تاریخ انتشار
جمعه ۱۴ تير ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۴
کد مطلب : ۴۱۰۷۹۷
یادداشت|
چالش گفتار و عمل در مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد
بهروز دانشور
۳
کبنا ؛قبل از طرح موضوع اصلی به ذکر خاطرهای پیرامون تأثیر گفتار و عمل از مدیریت آموزش و پرورش شهرستان کهگیلویه در دهه 60 میپردازیم. یکی از مدیران وقت آموزش و پرورش دهدشت آقای دکتر افتخاری (که امروز هیئتعلمی دانشگاه آزاد میباشد) بود. نگارنده آن زمان در واحد امور تربیتی مشغول به خدمت بودم. گرچه آقای افتخاری از مدیران خوب بود اما بهطور مداوم و منظم در محل کار حاضر نمیشد. هرروزی که بهموقع میآمد در مراسم صبحگاهی ایراد سخنرانی مینمود و بخش مهمی از صحبتهایش پیرامون نظم و انضباط و تأکید بر حضور به موضع کارکنان در محل کار بود. حین مدیریت وی مسئول واحد انجمن اولیا و مربیان تغییر کرده و یکی از فرهنگیان خوشفکر (آقای فریبرز رسایی) به سمت مسئول واحد اولیا و مربیان منصوب گردید. حدود دو هفته از حضور آقای رسایی در اداره آموزش و پرورش گذشت و در مراسم صبحگاهی آقای افتخاری به روال معمول سخنرانی و کارمندان را به رعایت نظم و انضباط و حضور بهموقع در محل کار توصیه و حتی بعضی را بازخواست نمود. با اتمام سخنرانی آقای رسایی با کسب اجازه از ریاست اداره اظهار داشت: جناب آقای افتخاری، این چندروزه که من در آموزش و پرورش حضور دارم جنابعالی خودتان بهموقع در محل کار تشریف نمیآورید چطور دیگران را توصیه به نظم و انضباط و حضور بهموقع میکنید؟ آقای افتخاری که پاسخ قانعکننده نداشت به منظور جمع کردن موضوع از او خواست به دفتر رفته تا باهم صحبت کنند. در پایان اکثریت کارکنان به آقای رسایی گفتند جانا سخن از زبان ما میگویی!
آنچه از آموزههای دینی ما استنباط میشود و موجب تأثیر ماندگار در جامعه میشود انطباق قول و گفتار با عمل است. بهگونهای که در آیه دو سوره صف آمده است: «یا ایهاالذین آمنو لم تقولون مالا تفعلون.» آنچه را عمل نمیکنید بر زبان نیاورید و در همین راستا نیز امام صادق میفرمایند: «کونو دعاه الناس بغیرالسنتکم، کونوا دعاه الناس باعمالکم.» بخوانید مردم را با غیر زبانتان و مردم را با عملتان دعوت کنید.
اگر قرار باشد استاندارِ پیشین که بهتر است میهمانِ تحمیلیاش (تحمیلی از این جهت که بالاترین رده مسئولیتِ اجرایی این استان معمولاً به کسانی میرسد که بسته به شرایط نامساعدی که در حوزه مدیریت و سیاست دارند، با پذیرشِ اجباریِ مسئولیت در این استان در پی دوختنِ کلاهی از نمدِ مدیریت بر این منطقه و احیای جایگاه خودند و نه خدمتِ واقعی و مسئولانه) بخوانیم را، با نشانه ویژهای به خاطر بیاوریم، عمده اذهان به سمتِ جلسات پر عتاب و بازخواستهای پیاپیاش از مدیران مختلف جهت میگیرد؛ اما آیا احمدی به همان میزان که نشان میداد دغدغه این استان و وضعیتش را داشت؟! پاسخ به این سؤال در گرو توجه به چند نکته است:
اول وضعیتِ سکونت ایشان که وی را به یک مدیر عالیرتبه پروازی بدل کرده بود.
دوم تعامل وی با رسانهها که هیچگاه مبتنی بر پاسخگویی نبود درنتیجه امکانِ نظارت و توجه جدی به عملکردش را به حاشیه میبرد.
