ما شیعیان مفتخریم که مراجع بزرگوارمان جز از خدای متعال از هیچ قدرتی اجازه نگرفتهاند و مقید به قیود هیچ نهاد سیاسی یا اقتصادی نبودهاند. بیجهت نبوده که همواره مظلومان به بیوت مراجع پناه بردهاند. ما مکلفان اما اجازه نخواهیم داد که به بهانههای واهی به ساحت مراجع اهانت شود. فاین تذهبون.
مگر مردم باید با اجازه شما به ملاقات این و آن بروند؟!
در پی انتشار نامه سرگشاده آیتالله محمد یزدی خطاب به آیتالله شبیری زنجانی که با ادبیاتی تند و دور از شان مرجعیت شیعه ایشان را از دیدار با سیدمحمد خاتمی منع کردهاند، واکنشها به این نامه ادامه دارد.
علی مطهری، نایب رییس مجلس شورای اسلامی در واکنش به نامه آیتالله محمد یزدی به آیتالله شبیری زنجانی، درباره دیدار وی با سیدمحمد خاتمی، اظهارات وی را تهدیدآمیز و موجب وهن روحانیت و حوزه توصیف کرد و گفت: چه کسی گفته ملاقات یک مرجع تقلید با افراد سابقهدار در انقلاب که احیانا انتقاداتی نیز دارند خلاف شئون مرجعیت است؟ آیا شئون مرجعیت را جنابعالی بهتر از خود مراجع تشخیص میدهید؟ مگر مردم باید با اجازه شما به ملاقات این و آن بروند؟!
در نامه علی مطهری خطاب به آیتالله محمد یزدی آمده است: اولا در این نامه جناب آقای سیدمحمد خاتمی و همفکران ایشان را «افراد مسالهدار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام رهبری احترامی قائل نیستند» معرفی کردهاید و ملاقات با آنها را امری قبیح و موجب «ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزویان» دانستهاید. همه اینها نیاز به اثبات دارد. «مسالهدار» کسانی هستند که در سال 88 تحت این عنوان که مقام رهبری از یک کاندیدای خاص حمایت میکند انتخابات را از حالت طبیعی خارج کردند و حق اعتراض معترضان را نیز به رسمیت نشناختند و آنها را برانداز نامیدند و شد آنچه نباید میشد. در واقع چنین افرادی برای نظام جمهوری اسلامی و مقام رهبری احترامی قائل نشدند. فرضا بپذیریم جناب آقای خاتمی و همفکرانشان افرادی مسالهدار هستند که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام رهبری احترامی قائل نیستند، قباحت ملاقات یک مرجع تقلید با آنها را از کجا درآوردهاید؟ اگر مسالهدار هستند آیا نباید مساله آنها حل شود؟ مراجع تقلید به مثابه چتری بر سر همه مردم و گروهها هستند نه عناصری حزبی و جناحی. ثالثا ناراحتی و تعجب اکثر مقلدین و حوزویان از این ملاقات را از کجا به دست آوردید؟
دوما خطاب به آیتالله شبیری گفتهاید «مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شان مرجعیت است». به عرض میرساند مقام و احترام یک مرجع تقلید صرفا در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم نیست بلکه بیشتر بستگی دارد به رفتار او در مقابل آن نظام که کارهای درست آن را تایید کند و از کارهای نادرست آن انتقاد و از حقوق مردم دفاع کند. اساسا احترام هر کس تابعی از احترام و پایبندی او به حق و عدالت است. این تفکر شما ناشی از این فکر غلط است که نظام را معصوم میدانید.
علاوه بر این، مساله طرفینی است یعنی همان طور که مقام و احترام یک مرجع تقلید در سایه احترام او به نظام اسلامی حاکم است، احترام نظام اسلامی نیز در سایه احترام آن به مرجعیت است.
