کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

محمد سلامتی فعال سیاسی اصلاح طلب می‌گوید:

اصلاح طلبان و دولت رئیسی

3 مرداد 1400 ساعت 1:04

اصلاح‌طلبان همانطور كه از اسم‌شان برمي‌آيد در هر شرايطي دنبال اصلاح امور از طريق بهترين راه و به‌شكل مسالمت‌آميزند. به نظر من آنها در زمان دولت آينده، براساس معيارهاي اعتقادي خود، عملكرد دولت را نقد کرده و راه‌حل‌هاي اصلاحي را ارائه خواهند كرد. بي‌ترديد درهرگامي كه دولت آينده درراستاي معيارهاي اصلاحي بردارد‌، اصلاح‌طلبان آماده كمك کردن هستند و هر گامي كه در راستاي ضد‌اصلاحي باشد به نقد مي‌پردازند.


اصلاح‌طلبان در شرایطی در سال92 از حسن روحانی در انتخابات حمایت کرده‌اند که امید داشته‌اند در‌‌دوران ریاست‌جمهوری روحانی گفتمان خود را بازسازی کنند و طرحی نو دراندازند. این در حالی بود که در هشت سال ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد اصلاح‌طلبان به حاشیه رفته بودند. اتفاقات سال88 نیز باعث شده بود بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب به دلایل امنیتی حضور کمرنگی در فضای سیاسی کشور داشته باشند. به همین دلیل نگاه جریان اصلاحات به دولت روحانی یک نگاه فرصت‌محورانه بوده است. با این وجود در عمل چنین اتفاقاتی رخ نداده و عملکرد دولت روحانی که در بخش‌هایی ضعیف بوده است، در نهایت کار را به جایی رسانده که پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان روز‌به‌روز کاهش پیدا کرده است. تحریم‌های بین‌المللی و کرونا نیز مزید برعلت شده تا دولت حسن روحانی، که به صورت مداوم مورد تخریب جریان رقیب قرار داشته است، در یک فضای غیرشفاف به عنوان مسبب وضعیت موجود معرفی شود. در چنین شرایطی کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری دولت حسن روحانی را مسبب وضعیت موجود معرفی کرده و با ارائه برنامه‌هایی واهی و غیرواقعی به دنبال ترسیم چشم‌اندازی روشن برای مردم بوده‌اند. در چنین شرایطی رفتار اصلاح‌طلبان در فضای انتخابات دارای اهمیت بوده است. اینکه آیا این جریان در انتخابات1400 عملکرد قابل‌قبولی از خود ارائه کرده یا خیر مسأله‌ای است که در گذر زمان مشخص خواهد شد.
محمد سلامتی، وزیر کشاورزی در دولت‌های رجایی، باهنر و میرحسین موسوی و دبیرکل سابق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با آرمان ملی به این موضوع پرداخت که در ادامه می‌خوانید.
 اصلاح‌طلبان در حالی از حسن روحانی در انتخابات سال92 حمایت کرده‌اند که انتظار می‌رفت جریان اصلاحات پس از اتفاقات سال88 بتواند در دوران دولت حسن روحانی به بازسازی خود بپردازد. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان در دولت روحانی به دلیل عملکرد دولت وی کاهش پیدا کرده است. از دیدگاه شما میراث دولت آقای روحانی برای اصلاح‌طلبان چه بوده است؟ این میراث را به چه میزان قابل‌دفاع می‌دانید؟