اما چرا احمدی سعی میکرد خود را مدیری دلسوز نشان بدهد و این دلسوزی را در قالب عتاب و تندی با مدیران به نمایش میگذاشت؟ وجه دقیقتر این سؤال این است: آیا عتاب و تندی را میتوان نشانِ عملکردِ مثبت و مدیریتِ قوی دانست؟!
میتوان گفت احمدی خود به حضورِ کوتاه مدتِ خویش در این مسند آگاه بود، اما بدیهی است که مردم و جامعه نباید متوجه این تصمیم شوند، چراکه جامعه از پذیرش مدیری مقطعی سرباز زده و مدیریت او را جدی نخواهد گرفت. ازاینروی باید تا حد ممکنِ نمایشی از جدیت و عزم در کار و مدیریت به صحنه برد تا هم وجههای توانمند از خود ساخت و هم بر مسئله اصلی که حضور موقت در بالاترین مسئولیتِ استان است سرپوش گذاشت. احمدی در این مسیر عتاب و برخوردهای تند را برگزید. وی با تکیهبر این مکانیسم رفتاری خود را مدیری جدی با عزمِ محکم نشان داد، با مدیریت فلهای و قومی قبیلهای مخالفت کرد، حضور و غیبت مدیران در جلساتِ استانداری را مهم جلوه داد و با مدیران کاهل در این زمینه برخورد کرد، بر طبلِ ضرورت نگاه زیرساختی به مسائل استان کوبید، به سمت پروژههای عمرانی خیز برداشت و و و! اما نکته اساسی همه این اقدامات توقفِ آنها در حرف و کلمه آن هم به تندترین و شدیداللحنترین شکلِ ممکن بود.
درواقع احمدی بدون اینکه عمل خاصی داشته باشد تنها به عتاب مشغول بود تا با حاشیهسازی و برساختنِ جوی جدی، خود را مشغولِ کار نشان دهد و افکارِ عمومی را کنترل کند. او داغ حرکت میکرد، چون میخواست خیلی زود به پایان خط برسد، درواقع خطِ پایانش بسیار نزدیک بود و تنها خودش از این موضوع مطلع بود؛ بنابراین نمیتوان عتاب و تندی را نشانی بر عملکردی مؤثر و برنامه عملی دانست.
اگر مشاهده میشود که عتاب و تندی استاندار سابق در وادار نمودن مدیران به نظم و انضباط و تلاش بیشتر به مرور تأثیر خود را از دست میدهد ناشی از ناهماهنگی گفتار و عمل است، چراکه وقتی مدیران میبینند خودِ استاندار به عنوان مدیر ارشد استان، پروازی است متوجه میشوند که تندخویی پوششی برای ناکارآمدی در عمل است، آن هم در شرایطی که رئیسجمهور روحانی در شهریور 96 در جلسه هیئت دولت عنوان کرد که استاندار و خانواده وی بایستی در محل مأموریت خود بهطور کامل و با همه وجود برای خدمت گذاری مستقر شوند، چراکه ما استاندار پروازی نمیخواهیم و استاندار پروازی نمیتواند به درستی خدمت کند.
با چنین پیشفرضی و با در دست داشتنِ برخی نشانههای رفتاری در استاندارِ پیشینِ کهگیلویه و بویراحمد میتوان به صورت دقیقتر به رفتارهای استاندارِ جدید پرداخت. سؤال اساسی این است که آیا استاندار جدید آقای کلانتری که به سختکوشی هم معروف است و در جلسه تکریم و معارفه خود را آدم و نیروی جمهوری اسلامی دانست و نه کس دیگر و قول داد تا آخرین نفس بدود در لحن صبور و متین است و پایانِ مسیرِ خود را نزدیک نمیداند؟ کلانتری در گام اول در جلسهای تلویحاً به حضورِ خانواده خود در استان اشاره کرد تا مدیر پروازی بودن که ویژگی منفیِ استاندار پیشین بود را از خود دور کند؛ اما آیا او مردی است که قرار است با برنامه و دقیق وارد عمل شده و با رسانهها نیز تعامل سازنده داشته باشد؟ آیا او قادر است در ادامه با تعاملی سازنده با مدیران و رسانهها و داشتنِ نگاه عملیاتی نقاطِ ضعفِ استاندارِ پیشین در دوره مدیریت خود حذف کند؟!
