به مناسبت ۲۶ خرداد سالگرد معرفی حسینکلانتری به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد
کارنامه استانداران دولت تدبیر و امید در کهگیلویه و بویراحمد
26 خرداد 1399 ساعت 0:41
بسیار بعید است در این کمتر از یک سال باقی مانده از عمر دولت اتفاق خاصی در عرصه سیاسی استان رخ دهد. البته اگر تاجگردون بسلامت از موضوع اعتبار نامه خود عبور کند فشارها برای کنار گذاشتن جمالی را ادامه خواهد داد. جمالی روابط نزدیکی با موحد و روشنفکر دارد و با حمله به وحید محمدی تبار و جوابیه تاجگردون کاملا روشن شد که جنگ زیر پوستی شدیدی از گذشته تاکنون میان آنها وجود داشته است.
صبح روزی که نام سید موسی خادمی به عنوان اولین استاندار دولت یازدهم در رسانه ها درج کرد برای بسیاری ها نامی ناآشنا بود. سید موسی خادمی در دولت اصلاحات معاون دو استاندار در استان های کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر بود. او اما در هشت سال بعد از دولت خاتمی حضور چندانی در عرصه سیاسی استان نداشت و چهره کمتر شناخته شده ای بود. سیاسیون و نیروهای اداری با سابقه تر موسی خادمی را به نسبت نسل های جدیدتر بیشتر می شناختند. او با وجودی که نامش در لیست اولیه گزینه های استان نبود اما در نهایت و احتمالا با اعمال نفوذ و یا حمایت غلامرضا تاجگردون وی استاندار شد. ابتدا از اسامی دیگری به عنوان استاندار نام برده می شد. معرفی اولیه خادمی با مخالفت و مقاومت برخی نیروهای اصلاح طلب فعال در ستادحسن روحانی مواجه شد برخی از این چهره ها به تهران رفتند تا در جلوی وزارت کشور در خیابان فاطمی اعتراض خود را به وزیر کشور نشان دهند. اما این اعتراضات ضعیف که معترضین خود نیز تکلیف شان را نمی دانستند کارساز نبود و در نهایت در عصر روز ۳۱ شهریور ۹۲ در یک مراسم بسیار شلوغ در سالن اجتماعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و با حضور رحمانی فضلی وزیر کشور و نماینده ولی فقیه در استان خادمی جانشین حسین صابری چهارمین استاندار دولت احمدی نژاد شد. در بیرون از سالن و در فضای سبز اطرف اداره کل نیز جمعیت زیادی از اصلاح طلبان و برخی نیروهای اصولگرای هم طایفه ای خادمی حضور داشتند.
خادمی رسما کار خود را از فردای همان روز معارفه شروع کرد. وی خیلی زود بدون از فوت وقت مدیرکل حوزه استاندار و چهار معاون خود را تغییر داد.
سید موسی خادمی میراث دار جو سنگینی شده بود. ساختار قومیتی استان همیشه مسائل و مناقشات قومیتی را با خود به همراه داشت و برخی ها بر این باورند که در زمان نمایندگی بزرگواری این مناقشات به اوج رسید. دست بر قضا خادمی و بزرگواری هم طایفه ای بودند. موضوع طایفه گرایی در دوران بزرگواری تا حدودی مرزهای سیاسی را جابجا کرده بود این چرخش ها و پریدن ها از روی مرزهای سیاسی سبب شده بود برخی نیروها بی توجه به تغییرات سیاسی صرفا بر اساس روابط قومی دنبال جایگاه باشند. در ارزیابی عملکرد خادمی از منظر مدیریتی کلان و با نگاه آینده نگرانه باید گفت او یک اشتباه بزرگ مرتکب شد و آن هم گرفتار شدن در دامی بود که احتمالا خود یکی از قربانیان آن بود. دامی که او را خواسته و یا ناخواسته به سمت منازعات سیاسی کهگیلویه هل داد و مدیری که می توانست ملی تر عمل کند گاهی در یک حلقه محدود تحت عنوان طیف منطقیان تعریف می شد. اشتباه جزیی تر وی اما معرفی یک رئیس دفتر پرانتقاد و فاقد سابقه سیاسی که در تشدید مسائل قومی در استان بیشترین نقش را داشت بود. اما عجیب تر از آن بردن موحد پور به خرم آباد توسط خادمی در دولت دوازدهم بود و از این باز عجیب تر که مشخص نیست ناشی از چه بود و خادمی با آن همه تجربه چطور تن به آن داد انتصاب موحد پور به عنوان معاون استانداری لرستان بود. خادمی خود یک شخصیت دانشگاهی، مدیر و آگاه به مسائل برنامه ریزی، بودجه ای و عمرانی بود. او تعاملات بسیار خوبی با نیروهای مختلف استان داشت. اوایل و در ادامه کار بخش زیادی از نیروهای اصولگرا نگاه و حمایت مثبتی از خادمی داشتند. بسیاری ها مدیریت خادمی را یک تجربه