ابتدا بايد به اين نكته اشاره كنم كه دولت آقاي روحاني يك دولت اصولگراي معتدل بوده، نه دولت اصلاح‌طلب. اما مورد حمايت جدي اصلاح‌طلبان قرارگرفته است. بنابراين بايد قبول كرد كه سهمي از آثار مثبت یا منفي عملكرد آن را مي‌توان به حساب اصلاح‌طلبان نوشت. به نظر من آنچه به عنوان ميراث يا عملكرد دولت آقاي روحاني درحال حاضردر عمده رسانه‌ها منعكس مي‌شود، نمي‌تواند واقعا همان چيزي باشد كه اتفاق افتاده است؛ بلكه تصويري است غير‌شفاف درفضاي رقابتي ناسالم. براي درك بهتر موضوع لازم است ارزيابي مختصري ‌از ابتدا تا انتهاي عملكرد مهمترين قسمت‌هاي كار دولت داشته باشيم. دولت اول آقاي روحاني وارث يكي از شديد‌ترين تحريم‌ها و فشارهاي بين‌المللي ناشي از اعمال سياست‌هاي غلط و اقدامات ناپخته دولت قبل از خود بوده است؛ ولي آقاي روحاني بااستقبال از تمركز همه ظرفيت‌ها براي حل مساله هسته‌اي و درنهايت تفاهم با قدرت‌هاي جهاني تحت‌عنوان برجام كار مهمي را انجام داده است. او سپس مراودات گسترده‌اي را با كشورهاي جهان، كه قبلا تخريب شده بود، برقرار كرد. چنين مراوداتي سنگ‌بناي پيشرفت كشور درهمه زمينه‌هاست.‌ آقاي‌روحاني وارث اقتصادي با رشد منفي 4/6درصد بوده‌ که تیجه‌اش اوضاع مبهم بازار و قيمت‌هاي لحظه‌اي است. اين وضع اقتصادي خيلي زود در دولت اول آقاي روحاني نسبتا سامان گرفت‌ و آرامش به فضاي كسب‌وكار بازگشت. آرامش درفضاي اقتصادي به‌رونق آن كمك كرد. در‌همان موقع درحالي كه من درمواردي منتقد دولت  بودم بر اين مهم نيز تأكيد كردم. شرايط نسبتا مناسب تاسال دوم دولت دوم آقاي روحاني ادامه داشت. اگرهمين شرايط تا آخر دولت آقاي روحاني ادامه مي‌يافت، در تراز كاركرد متداول و معمول دولت‌ها، او دولت موفقي را به‌پايان مي‌رساند. اما تحريم‌هاي بي‌سابقه از يك‌سو و شيوع كرونا ازسوي ديگر كار را آشفته كرد. گرچه مقصر اين دو پيش‌آمد دولت آقاي روحاني نبود، اما آثار بسيار زيان‌بار آن متوجه دولت او شد. رقيب از فرصت سوء‌استفاده كرد و غير‌منصفانه ضعف‌هاي دولت را چند برابر نشان داد؛ به شكلي كه امر بر بسياري مشتبه شد. البته دولت و خاصه آقاي روحاني ضعف مديريت و بينش نادرست اقتصادي از خود نشان داده‌اند‌، اما نه در حد و به شكلي كه رقيب درجهت تخريبش مطرح كرده است. بنابراين به‌نظر من ميراث آقاي روحاني در تراز معمول نمي‌تواند چنان ضعيف باشد كه رقبا مي‌گويند. درعين حال بايد اذعان كرد اگر دولت آقاي روحاني برخي پيشنهادات اصلاح‌طلبان را اعمال مي‌كرد و برخي از دولتمردان كابينه‌اش نيز از ليبراليسم اقتصادي فاصله مي‌گرفتند، موفقيت او به‌رغم فشارهاي ناشي از تحريم و ويروس كرونا، بيشتر مي‌شد.
  در چنین شرایطی انتظار می‌رفت اصلاح‌طلبان در انتخابات1400 چالش‌های دولت روحانی مانند تحریم‌ها و کرونا را برای مردم تبیین کنند. این در حالی بود که جریان رقیب تلاش می‌کرد روحانی و اصلاح‌طلبان را مسبب وضعیت موجود معرفی کند. تحلیل شما از رفتارشناسی اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری1400 چیست؟ آیا شاهد بهترین عملکرد از این جریان بوده‌ایم یا می‌شد بهتر رفتار کرد؟   