جناب کلانتری باید بداند عملکرد، تعامل، نوع نگاه و کلماتش زیرِ ذرهبین مردم قرار دارد و نمیتواند با کنشها و اعمالی عجولانه به مدیریت بر این استان مشغول شود. رعایت اصل مهم شایستهسالاری، پرهیز از دوقطبی سردسیر و گرمسیر و استفاده از همه ظرفیتها و نیروی انسانی استان، پیشگیری از تصمیمگیری نمایندگان در انتصابات، برخورد با مدیران ضعیف، رعایت عدالت در جذب و استخدامهای سازمانها و ادارات، رونق تولید و اشتغال، همگی معیارهایی هستند که مردم این استان، استاندار جدید را با آنها محک خواهند زد.
============
بهروز دانشور
آنچه از آموزههای دینی ما استنباط میشود و موجب تأثیر ماندگار در جامعه میشود انطباق قول و گفتار با عمل است. بهگونهای که در آیه دو سوره صف آمده است: «یا ایهاالذین آمنو لم تقولون مالا تفعلون.» آنچه را عمل نمیکنید بر زبان نیاورید و در همین راستا نیز امام صادق میفرمایند: «کونو دعاه الناس بغیرالسنتکم، کونوا دعاه الناس باعمالکم.» بخوانید مردم را با غیر زبانتان و مردم را با عملتان دعوت کنید.
اگر قرار باشد استاندارِ پیشین که بهتر است میهمانِ تحمیلیاش (تحمیلی از این جهت که بالاترین رده مسئولیتِ اجرایی این استان معمولاً به کسانی میرسد که بسته به شرایط نامساعدی که در حوزه مدیریت و سیاست دارند، با پذیرشِ اجباریِ مسئولیت در این استان در پی دوختنِ کلاهی از نمدِ مدیریت بر این منطقه و احیای جایگاه خودند و نه خدمتِ واقعی و مسئولانه) بخوانیم را، با نشانه ویژهای به خاطر بیاوریم، عمده اذهان به سمتِ جلسات پر عتاب و بازخواستهای پیاپیاش از مدیران مختلف جهت میگیرد؛ اما آیا احمدی به همان میزان که نشان میداد دغدغه این استان و وضعیتش را داشت؟! پاسخ به این سؤال در گرو توجه به چند نکته است:
اول وضعیتِ سکونت ایشان که وی را به یک مدیر عالیرتبه پروازی بدل کرده بود.
دوم تعامل وی با رسانهها که هیچگاه مبتنی بر پاسخگویی نبود درنتیجه امکانِ نظارت و توجه جدی به عملکردش را به حاشیه میبرد.
اما چرا احمدی سعی میکرد خود را مدیری دلسوز نشان بدهد و این دلسوزی را در قالب عتاب و تندی با مدیران به نمایش میگذاشت؟ وجه دقیقتر این سؤال این است: آیا عتاب و تندی را میتوان نشانِ عملکردِ مثبت و مدیریتِ قوی دانست؟!
میتوان گفت احمدی خود به حضورِ کوتاه مدتِ خویش در این مسند آگاه بود، اما بدیهی است که مردم و جامعه نباید متوجه این تصمیم شوند، چراکه جامعه از پذیرش مدیری مقطعی سرباز زده و مدیریت او را جدی نخواهد گرفت. ازاینروی باید تا حد ممکنِ نمایشی از جدیت و عزم در کار و مدیریت به صحنه برد تا هم وجههای توانمند از خود ساخت و هم بر مسئله اصلی که حضور موقت در بالاترین مسئولیتِ استان است سرپوش گذاشت. احمدی در این مسیر عتاب و برخوردهای تند را برگزید. وی با تکیهبر این مکانیسم رفتاری خود را مدیری جدی با عزمِ محکم نشان داد، با مدیریت فلهای و قومی قبیلهای مخالفت کرد، حضور و غیبت مدیران در جلساتِ استانداری را مهم جلوه داد و با مدیران کاهل در این زمینه برخورد کرد، بر طبلِ ضرورت نگاه زیرساختی به مسائل استان کوبید، به سمت پروژههای عمرانی خیز برداشت و و و! اما نکته اساسی همه این اقدامات توقفِ آنها در حرف و کلمه آن هم به تندترین و شدیداللحنترین شکلِ ممکن بود.