موفق در مدیریت بومی می دانند که برخلاف تجربه قبلتر خود یعنی سید مسعود حسینی که تجربه ناموفقی بود خوب از عهده کار برآمد. کار برای نیروی بومی بسیار سخت است و فضای قوم زده ای که خادمی به درون آن هل داده شد نیز سختی کار را بیشتر نیز کرده بود. اما خادمی فارغ از اشتباه در مورد دفتر و چند نیروی دیگر همچونکرامت کریمی، علی وفایی و .... در سایر موارد کارنامه نسبتا خوبی از خود به جا گذاشت. وی رابطه بسیار نزدیکی با اصحاب رسانه داشت و اجازه بحران آفرینی را نمی داد. دو اتفاق موفق برای خادمی در دوره استانداری اش سبب توجه بیشتر مرکز به وی شد. برگزاری و مدیریت مراسم استقبال از حسن روحانی در سفر استانی به یاسوج در مرداد ماه 1395 به همراه برگزاری موفقیت آمیز انتخابات ریاست جمهوری و رای بالاتر حسن روحانی در استان به نسبت رقیب اعتماد افزایی خوبی برای خادمی در پی داشت. خادمی در حالی کار در دولت دوازدهم را شروع کرده بود که مخالفین شروع به کارش در ابتدای دولت یازدهم برای ادامه کار از وی حمایت می کردند. این مخالفین اکثرا اعضای عالی رتبه ستاد حسن روحانی در یاسوج بودند. اما ظاهرا بدون هماهنگی با این افراد و احتمالا تنها با هماهنگی با غلامرضا تاجگردون یک نیروی بودجه ای و دوست تاجگردون به عنوان استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد معرفی شد.
نام علی محمد احمدی را احتمالا تنها نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد شنیده بودند. علی محمد احمدی تحصیل کردهی اقتصاد در سطوح بالا بود. وی در مجلس نهم نائب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در کنار غلام رضا تاجگردون بود. او خیلی زود و با یک پرنسیپ خاص شروع به کارکرد. تندی و گاهی لج با برخی مدیران و برخوردهای شدید هم برای تاخیر و غیبت مدیران و هم در برخورد با مدیران نا آماده در جلسات از ویژگی های این مدیر اصولگرا بود که در ستاد اصولگرایان حامی حسن روحانی فعال بودند. احمدی اما پر اشتباه تر از خادمی ظاهر شد. وی بیشتر بدلیل ناآشنایی با فضای سیاسی استان و متاثر از مشورت هایی که گرفته بود وارد برخی تصمیم های اشتباه انتصابی شد. البته مخالفت برخی نیروهای ستاد روحانی با معرفی وی در تشدید این روحیه نیز دخیل بود. بزرگترین اشتباه احمدی به معرفی معاونینش بر می گردد. معرفی محمدکاظم نظری از ابتدا بیشترین هزینه ها و حواشی را متوجه احمدی کرد. هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان استقبال خوبی از معرفی نظری نکردند. نظری نیز در ادامه کار دست به عصا راه می رفت او همچنین در طول مسئولیت دچار بیماری شد و این موضع در تشدید ضعف عملکردی وی نیز دخیل بود. از نظری ضعیف تر اما جعفر گوهرگانی بود. وی هیچ دست آوردی جز تولید هزینه در استانداری نداشت.
احمدی اما این کاستی ها را به روی خود نمی آورد. وی با معرفی یک نیروی جوان به نام مجتبی مرادی بخش زیادی از مسئولیت های خود را به وی تفویض کرده بود. احمدی و تیمش ناخواسته در دام دو قطبی سیاسی در کهیگلویه گرفتار شدند. طیف منطقیان احتمالا به سبب دلخوری از بابت از دست دادن فرصت طلایی خادمی علیه استاندار جدید موضع گرفتند اما در نقطه مقابل طیف لاهوتی خود را به مرادی و احمدی نزدیک کردند. این نزدیکی اما یک اشتباه بزرگ بر احمدی و استانداری تحمیل کرد و آن هم معرفی سیاسی علی پرواز به عنوان جانشین کرامت کریمی در دفتر امنیتی و انتخابات استانداری بود. شعله اختلافات اصلاح طلبان در کهگیلویه را بیشتر کرد. بعد از آمدن کلانتری و جمالی خیلی زود عذر پرواز خواسته شد.
احمدی از روز اول دلش در استان نبود او نیامده دنبال رفتن بود. برخی این پریشانی را نشانه ای از برنامه احمدی برای انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه دهلران میدانستند و برخی نیز معتقد بودند احمدی از کار در استان خوشش نمی آمد و دنبال ارتقاء بود اما هر چه بود وی در همان تاریخی که پیش بینی می شد از کهگیلویه و بویراحمد رفت و بعدها نیز درگیر یک حاشیه و سرنوشت تلخ گردید.
