کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

گفت‌وگوی کبنانیوز با ایمان محمدپور فعال سیاسی اصلاح‌طلب:

شاید کاندیدای گچساران شوم / تهدید می‌شوم، مستندات دارم/ خورشیدی آزاد تابع احساسات حرف زده / انتقاداتی که به تاجگردون وارد است به زینل زاده و حسینی هم وارده / تنها کسی که در ادارات گچساران و باشت دخالت نمی‌کند، خود مدیران هستند

16 مهر 1398 ساعت 13:11

هر دو عزیز قبلا در قدرت بوده اند، امتحان خودشان را پس داده اند و اکثر انتقاداتی که به عملکرد تاجگردون وارد است، به هر دو نفر وارد است، به طور مثال اگر انتقاد وارد است که تاجگردون در زمینه اشتغال تبعیض قائل شده است، هم در زمان حکمرانی زینل زاده در شهرداری دوگنبدان و اداره کل کار و هم به آقای حسینی در زمان نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، تبعیض های فروانی در زمینه به کارگیری نیرو وجود داشته است. در زمینه عدم توجه به شایسته سالاری باز هر دو عزیز در زمانی که مسئولیت داشته اند،متهم هستند. و...با این حساب، این دو عزیز نمی توانند منتقد عملکرد تاجگردون باشند و در این زمینه ایشان را زیر سوال ببرند، چون هر شلیک انتقاد گونه از سمت این دو نفر، قطعا کمانه خواهد کرد و به خودشان اصابت می کند. در ثانی، چون احتمال می دهند که تاجگردون موفق به عبور از سد شورای نگهبان نشود، سعی می کنند فعلا وارد فضای انتقاد از تاجگردون نشوند که در صورت رد صلاحیت ایشان، سبد رای ایشان را به خودشان اختصاص بدهند. دلیل سوم هم این که اگر این دو نفر از الان وارد فضای رقابت شوند و فضا را انتخاباتی کنند، قطعا به نفع تاجگردون خواهد بود و مطالبات بر جای مانده مردم در سایه این فضای انتخاباتی فراموش می شود. بنابراین این دو نفر سعی می کنند که فعلا وارد فضای انتقاد از تاجگردون نشوند.


«عدم توجه به شایسته سالاری و انتخابات مدیران بر اساس ملاک قوم و طایفه و مطیع بودن، تبعیض و بی‌عدالتی در استخدامی‌ها، گسترش فضای لمپنیسم و تملق پروری، عدم پذیرش انتقاد، بخشی از اشکالات و انتقاداتی است که بر تاجگردون وارد است.» همچنین او معتقد است که «تنها کسی که در ادارات این دو شهرستان دخالت نمی‌کند، خود مدیران ادارات هستند. قفل زدن بر مرکز ام آر آی توسط نماینده محترم هم نمونه بارزی از دخالت ایشان در کار قوه مجریه و همانطور که خود ایشان هم اعتراف کردند بر خلاف قانون بود، که البته عذرخواهی هم کردند، که امیدواریم این رویه غلط، باب نشود.» اینها بخشی از نظر فعال سیاسی اصلاح طلب استان کهگیلویه و بویراحمد است که به بهانه فعالیت‌های اخیر انتخاباتی اصلاحطلبان و نزدیک شدن به فصل انتخابات مجلس شورای اسلامی، گفت‌وگویی با ایمان محمدپور فتح فعال سیاسی اصلاح‌طلب استان کهگیلویه و بویراحمد انجام داده‌ایم؛ که از نظر خوانندگان می‌گذرد؛

