بررسی رتبه برتر دانشگاه یاسوج در بین برترینهای آسیا؛
عریان و رتبه اول شدن دانشگاه یاسوج
22 خرداد 1399 ساعت 0:07
عریان پیگیر حل مشکلات دانشگاه و 60 نفر نیروهای اخراج کرده باشند و دست از رزومه سازی با دستاوردهای پیشینیان بردارند و آنجا که مجبور به استناد به گذشته هستند امانتدار باشند، از بزرگنمایی بپرهیزند و بر دستاوردهای دوران مدیریت خود برای اثبات خویش تأکید نمایند.
مصاحبه دکتر عریان در سایتهای خبری (کبنانیوز و...) در باره رتبه اولی دانشگاه یاسوج را خواندم. به عنوان یک شهروند خوشحال شدم که دانشگاه مادر استان چنین جایگاهی یافته است و کنجکاو شدم که بدانم اصل موضوع چیست؟ این دانشگاه تحت مدیریت دو ساله دکتر عریان کدامیک از مشکلات نظام و کشور را حل کرده است؟ و تأثیر فشارهای دشمنان نظام اسلامی و کشور عزیزمان ایران را تا چه حد کاهش داده است؟
با مطالعه سابقه موضوع (خبر 21 شهریور 1398 فضای مجازی، خبر 15 خرداد 1399 فضای مجازی و مصاحبه 18 خرداد دکتر عریان در کبنانیوز و مصاحبههای متوالی ایشان با صدا و سیمای یاسوج) ذکر چند نکته را ضروری دیدم. البته در همین ابتدا از کلیه دانشگاهیان پوزش میطلبم که برخی حقایق را راجع به دانشگاهی که به آن تعلق خاطر دارم، برملا میکنم. هر چند از طرح ضعفهای دیگری که در دانشگاه مادر استان ایجاد شده است شرم دارم.
فعلاً وارد این فضا که نقش مقالات منتشره دانشگاههای ما در رشتههای مختلف و حوزههای کاربردی همچون کشاورزی، مهندسی و علوم انسانی (به عنوان موثرترین شاخص در این رتبه بندی)، در توسعه استان و رفع مشکلات مردم چه بوده است؟، نمیشوم، هر چند اکثریت مقالات منتشره در یک یا دو رشته محض بوده که ذاتاً جنبه کاربردی ندارند بلکه منحصراً منبع صرف هزینه بوده و در این شرایط تحریم و بحث جهش تولید کشور، قطعاً کمکی نخواهند نمود (چنانکه دانشگاه یاسوج، نتوانست در ایام کرونا به مردم استان خدمتی عرضه نماید).
به مناسبت همین رتبه اعلام شده، کبنا نیوز سال گذشته نقش مقالات دانشگاهها در توسعه استان را پرسیده بود (و اخیراً پرسشهایش را باز نشر کرده است) که تاکنون از طرف دانشگاهیان استان بی پاسخ مانده است!؟
1- معمولاً نظامهای رتبه بندی 4 معیار کیفیت آموزش، کیفیت اعضاء هیئت علمی، خروجیهای پژوهش و سرانه عملکرد دانشگاه را برای بررسی عملکرد دانشگاه تعریف کردهاند که عناوینی کلی و گاهاً مبهم هستند. اگر کمی دقیقتر و ریزتر به موضوع بنگریم و زیر ساختهای لازم برای تحقق 4 مورد بالا را در نظر بگیریم یک دانشگاه برتر دارای ویژگیهای حداقلی زیر است:
حاکم شدن اخلاق و روحیه اسلامی و دینی در دانشگاه، گسترش فرهنگ ایثار و از خود گذشتگی در کلیه امور، فضای فیزیکی مناسب و کافی برای کلیه فعالیتهای دانشگاه، در حوزه It و اینترنت و پهنای باند میبایست در حد اعلاء باشد، مجهزترین کتابخانه و بخش مجلات و دسترسی کامل به پایگاههای اطلاعاتی بین المللی، آزمایشگاههای مدرن آموزشی و تحقیقاتی مجهز و به روز، آزمایشگاه مرکزی با تمام تجهیزات High Tech مورد نیاز استادان، اعضای هیات علمی با سواد و از بین نخبهترین متقاضیان انتخاب شده باشند و غالباً به مراتب بالا ارتقاء یافته باشند به قسمی که از شهرت داخلی و بین المللی برخورداربوده و مداوم از دانشگاههای دنیا از آنها جهت ارائه سخنرانی یا کارگاه دعوت شوند و سالانه جوایزی را در زمینههای گوناگون نصیب دانشگاه نمایند. ایجاد فرصتهای مطالعاتی و تحقیقاتی بطور گسترده برای اعضای هیات علمی، مجهز بودن دانشگاه به سالنهای متعدد کنفرانس و گرد همایی، تجهیزات کامل صوتی و تصویری در کلاسهای درس و سالنها برقرار و با داخل و خارج با ویدئو کنفرانس متصل باشند، دانشجویان کیفی در مقاطع ارشد و دکتری جذب نموده، امکانات رفاهی و سلف سرویس و خوابگاهی کامل، قراردادهای پژوهشی داخلی و خارجی متعدد و درآمد اختصاصی چندین برابر بودجه دانشگاه، کارآفرین بودن دانشگاه، انجام چندین پروژه ملی و کاربردی و عملی محرمانه در حوزههای صنعتی و نظامی و پزشکی و داروئی و اقتصادی درسال، فضای روحی و روانی حاکم بر دانشگاه کاملاً علمی و همراه با آرامش و دور از منازعات سیاسی و اجتماعی، مدیریت علمی و کاملاً دمکراتیک به نحوی که وقت اعضای هیات علمی فقط صرف آموزش و تحقیق شود نه درگیر با مشکلاتی که رئیس و تیم مدیریتی وی با خودبزرگ بینی و کم تجربگی ایجاد مینمایند و...
