تاریخ انتشار
جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۴
کد مطلب : ۴۱۱۸۱۳
تحلیلی بر مسائل سیاسی گچساران و باشت؛
روز مرگ خبرنگار؟!
سیده زهرا حسینی فر
۲
کبنا ؛روز پنجشنبه در مراسم تجلیل از خبرنگاران شهرستان گچساران، تاجگردون در جمع خبرنگاران گفت 70 تا 80 درصد آرا را از طوایف مختلف دارم. از این کلام مشخص است که تاجگردون بنای رأی آوردن را بر طایفه گذاشته و میگذارد، نه اصل شایسته سالاری. بله شما کمر همت بر منزوی کردن آنهایی بستید که به خاطر اصلاح طلب بودن دور شما جمع شدند. در واقع در این پروسه حزب خود به خود حذف میشود. شما فرهنگی نادرست را بار دیگر به این شهرستان بازگرداندید، فرهنگی که اصلاح طلبی و بطورکلی حزب را زیرسوال میبرد؛ همان چیزی که این انقلاب، این مردم و اصلاح طلب ها سالها پیش به دنبال برچیدن آن بودند.
الان حاصل دست پخت اصلاح طلبان گچساران چه شده؟ چرا بزرگان اصلاح طلب شهرستان سکوت پیشه کردهاند؟ جوانانی که نه به فکر نان بودند؛ بلکه به دنبال حل مشکلی بودند، برای اهدافی راستین به شما روی آوردند! حالا میبینیم که هر کسی در این ماههای آخر از راه میرسد، بعد از چند بار مصافحه میشود یکی از رانندههای شما و اطرافیانتان، یا میشود لیدر شما و انتصابات دیگر... . بعد هم شاید در ادارهای به کار گرفته شوند. نه مدرک مهم است، نه چیز دیگری. مدیرانی که شایستگی دارند حذف میشوند، و اسباب نارضایتی فراهم میشود. متاسفانه برعکس آن چیزی که در نشست خبرنگاران گفتید: برایم طایفه گرایی مهم نیست، خیلی مهم است. اگر نبود این شهر در دست اطرافیان شما نمیچرخید. اگر نبود در انتصابات چشمی به طایفه یک فرد نداشتید!
آقای تاجگردون آیا در نشست های خبریتان با خبرنگارانی که در تهران نماینده یک رسانه هستند در جواب خبرنگار می گویید: «نمیگم تا تو کفش بمونی». این ادبیات کوچه و بازاری از کجا آمده. متاسفانه دیروز روز مرگ خبرنگار بود، قصد توهین به دوستان خبرنگار را ندارم، بحث من کلی است. بحث در این مورد که رسالت خبرنگار فراموش شد و منزلت خبرنگار حفظ نشد!
آیا جریان اصلاح طلبی گچساران به خواب رفته، چطور است که اصولگرایان فعالیتهایی دارند ولی هیچ خبری از اصلاح طلبهای این شهرستان به گوش نمیرسد، آیا این بیانصافی اصلاح طلبان گچساران نیست که سکوت پیشه کردهاند در مقابل هر اتفاقی که در این شهر میافتد، هیچ ندایی به گوش نمیرسد! آیا این عین رخوت نیست؟ این مرام اصلاح طلبی کجا رفته و آیا شما به این مرام باور دارید؟ پس سکوت شما در مقابل این تبعیضها، این ضعف مدیریتی، این رفتارهای کوچه بازاری چه معنایی دارد؟ آیا اگر اصلاح طلبان ایراد و اشکالی دارند نباید شما آن را نقد کنید شمایی که ادعای اصلاح دارید؟ شمایی که ادعای گفتوگو و نقد و اصلاح را دارید؟
آقای تاجگردون بیشتر اختلافات بین شورای شهر و شهرداری به شما بر میگردد و این را میدانید، همه میدانند، کارکنان شهرداری هم میدانند و نمیخواهند چیزی رسانهای شود، چرا باید یک شهر در آتش اختلافات شما و مدیرانتان بسوزد، آیا غیر از این است که میخواهند بازیچه پشت پردهها نشوند! چرا مردم بازیچه شدهاند؟