کبنا: جناب محمدپور تحلیلگران بر این عقیده‌اند که اصلاح طلبان شرایط سختی دارند و به نوعی بدترین روزهای خود را می‌گذرانند، آیا این شرایط سخت، ارتباطی با حمایت اصلاح طلبان از دکتر روحانی در انتخابات ۹۲ و همچنین حمایت از لیست امید در انتخابات ۹۴ دارد؟
ضمن عرض سلام خدمت حضرتعالی و سایر همکارانتان در سایت وزین کبنانیوز، بله قطع به یقین ارتباط دارد. بخش اعظمی از این فشار و سختی بر می‌گردد به این موضوع که اصلاح طلبان برای بازگشت به قدرت، مصلحت اندیشی را سرلوحه کار خودشان قرار دادند و اصول و پایه‌های فکری خود را قربانی بازگشت به قدرت کردند و تا جایی پیش رفتند که همه تخم مرغ‌های خودشان را در دو انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ در سبد جناب آقای دکتر روحانی به عنوان یک اصولگرای شناسنامه دار و از طیف روحانیت مبارز و در انتخابات مجلس ۹۴ در سبد لیست امیدی گذاشتند که اکثریت آن را کاندیداهای کانفورمیست تشکیل داده بودند، آن هم بدون هیچ قید شرطی به نفع مردم. از طرف دیگر رقیب زخمی از شکست در انتخابات، هم بیکار ننشست و بعد از بازگشت غیر منتظره اصلاح طلبان به میدان بازی پس از اتفاقات ۸۸، تمام تلاش خود را به کار گرفت که به هر شکل ممکن جلوی موفقیت دولت برآمده از رأی اصلاح طلبان را بگیرد و به این شکل مردم را نسبت به اصلاح طلبان بدبین کند، که ضعف مدیران دولت روحانی و ضعف نمایندگان برآمده از لیست امید در عمل به وعده‌ها، سبب شد که رقیب به نوعی موفق هم شود و با خدشه دار کردن اعتماد مردم به اصلاح طلبان، این روزهای سخت و البته قابل پیش بینی را برای آنها رقم بزند.

کبنا: نظر شما این است که اصلاح طلبان نباید در انتخابات ۹۲ و ۹۶ از دکتر روحانی حمایت می‌کردند؟ یا نباید در سال ۹۴ برای انتخابات مجلس لیست می‌دادند؟
بله، درست متوجه شدید. همانطور که اطلاع دارید اصلاح طلبان از ۸۸ تا ۹۲ شرایط بسیار سختی را تحمل کردند و حتی اجازه برگزاری جلسات با تعداد کم را هم نداشتند، از طرف دیگر مردم هم با عملکرد ضعیف دولت دوم جناب آقای دکتر احمدی نژاد در شرایط سختی قرار داشتند. این شرایط به نوعی اصلاح طلبان را وادار کرد که برای بازگشت به قدرت و نجات مردم  از آن شرایط سخت، عجله کنند و به هر قیمتی دنبال کسب پیروزی در انتخابات ۹۲ و بازگشت به قدرت باشند، که همین کار را هم کردند. اما به نظر می‌آید، می‌شد تصمیم بهتری برای عبور از آن شرایط سخت گرفت و علیرغم این که معتقدم تنها راه برای حرکت کشور به سمت ریل توسعه، اصلاح ساختاری اما گام به گام است و بخشی از این اصلاح هم از صندوق رأی می‌گذرد، اما نظرم این است که اصلاح طلبان نباید بعد از اتفاقات ۸۸، علیرغم همه فشارها و سختی‌ها، تحت هر شرایطی و بدون قید شرط، مجدد وارد بازی می‌شدند و برای بازگشت به قدرت، پشتوانه اجتماعی خودشان را برای نیل به هدف که همان کسب پیروزی کاندیدای تحمیلی بود بسیج می‌کردند و در حالی که می‌دانستند خیلی از شعارها و وعده‌هایی که روحانی و عارف به مردم می‌دهند، از عهده رئیس جمهور خارج است و تصمیم در مورد خیلی از آن وعده‌ها بر عهده حاکمیت است، نباید آن شعارها و وعده‌ها را با حمایت بدون قید شرط و بسیج مردم، تأیید و تضمین می‌کردند. بلکه باید قبل از ورود مجدد به بازی، با حاکمیت وارد مذاکره می‌شدند و تضمین‌هایی را برای فراهم کردن شرایط ورود با کاندیدای اصلی جریان اصلاحات و همین طور تضمین‌هایی برای اصلاحاتی که ضروری‌تر است و رفع بعضی از محدودیت‌ها برای بعضی از اشخاص تاثیرگذار و... را می‌گرفتند و بعد ورود می‌کردند.

کبنا: پس به نظر شما اصلاح طلبان باید در سال ۹۲ ابتدا با حاکمیت وارد مذاکره می‌شدند و در صورت فراهم بودن شرایط، ورود می‌کردند و اینطور که از سخنان شما برآمد حمایت بدون قید شرط از روحانی را اشتباه میدانید؟
بله، دقیقاً