از هفته های اول استقرار احمدی در ساختمان استانداری استان گمانه زنی در مورد جانشین وی شروع شد. هر کس به هر چهره ای می رسید از او به عنوان جانشین احمدی نام می برد و رسانه های استان دو سال تمام درگیر استاندار سازی بودند . برخی ها حکم معاونت فیلی برای حوزه عمرانی استانداری و آمدن وی به استان را صرفا در راستای پروژه جانشینی برای احمدی می دانستند. اما زمانی که صحبت رفتن احمدی شد نام فیلی تنها در سانه ها مطرح شد و استاندار جدید باز هم از ایلام آمد. مردی که او را هم کسی زیاد نمی شناخت. یک مدیر میانی در وزارت کشور که سابقه فرماندرای و فعالیت های سیاسی خوبی در کارنامه خود داشت.
جلسه معارفه سومین استاندار رونق معارفه های اول و دوم را نداشت. کلانتری اما از شروع کار خود تا حالا به خوبی مدیریت سیاسی کرده است. وی خود را به هیچ جریانی نزدیک نشان نداده است و از در مقابله با هیچ شخص و جریانی حتی اصولگرایان نیز بر نیامده است. او خیلی سریع بر نقطه ضعف استانداری انگشت تغییر کجاست. در مقابل تغییر کاظم نظری مقاومت های زیادی صورت گرفت اما در نهایت زور کلانتری به مدافعان نظری چربید و یک نیروی سیاسی و امنیتی جانشین نظری شد. در دوره کلانتری و در ابتدا با معرفی سلیمانی دفتر استاندار از مرکزیت تصمیمگیری بر خلاف دو استاندار قبل خارج شد و تصمیمات توسط شخص استاندار گرفته می شد. سلیمانی همخیلی زود از کهگیلویه و بویراحمد رفت. تیم کلانتری با دو آزمون سخت دست و پنجه نرم کردند. برگزاری انتخابات یازدهممجلس و موضوع بیماری کرونا سختی ها و مصایب زیادی برای استان و مدیریت استان در پی داشته است.
بسیار بعید است در این کمتر از یک سال باقی مانده از عمر دولت اتفاق خاصی در عرصه سیاسی استان رخ دهد. البته اگر تاجگردون بسلامت از موضوع اعتبار نامه خود عبور کند فشارها برای کنار گذاشتن جمالی را ادامه خواهد داد. جمالی روابط نزدیکی با موحد و روشنفکر دارد و با حمله به وحید محمدی تبار و جوابیه تاجگردون کاملا روشن شد که جنگ زیر پوستی شدیدی از گذشته تاکنون میان آنها وجود داشته است. با وجود کشدار شدن بحث اعتبارنامه تاجگردون تاکنون هیچ موضع و اظهار نظری از کلانتری و جمالی به بیرون نیامده است که مشخص نیست آیا این سکوت در راستای قانون است و یا به همان دلیل اختلافات گذشته باشد.
دولت قبلی در طول حیات هشت ساله خود چهار استاندار در کهگیلویه و بویراحمد معرفی کرد. اخرین استاندار دولت قبل در استان حسین صابری بود که در سال اخر جانشین اکبر نیکزاد شده بود بنابراین هنوز برای یک تغییر دیگر زمان باقی مانده است. اما کلانتری عملکرد کمحاشیه ای در بحث انتخابات و مدیریت کرونا در کنار دانشگاه علوم پزشکی داشته است و بعید است جز در صورت ارتقا وی از کهگیلویه و بویراحمد برود.
شرایط اقتصادی کشور هیچ مجال کار عمرانی برای کسی باقی نگذاشته است و این موضوع حوزه های اجتماعی سیاسی و اقتصادی را نیز تحت الشعاع خود قرار می دهد. به همین خاطر استانداران تنها درگیر برخی مسائل سیاسی و تغییرات مدیریتی هستند و در نهایت نیز با همین مسائل سنجیده می شوند. میانگین هر دو سال یک استاندار در ۱۵ سال اخیر بخوبی نشانگر بی ثباتی مدیریتی و سختی کار در استان است و تنها چیزی که از این آمار زیاد برای استان به جا مانده است تعداد زیاد قاب عکس از استانداران بر دیوار سالن استانداری است. استاندارانی که آمدند و رفتند هر کدام متصف به برخی صفات و ویژگی ها هستند و برخی می تواند در یک عنوان خاص معروف بمانند اما به جا ماندن نام در اذهان نیازمند کارهای بزرگ و رفتارهای بزرگ است که حداقل در ۱۵ سال اخیر از آن خبری نبوده است.
کد مطلب: 422088