یادداشت ارسالی؛
آیا تفکرات مهدی روشنفکر از انحصارطلبان اصولگرای سنتی خطرناکتر است؟
20 ارديبهشت 1400 ساعت 3:04
در صورت تداوم این روند، منتظر نامه تاریخی برخی از نخبگان ندای وحدت به بزرگان اصولگرایی در تهران در نقد مهدی روشنفکر و رونمایی از برخی واقعیتها برای دفاع از عزت و نام نیک کلانتران گذشته بویراحمد باشید.
مهدی روشنفکر با سابقه چرخشهای سیاسی متعدد، استعفاهای مکرر، دستاوردهای اندک در طول چند دهه فعالیت سیاسی و اجرایی که هنوز نوع تفکر سیاسی ایشان برای هیچکس و حتی نزدیکان وی مشخص نیست، بدون هیچ هزینهای حتی سوختن یک لیتر بنزین اما به پشتوانه و هزینه مردم محروم و مظلوم در دوم اسفندماه 98 پیروز یک کارزار انتخاباتی سنگین در مقابل انحصارطلبان تمامیتخواه و ناکارآمد گردید؛ اما بعد از دوم اسفندماه 98 ورق در جریان ندای وحدت به شکل حیرتآوری برگشت و مردم شاهد روشنفکری بودند و هستند که نسبت به قبل از انتخابات تفاوت زیادی داشت و دارد. تکروی، انحصارطلبی، حمایت نکردن از جوانان و نخبگان ندای وحدت با این نگرش که روزی رقیب خودش شوند، فراموش کردن شعارهای انتخاباتی، عدم شفافیت، نداشتن برنامه، عدم استفاده از نخبگان، دستهبندی و طبقهبندی کردن مردم برای پاسخگویی و دیدار در خیابان معلم و ابنسینا، بدبینی نسبت به پرشورترین و دلسوزترین هواداران خود، فاصله گرفتن از جوانان و قص علی هذا نمونهای از ضعفها و اشتباهات پساانتخابات جریان ندای وحدت میباشد.
مهدی روشنفکر بصورت نرم و کاملاً باسیاست دچار تغییرات فاحشی شد و دیگر آن روشنفکر سابق نبوده و نیست؛ البته شاید او تغییری نکرده، بلکه روشنفکر زمان انتخابات خود واقعیاش نبود. او به بهانه کرونا به جای بازگشت به مردم، از مردم فاصله گرفت و مردم با چهار ویروس مواجه شدند: ۱-ویروس کرونا ۲-ویروس عدم شفافیت در جریان ندای وحدت ۳-ویروس نبود صداقت در جریان ندای وحدت! ۴ -ویروس تبعیض و فامیلگرایی در کسوت نمایندگی مردم در مجلس
اگر چه اخبار و جزئیات جلسههای شبانهروزی محرمانه مهدی روشنفکر با افراد گلچین شده، ثروتمند و افرادی از خانوادههای خاص پنهان نخواهد ماند اما مهدی روشنفکر و اطرافیانش لازم است بدانند که فاصله گرفتن از فقرا به عنوان ولی نعمتان انقلاب و نیز انتشار عمومی واقعیتهای پشت پرده موجب بیاعتمادی و از دست رفتن باور مردم به ایشان شده است. این بیاعتمادی در نهایت سبب کم فروغ شدن سیاسی و اجتماعی ایشان و به قول خودش جمع کردن بساط او خواهد شد. همچنین باید اذعان و اعتراف نمود در جریان ندای وحدت افرادی نورچشم و مورد اعتماد مهدی روشنفکر میباشند که در گذشته ایشان را به حساب نمیآوردند، امروز نیز با وجود اینکه در ظاهر یار غار و دست راست ایشان میباشند و منافعشان تأمین میباشد، اما در باطن و قلباً ایشان را قبول ندارند و با جهل سیاسی و منفعت طلبی خویش در حال بافتن طناب دار سیاسی وی میباشند.
مهدی روشنفکر و اطرافیان وی بارها اعتراف و اعلام کردهاند که کار ما از ۱۴۰۰ شروع میشود اما برخلاف گفتههای آنان، بدون شک افول سیاسی و اجتماعی مهدی روشنفکر از سال ۱۴۰۰ شدت میگیرد؛ زیرا مردم بعد از انتخابات ریاست جمهوری متوجه خواهند شد که این صحبت روشنفکر و اطرافیانش حرفی بیش نبوده است و افرادی که به عنوان روسای دفاتر، مشاور و اعضای اتاق فکر در کنار مهدی روشنفکر میباشند، با افکار غلط، درک محدود و ناقص، سواد اندک و تنگنظری فراوان، هر شخص و جریان سیاسی را به ورطهی سقوط و نابودی خواهند کشاند.