کبنا: جناب محمدپور، بعید می‌دانم که حاکمیت حاضر به مذاکره و دادن امتیاز به اصلاح طلبان در آن بازه زمانی بود. اگر به هر دلیل حاکمیت حاضر به مذاکره نبود، به نظر شما تصمیم درست، عدم شرکت فعال و معرفی کاندیدا بود؟
 ببینید شاید نظر شما درست باشد و حاکمیت در آن بازه زمانی حاضر به مذاکره نبود، که در صورت عدم پذیرش از طرف حاکمیت، بهترین تصمیم برای جریان اصلاحات در آن برهه خروج از زمین بازی بود، و باید به مباحث زیربنایی اصلاحات می‌پرداختند، اصول و مرام نامه‌ای که قبل از این و در سال ۷۶ خلأ آن احساس می‌شد، و پس از این وارد زمین بازی کسب قدرت می‌شدند؛ باز تعریف اصلاحات و نوشتن مانیفست اصلاح طلبی از جمله این مباحث بود، برای اینکه الان جریان اصلاحات بی در و پیکر نباشد که هر کس از راه رسید و دید فعلاً نفعش در اصلاح طلبی است، خودش را اصلاح طلب معرفی کند و به منفعت برسد، بعد که اصولگراها قدرت گرفتند، اصولگرا بشود. از این گذشته کی گفته است که حتماً باید در قدرت باشی تا بتوانی دست به اصلاح بزنی؟ مگر خارج از دایره قدرت، نمی‌توان دست به اصلاح زد؟

کبنا: کاری به شکست یا پیروزی در انتخابات‌ها نداریم اما همانطور که اطلاع دارید از سال ۷۶ تا ۹۶ به مدت ۲۰ سال، اصلاح طلبان در تلاش برای کسب قدرت بودند، آیا به اهداف مد نظرشان رسیدند؟
خیر، نه تنها به اهدافشان نرسیدند، بلکه برعکس، روز به روز آرمان‌هایشان را تقلیل دادند و کار به جایی رسیده است که بعد از بیست سال، الان دغدغه ما شده رفتن بانوان به ورزشگاه، رفع حصر یا رفع فیلتر تلگرام و ... البته ناگفته نماند که نپذیرفتن شرایط اصلاح طلبان توسط حاکمیت، شاید در کوتاه مدت به نفع حاکمیت بود و می‌توانستند به اهداف کوتاه مدت خود که همان یک دست کردن حاکمیت بود، برسند، اما شک نکنید که این کار در دراز مدت به نفع جریان اصلاحات بود و حاکمیت مجبور بود شرایط را برای ورود جریان اصلاحات فراهم کند، چون حداقل برای گرم کردن تنور انتخابات هم، به جریان اصلاحات و حضور آن‌ها نیاز داشت.

کبنا:  آیا قبول دارید که اصلاح طلبان بدلی باعث دلسردی مردم از جریان اصلاحات شده‌اند؟
بله، صددرصد قبول دارم که اصلاحات به مرور زمان، مخصوصاً بعد از پایان دولت اصلاحات و حتی شاید قبل‌تر، یعنی بعد از پایان مجلس ششم و رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان شناسنامه دار توسط شورای نگهبان به دست نااهلان و به قول شما اصلاح طلبان بدلی افتاد. دو دلیل عمده باعث شد که این اتفاق بیفتد که به یکی از این دلایل اشاره کردم که همان رد صلاحیت اصلاح طلبان شناسنامه دار توسط شورای نگهبان و حذف آنها بود، و دلیل دیگر، مسائلی مثل نبود مانیفست جریان اصلاحات، که نقش پررنگی در این زمینه داشته و سبب شده است که هر شخصی تا زمانی که مطمئن باشد که با اصلاح طلب شدن ظاهری، منتفع می‌شود، اصلاح طلب و همین که دید نفعش در این است که اصولگرا باشد، در کسری از ثانیه تغییر جهت می‌دهد و اصولگرا می‌شود و... . همین افراد یعنی بدلی‌ها و یا نااهلان به مرور زمان سبب شدند که جریان اصلاحات از  آرمان‌های واقعی اصلاح طلبانه، به تجمل گرایی، ثروت اندوزی، فرد محوری، قدرت طلبی، منفعت طلبی و ...مبتلا شود و این امر تا حدودی  سبب فاصله گرفتن مردم از این جریان مردمی شده است.

کبنا: پس قبول دارید که به فرض مثال در همین استان، رفتار برخی که خود را به جریان اصلاحات منتصب می‌دانند، اما رویکرد دیگری را دنبال می‌کنند باعث شده که اصلاح‌طلبان واقعی جایگاه خود را در بین مردم از دست دهد؟
 این جمله که فرمودید اصلاح طلبان جایگاهی در میان مردم استان کهگیلویه و بویراحمد ندارند را قبول ندارم، هر چند می‌پذیرم که مردم مخصوصاً بعد از انتخابات‌های گذشته و عدم عمل به شعارها توسط افرادی که به وسیله جریان اصلاحات حمایت شدند، جریان اصلاحات را مقصر می‌دانند و به نوعی اعتماد چندانی به اصلاح طلبان ندارند. اما من و شما نمی‌توانیم مشخص کنیم که چه کسی جایگاهی نزد مردم دارد یا ندارد و عزت و ذلت هم دست خداست.