2- حال این سؤال مطرح است که دانشگاه یاسوج در کدام یک از ویژگیهای بالا نسبت به دانشگاههای مطرح و باسابقهای مثل دانشگاه تهران، صنعتی شریف، شیراز (محل خدمت همین رئیس خوش مصاحبه)، صنعتی امیر کبیر و غیره برتر است که رئیس دانشگاه ادعا میکند دانشگاه اول کشور شده و این همه تبلیغ و شادباش و هلهله و شادی به راه انداخته است. در واقع اگر چنین است چرا همه اعضای هیات علمی غیر بومی و بخشی از بومیها آرزو دارند از این دانشگاه جدا شوند و به دانشگاه بهتری انتقال یابند؟ یا برعکس چرا اساتید سایر دانشگاهها تمایلی به انتقال به این دانشگاه را ندارند؟ چرا هنوز بیشتر اعضای هیات علمی تمایل دارند مقررات دانشگاههای در حال توسعه و تازه تأسیس در مورد آنها اعمال شود؟ چرا دانشجویان بخصوص ارشد و دکتری آخرین اولویت انتخابشان دانشگاه یاسوج است؟ چرا اتعداد قابل توجهی از گروههای آموزشی دانشگاه در حد انگشتان یک دست هیات علمی ندارند؟ به راستی آیا رئیس دانشگاه حاضر است برای تکمیل تعداد اعضای هیات علمی خود از فارغ التحصیلان همین دانشگاه استخدام نماید؟ چرا بارها رئیس فعلی دانشگاه اظهار نموده اینجا زود بوده دانشگاه بشود و باید همچنان زیر نظر شیراز باقی میماند.
جناب رئیس، کدامیک از همکاران شما در دانشگاه شیراز حاضرند به این دانشگاه منتقل شوند؟ البته بدشان نمیآید به لطف جنابعالی به بهانه شرکت در جلسه هیأت ممیزه یک سفر تفریحی همراه با دریافتی آنچنانی داشته باشند. به راستی چرا اگر این دانشگاه از شیراز برتر است اعضای هیات ممیزه آن باید از شیراز و اصفهان بیایند و آیا خود اعضای علمی آن لیاقت عضویت در هیئت ممیزه را ندارند؟ اگر خودتان واقعاً به رتبه اولی این دانشگاه باور دارید چرا رؤسا و برخی اعضای کمیسیونهای تخصصی دانشگاه را از شیراز یا اصفهان آوردهاید؟ آیا دانشگاه شیراز یا دانشگاه صنعتی اصفهان حاضرند شخص شما یا اعضای هیات علمی این دانشگاه را به عنوان عضو هیئت ممیزه خود معرفی نمایند؟
3- این دانشگاه از نظر پارامترهای مطرح شده در بالا از جمله تعداد رشتهها و دانشکدهها و پژوهشکدهها، تعداد دانشجویان و اساتید، فضای فیزیکی و آزمایشگاهها و دستگاههای تحقیقاتی، تعداد مقالات و استنادات (نه خود استنادیهای مرسوم فرد پر ادعای دانشگاه) و بسیاری از شاخصهای دیگر مثل اتاقهای کار نامناسب، نظافت فاجعه بار داخلی دانشگاه (دستشوییهای ترمینال یاسوج از سرویسهای بهداشتی دانشگاه یاسوج تمیزترند)، عدم وجود آب شرب بهداشتی و تمیز، عدم ایمنی در آزمایشگاهها و کارگاهها و ... از بسیاری دانشگاههای مطرح کشور با عنایت به توضیحات بالا در سطح پایینتری است و همگان می دانیم وزارت علوم این دانشگاه را در سطح سوم کشور قرار داده است. لذا به قول معروف با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود و بر اساس چند داده ناقص و خاص در سایتی اینترنتی نمیبایست گزارش و آدرس غلط داد و ادعا نمود ما در کشور اول هستیم و از آن طرف دست التماس دراز کرد که به من ِمحروم و ندار کمک کنید.
