کبنا گزارش میدهد
کارت هدیه مسدود 10 هزار تومانی اداره ارشاد لنده به هنرمند معلول
25 دی 1397 ساعت 17:05
در آخر خواهان رسیدگی شما به این بی احترامی نسبت به بنده هنرمند هستم، خیلی از هنرمندان دیگر هم از خانه خود یعنی اداره ارشاد فراری هستند از شما خواهشمندم دلیل فراری بودن تعداد زیادی از هنرمندان را از خودشان بپرسید تابه درستی صحبتهای بنده ایمان بیاورید، چندین نفراز دوستان هنرمند برای شهرهای همجوار (دهدشت- بهبهان) کار میکنند با اداره ارشاد همکاری ندارن علت چیست؟
هنرمندان جایگاه ویژهای دارند در انتقال فرهنگ و ارزشهای والای انسانیت به جامعه و کسی نمیتواند نقش آنان را انکار کند و بدون شک قدردانی از هنرمندان ارج نهادن به فرهنگ و هنر است، در ادامه یکی از هنرمندان لنده روایتی جالب از اقدام اداره فرهنگ و ارشاد لنده در قدردانی از هنرمندان بیان کرده که از نظر خوانندگان میگذرد؛
در سالهای اخیر اهالی فرهنگ و هنر با مدیریت رضا دهبانیپور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسات مختلف مورد تجلیل قرار گرفتند، اما گویا همچنان بعضی مدیران ایشان در شهرستانها با تحقیر هنرمندان و ارسال عکس و گزارشات آنچنانی در پی گرفتن نام و نان و زمان بیشتر برای ریاست خود هستند و حکومت میکنند.
آقای مدیر کل چرا وقتی رئیس اداره ارشاد اسلامی لنده در جشن شب یلدا که در اداره ارشاد اسلامی لنده برگزار شد و بنده عضوی از گروه نمایش این جشن بودم و جلو هنرمندان و رسانهها قول هدیهای به بنده داده میشود، باید باهزار خواهش و تمنا باید هدیه خودم را بگیرم، جالب است بدانید هدیه یک هنرمند چه بوده است.
بنده بعداز چند روز مراجعه به اداره ارشاد وآن هم دراین هوای سرد و وضعیت جسمانی که معلول هم هستم، موفق به دریافت یک کارت هدیه میشوم که تاریخ انقضا آن هم گذشته و وقتی به بانک مربوطه مراجعه میکنم از من بابت صدور کارت جدید 2500 گرفته میشه و به علت خرابی دستگاهانی کارت، کارمند بانک به من میگوید که کارت را برایت ثبت کردم ولی باید دوهفته صبر کنی تا از تهران برات به یاد و وقتی از کارمند بانک میخواهم، که موجودی کارت را برام در بیاورد تابدانم چقدر موجودی دارد، به من میگوید که آقای باقری من که از بیان مبلغش شرم دارم اما باید بگویم 10 هزار تومان موجودی دارد، در همین لحظه است که بنده سوژه خنده کارمندان و مراجعه کنندگان در بانک میشوم و بنده با ناراحتی و بغض در گلویم بانک را ترک میکنم و وقتی کارت را به اداره ارشاد میبرم و واقعه را توضیح میدهم فقط با خنده به من میگوید حالا چقدر پول تو کارت بوده!!! اینجا بود که ارزش هنرمند بودن خودم را فهمیدم.
این بار اول نبود و بار آخر هم نیست، همیشه من و دوستان هنرمندم را تحقیر کردهاید.
اگر میخواهید از شما به خوبی و نیکی یاد شود و شما را دوست داشته باشند برای پست و منسب و رفاقت دل هیچکس را نشکنید تا ماندگار شوید، دل من معلول بارها شکست و هرگز کسی آنرا درک نکرد و ندید، نه استاندار با مدیرکلش که شمایید کار دارد نه شما با مدیرت، ما کسی را نداریم و تنها هستیم.
بترسید از روزی که انگیزه جوانانی چون من و امثال من از دست برود.
در آخر خواهان رسیدگی شما به این بی احترامی نسبت به بنده هنرمند هستم، خیلی از هنرمندان دیگر هم از خانه خود یعنی اداره ارشاد فراری هستند از شما خواهشمندم دلیل فراری بودن تعداد زیادی از هنرمندان را از خودشان بپرسید تابه درستی صحبتهای بنده ایمان بیاورید، چندین نفراز دوستان هنرمند برای شهرهای همجوار (دهدشت- بهبهان) کار میکنند با اداره ارشاد همکاری ندارن علت چیست؟
یاد استاد حسین پناهی به خیر که گفتند: شک دارم به ترانهای که زندانی و زندانبان همزمان میخوانند.
کد مطلب: 406452