کبنا: به نظر شما آیا وقت آن نرسیده که جریان اصلاحات دست به اصلاح درونی بزند و تکلیف افراد فرصت طلب که از برند اصلاح طلبی سوءاستفاده کرده‌اند، را مشخص کند؟
این حرف شما را قبول دارم که جریان اصلاحات نیاز به یک جراحی دارد و بهترین فرصت برای الک کردن جریان اصلاحات و حذف افراد کانفورمیست که اصلاحات را فقط وسیله‌ای می‌دانند جهت رسیدن به هدف، همین انتخابات دوم اسفندماه است.

کبنا: در شهرستان گچساران و باشت، اصلاح طلبان تلاش زیادی برای پیروزی کاندیداهای منتسب به این جریان در انتخابات‌های مختلف داشته‌اند و دارند، اما آیا در معادلات استانی و شهرستانی مثل چینش مدیران با آنها مشورتی می‌شود؟ چون در ظاهر می‌بینیم اصلاح طلبان پیشکسوت گوشه عزلت گرفته‌اند و خیلی به آنها  جایگاهی داده نمی‌شود و از امثال آقای خواجوی و یا شما، به عنوان یک جوان نظرخواهی نمی‌شود.
 ما که عددی نیستیم و شاگردی بزرگان را میکنیم، اما این که فرمودید امثال آقای خواجوی گوشه عزلت گرفته‌اند را تحت هیچ عنوان قبول ندارم.
آقای خواجوی و دیگر بزرگان کار خودشان را انجام می‌دهند و هر جایی که لازم باشد ورود می‌کنند و کاملاً فعال و اکتیو در میدان حضور دارند و در راه پر از سنگلاخ اصلاح گام بر می‌دارند، اما این که فرمودید در معادلاتی مثل چینش مدیران شهرستان و استان تاثیری دارند یا ندارند را من نمی‌توانم پاسخ بدهم و خود این عزیزان می‌توانند پاسخ بدهند که آیا در زمینه چینش مدیران و دیگر معادلات شهرستانی و استانی، مدیران و نمایندگان منتصب به جریان اصلاحات با آنها مشورت می‌کنند یا نه...

کبنا: آقای کفایی در اظهار نظری گفته بود که اصلاح طلبان تمام قد از نماینده فعلی حمایت می‌کنند و این حمایت تمام قد به این معناست که نماینده با اصلاح طلبان هماهنگ است، نظر شما چیست؟ آیا اصلاح طلبان از عملکرد نماینده رضایت دارند؟
ببینید دوست عزیز، در این که آقای کفایی از بزرگان جریان اصلاحات در شهرستان و استان و از صاحب نظران برجسته حتی کشوری جریان اصلاحات هستند و هزینه‌های زیادی هم پرداخته‌اند و همچنان هم درس شجاعت و ایستادگی به امثال ما جوانان می‌دهند، شکی نیست، اما جریان اصلاحات متکی به شخص نیست و حتی شخص آقای سید محمد خاتمی هم نمی‌تواند به تنهایی برای جریان اصلاحات تصمیم بگیرد و البته تا جایی هم که اطلاع دارم هنوز این جریان در شهرستان‌های گچساران و باشت جلسه‌ای در زمینه بررسی عملکرد آقای تاجگردون و یا نحوه شرکت در انتخابات آینده برگزار نکرده است؛ حال می‌خواهد نتیجه جلسه حمایت و یا عدم حمایت از آقای تاجگردون یا هر شخص دیگری باشد.
اما حق طبیعی استاد کفایی به عنوان یک شخص صاحب قلم و اندیشه است که نظر بدهد و مقاله مورد نظر حضرتعالی هم با اسم حقیقی علیرضا کفایی منتشر شد نه با اسم حقوقی سخنگوی اصلاح طلبان و یا دبیر شورای هماهنگی اصلاحات، پس نتیجه می‌گیریم که جناب آقای کفایی نظر شخصی خود را گفته‌اند و نه نظر جمعی اصلاح طلبان. هر چند اعتقاد دارم که مقاله مورد نظر شما رمزهای فراوانی داشت، اما متاسفانه رسانه‌ها شیطنت کردند و بیشتر روی تیتر سفارشی مانور دادند تا خود متن مقاله.
در مورد راضی بودن یا نبودن جریان اصلاحات از عملکرد آقای تاجگردون هم همانطور که گفتم هنوز تا جایی که اطلاع دارم در هیچ جلسه‌ای به صورت مستند و مستدل، مجمع اصلاح طلبان عملکرد ایشان را مورد بررسی قرار نداده است.