4- و اما در خصوص موضوع اخیر و رتبه اعلام شده در سایت مؤسسه تایمز، ذکر این نکته ضروری است که مبنای ارزیابی این سایت 5 شاخص است که 3 تا خود اظهاری است (بخشهایی از آموزش و دانشجویان و قراردادهای بین امللی و درآمدهای صنعتی) و دو تای دیگر که قریب 60 درصد امتیازات را داراست مقالات و استنادات به دانشگاه یاسوج را در بر میگیرد. ملاحظه میشود ویژگیها و شاخصهای مهم دیگر یک دانشگاه خوب را نادیده گرفته و لذا رتبه اعلامی واقعیت دانشگاههای کشور و بخصوص دانشگاه یاسوج را نشان نمیدهد. در هر حال در مورد رتبه گزارش شده، در زیر توضیحات لازم ارائه میشود:
5- در اینکه دانشگاه یاسوج پتانسیل دارد که در زمره دانشگاههای خوب کشور باشد تردیدی نیست. این جایگاه در ارزیابیهای سالهای گذشته دانشگاههای کشور و در دوران رؤسای پیشین دانشگاه یاسوج، توسط پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (که اعتبار آمار آن از پایگاههای مشابه تایمز بسیار بیشتر است) منتشر شده بود. البته نه در جایگاه اول کشور بلکه در جایگاه واقع بینانه ای که این دانشگاه داشته است معرفی شده است (به تناوب بین 14 تا 10 در میان همهی دانشگاههای جامع کشور). هر چند همان گزارشها هم جای نقد دارند ولی واقع بینانه تر هستند. آخرین اعلام این پایگاه گزارش 1396-1397 است که مربوط به عملکرد دوره زمانی 1393 الی 1395 معادل 2014 تا 2016 میلادی است.
6- رتبه بندی جدید اعلام شده توسط تایمز همان رتبه بندی اعلام شده تایمز در شهریور 1398 بوده است و اصلاح گزارش قبلی 2020 در رتبه بندی دانشگاهها است. در آن گزارش، تایمز رتبه دانشگاههای شرکت کننده از ایران را بین دانشگاههای جهان اعلام کرده بود و در این گزارش ضمن تغییر در درصدهای شاخصها، نتیجه همان رتبه بندی را بین دانشگاههای آسیایی اعلام کرده است. در حقیقت بر اساس تغییر دو پارامتر و تصحیح اعمال شده، دانشگاه یاسوج با سه پله سقوط به رتبه 5 تنزل پیدا کرده است. نفس تغییر در درصد پارامترهای قبلی نشانگر نوعی ایراد در اعتبار رتبه بندی قبل و فعل تایمز میباشد. چگونه در ارزیابی سال 2020، یکبار شاخص آموزش 30 و در دیگری مربوط به همان سال شاخص آموزش 25 لحاظ شده است؟ معلوم میشود اگر همانطوریکه در بالا گفته شد پارامترهای واقعی اعمال میشد دانشگاه مادر استان الان در ایران چندم بود. رئیس دانشگاه برای سرپوش گذاشتن بر روی همین تنزل شروع به غوغاسالاری کرده و روزی چندین مصاحبه انجام میدهد والبته در این میان از لطف هم استانی خود در صدا و سیمای استان بهره میبرد.
7- با فرض صحت اطلاعات وارده و رتبه اعلام شده توسط دکتر عریان، اطلاعات رتبه بندی اعلام شده 2020 تایمز، مربوط به فعالیتهای فاصلهی سالهای 2014 تا 2018 میلادی یعنی مربوط به دوره مدیریت دکتر شاپور رمضانی، دکتر محمودرضا رحیمی و مدیران قبل از آنها بوده است. لذا این رتبه مربوط به عملکرد دوره مدیریت آقای دکتر احمد عریان نبوده است. احتمالاً نتیجه ارزیابی عملکرد دوره مدیریت دکتر عریان توسط تایمز در پایان 2020 یا نیمه اول 2021 منتشر میشود.