جناب تاجگردون خود شما هم ذکر کردید که فعالیتها و توسعه زیرساختها را دولت انجام داده، بله در همه شهرهای دیگر هم که بروید هیچ نمایندهای دست روی دست نگذاشته همه کار میکنند برای شهرشان. همه تلاش میکنند، زحمت میکشند بودجه میآورند، چطور است که باید بخاطر بودجه آوردن در این 8 سال منت به سر مردم این شهر بگذارید؟ چرا ادبیات منت، چرا سیاست عامه پسندی و محبوبیت تی شرتی را در دست گرفتهاید؟
از گوشه و کنار و اخبار رسیده، پیداست که زینل زاده فعالیتهای خیلی بیشتری نسبت به بقیه رقبا دارد و چند قدم از بقیه جلوتر است، کما اینکه عزم او بیشتر هم جزم است. مسائلی که زینل زاده در پشت پرده دیده، تصمیم او برای شرکت در انتخابات، به محاکمه کشاندن او، و پس از آن خبر تبرئه او، باعث شد عزم او برای حضور در انتخابات و ایستادن در مقابل تاجگردون بیشتر شود، علاوه بر این «زینل زاده» گروهی باتجربه، قوی و از طیفهای مختلف سیاسی را پشت خود دارد که استقلال جناحی و فکری هر یک از دیگری مشهود است، این همان چیزی است که یک گروه مستحکم و با استقلال نظر و متناسب با نیاز جامعه امروز را برای زینل زاده فراهم کرده و زینل زاده به واسطه این گروه میتواند یک فضای روشنفکر و جوان را ایجاد کند که شاید حلال مشکلات و اشتغال باشد. با وجود این زینل زاده هنوز راه زیادی دارد تا به محبوبیت تاجگردون برسد.
سیدقدرت حسینی با اینکه در دورههای قبل خود را نشان داده و فعالیتهایش را به عنوان نماینده انجام داده، ولی یکی از گزینههای روی میز است، سیدقدرت بر مرام اصولگرایی و گفتمان اصولگرایانه استوار است و به نظر میآید او دغدغه اصولگرایان و حضور یک فرد اصولگرا را دارد و در این بین احتمالاً خود را از همه مستحقتر میداند. او فعالیتهایش را آرام و بی صدا انجام میدهد و به انسجام نیروهایش پرداخته است.
زراعت کیش بر فضای مجازی تمرکز کرده و با وجود آنکه رایزنیهایی با گچساران و باشت دارد و کم و بیش فعالیتهایی انجام میدهد، همچنان در قالب یک فرد دانشگاهی خود را به جامعه عرضه میکند، و از این حیث هم طرفداران خود را در هم طایفهایهایش و در دانشگاه دارد و اخیراً نیز از طرف یکی از سایتهای استانی به یک مناظره دعوت شد.
جعفری شاید کمترین فعالیت را دارد و هنوز میلی برای نامزد شدن ندارد، کمااینکه وی یک نیروی آزاده و پیشکسوت اصولگرایان است و اصولگرایان میتوانند روی حمایت وی حساب باز کنند.
اصولگرایان شهرستانهای گچساران و باشت میدانند که نهایتاً باید روی یک گزینه ائتلاف کنند، این ائتلاف شاید به همین زودیها اتفاق نیفتد و اصولگرایان در حال حاضر در مسیرهایی که قانونا ایرادی بر آن وارد نیست به فعالیتهایی مشغولند تا بتوانند فضا را بدست گیرند و نهایتاً روی یک گزینه ائتلاف کنند. با وجود اینها تاجگردون یک وزنه سنگین است. اما علارغم نارضایتیهای مردم از تاجگردون، در طول این هشت سال محبوبیت زیادی به هم زده است. هرچند برخی افراد در فعالیتهای خود محبوبیت را در مرتبه دوم کار خود قرار میدهند، و برایشان مهم این است که کاری انجام دهند و دردی از جامعه کم کنند، ولی نمایندگان و سیاسیون طی چندین سال اخیر به واسطه رسانهها، خوب جلوه کردن در نگاه مردم را به عنوان یک نیاز احساس کردهاند، به همین دلیل است که هرجا میروند عکس میگیرند و الان اگر گاها تاجگردون و گروهش را همراهی کنید، میفهمید که چرا در این چند ماهه تاجگردون یک فیلمبردار جدید به گروه رسانهایاش اضافه کرده، چرا بیشتر به حوزه انتخابیه خود سر می زند، چرا دائم به روستاها سر میزند.