کبنا: آقای محمدپورفتح نظر شخص شما چیست؟ آیا عملکرد آقای تاجگردون به عنوان کاندیدای مورد حمایت جریان اصلاحات در انتخابات ۹۴ قابل دفاع است؟
عملکرد آقای تاجگردون را باید از چند بعد مورد بررسی قرار داد و بعد جمع بندی کرد. به طور مثال در زمینه عمرانی هر چند که انتقاداتی هم به بعضی از پروژه‌های عمرانی ایشان وارد است، اما خارج از هر مسئله‌ای اگر کسی بگوید که ایشان در زمینه عمرانی عملکرد خوبی نداشته است، واقعاً بی انصاف است و قبل از هر چیزی به وجدان خودش خیانت کرده است و انصافاً عملکرد ایشان در این زمینه قابل دفاع است. اما انتقادات زیادی در سایر زمینه‌ها به ایشان وارد است، مثل عدم توجه به شایسته سالاری و انتخابات مدیران بر اساس ملاک قوم و طایفه و مطیع بودن، تبعیض و بی عدالتی در استخدامی‌ها، گسترش فضای لمپنیسم و تملق پروری، عدم پذیرش انتقاد و... . به طور کلی و با نظر گرفتن جمیع جهات، عملکرد آقای تاجگردون در مقایسه با نمایندگان قبل از ایشان در حوزه گچساران و باشت به مراتب بهتر بوده و اصلاً قابل مقایسه نیست، اما اگر عملکرد ایشان را با در نظر گرفتن توانمندی که از ایشان سراغ داریم و قدرتی که به هر شکل ممکن در سطح ملی به دست آورده‌اند، بررسی کنیم، با عرض معذرت نتیجه می‌گیریم که عملکرد ایشان قابل دفاع نیست و انتظار مردم از ایشان خیلی بالاتر از این حرف‌ها بود.

کبنا: شما عملکرد عمرانی آقای تاجگردون را قابل دفاع میدانید، در حالی که بعضی از چهره‌های اصولگرا مثل احمد خورشیدی آزاد اعتقاد دارند که اولویت مردم گچساران و باشت کارهای عمرانی مثل جاده سازی نیست و ابتدا باید بحث اشتغال را حل کرد، آیا با این نظر موافقید؟
این حرف خنده دار و اصولاً از اساس اشتباه است. ضمن احترام خاصی که برای آقای خورشیدی و سایر عزیزان قائل هستم، اما فکر کنم ایشان تحت تأثیر احساسات این حرف را زده است، وگرنه هر انسان عاقلی متوجه است که تا زمانی که زیر ساخت‌هایی مثل جاده آماده نباشند، برای هیچ سرمایه گذاری صرفه اقتصادی ندارد که در این شرایط سخت اقتصادی پا به منطقه گچساران بگذارد و در صورتی که سرمایه گذار نیاید هم اشتغال پایداری به وجود نخواهد آمد.
عملکرد آقای تاجگردون را در زمینه کار تشکیلاتی چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا ایشان به تشکیلات اصلاح طلبی پایبند بوده است؟ آیا در راستای آرمان‌های اصلاح طلبی در مجلس عمل کرده است؟ و آیا ایشان در انتصابات خود از اصلاح طلبان نظرخواهی کرده یا احیاناً فقط مسائل قومی را مدنظر قرار داده است؟
عملکرد ایشان در این زمینه هم بسیار ضعیف است و طبق بررسی‌هایی که به همراه دوستان انجام دادیم و مکتوب هم کردیم، در راستای آرمان‌های اصلاح طلبی ایشان و تقریباً اکثریت لیست امید ضعیف عمل کرده‌اند، حتی در زمینه دفاع از مطالبات صنفی فرهنگیان، کارگران و...، در زمینه تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی، دفاع از مطالبات مشروع بانوان، دفاع از آزادی بیان و...، عملکرد که هیچ، حتی صحبت شفاهی هم نداشته‌اند.
حتی تا جایی که ما بررسی کردیم و اطلاعاتی از بعضی از نمایندگان شجاع فراکسیون امید گرفتیم، در اکثر رأی گیری‌های درون مجلس هم بیشتر از آن که با فراکسیون امید همراهی کند، سعی می‌کند زیرکانه با طیف آقای دکتر لاریجانی هماهنگ باشد.
از عدم توجه به مطالبات صنفی و عدم همراهی با فراکسیون امید یا همان پایبند نبودن به کار تشکیلاتی هم که بگذریم، ایشان حتی در دیدارهایی که فراکسیون امید با آقای خاتمی هم داشته‌اند، نه تنها حضور پیدا نکرده است، بلکه فردای همان روز دیدار عکسی از آقای دکتر احمدی نژاد در صفحه اینستاگرام شخصی خودش به اشتراک می‌گذارد که برداشت‌های متفاوتی می‌توان از همین عکس داشت.
در زمینه مشورت گرفتن از اصلاح طلبان در زمینه چینش مدیران استان و شهرستان هم اطلاعی ندارم و نمی‌توانم پاسخ دقیقی بدهم که مشورت می‌کنند یا نه، اما اگر مختصر بررسی داشته باشید، متوجه می‌شوید که علیرغم این که شش سال از ریاست جمهوری دکتر روحانی می‌گذرد، اما هنوز بیش از ده مدیر دولت احمدی نژاد در گچساران و باشت هنوز مسئولیت دارند و یا ارتقا پیدا کرده‌اند، همچنین اگر تغییری هم صورت گرفته، مدیران انتصابی بیشتر از طیف اصولگرا هستند یا بهتر بگویم که به جز تعداد محدودی از مدیران که اصلاح طلب هستند، سایر مدیران حداقل گرایش فکری به اصلاحات ندارند. بنابراین هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که این مدیران اصولگرا با مشورت بزرگان اصلاحات انتخاب شده باشند.

