نرگس احمدپورنویسنده و خبرنگار نیکوکارِ گچسارانی از به حاشیه رفتن حاشیه نشین ها، در حال وهوای انتخاباتیِ شهرستان گچساران گفت.
نرگس احمدپور نویسنده، خبرنگار و نیکوکارِ گچسارانی از به حاشیه رفتن حاشیه نشین ها، در حال وهوای انتخاباتیِ شهرستان گچساران گفت.
احمدپور: این روزهابه وضوح بی اخلاقیهای انتخاباتی پُشت تریبونهای مختلف ولابلای کلمات رسانهای، بوضوح دیده وشنیده میشود. بعنوان یک فعال اجتماعی که سوگندیادکردم فریادمردم فقیروقشرآسیب پذیرشهرم باشم، درشب افتتاحیهٔ ستادهای انتخاباتی، جای خالیِ تمامی خانوارهای کم برخوردارِ شهرمان را بوضوح لمس کردم.
-فقر، دور تا دورِ ستادها می چَرخید. من فقر را دیدم. چمبره زده در یک جفت چشم، سوار بر گاریِ سادهٔ چوبی، باطعم باقالیِ گرمی که از این ستاد به آن ستاد در حال رفت و بازگشت بود، به اُمیدِ لحظه ای که یک خریدار، میان این کارناوالهای شادی و دنیای ترقه و رنگ و نور درآسمانِ شب، یک پیاله باقالیِ داغ خریداری کُنَد.
من فقر را در بُزاقِ دهانِ کودکی فقیر، که در حُجب وحیای مادرش با انگشتانی سرد، گوشهای از جمعیت، به شادی و شیرینی و پاکتهای کوچک آبمیوه خیره شده بود، لمس کردم.
و شرم را میان انگشتانِ مادری جوان که با من از رنجِ زندگیِ بدون مَرد حرف زد، از ازدواجی اجباری، و طلاقی اجباریتر، به جُرم آنکه همسر دومی بود که از روی فقر والدین اسیرِ وسوسهٔ مردی شد که در پاسخگویی به همسرِ اَول، او و فرزندانش را طرد کرد.
-من درتمام این روزها، در بی اخلاقیها، بداخلاقیهای تریبونی، جای خالی تمامی ساکنین محلههای فقیرنشین شهرم رابه وضوح لمس کردم چه در شادی آنها که با برنامه آمدند، چه در گستاخیِ آنها که خود را، ولی نعمتهای برحق همین مردم میدانند، من با نگاهم بدنبالِ مادرانی بودم که رنج خرید شیرخشک، داروهای گران قیمت برای شیمی درمانیها، البسهٔ گرم زمستانی و حتی نان شب انها را شرمسار کودکانشان کرده است.
-من تمامی این بی عدالتی ها را در تقسیم ناعادلانهٔ پولهای کاغذی، میان زمین و آسمان دیدم. و در عجبم هیچ تریبونی از این مردم و رنج آنها فریاد نزد.
- عزیزی درنطقی بیان کرد نباید هیچ قلمی هرز شَوَد، باید به صراحت بگویم قلمها هرز نمی شوند، اما با کلمات و روشنگری، تبری بر قامت علفهای هرز در اجتماع هستند.
- بهتراست بجای پرداختن به حواشی و مواردی که هیچ اهمیتی برای مردم و بخصوص قشر نیازمندجامعه ندارد، شرحی از آنچه که دلیل اُفولِ محبوبیت شما در جامعه است را بیان کنم:
آقایان تریبون را فرصتِ درد و دلهای شخصی کردهاند. پالسهای منفی این حرکت، عواقبی جز انحراف ذهن مردم ندارد.
-
کجای تیترهای درشت این روزهای رسانهها، ازهجوم واسطه هابه خانهٔ فقر نیازمندان این شهر کلامی درج شده؟ آیا این مردم ستمدیده همان طبقاتی نیستندکه بیش از دوسال است از کارتُن خوابی، اعتیاد، کودک کار، تکدی گری و آنچه روزمرگی زارِشان درج کردهایم؟
-اینکه کی از پایِ منقَل آمده و دست چِک چه کسی گُم شده یا شناسنامهٔ کدام مُردهٔ نگون بخت طعمهٔ رانت خواری دیگری شده حال مردم را تغییر نمی دهد. اگر قرار بر شفاف سازی است شفافیت مالی خود را به مردم شرح دهید.
- مردم شغل میخواهند، انگیزه می خواهند، اما به هر قیمتی هر مُهرهٔ تحمیلی را به مجلس نمیفرستند. این مردم آگاهتراز آن هستند که نوک انگشتشان هم وزنِ ماکارونی و رب گوجه باشد.
- به نظر من آقای سیدقدرت حسینی کاندیدای اصلح است، با وجود شناختی که از ایشان دارم.
آفتاب مهربانی در باشت جلوهٔ باشکوهی بامرد چشم سبز باوی گرفت. جلوسِ فاتح قلبها وقتی رقم خورد. مردم آمدند پیر و جوان، خُرد و کَلان، گرچه باران آمد اما این اقبال عمومی برای مردِ بارانیِ معروف نبود و باشتی ها فرزند آفتاب مهربان را به گرمی در فضایی آکنده از غرور و شوکت پذیرا شدند.
- نیازی نیست زیباترین تابلو و بناها را در لبنان و کیامرثی نصب کنید سعی کنید بهترین مراکز اشتغالزایی رابرای پنج هزار و سیصد خانوار ساکن بافت فرسوده برپا کنید تا پدرانشان برای یک فرصتِ انتخاباتی، انگشتش را به یک قوطیِ رب گوجه برای فرصت طلبان معاوضه نکند و آنقدر درآمد داشته باشد تا اگر به او اجباری وارد شدقدرتِ یک نَه گفتنِ محکم را داشته باشد.
- بانوان شهرمان را دستِ کَم نگیرید. زن یک انقلاب است و در روز دوم اسفند ثابت قدم و در دفاع از حقوق ضایع شده، بر سرشهر و مردمانش آوردید و در آخرین فرصت مُنکر آن هستید و خود را خادم معرفی میکنید، انتخاب اصلح را نشان میدهیم.
در پایان به صاحبان تریبونهای انتخاباتی هشدار می دهم دل مردم و دل رهبری را بیش از این از آلودگیهای شخصی به دردنیاورید و تنهابه فکر منافع نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم کم برخوردارباشید.