بسياري انتظار داشتند اصلاح‌طلبان، با توجه به تجربيات فراوان گذشته خود، درانتخابات رياست‌جمهوري 1400، منسجم‌تر، پخته‌تر و قوي‌ترحضور پيدا كنند. اما متاسفانه اين انتظار برآورده نشده و حتي كار به تشتت و اختلاف كشيده است. به نظر من بايد اين پيش‌آمد مورد تحليل‌ جدي قرار گيرد؛ اينكه جريان اصلاحات در بيرون از قدرت قرار گرفته چيز تازه‌اي نيست. درزمان دولت‌هاي نهم و دهم نيز جريان اصلاحات همين وضعيت را داشته است. همانطور كه درآن زمان به‌خوبي به حيات خود ادامه داد، حالا نيز همين كار را خواهد كرد. نبايد تا مشكلي پيش مي‌آيد نسبت به‌همه كارها ترديد كرد، به‌خصوص كه مقصر بسياري از عدم‌موفقيت‌ها در جبهه اصلاحات‌، اين جبهه نبوده و از بيرون به او تحميل شده است و اين هم اولين‌بار نيست كه چنين اتفاقي رخ مي‌دهد.
  فاصله اصلاح‌طلبی با قدرت کجاست؟ آیا در سال‌های اخیر برخی بیش از اندازه جریان اصلاحات را هزینه به قدرت رسیدن یا در قدرت ماندن خود نکرده‌اند؟ چرا فرصت‌طلبانی که در جریان اصلاحات رخنه کرده بودند بیش از اندازه سرنوشت جریان اصلاحات را به حضور در قدرت گره زدند؟
به‌نظر من احزاب يا يك جبهه سياسي براي پياده‌كردن برنامه‌هاي خود حتما بايد درصدد كسب قدرت باشند؛ والا بدون‌كسب قدرت، نيل به اهداف و برنامه‌ها ناممكن است. اصولا فعاليت سياسي بدون‌توجه به‌كسب قدرت بي‌معني است. مردمي كه‌ گروه‌هاي سياسي و احزاب از جانب آنها نمايندگي پيدا مي‌كنند، انتظار دارند آنها هدايت كارها را به عهده گرفته و درجهت منافع‌شان گام‌هاي عملي بردارند. مردم انتظار ندارند احزاب و گروه‌ها صرفا به لفاظي‌هاي بي‌خاصيت و جمله‌پردازي‌هاي بي‌اساس بسنده كنند. لذا به‌نظر من جبهه اصلاحات براي پياده‌كردن ايده‌هاي خود بايد اصل را بر‌كسب قدرت بگذارد و نيروها و ساختا‌ر تشكيلاتي خود را در اين جهت سامان دهد.
 در شرایط کنونی که جریان اصلاحات در بیرون از قدرت قرار گرفته فرصت مناسبی پدید آمده تا این جریان به بازسازی و بازنگری در رویکردها و استراتژی‌های خود بپردازد. در این زمینه شناخت چالش‌ها و ضعف‌هایی که در گذشته وجود داشته می‌تواند به بهبود وضعیت این جریان کمک کند. مهمترین نقدهایی که امروز به جریان اصلاحاتی که بیرون از قدرت قرار دارد، وارد می‌دانید چیست؟
يكــي از مهمتـــريـــن نقد‌ها به جريـــان اصلاحات، انعطاف‌ناپذيري يا انعطاف بي‌اثر در برخي احزاب و گروه‌ها براي كارهاي جبهه‌اي است. از آنجا كه در كشور ما اجازه قدرت‌گرفتن به احزاب داده نشده، در اين شرايط ناگزير جبهه است كه مي‌تواند تاحدودي جاي احزاب را پر كند. اين امر مستلزم انعطاف‌پذيري و برخورد با سعه‌صدر از سوي احزاب و گروه‌ها است تا كار جبهه‌اي خوب پيش رود. اما وقتي اين انتظار برآورده نمي‌شود كار جبهه‌اي مختل مي‌شود.
  اصلاح‌طلبی را کجای تاریخ خود می‌دانید و معتقدید در این مقطع تاریخی چه چشم‌اندازی پیش‌روی این جریان قرار دارد؟ تاریخ اکنون و نحوه عملکرد اصلاح‌طلبان چه تأثیری در آینده خواهد داشت؟
جريان اصلاح‌طلبي و پيش از آن جريان خط‌امامي، كه درنهايت عنوان اصلاح‌طلبي را به خود گرفت، فرازونشيب‌هاي زيادي داشته است. اين جريان بعد از رحلت امام با محدوديت‌هاي زيادي مواجه شده است. هيچ‌گاه اين محدوديت‌ها برداشته نشده است. اما زمان‌هايي كه به‌طور غير‌منتظره و غير‌قابل پيش‌بيني براي رقيب، موفقيت‌هايي كسب كرده، مثل دوره‌هاي رياست جمهوري آقاي خاتمي و آقاي روحاني و نيز دوره‌هاي پنجم‌، ششم و دهم مجلس شوراي اسلامي، هم وجهه اين جريان در جامعه آشکار شده و هم كاهش نسبي محدوديت‌هارخ داده است. اكنون جريان اصلاح‌طلبي يك مرحله از مراحل نشيب خود را مي‌گذراند؛ اما ترديدي نيست كه ديري نخواهد پاييد كه اصلاح‌طلبان، هم به دليل توان جمع‌وجور‌ كردن خود و هم به دليل بي‌تدبيري رقيب كه ناشي از ويژگي‌هاي تاريخي‌اش است، دو مرتبه وجهه سابق خود را به دست خواهند آورد. ضمنا به اين نكته مهم بايد توجه داشت كه خواست‌هاي اصلاح‌طلبان انعكاس مطالبات مردم محروم و متوسط است كه اكثريت جامعه را به خود اختصاص داده‌اند. لذا به‌همان نسبت كه نمي‌توان به اين مطالبات بي‌توجه بود، به همان نسبت نيز نمي‌توان سخنگويان آنها را همواره در محدوديت قرار داد.