کبنا: اینکه نماینده مجلس خارج از اختیاراتش برروی یک مرکز دولتی قفل می زند، این پیامد را می‌دهد که نظام اداری گچساران به  نظام نماینده سالاری تبدیل شده است، آیا موضوع درست هست یا خیر نظر شما چیست؟
ای کاش نظام اداری گچساران و باشت فقط نماینده سالار بود و فقط نماینده در کار مدیران دخالت می‌کرد، هر چند که همین موضوع هم بر خلاف اصل تفکیک قوا در قانون اساسی و به نوعی بی قانونی از طرف کسی است که وظیفه اصلی خودش تصویب و نظارت بر اجرای قانون است، اما متاسفانه آن چیزی که ما از بیرون می‌بینیم این است  که تنها کسی که در ادارات این دو شهرستان دخالت نمی‌کند، خود مدیران ادارات هستند. قفل زدن بر مرکز ام آر آی توسط نماینده محترم هم نمونه بارزی از دخالت ایشان در کار قوه مجریه و همانطور که خود ایشان هم اعتراف کردند بر خلاف قانون بود، که البته عذرخواهی هم کردند، که امیدواریم این رویه غلط، باب نشود.

کبنا: شما در دوره‌های گذشته از کاندیداتوری نماینده فعلی گچساران و باشت حمایت کردید و گفته می‌شود که شما امتیاز گرفته‌اید، چطور الان شما از او فاصله گرفته‌اید و به دشمن شماره یک ایشان تبدیل شده‌اید؟ آیا دلیل خاصی دارد؟
بله از ایشان حمایت کردم، چون تنها کاندیدایی بود که خودش را اصلاح طلب معرفی کرده بود. اما در مورد امتیاز، درست متوجه منظور حضرتعالی نشدم که چه امتیازی گرفتم یا خواستم و ایشان ندادند. به نظر شما اگر امتیازی گرفته بودم و یا امتیازی خواسته بودم و ایشان نداده بودند، می‌توانستم از ایشان انتقاد کنم؟ این هم یکی از همان دست شایعات و دروغ‌هایی است که برای خنثی کردن اثرات انتقادات معمولاً مطرح می‌کنند. منظور شما از دشمن شماره یک را هم متوجه نشدم، چون حقیر نه تنها دشمن ایشان نیستم، بلکه دوستی هستم که دلسوزانه در طی هفت سال گذشته انتقادات وارده به عملکرد ایشان را با ارائه راهکار، به ایشان از طرق مختلف انتقال داده‌ام، اما وقتی کارساز نشد، تصمیم گرفتم که بخشی از انتقادات را رسانه‌ای کنم. ضمناً انتقاد لازمه اصلاح است و آقای تاجگردون هم خودش را اصلاح طلب می‌داند، پس باید از انتقادات امثال حقیر، استقبال کند که اگر چنین کرده بود، شاید ریزش آرا بسیار کمتری نسبت به الان داشت، اما چه بگویم که ناگفتنش بهتر است و حتی شده به خاطر انتقاد، مورد اتهام، سرزنش و تهدید هم قرار گرفته‌ام که اگر لازم شد مستند به این موضوع هم خواهم پرداخت.
 