مشاوران و برخی مسئولان دفتر مهدی روشنفکر در تهران عمدتاً سابقه شاگردی یا فعالیت در جریان اصولگرایی سنتی نزد همان افرادی را دارند که مهدی روشنفکر در انتخابات علیه آنان زبان گشود و فریاد زد! حال چه شده که روشنفکر منتقد اصولگرایان سنتی، جز شاگردان همان اصولگرایان به کسی دیگر اعتماد و باور ندارد؟ و عملکرد و رفتارش از همان انحصارطلبان اصولگرای سنتی خطرناکتر است. شواهد و تحرکات نشان میدهد که مشاوران و برخی مسئولان دفتر مهدی روشنفکر در تهران فقط تمایل دارند اقوام، نزدیکان و خانوادههای خود را درک نمایند و جریان ندای وحدت را به نام و به کام خود مصادره نمایند. اگرچه عدهای اعتقاد دارند چنانچه برخی مسئولان دفتر مهدی روشنفکر در تهران در انتصابات، اعطای امتیازات و تسهیلات و ردیفهای استخدامی دخالت داشته باشد اما بدون هماهنگی تمام جزئیات با مهدی روشنفکر نیست. شاید حتی مهدی روشنفکر در صورت صحت موارد فوق، براساس همان سوابق سیاسی و روحیهی محافظهکارانه اظهار بیاطلاعی نماید.
باید برای مردم شفافسازی صورت گیرد که فردی نبض مهدی روشنفکر را در دست گرفته که شاید هم تفاوت بین فعل و فاعل را نداند. صراحتاً باید عرض نمایم فردی که لیسانس ادبیات دارد ولی ادبیات نمیداند و با ادبیات سیاسی ناآشنا میباشد، در جریان ندای وحدت دربارهی هر موضوعی نظر میدهد و در جایگاه یکی از مسئولان دفتر نماینده، نقش مغز متفکر را بازی میکند.
برخی مسئولان دفتر مهدی روشنفکر در تهران متهم ردیف اول نقض شایستهسالاری، حذف نخبگان، منزوی کردن جوانان زحمتکش و ایجاد چنددستگی در جریان ندای وحدت میباشد. به زودی پشت پرده انتخاب اشتباه این نوظهور ناآشنا با شعر و شعور سیاسی در دفتر نماینده و همچنین نحوه بکارگیری اطرافیان ایشان در ادارات مختلف در زمان استاد ایشان و نیز تلاشهای امروز وی برای تبدیل وضعیت خود در وزارت جهادکشاورزی شفاف خواهد شد تا درس عبرتی برای همگان گردد که جریان ندای وحدت نباید هزینه چند شخص گردد که بهایی برای پیروزی ندای وحدت نپرداختهاند.
رئیس دفتر نماینده در مطالب خود بویژه در جوابیه به جناب آقای دکتر بهرامی نشان داد که با سیاست و اصول سیاسی آشنا نیستند و از نظر وی اخلاقمداری در جریان ندای وحدت شعاری بیش نیست.
به راستی مردم بویراحمد، دنا و مارگون در حال پرداخت کفارهی کدامین گناه میباشند که با وجود صدها نخبه علمی در سطح مناطق فوق، یک ادبیات خواندهی خام سیاست باید همزمان مسئول دفتر نماینده در تهران، در استان کهگیلویه و بویراحمد و طبق شنیدهها مشاور رئیس علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد باشد و از چندین منبع حقوق بگیرد؟ حتی شایعاتی مبنی بر رایزنی و تلاش برخی از مسئولان دفتر با هماهنگی آقای مهدی روشنفکر برای تعیین عاملیت سیمان مارگون با درآمد میلیونی و در پشت پرده شراکتی با عاملیت سیمان مارگون، پاتاوه و لوداب به دلیل نسبت فامیلی به گوش میرسد. بنابراین مهدی روشنفکر و رئیس دفتر ایشان در تهران باید برای اقناع مردم و تنویر افکار عمومی نسبت به موارد فوق، شفافسازی نمایند تا بیاعتمادی مردم نسبت به مهدی روشنفکر و اطرافیان ایشان متوقف گردد و خدای ناکرده سوءظن نسبت به ایشان ایجاد نگردد.
در صورت تداوم این روند، منتظر نامه تاریخی برخی از نخبگان ندای وحدت به بزرگان اصولگرایی در تهران در نقد مهدی روشنفکر و رونمایی از برخی واقعیتها برای دفاع از عزت و نام نیک کلانتران گذشته بویراحمد باشید.
کد مطلب: 433930