اینها را بگذارید در کنار ماجرای سوژه شدن تی شرت نماینده. احتمالاً تیم رسانهای تاجگردون، تیشرت پوشی و سوژه کردن آن را از وزیر ارتباطات و روحانی ایده گرفتهاند. اگر تاجگردون را در حال دوچرخه سواری دیدید یا عکس او را دیدید که سوار بر مترو شده یا با خانوادهاش عکس گرفته در یک روز تعطیل، تعجب نکنید، اینها را وزیر ارتباطات هم در صفحه شخصیاش گذاشته. اما خیلی ساده بگویم، هیچکدام از اصولگرایان در مردم داری به تاجگردون نمیرسند. هرچقدر هم مردم بگویند و کامنت بگذارند که در لایه لایههای مدیریتی شهر فساد، تبعیض، بی قانونی، ضعف مدیریت وجود دارد، باز هم همه اینها پشت محبوبیت تاجگردون گم میشود و آن کسی رأی میآورد که کاسب باشد و مردم پسند و بداند با هر کسی چطور حرف بزند تا در دلش جا باز کند. با یکی با تحکم حرف می زند، با یکی با زبان خوش، با دیگری به شیوهای دیگر. یکی را از طریق حرفهای جوان پسند، یکی را در فضای مجازی، یکی را بصورت رو در رو. با پیرزنها عکس میگیرد، با پیرمردها میخندد و از مشکلاتشان میگوید، به هر حال مردم داری چیزی است که باید با آن کار را پیش برد. اما علم ارتباطات میگوید محبوبیت تی شرتی و مردم پسندی یک سرش مسائلی است که پشت آن پنهان شده است. امروزه به واسطه رسانهها دنیا تبدیل به جایی شده که در آن افراد باید هوشمندانه به جستجوی حقایق بپردازند و سواد رسانهای این موضوع را مطرح میکند که با اندیشه و تأمل و با حساسیت کنش گری داشته باشید. حساسیت؛ واژهای که در دنیای ما کمی از بین رفته است.
الان حاصل دست پخت اصلاح طلبان گچساران چه شده؟ چرا بزرگان اصلاح طلب شهرستان سکوت پیشه کردهاند؟ جوانانی که نه به فکر نان بودند؛ بلکه به دنبال حل مشکلی بودند، برای اهدافی راستین به شما روی آوردند! حالا میبینیم که هر کسی در این ماههای آخر از راه میرسد، بعد از چند بار مصافحه میشود یکی از رانندههای شما و اطرافیانتان، یا میشود لیدر شما و انتصابات دیگر... . بعد هم شاید در ادارهای به کار گرفته شوند. نه مدرک مهم است، نه چیز دیگری. مدیرانی که شایستگی دارند حذف میشوند، و اسباب نارضایتی فراهم میشود. متاسفانه برعکس آن چیزی که در نشست خبرنگاران گفتید: برایم طایفه گرایی مهم نیست، خیلی مهم است. اگر نبود این شهر در دست اطرافیان شما نمیچرخید. اگر نبود در انتصابات چشمی به طایفه یک فرد نداشتید!
آقای تاجگردون آیا در نشست های خبریتان با خبرنگارانی که در تهران نماینده یک رسانه هستند در جواب خبرنگار می گویید: «نمیگم تا تو کفش بمونی». این ادبیات کوچه و بازاری از کجا آمده. متاسفانه دیروز روز مرگ خبرنگار بود، قصد توهین به دوستان خبرنگار را ندارم، بحث من کلی است. بحث در این مورد که رسالت خبرنگار فراموش شد و منزلت خبرنگار حفظ نشد!