کبنا: شنیده می‌شود که شما یکی از سه گزینه نهایی اصلاح طلبان منتقد هستید و رایزنی‌هایی هم در این زمینه با شما شده، آیا صحت دارد که کاندیدای انتخابات هستید؟ آیا واقعاً بحث عبور از آقای تاجگردون جدی است؟
اصلاح طلب منتقد واژه‌ای جدید در جریان اصلاح طلبی است؟
به هر حال، هر کسی که اصلاح طلب باشد، ذاتاً منتقد است و انتقاد هم لازمه اصلاح است، پس اصلاح طلب منتقد درست نیست. اما واقعیت این است که ما حدود یک سال پیش به پیشنهاد جمع کثیری از دوستان همفکر، کارگروه‌های مختلف تشکیل دادیم و ضمن برگزاری جلسات مختلف و متنوع با برخی از جوانان و بزرگان دو شهرستان که سابقه اصلاح طلبی داشتند، ضمن شنیدن نظرات آنها، پیرامون انتخابات آینده و مطالبات بر زمین مانده مردم این دو شهرستان به گفتگو نشستیم و بعد از جمع بندی نظرات همه این افراد به این نتیجه رسیدیم که ضمن احترام به جناب آقای دکتر تاجگردون، با چند نفر از سرمایه‌های اجتماعی جریان اصلاحات دو شهرستان وارد گفتگو بشویم و نظرات آنها را پیرامون کاندیداتوری در انتخابات مجلس آینده جویا شویم و در صورت موافقت با کاندیداتوری، به آنها کمک کنیم، که همین کار را هم انجام دادیم و با  لیستی که توسط تیم ارزیاب ما بر اساس فاکتورهایی که دوستان از قبل مشخص کرده بودند، تهیه شده بود و افرادی مثل مختار باطولی، عبدالکریم عبدی پور، ظهیرالدین پورالحسینی، کوروش افشین پور، قوام فروزان، افراسیاب پرویزی و... در آن حضور داشتند، وارد گفتگو شدیم و نظرات آنها را شنیدیم.
در این لیست، دوستان به حقیر لطف داشتند و اسم حقیر هم در لیست تهیه شده بود که در همان ابتدای راه، به احترام سایر عزیزان که همگی فامیل فکری و پیشکسوت ما بودند، به شدت مخالفت کردم. اما بعد از اصرارهای مکرر دوستان و شنیدن نظرات دوستان در چند جلسه، تصمیم نهایی در این زمینه را به بعد از مشخص شدن تکلیف سایر کاندیداهای مذکور، موکول کردم و قرار شد در صورتی که هیچ کدام از دوستان حاضر در لیست که هنوز هم در حال مذاکره با آنها هستیم حاضر به کاندیدا شدن نباشند، به صورت جدی‌تر به این موضوع فکر کنم و در نهایت هم تصمیمی بگیریم که کمترین آسیب شخصی و جریانی را داشته باشد.
پس تکلیف کاندیدا شدن یا نشدن حقیر را گذر زمان و پاسخ نهایی سایر گزینه‌ها که همگی از بزرگان جریان اصلاحات هستند، مشخص می‌کند. البته ناگفته نماند که به همه این عزیزان هم اعلام شده است که در صورت کاندیدا شدن، نهایتاً این مجمع اصلاح طلبان شهرستان است که بعد از ارزیابی شرایط همه کاندیداهای اصلاح طلب در کنار ارزیابی عملکرد جناب آقای دکتر تاجگردون در طی دو دوره نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، مخصوصاً دوره دوم که مورد حمایت اصلاح طلبان هم بود، با نظر جمع، تصمیم می‌گیرد و هر عزیزی که توسط مجمع اصلاح طلبان به عنوان کاندیدای نهایی اصلاحات معرفی شود، سایر عزیزان موظف هستند که ضمن اعلام حمایت از ایشان، از انتخابات کناره گیری کنند و اینطور نیست که ما در انتخابات آینده دو یا چند کاندیدای اصلاح طلب داشته باشیم.

کبنا: با این حساب، آیا احتمال اینکه باز هم گزینه نهایی اصلاح طلبان تاجگردون باشد، وجود دارد؟
بله ایشان هم به اندازه سایر گزینه‌ها شانس دارند و همانطور که گفتم بعد از آنالیز عملکرد ایشان و بررسی شرایط سایر گزینه‌ها، با نظر اکثریت اعضای مجمع اصلاح طلبان شهرستان کاندیدای نهایی جریان اصلاحات مشخص و معرفی خواهد شد.

