواهند قانونی در کشور مصوب کنند که باعث محدودیت آنها شود. نباید دولت آینده هم کاری کند که مردم نسبت به آنها بیاعتماد شوند و تا چه زمانی مردم باید به مسئولان بیاعتماد باشند. من خواهش میکنم مسئولان قانونهایی را مصوب نکنند که مردم نسبت به آنها بیاعتماد شوند و باعث نارضایتی در جامعه شود.
فکر میکنید مطرح کردن، طرح صیانت از فضای مجازی میتواند یک موضوع انحرافی محسوب شود؟
میتواند بیان این موضوع یک انحرافی باشد تا جهت گیریهای جامعه را به سمت یک مساله دیگری سوق دهند و مردم را برای مدتی سرگرم مسائل دیگری کنند. اگر این موضوع واقعیت داشته باشد، زیاد پایدار نخواهد بود و مردم دوباره به خواستههای اصلی خود در جامعه باز خواهد گشت و این روشها فقط باعث خاری و ذلت یک ملت در سطح بینالملل خواهد شد.
عملکرد دولت روحانی در باز گذاشتن فضای مجازی چگونه بود؟
روحانی به شدت موافق بود که باید از فناوریهای جدید استفاده شود و نباید فضای جامعه را محدود کنیم. دولت روحانی معتقد به تکنولوژی، استفاده از همه شبکههای اجتماعی و تقویت فضای مجازی بود و هیچ وقت موافق این نبود که اپلیکیشنهای خارجی بسته شود. حتماً در آینده رویکرد دولت آقای رئیسی هم مشخص میشود، اما به نظر میآید که صحبتهای رئیسی نشان دهنده این است که ایشان هم نظر با نمایندگان مجلس نیست و هم رئیس قوه قضائیه و هم آقای رئیسی به این طرح مجلس اعتراض کردهاند.
چرا جامعه ایران حال خوبی ندارد؟ کرونا چه پیامی را به ملت ایران رساند، آیا در دولت آینده یک صدای واحدی از حاکمیت شنیده میشود؟
بهنظر من حال جامعه خوب نیست اما نه به این معنا که مردم نسبت به زندگی احساس یأس و ناامیدی داشته باشند. من فکر میکنم مهمترین اتفاقی که در این حادثه بیماری در جامعه رخ داد و حادثه مثبتی بود این است که مردم احساس میکنند خودشان باید مشکلات خود را حل کنند و در پی این باشند که نگاهشان بیشتر به دست و توان خودشان باشد. این گفته از این جهت میتواند مهم باشد که در آینده یک مشارکتی را با حاکمیت ایجاد میکند که اگر جامعه زمانی خواستهای داشت بتواند در کنار مسئولان در آن مساله مشارکت داشته باشد. در هر صورت شرایط جامعه بهدلیل اتفاقاتی که افتاده و مشکلات اقتصادی که بر مردم حادث شده اقتضا میکند دولتمردان و عامه مردم برای اینکه بتوانند زندگی خود را بهتر اداره کنند محاسبهای در زندگی خود داشته باشند. از محدودیتهایی که برایمان اعمال میشود از یک طرف و از طرف دیگر مشکلات داخلی بر شرایط جامعه تأثیر میگذارند، البته همه مشکلات هم به گردن مدیران جامعه نیست بلکه بخشی از آن با توجه به اتفاقاتی است که افتاد و ما ناآگاهانه وارد این عرصه شده و به این بلیه گرفتار شدیم. من فکر میکنم مقداری از این مساله ناشی از یک صدا نبودن حاکمیت است. چون مردم صداهای مختلفی میشنوند این اعتماد کاهش پیدا میکند و مردم احساس میکنند که حرف واحدی نمیشنوند. اگر مسئولان واقعاً به شرایط جامعه و آنچه در عرصه بینالملل تجربه میکنیم توجه کنند و حامی یکدیگر باشند دلگرم خواهند شد. جامعه در اعمال سیاستها و رویهها حتی در بین احزاب و گروهها نیز یکدستی مشاهده نمیکند. من شخصاً احساس میکنم که این احزاب و گروهها منافع گروهی خود را دنبال میکنند در حالی که خوب است منافع جامعه، منافع آینده این سرزمین بیشتر مدنظر قرار گیرد، هرچند این مساله بیشتر متوجه کسانی است که مدعی اصولگرایی هستند و مدعی هستند که برای حفظ اصول نظام گام بر میدارند، اما نهایتاً وقتی نگاه میکنید میبینید منافع شخصی گاه بر منافع سرزمینی، ملی و منافعی که بارش میتواند بر روی دوش همه مردم باشد، تاثیرگذار است. اگر واقعاً یک صدای واحد داشتیم و علاوه بر آن بین سیاسیون و حاکمیت نیز این تفرقه وجود نداشت و این سیاسیون تقصیر را به گردن دولت نمیانداختند و همراهی مردم را وجهه همت خود قرار میدادند، امروز شاهد برخی مسائل در جامعه نبودیم.