آیا جریان اصلاح طلبی گچساران به خواب رفته، چطور است که اصولگرایان فعالیتهایی دارند ولی هیچ خبری از اصلاح طلبهای این شهرستان به گوش نمیرسد، آیا این بیانصافی اصلاح طلبان گچساران نیست که سکوت پیشه کردهاند در مقابل هر اتفاقی که در این شهر میافتد، هیچ ندایی به گوش نمیرسد! آیا این عین رخوت نیست؟ این مرام اصلاح طلبی کجا رفته و آیا شما به این مرام باور دارید؟ پس سکوت شما در مقابل این تبعیضها، این ضعف مدیریتی، این رفتارهای کوچه بازاری چه معنایی دارد؟ آیا اگر اصلاح طلبان ایراد و اشکالی دارند نباید شما آن را نقد کنید شمایی که ادعای اصلاح دارید؟ شمایی که ادعای گفتوگو و نقد و اصلاح را دارید؟
آقای تاجگردون بیشتر اختلافات بین شورای شهر و شهرداری به شما بر میگردد و این را میدانید، همه میدانند، کارکنان شهرداری هم میدانند و نمیخواهند چیزی رسانهای شود، چرا باید یک شهر در آتش اختلافات شما و مدیرانتان بسوزد، آیا غیر از این است که میخواهند بازیچه پشت پردهها نشوند! چرا مردم بازیچه شدهاند؟
جناب تاجگردون خود شما هم ذکر کردید که فعالیتها و توسعه زیرساختها را دولت انجام داده، بله در همه شهرهای دیگر هم که بروید هیچ نمایندهای دست روی دست نگذاشته همه کار میکنند برای شهرشان. همه تلاش میکنند، زحمت میکشند بودجه میآورند، چطور است که باید بخاطر بودجه آوردن در این 8 سال منت به سر مردم این شهر بگذارید؟ چرا ادبیات منت، چرا سیاست عامه پسندی و محبوبیت تی شرتی را در دست گرفتهاید؟
از گوشه و کنار و اخبار رسیده، پیداست که زینل زاده فعالیتهای خیلی بیشتری نسبت به بقیه رقبا دارد و چند قدم از بقیه جلوتر است، کما اینکه عزم او بیشتر هم جزم است. مسائلی که زینل زاده در پشت پرده دیده، تصمیم او برای شرکت در انتخابات، به محاکمه کشاندن او، و پس از آن خبر تبرئه او، باعث شد عزم او برای حضور در انتخابات و ایستادن در مقابل تاجگردون بیشتر شود، علاوه بر این «زینل زاده» گروهی باتجربه، قوی و از طیفهای مختلف سیاسی را پشت خود دارد که استقلال جناحی و فکری هر یک از دیگری مشهود است، این همان چیزی است که یک گروه مستحکم و با استقلال نظر و متناسب با نیاز جامعه امروز را برای زینل زاده فراهم کرده و زینل زاده به واسطه این گروه میتواند یک فضای روشنفکر و جوان را ایجاد کند که شاید حلال مشکلات و اشتغال باشد. با وجود این زینل زاده هنوز راه زیادی دارد تا به محبوبیت تاجگردون برسد.
سیدقدرت حسینی با اینکه در دورههای قبل خود را نشان داده و فعالیتهایش را به عنوان نماینده انجام داده، ولی یکی از گزینههای روی میز است، سیدقدرت بر مرام اصولگرایی و گفتمان اصولگرایانه استوار است و به نظر میآید او دغدغه اصولگرایان و حضور یک فرد اصولگرا را دارد و در این بین احتمالاً خود را از همه مستحقتر میداند. او فعالیتهایش را آرام و بی صدا انجام میدهد و به انسجام نیروهایش پرداخته است.