8- شرکت در رتبه بندی تایمز مستلزم خود اظهاری است و کاربر دانشگاه بایستی بخشهای زیادی از اطلاعات را وارد سامانه تایمز نماید. به همین دلیل از مجموع 192 دانشگاه جامع، صنعتی و علوم پزشکی کشور فقط 40 دانشگاه ایرانی در رتبه بندی تایمز شرکت کردهاند. بنابراین هم اعتبارسنجی آمار وارد شده نیاز به بررسی دارد هم اعتبار رتبههای کسب شدهی تایمز جامعیت لازم را ندارد.
9- برای مقایسه این رتبه بندی با سایر نظامهای رتبه بندی به ذکر دو مورد بسنده میشود. دانشگاه یاسوج و دانشگاه نوشیروانی بابل که در رتبه بندی تایمز رتبههای 5 و یک را کسب نمودند، در رتبه بندی QS هیچ رتبهای کسب ننمودند. همچنین، دانشگاه یاسوج در رتبه بندی شانگهای حتی در بین 1200 دانشگاه اول دنیا قرار ندارد و دانشگاه نوشیروانی بابل که در رتبه بندی تایمز در ایران اول است، در رتبه بندی شانگهای رتبه 900 جهانی و دهم ایران است. از طرفی در رتبه بندی شانگهای اولین دانشگاه ایران دانشگاه تهران و دوم دانشگاه صنعتی شریف است که این منطبق بر واقعیات است و مقبولیت بیشتری را برای این رتبه بندی ایجاد میکند. هرچند در این زمینه پایگاههای علم سنجی وزینتری در دنیا وجود دارند که مرجعیت آنها در دانشگاههای معتبر دنیا بیشتر است.
10- اصرار دکتر عریان به بیان احراز "رتبه اول دانشگاه یاسوج بین دانشگاههای جامع" به جای استفاده از عبارت " احراز رتبه اول بین 26 دانشگاه جامع ایرانی شرکت کننده در ارزیابی تایمز" مرا یاد داستان قدیمی "مرد حیله گر، مردم بی سواد و معلم بیچاره" انداخت: داستان مار و شکل مار. (دانشگاههای جامع کشور 84 دانشگاه میباشند که تنها 26 دانشگاه جامع در رتبه بندی تایمز شرکت کردهاند"
این رئیس خوش مصاحبه، جامعه باسواد استان را خیلی دست کم گرفتهاند و از یاد بردهاند که امروزه فرزندان دبستانی استان نیز قادرند با جستجو در فضای مجازی، تفاوت بزرگنمایی و حقیقت گویی را بیابند و بزرگان این استان که در جایگاههای علمی و اجرایی کشور و استان مشغول خدمتند به خوبی تفاوتها را میفهمند. فقط به عنوان نمونه به ایشان گوشزد میکنم اعتبار دانشگاه علوم پزشکی شیراز به خاطر وجود دستهای توانمند امثال اولین پیوند دهنده کبد در دنیا است که از فرزندان این مرز و بوم است و بر خلاف رفتار دکتر عریان، تا حال کسی از وی تعریف و تبلیغی از زبان خودش نشنیده است. مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید.
11- دکتر عریان از معاونت دانشگاه شیراز کنار گذاشته شد و تلاش ایشان برای ریاست دانشگاه شیراز با مخالفت شدید همکارانش در آن دانشگاه روبرو گردید. لذا تلاش میکند به آنها و وزارت تفهیم نماید که رتبههای دانشگاه یاسوج به علت مدیریت ایشان بوده و این موضوع را القا نماید که "اگر در دانشگاه شیراز مدیر میشد چه افتخارات که کسب نمیکرد!". این شیوه تبلیغ دانشگاه یاسوج توسط دکتر عریان و سعی ایشان برای آنکه به مدیران استان القا نمایند که موفقیتهای دانشگاه مرهون مدیریت خودشان است و برای جا انداختن این تفکر به بزرگنمایی متوسل شدن، مردم را نسبت به دستاوردها و جایگاه واقعی دانشگاه بد بین مینماید و اعتماد مردم به حقایق مسلم را نیز خدشه دار مینماید. کما اینکه در میان جامعه دانشگاهی مرجع و تعدادی ازمدیران ارشد وزارت عتف، موضوع رتبه یک و دومی دانشگاه یاسوج با طنز بیان میشود. امید است ایشان پیگیر حل مشکلات دانشگاه و 60 نفر نیروهای اخراج کرده باشند و دست از رزومه سازی با دستاوردهای پیشینیان بردارند و آنجا که مجبور به استناد به گذشته هستند امانتدار باشند، از بزرگنمایی بپرهیزند و بر دستاوردهای دوران مدیریت خود برای اثبات خویش تأکید نمایند.
کد مطلب: 421935