کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت ارسالی؛

به یاد «دکتر زارعی» شهید راه سلامت

عظیم یوسفی

15 اسفند 1399 ساعت 22:37

همکاران و بیمارانت را دریاب با همه نبودن‌هایت و با دوریت و با غم دلتنگیت، با نیامدن‌هایت. اما بدان هنوز مانند همیشه تو را دوست دارند و این دوست داشتن است که جایی برای گله‌مندی نمی‌گذارد.


محمد زارع از پزشکان استان کهگیلویه و بویراحمد، به علت ابتلا به کرونای انگلیسی به شهادت رسید و نام خویش را به عنوان اولین شهید مدافع سلامت استان کهگیلویه و بویراحمد جاودانه کرد.
عظیم یوسفی، از فعالین اجتماعی و فرهنگی در وصف شهید نوشت: تاریخ چیزی نیست جز تکرار هجران آدم‌ها و تکرار غم‌ها.
  کاش می‌شد دوباره با روپوش سفیدش پیش قدم می‌شد.
 کاش می‌شد دوباره راهروهای بیمارستان صدای گام‌هایش را می‌شنید.
 کاش می‌شد دوباره همکارانت تو را در آغوش می‌کشیدند.
کاش می‌شد دوباره بلندگوی بیمارستان صدا می‌زد «دکتر زارعی» بخش داخلی.
کاش می‌شد قفل دلتنگی بیماران و همکارانت را شکست.
 کاش می‌شد دوباره لبخندت را می‌دیدیم.
 اما امروز این شهر و این خانه چه حال و هوای عجیبی دارد آنچه حضور دارد غم است و اندوه که بر سرمان سایه انداخته است و امروز نگاهم باز با همه شوق راهروهای بیمارستان را می‌پاید مثل روزهایی که می‌آمدی از دور.
 اما دریغ دریغ دریغ که دیگر اتاق‌عمل «دکتر زارعی» را به خود نخواهد دید و در نهایت ناباوری باید بپذیریم که دیگر او نمی‌آید.
  گرچه از عمر دل سیری نیست
 مرگ می‌آید و تدبیری نیست
  دکتر عزیز!!
بخش داخلی، بودنت را لازم دارد بیمارت برای چند دقیقه خواسته که تو را ببیند برای چند دقیقه برای ابراز دلتنگی، تا تمام آشوب‌های دلش را در گوش دلت نجوا کند. آخر دلش برای حجم وسیع دلت تنگ شده برای سکوت نامعلومت. برای نگاه‌هایت، برای مهربانیت، برای آن «زارعی» که بذر محبت در دل بیمارانش می‌کاشت آری بیمارانت دلتنگ لبخندهایت شده‌اند تو را از سر دلتنگی می‌جویند تا که نفسی دوباره بگیرند. به نفس نفس افتاده‌اند از نبودنت، از رفتنت، از کوچ کردنت. مگر می‌شود دلتنگت نباشند این همه دلتنگی را چه کنند؟ سکوتت بوی دلخوری می‌دهد آخر این سکوتت را بشکن مگر می‌شود به همین سادگی از کنار بیمارانت بگذری و بروی بیمارانت بدون تو و دور از تو جان می‌دهند پس نباید ساده رد شوی و بروی. آنان حتی از دور منتظر تواند به تماشای تو ایستاده و دلتنگ تواند دلتنگ تر از تمام دلتنگی ها.
 مانده‌اند و حسرتهایشان را می‌شمارند بیمارانت را دریاب امیدشان را به یاس مبدل مکن کاری نکن برایت بنویسند از دوری و دلتنگی، از نبودنت، از بلاتکلیفی که در اتاق عمل آنان را فرا گرفته است. همکارانت این روزها دل خورند و خسته، گله مندند و شاکی، زمین و زمان هم آنان را آرام نمی‌کند. پس بیا تا کمی آرام گیرد دلشان، روحشان، قلبشان روانشان. آنان در خفقان دلتنگی نفس می‌کشند تو را می‌جویند دلبسته و وابسته تواند مگر می‌شود به سادگی رهایشان کنی و بروی اصلاً چرا من این چیزها را بگویم مگر خودت از حال و هوای آنان خبر نداری؟ من نمی‌دانم اما می‌دانم همکاران و بیمارانت در برزخی از بلاتکلیفی مانده‌اند و نمی‌دانند چه باید بکنند.
پس دکتر عزیز!!
همکاران و بیمارانت را دریاب با همه نبودن‌هایت و با دوریت و با غم دلتنگیت، با نیامدن‌هایت. اما بدان هنوز مانند همیشه تو را دوست دارند و این دوست داشتن است که جایی برای گله‌مندی نمی‌گذارد.
 دکتر عزیز!!
 بگذار جور دیگر بگویم به قول «فروغ»!!
 می‌سرایم تو و چشمان تو را
 نه سپیدی نه غزل
 تویی آن شعر دل انگیز بلند
 که پر از مثنوی بارانی
 منم آن شاعر بیدل که فقط
 برق چشمان تو را می‌بیند
 سبک من عاشقی و دلتنگی است
 منم آن مست پریشان که دلم
 تو و احساس تو را می‌خواهد
  بدرود دکتر عزیز بدرود

 


کد مطلب: 431671

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/431671/یاد-دکتر-زارعی-شهید-راه-سلامت

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1