زراعت کیش بر فضای مجازی تمرکز کرده و با وجود آنکه رایزنیهایی با گچساران و باشت دارد و کم و بیش فعالیتهایی انجام میدهد، همچنان در قالب یک فرد دانشگاهی خود را به جامعه عرضه میکند، و از این حیث هم طرفداران خود را در هم طایفهایهایش و در دانشگاه دارد و اخیراً نیز از طرف یکی از سایتهای استانی به یک مناظره دعوت شد.
جعفری شاید کمترین فعالیت را دارد و هنوز میلی برای نامزد شدن ندارد، کمااینکه وی یک نیروی آزاده و پیشکسوت اصولگرایان است و اصولگرایان میتوانند روی حمایت وی حساب باز کنند.
اصولگرایان شهرستانهای گچساران و باشت میدانند که نهایتاً باید روی یک گزینه ائتلاف کنند، این ائتلاف شاید به همین زودیها اتفاق نیفتد و اصولگرایان در حال حاضر در مسیرهایی که قانونا ایرادی بر آن وارد نیست به فعالیتهایی مشغولند تا بتوانند فضا را بدست گیرند و نهایتاً روی یک گزینه ائتلاف کنند. با وجود اینها تاجگردون یک وزنه سنگین است. اما علارغم نارضایتیهای مردم از تاجگردون، در طول این هشت سال محبوبیت زیادی به هم زده است. هرچند برخی افراد در فعالیتهای خود محبوبیت را در مرتبه دوم کار خود قرار میدهند، و برایشان مهم این است که کاری انجام دهند و دردی از جامعه کم کنند، ولی نمایندگان و سیاسیون طی چندین سال اخیر به واسطه رسانهها، خوب جلوه کردن در نگاه مردم را به عنوان یک نیاز احساس کردهاند، به همین دلیل است که هرجا میروند عکس میگیرند و الان اگر گاها تاجگردون و گروهش را همراهی کنید، میفهمید که چرا در این چند ماهه تاجگردون یک فیلمبردار جدید به گروه رسانهایاش اضافه کرده، چرا بیشتر به حوزه انتخابیه خود سر می زند، چرا دائم به روستاها سر میزند.
اینها را بگذارید در کنار ماجرای سوژه شدن تی شرت نماینده. احتمالاً تیم رسانهای تاجگردون، تیشرت پوشی و سوژه کردن آن را از وزیر ارتباطات و روحانی ایده گرفتهاند. اگر تاجگردون را در حال دوچرخه سواری دیدید یا عکس او را دیدید که سوار بر مترو شده یا با خانوادهاش عکس گرفته در یک روز تعطیل، تعجب نکنید، اینها را وزیر ارتباطات هم در صفحه شخصیاش گذاشته. اما خیلی ساده بگویم، هیچکدام از اصولگرایان در مردم داری به تاجگردون نمیرسند. هرچقدر هم مردم بگویند و کامنت بگذارند که در لایه لایههای مدیریتی شهر فساد، تبعیض، بی قانونی، ضعف مدیریت وجود دارد، باز هم همه اینها پشت محبوبیت تاجگردون گم میشود و آن کسی رأی میآورد که کاسب باشد و مردم پسند و بداند با هر کسی چطور حرف بزند تا در دلش جا باز کند. با یکی با تحکم حرف می زند، با یکی با زبان خوش، با دیگری به شیوهای دیگر. یکی را از طریق حرفهای جوان پسند، یکی را در فضای مجازی، یکی را بصورت رو در رو. با پیرزنها عکس میگیرد، با پیرمردها میخندد و از مشکلاتشان میگوید، به هر حال مردم داری چیزی است که باید با آن کار را پیش برد. اما علم ارتباطات میگوید محبوبیت تی شرتی و مردم پسندی یک سرش مسائلی است که پشت آن پنهان شده است. امروزه به واسطه رسانهها دنیا تبدیل به جایی شده که در آن افراد باید هوشمندانه به جستجوی حقایق بپردازند و سواد رسانهای این موضوع را مطرح میکند که با اندیشه و تأمل و با حساسیت کنش گری داشته باشید. حساسیت؛ واژهای که در دنیای ما کمی از بین رفته است.