 بیــرون‌بــودن جریــان اصلاحــات را یـک‌فرصــت می‌بینید یا تهــدید؟ در چنین شرایطی اصلاح‌طلبی چگونه می‌تواند از ابزارهای موجود برای بازسازی خود استفاده کند؟ آیا اصلاح‌طلبان از چنین انگیزه‌ای برخوردار هستند و ابزارهای لازم را در اختیار دارند؟
خوشبختانه جريان اصلاحات در اين زمينه تجربه كافي دارد. اين جريان دردوره دولت‌هاي نهم و دهم نیز همين وضع را داشته است. با سازمان‌دهي مناسب، فعاليت اميدبخش و موضع منطقي در قبال رخدادها و مسائل كشور، اين جريان توانسته براي خود فرصت ايجاد كرده و از اين نشيب عبور كند. اكنون نيز جريان اصلاحات مي‌تواند از فرصت پيش‌آمده براي بازسازي خود و تعميق ديدگاه‌ها استفاده كند. شرايط تاريخي جامعه درحال‌حاضر نيز كمك مساعدي را براي اقدام در اين زمينه و پيگيري اهداف اصلاح‌طلبانه فراهم مي‌كند.
  آیا درحالی که جریان اصلاحات ساحت سیاسی را به اجبار ترک کرده تلاش خواهد کرد در ساحت اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذاری خود را بر مناسبات تصمیم‌گیری در کشور حفظ کند؟ آیا اصلاح‌طلبان تلاش خواهند کرد پدیده‌های فرهنگی و اجتماعی را به شکلی بازتعریف کنند که به امر سیاسی تبدیل شود؟
معمولا احزاب سياسي و به‌تبع آن جبهه‌ها در برنامه‌هاي خود، موضوعات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را توامان دارند. شرايط هركدام كه محدود شود بي‌ترديد نگاه به ديگر مقوله‌ها باقي مي‌ماند. بنا‌براين با توجه به اولويت نياز جامعه، جبهه اصلاحات بايد عنايت خودرا نسبت به آن مبذول داشته و براي تحقق آن مسيرمؤثر را طي كند.
  موضع اصلاح‌طلبان نسبت به دولت رئیسی چه خواهد بود؟ اصلاح‌طلبان در چه نقاطی به رئیسی نزدیک و در چه نقاطی از وی فاصله خواهند گرفت؟
اصلاح‌طلبان همانطور كه از اسم‌شان برمي‌آيد در هر شرايطي دنبال اصلاح امور از طريق بهترين راه و به‌شكل مسالمت‌آميزند. به نظر من آنها در زمان دولت آينده، براساس معيارهاي اعتقادي خود، عملكرد دولت را نقد کرده و راه‌حل‌هاي اصلاحي را ارائه خواهند كرد. بي‌ترديد درهرگامي كه دولت آينده درراستاي معيارهاي اصلاحي بردارد‌، اصلاح‌طلبان آماده كمك کردن هستند و هر گامي كه در راستاي ضد‌اصلاحي باشد به نقد مي‌پردازند.
  رئیسی در دولت آینده با چه بایدها و نبایدهایی مواجه خواهد بود؟
اين امر بستگي به خود ايشان دارد. اگر بخواهد موضعي ميانه در جبهه اصولگرايان داشته باشد، تركيب مجلس شوراي اسلامي اقتضا مي‌كند كه خيلي از اين موضع خوشش نيايد و انتقادات و انتظارات خود را به‌طرق مختلف مطرح کند. اما بعيد است كه چوب‌ لاي چرخ دولت بگذارد. البته درمجموع به دليل يك‌دستي حاكميت، آقاي رئيسي نبايد مشكل مهمي در ارتباط با بايد‌ها و نبايد‌ها داشته باشد.
  طیف رادیکال راست همواره یکی از موانع بزرگ اصولگرایی بوده و اجازه نداده این جریان بر مدار اعتدال  و عقلانیت حرکت کند. نقش این طیف را در سرنوشت دولت رئیسی به چه اندازه پررنگ می‌بینید؟ آیا طیف رادیکال جریان راست اجازه می‌دهد یک دولت اصولگرای معتدل در آینده شکل بگیرد؟
اين امر به اراده رياست‌جمهوري بستگي دارد. من قبلا هم گفته‌ام كه جريان‌هاي راديكال يا تند‌رو و به عبارت ديگر افراطي، گذشته از نفوذ برخي عناصر مشكوك داخل آنها، عمدتا عناصر صادق با بينش خاص  بوده که يك واقعيت اجتماعي است. بايد آنها را به رسميت شناخت. آنها گاهي مي‌توانند نقش موتور محركه اجتماعي را بازي كنند. اما اگر مديريت نشوند، باعث ويراني و خسارات غير‌قابل جبران مي‌شوند. هنر مديريت كلان در آن است كه آنها را به‌درستي مديريت كند. متاسفانه بعضي از مديران كلان خود تحت‌تاثيرآنها قرار گرفته و عملا آنها مديريت‌شان مي‌كنند. نتيجه اين عمل تخريب كارها و سرگرداني است. اگر آقاي رئیسي بتواند به‌خوبي آنها را مديريت كند او واجد شايستگي مديريتي قابل‌قبول خواهد بود.


کد مطلب: 437133

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/437133/اصلاح-طلبان-دولت-رئیسی

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1