طی نامهای صورت گرفت
اعتراض دانشجویان به بیعدالتی در دانشگاه شیراز
1 مهر 1398 ساعت 1:33
چند تشکل دانشجویی دانشگاه شیراز در نامهای خطاب به رئیس دانشگاه شیراز نسبت به رویه بیعدالتی حاکم در دانشگاه و برخورد امنیتی با دانشجویان منتقد اعتراض کردند و خواستار شفافیت و رسیدگی جدی به مسئله پیشآمده برای مرحوم دکتر پویان چنگیزی شدند.
به گزارش کبنا، متن نامه به شرح زیر است:
به نام دادخواهِ دادخواهان
«خدایا به تو پناه میبرم... از اینکه مظلوم و دلسوختهای را بییاور گذاریم...»
امام سجاد علیهالسلام
جناب آقای نادگران، ریاست محترم دانشگاه شیراز
با سلام
همانگونه که همگان واقفاند از ابتداییترین وظایف مجموعه مدیریت یک دانشگاه ساماندهی شایسته عوامل تحت امر خود بهگونهای است که در این میان تعدی و ظلمی که شأن انسانی عوامل خدوم و البته دانشجویان را خدشهدار میکند، رخ ندهد.
ولیکن در کمال تأسف وضعیتی که دانشگاه شیراز در آن قرار داشته و دارد فرسنگها بهدوراز وضعیتی است که شایسته آن است؛ تا آنجا که پر بیراه نیست اگر این وضعیت، «فاجعه» توصیف شود. فاجعهای که در این سالها با بهکارگیری روشهایی گوناگون و البته ناپسند بخش اعظمی از آن مسکوت مانده است و موارد اندکی از آنها به اطلاع همگان میرسد که البته وجود آن روشهای ناپسند نیز قسمتی از اعتراض ما دانشجویان است.
برای توصیف قدری از این فاجعه میتوان به ناخشنودی شدید دانشجویان دانشگاه شیراز از نادیده انگاشتن کرامت انسانی خویش از سوی بسیاری از ارکان و اشخاص این دانشگاه اشاره کرد که البته با انجام یک همهپرسی ساده میتوان به اعماق آن پی برد. از بین آن مواردی که قفل مسکوتی را شکسته و تظلمخواهی کردهاند نیز میتوان داستان سه استاد اخراجی دانشکده مهندسی را به یاد آورد که لکه سیاهی است در تاریخ دانشگاه شیراز و از خاطرها پاک نخواهد شد.
هنوز با موارد پیشین که به اندکی از آنها اشاره شد کنار نیامدهایم که در کمال شگفتی و البته تأسف شاهدیم که از نسل جدید بیعدالتیها و اتفاقات عجیبوغریب در دانشگاه شیراز پرده برداشته میشود. بیعدالتیهایی که این بار انتهای آنها، نه با فراری دادن مغزها، نه با تحمیل انزوا به اساتید انقلابی، نخبه و مستقل، بلکه با مرگ چند انسان همراه شده است. دو دانشجو به خاطر سهلانگاریهای مسئولین این دانشگاه جان خود را از دست دادهاند اما گویی اتفاقی مرسوم و روزمره رخداده است! یک پیام تسلیت و تمام! دریغ از کسی که پاسخگوی بیعدالتیهای روا داشته شده در قبال این دانشجویان و خانودههایشان باشد و دریغ از اینکه مقصران، مجازاتی را متحمل شوند! و بسیاری از موضوعات دیگر...
اما یکی از آخرین مصادیق این رویه غلط و فاجعهبار در دانشگاه شیراز، از آن موارد منحصربهفرد و کمنظیری است که کمتر مجموعهای همچون دانشگاه شیراز میتواند به خود ببیند. خلاصه کلام در یک جمله اینگونه است که انتهای ماجرای دادخواهی یکی از اساتید دانشگاه شیراز، دکتر پویان چنگیزی، در نهایت بدون حتی یک رسیدگی درخور و حداقلی، به مرگ ختم شده است!
او در گلایهنامه دادخواهانه خود که در تیرماه خطاب به مسئولین امر نگاشته شده و پس از بیتوجهی به آن و تنها یک روز قبل از اتمام اندوهبار حیاتش علنی کرده بود؛ از خستگیاش در مبارزه با آنچه که «ارکستر نهادینهی دروغ، حسادت و ریا» نامیده، سخن به میان آورده بود و پس از طرح شکایت از ریاست وقتِ بخش زبانهای خارجی و دو استاد دیگر آن بخش، متاسفانه تنگیِ زندگی را در وضعیت ناگوار خویش تاب نیاورد و به سرای باقی شتافت.
استعفای اجباری اعضای هیأت رئیسهی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی، آن هم به همراه ادعاهایی همچون «انجام کلیهی اقدامات لازم» و «تلاشهای مستمر و پیگیر برای حل اختلافات و مشکلات درونگروهی»، هرگز کافی نبوده و این استعفا نه دردی را شفا میدهد و نه حقی را احقاق میکند. در زمانی که دو تن از اعضای هیئت علمی این بخش، درباره قتل و خودکشی و انجام اعمال شنیع دیگر درباره سایر اعضای بخش صحبت میکنند و با همه چیزِ آن بخش شوخیهای وقیح و شرمآور میکنند؛ چه نظارتی از سوی مدیریت دانشگاه به رفتار آنان صورت میگیرد؟ اصولا آیا نظارتی بر اعضای هیئت علمی منجمله از جانب دانشجویان میسر است؟! یا اینکه اینان اربابانی نظارت ناپذیرند؟!
