یادداشتی از منصور مظفری؛
آقای روحانی! بس است
31 تير 1399 ساعت 10:48
همه ی این ها را در حالی می گوییم که دلار در بازار غیررسمی وارد کانال 26 هزار تومان شده و هیچ کس برای این گرانی افسارگسیخته دلار حد و مرزی قائل نیست اما مردم کوچه و بازار میگویند: «بالاخره دلار تا یک جایی بالا می رود که داد همه را در آورد و آن گاه چند هزارتومان ارزان می شود و همانی می شود که خواست دولت است»!
سریال هیولا را حتماً دیدهاید؟! موضوع هیولا، رانت است و فساد مالی و بریز و بپاش در صندوق ذخیره ی فرهنگیانِ بی نوا و بسیاری مسائل دیگر از جمله گرانی دلار...
مهران مدیری از فرهاد اصلانی میپرسد: «دلار از 4 هزارتومان بشود 10 هزار تومان مردم خوشحال می شوند یا از 18هزار تومان بشود 10 هزار تومان؟» و اصلانی با ساده لوحی تمام و در حالی که لبخندی بر لب دارد می گوید: «از 18 هزارتومان بشود 10 هزار تومان!» و مهران مدیری میگوید: «اما در هر صورت دلار همان 10 هزار تومان است».
این سکانسی است از سریال هیولا اما سبقه تاریخی نیز دارد آن گاه که می گویند: «نانوایان کرمانی تلاش کردند 1 ریال نان را گران بفروشند و دولت مقاومت کرد اما وقتی نانوایان پذیرفتند ابتدا سه ریال گران کنند و سپس 1 ریال ارزان! دولت نیز دست از مقاومت به شرطی و شروطی برداشت».
همه ی این ها را در حالی می گوییم که دلار در بازار غیررسمی وارد کانال 26 هزار تومان شده و هیچ کس برای این گرانی افسارگسیخته دلار حد و مرزی قائل نیست اما مردم کوچه و بازار میگویند: «بالاخره دلار تا یک جایی بالا می رود که داد همه را در آورد و آن گاه چند هزارتومان ارزان می شود و همانی می شود که خواست دولت است»! این یعنی؛ مردم حالا دیگر مثل کف دست سناریویِ بازی های دلاری دولتها را میدانند و از آن جایی میگوییم دولتها که وصف دولت روحانی و احمدینژاد و غیره نیست، گویی باید دلار به اندازه ای گران شود که وقتی چند درصدی ارزان می شود مردم ممنون و خوشحال و لابد شکرگزار نیز باشند اما این بار ماجرا فراتر از سناریوهای تکراری است زیرا این بالا و پایین شدنهای رعدآسای دلار، زندگی و سرنوشت مردم را به مخاطره انداخته است حتی اگر سناریوی تکراری نیز در حال عملیاتی شدن است باید به آقای روحانی گفت: دیگر بس است! چون ذره ای دیگر اگر بر ستون فقرات زندگی مردم فشار وارد شود چه بسا زمینگیری و فلج شدن تنها راه پیش روی همه است زیرا در این سکوت سهمگین دولت و بانک مرکزی، حالا دیگر مردم منتظر ارزان شدن خیالی و ساختگی دلار نیستند بلکه منتظر اتمام این سیر صعودی هستند تا لااقل تکلیف خودشان با خودشان را بدانند که در زندگی اسیرِ تورم، با همه سخت جانی و آستانه تحمل بالایی که دارند! چند چند هستند.
همه ی حرف ما همین چند کلمه بود که بازیهای نخ نما شده ی دلاری را مردم میدانند و از حفظ شده اند ولی آن چه مطالبه امروز مردم است پایان دادن به این صعود ساعتی و روزانه دلار است همان دلاری که وقتی از 1000تومان به 3000 تومان رسید، روحانی چنان به احمدی نژاد پرخاش کرد که مطمئن بودیم در همه هشت سال این دولت، دلار از 3000 تومان فراتر نخواهد رفت اما این روزها فقط امیدواریم از 30 هزار تومان بالاتر نرود و این جا است که می گوییم: آقای روحانی دیگر بس است!
کد مطلب: 423468