تاریخ انتشار
دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۳
کد مطلب : ۴۳۱۱۷۶
یادداشت| سروش درست
دل دنای دانا لرزید!
۱
کبنا ؛«دنا» زیباترین تیترِ زندگی من! روزبه باشی و برقرار!
اَلصَّبْرُ مِفْتاحُ الْفَرَج وَ الشُکْرُ مِفْتاحُ الرِضّا=
صبر کلید گشایش و شکر کلید رضاست.
دیشب، شبِ بیست نهم بهمنگان، باران زیبایی میبارید و خاطرم تلخ بود از سالروزحادثهی دلخراش سالِ قبل- سقوط هواپیمای تهران- یاسوج و کشته شدن صدها انسان و هزار آرزو...
مرغ سحر به سرکوه رسید و شهبازی ندید چه بسا مغموم و خسته...
باری، ساعتْ، پنج دقیقهای از ده شباهنگام گذشته بود که زمین یاسوج پرسوج لرزید و زمانِ دلم شد لرزان...
چند لحظهای بیش نگذشته بود که خبر شومی در شام بارانی، دهان به دهان گشت و پیام به پیام...
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست!!!
زلزلهی شدیدی، دلِ دنا را لرزانده بود.
مردمان سرزمین سی و سخت، کاشانههایشان آوار شده و ویران...
خانهی دلت ویران مباد!...
دنای استوار از دیرباز در برابر طوفانهای سهمگین و خطرات سنگینی قرار گرفته، خم به ابرو نیاورده و روزبه، بازهم هست:
دنای برقرار...
نشان به آن نشان، که از لشکر سی صد هزاری کیخسرو، تنها سی مردِ سخت، به دامان دنای استوار قدم گذاشتند...
به سانِ مامی مهربان، کیخسرو، شاهِ ایران، و پهلوانان نامی ایران زمین را در آغوش گرفت.
میدانی چرا بهار دنا بوی گلِ سرخ باخود میآورد/ که یادمان نرود زنده است یادِ بیژن....
گردنهی بیژن، یادمان دلاوری بیژنِ نامیِ شاهنامهیِ دلِ هر ایرانی ست. و بر فراز دنا، آرامگاه پهلوان نامی، بیژن، آرام گاهِ دل و دیدهی هر رهگذری ست.
دنا، در دل خود شاهد عروج کیخسرو باورهاست. دنا، گرگ باران دیدهای ست که مرگ و زندگی را معنا میبخشد و معنی:
دل را قرار باشد تکرار یادِ دوستان!...
دنای باشکوه، جشنگاه فرهنگ، کار، تلاش و مهرآیینی ست.
دنا، آغاز مهربانوها و انجام مهربانیهاست.
تا بوده طلوعهای دنا و دنا نشینان دانا، بیغروب بوده است.
دنا درد دیده، نه کم، بس دردِ یاران ندیم و دوستان صمیمی که دل و دیدهشان به عشق دنا، میتپید و میدید...
و دنا، باز، دردِ دخترک سی سختی که گیسهایش را نفیس، بافته بود و اشک، بر گونه هایش، خیس، دید و دلش- دل سترگش- به لرزه افتاد.
گردبادی را که می بینی در دامان دشتک/ روح مجنون است می آید به استقبال لیلی...
شب های یلدا هم با دیدن دنای سربلند، صبح صادقش دمیده...
سی سختی ها در هر آوردگاهی، مردانه قدْ قامت نموده و در هر کم و زیادی، زِ یاد دوستان و دست گیری- در هر سرا و ساحتی از ایران زمین-
نه کََم ند که الا ماشاالله زیاد و دستگیر...
خوب در خاطر پرمخاطره ام مانده که در حادثه ی سقوط هواپیمای آسمان- پرواز تهران یاسوج - ایلبانوان سامانِ سی و سخت، در کنار ایلمردان سی سختی، آستین غیرت گره زده و حماسه سرا شدند در مهربانی و نوعدوستی....
بر زمین، در تکاپوی دگردوستی بودند و مساعدتِ میهمانان ناخوانده ی خویش زِ آسمان...
در دامان دنای دلاویز، " کَی بِنو " های سی سختی تبار، مطبخی به وسعت سخاوت دنا برپا کردند و ضیافتی به زیبایی کوه هزار رنگ و هزار گُلِ گُلْ...
هیچ یادم نمی رود، گاهی و مجالی که خبرنگار شبکه ی خبر دنا، از ایلبانویی که کفگیری یا به قولِ ما بویراحمدی ها "بِهْرِه" ای در دست داشت و اراده ای در دل، پرسید:
"مادر چه می کنی؟!"
