کبنانیوز - ‌تخلفی نکردم که برکنار شوم

اعلام نامزدی سعید محمد در بین چهره‌های سیاسی به‌ویژه اصولگرایان واکنش‌های چندان مثبتی برنینگیخته است و آنها نه‌تنها از این اعلام استقبال سرد کرده‌اند بلکه چهره‌هایی مانند ترقی حتی شائبه‌های جدیدی هم در ارتباط با سعید محمد مطرح کرده‌اند.

سعید محمد، کاندیدای انتخابات 1400، سخنان حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه را مبنی بر اینکه سعید محمد به دلیل تخلفات متعدد برکنار شده است، کذب خواند و به خبرآنلاین گفت: همان‌گونه که قبلا اعلام شده، به دلیل حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری و پرهیز از هرگونه شائبه‌ای از فرماندهی قرارگاه خاتم استعفا کردم و این استعفا مورد پذیرش فرمانده کل سپاه قرار گرفت. هیچ تخلفی هم از سوی من صورت نگرفته است. دو روز قبل حمیدرضا ترقی، عضو حزب مؤتلفه گفته بود: «ایشان اصلا در فضای اصولگرایان مطرح نیست، فقط در فضای مجازی مطرح است و روی ایشان کار شده و کناررفتن ایشان از فرماندهی قرارگاه خاتم هم به دلیل انتخابات نبوده و خود ایشان هم تخلفاتی داشته که قطعا این مسئله امتیازی منفی در بررسی صلاحیت ایشان خواهد بود». اعلام نامزدی سعید محمد در بین چهره‌های سیاسی به‌ویژه اصولگرایان واکنش‌های چندان مثبتی برنینگیخته است و آنها نه‌تنها از این اعلام استقبال سرد کرده‌اند بلکه چهره‌هایی مانند ترقی حتی شائبه‌های جدیدی هم در ارتباط با سعید محمد مطرح کرده‌اند. اصلاح‌طلبان که به‌طور کلی با آمدن گزینه‌های نظامی چه متقدم چه متأخر مخالف‌اند؛ با این‌حال دیروز محمد غرضی که سال 92 نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بود و گفته که برای 1400 باز هم نامزد می‌شود، درخصوص استعفای سردار سعید محمد از فرماندهی قرارگاه خاتم‌الانبیاء به‌منظور حضور در انتخابات، به ایلنا گفته است: از مشروطه به بعد چندین بار نظامیان در کشور به قدرت رسیدند، نخست در ۱۲۹۹ بود که رضاخان کودتا کرد و مشروطه را به سمتی که خواست برد و حتی بعد خودش شاه شد. بعد از آن در ۱۳۲۷ رزم‌آرا توسط شاه دوم پهلوی به‌عنوان نخست‌وزیر معرفی شد که در ادامه مسائلی ایجاد شد و بعد هم در سال ۱۳۲۹ کشته شد. نوبت سوم قدرت‌گرفتن آقای زاهدی در سال ۱۳۳۲ بود که سرنوشت آن مشخص است. در سال ۵۶ باز‌هم شاه یک نظامی را معرفی کرد. در مجموع وقتی به این ادوار قدرت‌گرفتن نظامیان نگاه می‌کنیم، هیچ موفقیتی در نگهداری قدرت یا جلب رضایت مردم نداشتند‌ لذا من امیدوارم که در این زمینه نظامیان جدید با نظامیان قدیم تفاوت داشته باشند. اما اینکه این ۴۰ سال چه اتفاقاتی رخ داده، به نظر من همه کسانی که قدرت را به دست آوردند، نوعی نظامی‌گری را همراه خودشان داشتند. البته باید توجه داشته باشیم که نظامی در نگاه مردم ایران خیلی محترم است؛ چراکه جان خود را فدای کشور می‌کند و این قداست دارد؛ اما نظامی‌گری یعنی استفاده از قدرت برای اداره حکومت، اگرچه احزاب و گروه‌ها هم همین کار را کردند. او گفته است: حال اینکه یک جوانی بیاید و بتواند با این صد سال کارنامه نظامیان مقابله کند و کارنامه نظامیان را تغییر دهد باید حتما وابستگی‌های دنیایی‌اش به حداقل رسیده باشد و مردم او را قبول کنند نه اینکه توسط واسطه‌هایی مانند جریانات و احزاب به مردم معرفی شود. اما در مجموع هر فردی که مسئولیت را برعهده بگیرد، اگر بخواهد نگرانی آقا که اخیرا هم اظهار نارضایتی کردند از اینکه بخشی از جامعه دچار فقر شده‌اند را برطرف کند، باید حتما حقوق عامه بر حقوق خاصه ترجیح داده شود. اگر حقوق خاصه ترجیح داده شود با تغییر اشخاص هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد.