یادداشت؛
آقای رئیسی و ویروس شعاع قدرت!
محمدعلی وکیلی
19 تير 1400 ساعت 13:55
وضع کشور بهگونهای پیچیده و دشوار شده که بعید است بتوان با ظرفیتهای یک جریان خاص، از این همه بحران عبور کرد. برای عبور از این وضع بحرانخیز، نیاز است که تمام ظرفیت کشور را بکار گرفت. شرایط آقای رئیسی بسیار پیچیده و سخت میباشد. کشور گرفتار ابَرچالشهاست بنابراین نیازمند تشکیل ابردولت است. ابردولت با یک جریان سیاسی امکانپذیر نیست. لذا همه ظرفیت کشور باید بکار گرفته شود. اما همواره شعاع قدر مانع تحقق چنین امکانی بوده است.
محمدعلی وکیلی در سرمقاله روزنامه ابتکار نوشت: این روزها رئیس جمهوری منتخب، به احتمال اکثر وقتش صرف چینش کابینه آینده است. در این موعد، میتوان حدس زد که چه فعالیتها و لابیهایی برای تاثیرگذاری بر ترکیب دولت آینده میشود. به گمان نگارنده، پیرامون این لحظاتِ سختِ آقای رئیسی چند نکته شایسته ملاحظه است.
۱- این یک سنت همیشگی است که در این مواقع، گروههای مختلف، کارزار فشار و لابی سنگینی برای گرفتن سهم از رئیس جمهور منتخب راه بیندازند. همه روسای جمهوری ایران این روزها را گذراندهاند. دو عامل، مهمترین نقش را در پیدایش چنین وضعی دارند؛
الف) یکی غیبت سازمان حزبی جدی، که بتواند پیش از هر انتخابات، بجای معرفی یک شخص نمادین برای عرضه در انتخابات، یک برنامه و کابینه مشخص به مردم عرضه کند. رئیس جمهورها، شاید تعلق جریانی به یک جریان داشته باشند اما به همین میزان، تلائم گفتمانی و اشتراکات برنامهای با جریان منسوب ندارند. اصلاً دو جریان اصلی در کشور، تاکنون هیچ منشور روشن حکمرانی ارائه ندادهاند. به همین سبب میبینیم نمیشود شباهتهای دقیق نامزدهای اصولگرا با یکدیگر و همچنین تفاوتهای دقیق برنامه بعضی از آنان با برنامه نامزدهای اصلاح طلب را بیان کرد. این درهمتنیدگی و آشفتگی برنامهای، حکایت از منشور ناروشن جریانهای سیاسی برای کشورداری میکند.
ب) دوم اینکه در غیبت چنین سازمانی، همیشه افرادی هستند که شعاع اطراف رئیس جمهورها را تشکیل میدهند. این افراد لزوماً منافع و اهداف یکسان ندارند لذا محلِ فشارهای مختلف و گاه متضاد به رئیس جمهوری میشوند. همیشه شعاع قدرت، پاشنه آشیل صاحبان قدرت در این مملکت بوده است. خصوصاً رئیس جمهورها، تحت تاثیر این شعاع، نتوانستهاند رویای دولت فراجناحی و فراگیر را محقق کنند.
امروز نیز شعاع قدرت همچنان مهمترین مانع تشکیل دولت فراگیر است؛ همان مسئلهای که در این چهل سال قاتل اصلی متن قدرت بوده است. این شعاع حتی نمیگذارد رئیس جمهورها به شعارها و رویاهای خودشان هم برسند.
۲- آقای رئیسی به طور خاص، به دو دلیل باید بتواند ورای و فرای شعاعِ قدرتِ خود بنشیند و تصمیم بگیرد.
الف) اول اینکه او خود اعلام کرده که به طور مستقل به صحنه آمده است. در این چند سال، او از اینکه به انحصار احزاب و جریانها دربیاید احتراز داشته است. در همین راستا، بارها اعلام کرده که عزم دارد دولت فراگیر و فراجناحی تشکیل دهد. در نظر افکار عمومی، چینش کابینه اولین مجال و میدان سنجش او است. یکی از مزیتهای رئیسی در این سالیان این بوده است که همیشه خوب آغاز کرده است. در ذهن مردم اقدامات و تصاویر آغازین او، در قوه قضاییه نشانهمند و حاکی از عزم راسخ او در عملی کردن شعارهایش بوده است. البته بدون تعارف، شاید هیچ مسئولیتی را نتوان با رئیس جمهوری مقایسه کرد. فشارها در اینجا، با هیچ جایگاه دیگر قابل مقایسه نیست. لذا میتوان حدس زد که رئیس جمهورِ منتخب، این روزها چه فشاری را تحمل میکند.
ب) وضع کشور بهگونهای پیچیده و دشوار شده که بعید است بتوان با ظرفیتهای یک جریان خاص، از این همه بحران عبور کرد. برای عبور از این وضع بحرانخیز، نیاز است که تمام ظرفیت کشور را بکار گرفت. شرایط آقای رئیسی بسیار پیچیده و سخت میباشد. کشور گرفتار ابَرچالشهاست بنابراین نیازمند تشکیل ابردولت است. ابردولت با یک جریان سیاسی امکانپذیر نیست. لذا همه ظرفیت کشور باید بکار گرفته شود. اما همواره شعاع قدر مانع تحقق چنین امکانی بوده است.
کد مطلب: 436678