کبنا: در طیف مقابل هم تلاش‌هایی صورت گرفته است که با اتحاد و اجماع، به یک کاندیدای واحد برسند و با این حساب، رقابت نفس گیری اصلاح طلبان و اصولگرایان در انتخابات آینده مجلس دارند، به نظر شما آیا می‌توان پیروز انتخابات را از همین الان پیش بینی کرد؟
پیش بینی پیروز قطعی انتخابات آینده آن هم در شرایط غبارآلود فعلی، غیر ممکن است و در این چند ماه باقی مانده تا زمان انتخابات، احتمال هر اتفاقی وجود دارد و حتی ممکن است گزینه‌های دیگری هم وارد کارزار انتخابات شوند و بازی اصلاح طلبان و اصولگرایان را کاملاً به هم بزنند.

کبنا:  به نظر می‌رسد که دو نفر از رقبای اصلی تاجگردون در انتخابات آینده، زینل زاده و سید قدرت الله حسینی هستند، اما تا اینجای کار سابقه نداشته که از عملکرد تاجگردون انتقاد کنند، دلیل این کار چیست؟ آیا هنوز شهامت روبرو شدن با ایشان را ندارند یا اعتقاد دارند که انتقادی به  عملکرد ایشان وارد نیست؟
دلایل زیادی وجود دارد که این دو تا به حال انتقاد نکرده‌اند. اولاً هر دو عزیز قبلاً در قدرت بوده‌اند، امتحان خودشان را پس داده‌اند و اکثر انتقاداتی که به عملکرد تاجگردون وارد است، به هر دو نفر وارد است، به طور مثال اگر انتقاد وارد است که تاجگردون در زمینه اشتغال تبعیض قائل شده است، هم در زمان حکمرانی زینل زاده در شهرداری دوگنبدان و اداره کل کار و هم به آقای حسینی در زمان نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، تبعیض‌های فروانی در زمینه به کارگیری نیرو وجود داشته است. در زمینه عدم توجه به شایسته سالاری باز هر دو عزیز در زمانی که مسئولیت داشته‌اند، متهم هستند. با این حساب، این دو عزیز نمی‌توانند منتقد عملکرد تاجگردون باشند و در این زمینه ایشان را زیر سؤال ببرند، چون هر شلیک انتقاد گونه از سمت این دو نفر، قطعاً کمانه خواهد کرد و به خودشان اصابت می‌کند. در ثانی، چون احتمال می‌دهند که تاجگردون موفق به عبور از سد شورای نگهبان نشود، سعی می‌کنند فعلاً وارد فضای انتقاد از تاجگردون نشوند که در صورت رد صلاحیت ایشان، سبد رأی ایشان را به خودشان اختصاص بدهند. دلیل سوم هم این که اگر این دو نفر از الان وارد فضای رقابت شوند و فضا را انتخاباتی کنند، قطعاً به نفع تاجگردون خواهد بود و مطالبات بر جای مانده مردم در سایه این فضای انتخاباتی فراموش می‌شود. بنابراین این دو نفر سعی می‌کنند که فعلاً وارد فضای انتقاد از تاجگردون نشوند.

کبنا: به نظر شما در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی، اصلاح طلبان باید چه استراتژی را در دستور کار خودشان قرار دهند که بیشتر از این از مردم فاصله نگیرند؟ پیشنهاد شما چیست؟
پیشنهادم این است که اولاً هر چه سریع‌تر مانیفست اصلاح طلبی را به رشته تحریر در آورده و به جامعه ارائه کنند و در گام دوم  هر چه سریعتر و قبل از ثبت نام کاندیداها، برای هر صندلی مجلس شورای اسلامی، یک گزینه قوی و با برنامه معرفی کنند و در صورت رد صلاحیت توسط شورای نگهبان، تحت هیچ عنوان سراغ گزینه دوم و سوم نروند و تنها در حوزه‌هایی لیست بدهند که نامزد اصلی آنها مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفته است و به این طریق نیروهای اصیل اصلاح طلبی را وارد مجلس شورای اسلامی بکنند، حتی اگر یک نفر باشد.


کد مطلب: 413661

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/413661/شاید-کاندیدای-گچساران-شوم-تهدید-می-شوم-مستندات-دارم-خورشیدی-آزاد-تابع-احساسات-حرف-زده-انتقاداتی-تاجگردون-وارد-زینل-زاده-حسینی-هم-وارده-تنها-کسی-ادارات-باشت-دخالت-نمی-کند-خود-مدیران-هستند

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1