اصل 85 قانون اساسی چه میگوید؟
طبق اصل 85 قانون اساسی سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست. مجلس نمیتواند اختیار قانونگذاری را به شخص یا هیئتی واگذار کند ولی در موارد ضروری میتواند اختیار وضع بعضی از قوانین را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیونهای داخلی خود تفویض کند، در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین مینماید به صورت آزمایشی اجرا میشود و تصویب نهایی آنها با مجلس خواهد بود. همچنین مجلس شورای اسلامی میتواند تصویب دائمی اساسنامه سازمانها، شرکتها، مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیونهای ذیربط واگذار کند و یا اجازه تصویب آنها را به دولت بدهد. در این صورت مصوبات دولت نباید با اصول و احکام مذهب رسمی کشور و یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد، تشخیص این امر به ترتیب مذکور در اصل نود و ششم با شورای نگهبان است. علاوه بر این، مصوبات دولت نباید مخالفت قوانین و مقررات عمومی کشور باشد و به منظور بررسی و اعلام عدم مغایرت آنها با قوانین مزبور باید ضمن ابلاغ برای اجرا به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی برسد.
در این اصل تاکید شده که در شرایط ضروری مجلس میتواند اختیار وضع بعضی از قوانین را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیونهای داخلی خود تفویض کند، حال سؤال اینجاست که چه اضطراری برای تصویب «طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» وجود دارد که در خصوص لایحه «منع خشونت علیه زنان» که حالا با نام جدید «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت» رونمایی شده، وجود ندارد؟ از طرفی در همین اصل تاکید شده است که طرحها و لوایح باید طبق اصل 72 قانون اساسی باشد، اصل 72 میگوید: «مجلس شورای اسلامی نمیتواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. تشخیص این امر به ترتیبی که در اصل نود و ششم آمده بر عهده شورای نگهبان است.» این در حالی است طرح مطرح شده توسط مجلس یازدهم در تضاد با خیلی از اصول قانون اساسی است. برای مثال اصل سوم قانون اساسی در بندهای مختلف بر این نکته تاکید دارد که دولت باید سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینهها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر را بالا ببرد. اصل 9 قانون اساسی میگوید هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی وتمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند. به غیر از اینها خیلی اصول دیگر در قانون اساسی وجود دارد و طرح «صیانت از کابران در فضای مجازی» آنها را را نقض میکند! اما لوایحی مثل «منع خشونت علیه زنان» که تا کنون به تصویب نرسیده یا لوایحی مثل «حمایت از کودکان و نوجوانان» و «تشدید مجازات اسیدپاشی» که در شرایطی که لازمه جامعه بودند سالها و ماهها طول کشید تا تصویب شوند هیچ یک از اصول قانون اساسی را نقض نمیکردند! با این همه چرا همچنان اولویت به «طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» داده شد؟ چرا نمایندگان در ادوار گذشته از این استثناء استفاده نکردند تا ملزمات جامعه را تأمین نمایند؟
نمایندگان ادوار گذشته چه میگویند؟