مادرِ سی سختی که درود بر شکوه کلام و سلامش، با لهجه ای از مردانگی و مهربانی، گفت:
برای پخت خوراک برای کوهنوردانی آمده ام که به نوردِ نوعدوستی رفته اند...
ز گاه سختی، ما مردمان سی سختی، در کنار هم استانی ها، در شادی ها و خوشی ها خوشبختیم و در، مهربانی و ناخوشی ها مهربان و شوربخت!...
اینک، ما یاسوجی ها و بالطبع تمامی مردمان استان فهیم کهگیلویه و بویراحمد و ایران زمین، روی گشاده و پیشانی فراخ، در سردی سرمای زمستان، دستان همشهریان سی سختی- بخوانید مردان سی و سخت را - را با مهرآیینی می فشاریم و البت، کاشانه ی خویش را که در مقابل سخاوت سی سختی ها، که کلبه ای بیش نیست و کم بضاعتی ست؛ ناقابل، تقدیم می کنیم.
در هر کاشانهی بویراحمدی، در ساحت و سرای دل مان جاجیم میهمانداری از میهمانان سی سختی، مفرشِ قدمگاه هر مهربانو و مهربانی از دنانشینان داناست...
می دانیم و می دانید که دنا نه به طوفان بلرزد و نه به زلزله! مردان سرزمین سی و سخت، در سختی ها مرد روزگارند و سرسخت و در خوشی ها، فرهنگمردانی نیکبخت...
اما به مصداق رسم رسام حمایت از شهروندان هم استانی، دوایردولتی و خصوصی نیز، و آنانی که شعر و شعور و حضور مردم دنا در رسیدن به مقصد و مقصود مدیریتی، یارشان بوده، مجال مناسبی جهت عرض ارادت به این مردمان نیک اندیش و جبران ذره ای از عزم ها ورزم های این مردمان سترگ است.
زلزله آمد، دل ها به لرزه نشست، کاشانه ها ویران شد و اما، دنا همیشه سرفراز است و دنانشین، بر فراز....
نیک می دانم و می دانید و اینک بر فراز دنا، بیرق همیاری بر فراز کرده ایم و ترانه ی دوستی مترنم:
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ...
"دنا" زیباترین تیترِ زندگی من!
روزبه بمانی و برقرار!
یاحق!
--------------------------------
فرزند کوچک دنا
سروش درست
اَلصَّبْرُ مِفْتاحُ الْفَرَج وَ الشُکْرُ مِفْتاحُ الرِضّا=
صبر کلید گشایش و شکر کلید رضاست.
دیشب، شبِ بیست نهم بهمنگان، باران زیبایی میبارید و خاطرم تلخ بود از سالروزحادثهی دلخراش سالِ قبل- سقوط هواپیمای تهران- یاسوج و کشته شدن صدها انسان و هزار آرزو...
مرغ سحر به سرکوه رسید و شهبازی ندید چه بسا مغموم و خسته...
باری، ساعتْ، پنج دقیقهای از ده شباهنگام گذشته بود که زمین یاسوج پرسوج لرزید و زمانِ دلم شد لرزان...
چند لحظهای بیش نگذشته بود که خبر شومی در شام بارانی، دهان به دهان گشت و پیام به پیام...
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست!!!
زلزلهی شدیدی، دلِ دنا را لرزانده بود.
مردمان سرزمین سی و سخت، کاشانههایشان آوار شده و ویران...
خانهی دلت ویران مباد!...
دنای استوار از دیرباز در برابر طوفانهای سهمگین و خطرات سنگینی قرار گرفته، خم به ابرو نیاورده و روزبه، بازهم هست:
دنای برقرار...
نشان به آن نشان، که از لشکر سی صد هزاری کیخسرو، تنها سی مردِ سخت، به دامان دنای استوار قدم گذاشتند...
به سانِ مامی مهربان، کیخسرو، شاهِ ایران، و پهلوانان نامی ایران زمین را در آغوش گرفت.
میدانی چرا بهار دنا بوی گلِ سرخ باخود میآورد/ که یادمان نرود زنده است یادِ بیژن....
گردنهی بیژن، یادمان دلاوری بیژنِ نامیِ شاهنامهیِ دلِ هر ایرانی ست. و بر فراز دنا، آرامگاه پهلوان نامی، بیژن، آرام گاهِ دل و دیدهی هر رهگذری ست.
دنا، در دل خود شاهد عروج کیخسرو باورهاست. دنا، گرگ باران دیدهای ست که مرگ و زندگی را معنا میبخشد و معنی:
دل را قرار باشد تکرار یادِ دوستان!...
