یادداشت سیاسی |
عالیجناب و لرزهی بر تن تاجگردون
اسماعیل زارعی
15 دی 1397 ساعت 0:31
تاجگردون همچون سالهای قبل همراه بود خوب دست آویزی شد برای سیاست مداری که آنچنان لرزش به تنش نشسته است که خود باید بدور از امید و انتظار از چهرههای سیاسی در سبد حمایتیاش یا بازیهای نامتعارف میان قشقایی و باشت و باوی و لر و ترک اینگونه با سیاستی سرشار از ناامیدی شخصاً وارد شود و با سواستفاده از هاشمی رفسنجانی که تا دیروز عالیجناب سرخ پوش میخواندند ایشان را و طالبان و هزار صفت و فعل هنجارشکنانه به او میبستند را دست آویزی قرار دهد تا میدان مقابل خود را مورد هجمه قرار دهد شاید بتواند امیدی برای بازگشت دوباره خود داشته باشد
پیش تر در یادداشتی از افول بهار تاجگردون نوشته بودم و آنجا کمی از دلایل افول برای مردم عزیز بیان کرده بودم اما اینقدرها زود هم نسبت به خط افول امیدوارم نبودم که به این زودیها به سرانجام برسد، تا اینکه در تاریخ ۹ دی ۱۳۹۷ وقتی تاجگردون خود به صحنه آرایی و بازی گردانی هرچند بچه گانه وارد شد و خواست در فراغ امید و آرزوهای آینده خود برای مجلس از آب گل آلود ماهی بگیرد و برای خود کیسه ای ببافد این بار نیک دانستم که این افول آنقدرها هم دور از انتظار نخواهد بود چرا که پادشاه همیشه در آخرین حمله خود وقتی امید از اطرافیان را از دست میدهد شمشیر از رو کشیده و خود به میدان خواهد آمد و امید خود را وقتی از دست داده باشد مجبور به ترک پرده نشینی خواهد شد که دیدید چگونه بازی بچه گانه ای را آغاز کرد، اما ۹ دی ۹۷ هرچند با عدم حضور دوباره تاجگردون همچون سالهای قبل همراه بود خوب دست آویزی شد برای سیاست مداری که آنچنان لرزش به تنش نشسته است که خود باید بدور از امید و انتظار از چهرههای سیاسی در سبد حمایتیاش یا بازیهای نامتعارف میان قشقایی و باشت و باوی و لر و ترک اینگونه با سیاستی سرشار از ناامیدی شخصاً وارد شود و با سواستفاده از هاشمی رفسنجانی که تا دیروز عالیجناب سرخ پوش میخواندند ایشان را طالبان و هزار صفت و فعل هنجارشکنانه به او میبستند را دست آویزی قرار دهد تا میدان مقابل خود را مورد هجمه قرار دهد شاید بتواند امیدی برای بازگشت دوباره خود داشته باشد، اما تاجگردون باید بداند و خوب هم میداند در این جهنم کذایی که خود و هم قطارانش با حمایت از شیخ دیپلماتی که هم چرخ هسته ای را راکد و هم اقتصاد ایران را به نابودی کشاند و مردم را با چه حقارتی در صف سبد حمایتی و گوشتهای منجمد با کارت ملی و صف گاز و نفت و... تحقیر کرد و حتی در همین شهرهای گچساران باشت نانواییهایی را شاهد هستیم که برای نان هم دفاتر قرض دارند، غریق کوشک فرح پهلوی و حتی آمدن و نیامدن تاجگردون در راهپیماییها و نماز جمعهها اهمیت ندارد، چرا که اویی که با چنین خطای نابخشودنی نان مردم را آجر کرده و سفره اقتصادی ملت را به نابودی کشانده و چه زندگیها را که به تباهی کشانده است محکوم است و باید پاسخگوی باشد و حالا دیگر وقت نجات مردم از این جهنم کذایی است که تریبون دارش تاجگردون و امثالهم بودهاند و تا ابد این ننگ بر پیشانیاش هک خواهد شد و دیگر حنای سیاسی بازیها و بازی گردانیهای او برای این ملت رنگی ندارد، تاجگرون باید برود روی دیوار همسایه ای یادگاری بنویسید که فریادها و سینه چاک کردنهایش را در حمایت از حسن روحانی تخریبگر ترین رئیس جمهوری اقتصاد ایران را یادش رفته باشد که ما فراموش نخواهیم کرد، اما این بار ملت هم باید بدانند اگر به بازسازی اقتصاد ایران امیدوار هستید در انتخابهای آینده خود باید تجدیدنظر کنید.
-----------------------------
اسماعیل زارعی
------------------------------
کد مطلب: 406076