درواقع احمدی بدون اینکه عمل خاصی داشته باشد تنها به عتاب مشغول بود تا با حاشیهسازی و برساختنِ جوی جدی، خود را مشغولِ کار نشان دهد و افکارِ عمومی را کنترل کند. او داغ حرکت میکرد، چون میخواست خیلی زود به پایان خط برسد، درواقع خطِ پایانش بسیار نزدیک بود و تنها خودش از این موضوع مطلع بود؛ بنابراین نمیتوان عتاب و تندی را نشانی بر عملکردی مؤثر و برنامه عملی دانست.
اگر مشاهده میشود که عتاب و تندی استاندار سابق در وادار نمودن مدیران به نظم و انضباط و تلاش بیشتر به مرور تأثیر خود را از دست میدهد ناشی از ناهماهنگی گفتار و عمل است، چراکه وقتی مدیران میبینند خودِ استاندار به عنوان مدیر ارشد استان، پروازی است متوجه میشوند که تندخویی پوششی برای ناکارآمدی در عمل است، آن هم در شرایطی که رئیسجمهور روحانی در شهریور 96 در جلسه هیئت دولت عنوان کرد که استاندار و خانواده وی بایستی در محل مأموریت خود بهطور کامل و با همه وجود برای خدمت گذاری مستقر شوند، چراکه ما استاندار پروازی نمیخواهیم و استاندار پروازی نمیتواند به درستی خدمت کند.
با چنین پیشفرضی و با در دست داشتنِ برخی نشانههای رفتاری در استاندارِ پیشینِ کهگیلویه و بویراحمد میتوان به صورت دقیقتر به رفتارهای استاندارِ جدید پرداخت. سؤال اساسی این است که آیا استاندار جدید آقای کلانتری که به سختکوشی هم معروف است و در جلسه تکریم و معارفه خود را آدم و نیروی جمهوری اسلامی دانست و نه کس دیگر و قول داد تا آخرین نفس بدود در لحن صبور و متین است و پایانِ مسیرِ خود را نزدیک نمیداند؟ کلانتری در گام اول در جلسهای تلویحاً به حضورِ خانواده خود در استان اشاره کرد تا مدیر پروازی بودن که ویژگی منفیِ استاندار پیشین بود را از خود دور کند؛ اما آیا او مردی است که قرار است با برنامه و دقیق وارد عمل شده و با رسانهها نیز تعامل سازنده داشته باشد؟ آیا او قادر است در ادامه با تعاملی سازنده با مدیران و رسانهها و داشتنِ نگاه عملیاتی نقاطِ ضعفِ استاندارِ پیشین در دوره مدیریت خود حذف کند؟!
جناب کلانتری باید بداند عملکرد، تعامل، نوع نگاه و کلماتش زیرِ ذرهبین مردم قرار دارد و نمیتواند با کنشها و اعمالی عجولانه به مدیریت بر این استان مشغول شود. رعایت اصل مهم شایستهسالاری، پرهیز از دوقطبی سردسیر و گرمسیر و استفاده از همه ظرفیتها و نیروی انسانی استان، پیشگیری از تصمیمگیری نمایندگان در انتصابات، برخورد با مدیران ضعیف، رعایت عدالت در جذب و استخدامهای سازمانها و ادارات، رونق تولید و اشتغال، همگی معیارهایی هستند که مردم این استان، استاندار جدید را با آنها محک خواهند زد.
============
بهروز دانشور