دنای باشکوه، جشنگاه فرهنگ، کار، تلاش و مهرآیینی ست.
دنا، آغاز مهربانوها و انجام مهربانیهاست.
تا بوده طلوعهای دنا و دنا نشینان دانا، بیغروب بوده است.
دنا درد دیده، نه کم، بس دردِ یاران ندیم و دوستان صمیمی که دل و دیدهشان به عشق دنا، میتپید و میدید...
و دنا، باز، دردِ دخترک سی سختی که گیسهایش را نفیس، بافته بود و اشک، بر گونه هایش، خیس، دید و دلش- دل سترگش- به لرزه افتاد.
گردبادی را که می بینی در دامان دشتک/ روح مجنون است می آید به استقبال لیلی...
شب های یلدا هم با دیدن دنای سربلند، صبح صادقش دمیده...
سی سختی ها در هر آوردگاهی، مردانه قدْ قامت نموده و در هر کم و زیادی، زِ یاد دوستان و دست گیری- در هر سرا و ساحتی از ایران زمین-
نه کََم ند که الا ماشاالله زیاد و دستگیر...
خوب در خاطر پرمخاطره ام مانده که در حادثه ی سقوط هواپیمای آسمان- پرواز تهران یاسوج - ایلبانوان سامانِ سی و سخت، در کنار ایلمردان سی سختی، آستین غیرت گره زده و حماسه سرا شدند در مهربانی و نوعدوستی....
بر زمین، در تکاپوی دگردوستی بودند و مساعدتِ میهمانان ناخوانده ی خویش زِ آسمان...
در دامان دنای دلاویز، " کَی بِنو " های سی سختی تبار، مطبخی به وسعت سخاوت دنا برپا کردند و ضیافتی به زیبایی کوه هزار رنگ و هزار گُلِ گُلْ...
هیچ یادم نمی رود، گاهی و مجالی که خبرنگار شبکه ی خبر دنا، از ایلبانویی که کفگیری یا به قولِ ما بویراحمدی ها "بِهْرِه" ای در دست داشت و اراده ای در دل، پرسید:
"مادر چه می کنی؟!"
مادرِ سی سختی که درود بر شکوه کلام و سلامش، با لهجه ای از مردانگی و مهربانی، گفت:
برای پخت خوراک برای کوهنوردانی آمده ام که به نوردِ نوعدوستی رفته اند...
ز گاه سختی، ما مردمان سی سختی، در کنار هم استانی ها، در شادی ها و خوشی ها خوشبختیم و در، مهربانی و ناخوشی ها مهربان و شوربخت!...
اینک، ما یاسوجی ها و بالطبع تمامی مردمان استان فهیم کهگیلویه و بویراحمد و ایران زمین، روی گشاده و پیشانی فراخ، در سردی سرمای زمستان، دستان همشهریان سی سختی- بخوانید مردان سی و سخت را - را با مهرآیینی می فشاریم و البت، کاشانه ی خویش را که در مقابل سخاوت سی سختی ها، که کلبه ای بیش نیست و کم بضاعتی ست؛ ناقابل، تقدیم می کنیم.
در هر کاشانهی بویراحمدی، در ساحت و سرای دل مان جاجیم میهمانداری از میهمانان سی سختی، مفرشِ قدمگاه هر مهربانو و مهربانی از دنانشینان داناست...
می دانیم و می دانید که دنا نه به طوفان بلرزد و نه به زلزله! مردان سرزمین سی و سخت، در سختی ها مرد روزگارند و سرسخت و در خوشی ها، فرهنگمردانی نیکبخت...
اما به مصداق رسم رسام حمایت از شهروندان هم استانی، دوایردولتی و خصوصی نیز، و آنانی که شعر و شعور و حضور مردم دنا در رسیدن به مقصد و مقصود مدیریتی، یارشان بوده، مجال مناسبی جهت عرض ارادت به این مردمان نیک اندیش و جبران ذره ای از عزم ها ورزم های این مردمان سترگ است.
زلزله آمد، دل ها به لرزه نشست، کاشانه ها ویران شد و اما، دنا همیشه سرفراز است و دنانشین، بر فراز....
نیک می دانم و می دانید و اینک بر فراز دنا، بیرق همیاری بر فراز کرده ایم و ترانه ی دوستی مترنم:
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ...
"دنا" زیباترین تیترِ زندگی من!
روزبه بمانی و برقرار!
یاحق!
--------------------------------
فرزند کوچک دنا
سروش درست