گلایهها و شکایات دکتر چنگیزی و ادعاهای ایشان روشن است و بسیاری از فعالیتهای افراد دیگر نیز آشکار و روشن. به جای پاک کردن صورت مسأله به هوای «ایجاد جوی آرام و بدون تنش»، شایسته است به شکلی شفاف و روشن به فسادها و زدوبندهای درونگروهی و نیز پروندهسازیها و تخریبها و باندبازیها رسیدگی شود و با متخلفان برخوردی مناسب صورت گیرد.
جناب رئیس!
سکوت و سستی شما در قبال این حادثهی ناگوار و این فقدان دردناک و مماشات شما با عوامل زمینهساز این حادثه، بهمنزله سرودن مرثیهای برای اخلاق، صداقت و سلامت در دانشگاه خواهد بود. چگونه فقدان استادی که در میان دانشجویان به ادب و سلامت اخلاقی شهره بوده و به وظیفهشناسی در امر تدریس شناخته میشده را جبران خواهید کرد، آن هم بیآنکه زمینههای وقوع ستم و اجحاف در حق اینگونه اساتید را از میان برچینید؟
سوال نگران کننده دیگر این است که مجموعه مدیریت دانشگاهی که مناسبات میان اساتیدش را اینگونه مدیریت میکند در رعایت حقوق دانشجویانش چه رویکردی دارد؟! در این زمینه اخبار خوبی به گوش نمیرسد! تا آنجا که برخی از دانشجویانی که درپی روشن شدن ابعاد این رخداد هستند، با تهدید و ارعاب توسط نیروهای حراست دانشگاه و بعضا توسط اشخاص غیرمسئول مواجه شدهاند! کار به آنجا رسیده که احقاق حق مظلوم و پرسش دربارهی وقایع رخداده در یک بخش از دانشگاه، با تهدید به پیگیری قضایی و برخورد انتظامی و غیره مواجه میشود؟! این است آن روشهای ناپسند مورد اعتراض ما ...
همچنین لازم به یادآوری است که چنین برخوردهایی نهتنها عزم دانشجویان را برای عدالتخواهی و مطالبهگری سست نخواهد کرد بلکه به اهتمام آنان در این مسیر خواهد افزود و در صورت تکرار رفتارهای اینگونه در مقابل خواستههای به حق، دانشجویان برای اعتراض به نامهنگاریهای اینچنینی بسنده نخواهند کرد و اقدامات قانونیِ جدیتری را در پیش خواهند گرفت.
پرسش از مسئولین و اساتید و تقاضای شفافیت، از ابتداییترین و بدیهیترین حقوق هر دانشجو و هر شهروندی است؛ و دانشگاه و استادی که از «پرسش» میهراسد، چگونه بناست تولیدکنندهی دانشی راستین باشد؟!
ما به تأکید از شما میخواهیم که پیگیریهای رسمی و علنی در این زمینه را – بهصورتی کاملا شفاف و با اطلاع کامل دانشجویان – آغاز نمایید و زمینههای وقوع فساد و تخریب و قدرتطلبی را در دانشگاه از میان بردارید. خوب میدانید که یکی از بهترین راههای انجام اینکار، الزام تمامی نهادها و بخشهای دانشگاهی به شفافیت و پاسخگویی و نیز حمایت از دانشجویان در ایجاد سازوکارهای نظارتی است. بدون شفافیت و بدون نظارت نهادهای مستقل دانشجویی، سخن گفتن از مبارزه با فساد و قدرتطلبی و دروغ در دانشگاه هرگز از سطح شعار فراتر نخواهد رفت.
و جناب رئیس! به جای تهدید دانشجویان، از نهادهای امنیتی دانشگاه بخواهید تا به جای مقدم کردن امنیت مورد تعریف خود که بعضا با مسکوت ماندن وقایع نامطلوب دانشگاه معادل است بر عدالت، از «امنیت» دانشجویان پرسشگر در برابر تهدید و ستم زورمداران مراقبت کنند و خود نیز آن را پاس بدارند. اجازه بدهید رایحهای از عدالتمحوری در اداره این دانشگاه مشام دانشجویان را نوازش دهد و به امید آنان بیافزاید. باشد که از بیعدالتی کنونی قدری فاصله بگیریم.
همانگونه که مستحضرید تمام مسائلی که در این سیاهه به آن پرداخته شد مسائلی کاملا «انسانی» و فارغ از مسائل سیاسی مرسوم بود تا آنجا که تشکلهایی با دیدگاههای سیاسی بسیار متفاوت در راستای این مطالبهگری گرد هم آمده و در ارسال این نامه دست به دست هم دادهاند.
در انتها امیدواریم شفافیت و رسیدگی جدی به این واقعهی دردناک، آغازی باشد برای اصلاح جدی و عمیق مناسبات میان اساتید و دانشجویان و نیز مناسبات میان اساتید با یکدیگر. باشد که یاد آن استاد ارجمند، شعلهی عدالتخواهی و دانشدوستی و راستگویی را در ما زنده بدارد؛ که در غیر این صورت همگی مغلوب و مغبون خواهیم بود.
به امید ظهور عدالتگستر گیتی
رونوشت:
حجتالاسلام رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
جناب آقای آسیابی، دادستان شیراز
جناب آقای غلامی، وزیرعلوم، تحقیقات و فناوری
تشکل دانشجویی آرمان (عدالتخواه) دانشگاه شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز
انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز
کد مطلب: 413025