استقلال روحانیت و حوزه علمیه و مراجع تقلید از دولتها و حکومتها، مسالهای است که سابقه طولانی در تاریخ تشیع دارد و به شدت مورد تاکید امام خمینی(ره) و شهید آیتالله مطهری حتی برای دوره جمهوری اسلامی بوده است. از نظر شهید مطهری روحانیت شیعه از نظر روحی متکی به خدا و از نظر اجتماعی متکی به مردم است و همیشه از دولتها جدا و در کنار مردم بوده است. این ویژگی حتی در جمهوری اسلامی نیز باید رعایت شود و روحانیت نباید دولتی و حکومتی شود. اصل ولایت فقیه در نگاه امام(ره) و شهید مطهری و مقام رهبری به این معنی نیست که سایر مراجع نادیده گرفته و احیانا سرکوب شوند. به یاد دارم چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مجلسی در قم فردی فریاد زد «برای سلامتی یگانه مرجع عالم تشیع حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی صلوات». پدرم ناراحت شد و آن فرد را صدا زد و به او گفت «این چه جملهای بود که گفتی؟! ما غیر از امام مراجع دیگری هم داریم.» همینطور میدانید که ایشان در کتاب نهضتهای اسلامی از مراجع ثلاث آن روز و نقش آنها در پیشبرد نهضت در کنار امام خمینی به نیکی یاد میکنند؛ همه برای اینکه نهاد روحانیت اصالت دارد و باید حفظ شود نه فقط ولیفقیه.
سوما در پایان نامه خطاب به آیتالله شبیری فرمودهاید «لازم است شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمایید اینگونه مسائل دیگر تکرار نگردد.»
آیا خود شما با این جمله تهدیدآمیز شان مرجعیت را رعایت کردهاید یا نه؟ چه کسی گفته ملاقات یک مرجع تقلید با افراد سابقهدار در انقلاب که احیانا انتقاداتی نیز دارند خلاف شئون مرجعیت است. آیا شئون مرجعیت را جنابعالی بهتر از خود مراجع تشخیص میدهید؟ مگر مردم باید با اجازه شما به ملاقات این و آن بروند؟! ضمنا این جمله را که به این مرجع عالیقدر دستور میدهید «اینگونه مسائل دیگر تکرار نگردد» از چه موضعی میفرمایید. این جمله را فقط امام زمان علیهالسلام میتوانند به یک مرجع تقلید بگویند. در مجموع، نامه شما موجب وهن روحانیت و حوزه علمیه شد. امیدوارم به نحوی جبران بفرمایید.
الیاس حضرتی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و قائممقام دبیرکل حزب اعتماد ملی نیز در توئیتی در واکنش به نامه انتقادی آیتالله محمد یزدی خطاب به آیتالله شبیریزنجانی نوشت: ما شیعیان مفتخریم که مراجع بزرگوارمان جز از خدای متعال از هیچ قدرتی اجازه نگرفتهاند و مقید به قیود هیچ نهاد سیاسی یا اقتصادی نبودهاند. بیجهت نبوده که همواره مظلومان به بیوت مراجع پناه بردهاند. ما مکلفان اما اجازه نخواهیم داد که به بهانههای واهی به ساحت مراجع اهانت شود. فاین تذهبون.
ضرورت صیانت از مرجعیت
واکنشهای حوزویان
بیانیه جمعی از فضلای حوزه علمیه قم
با تاسف و تاثر در این ایام که اهل ایمان دل به عزاداری برای سالار شهیدان(ع) و کاروان اهلبیت حضرتش، مشغول دارند و خیل عظیمی با راهپیمائی اربعین رهسپار حرم حسینی(ع) هستند، خبری مخابره شد که تعجب عارف و عامی را به خود جلب نمود! آن انعکاس نامهای از یک شخصیت حوزوی و از فقهاء شورای نگهبان بود به یک مرجع بزرگوار تقلید که به حق فرشتهای است در کسوت آدمی که دانش وسیع و آراستگی او به اخلاق، مورد اعتراف بخش مهمی از اعاظم حوزه بوده و هست.
مرجع بزرگوار حضرت آیتالله العظمی آقای شبیری زنجانی مدظله العالی، شخصیتی است که از بیت علم و تقوا بوده و خود امروز؛در تمام مجامع ایمانی و فقهی، “مشار بالبنان” است. آیتالله زنجانی از دوستان حضرت امام راحل و همواره از پشتیبانان نظام اسلامی بوده و هست.
ملاقاتهای بیتکلف ایشان با رهبری نظام، حکایت از تواضع و خلوص این بزرگوار را همواره داشته و دارد.
روا نبود که به جهت ملاقاتی دوستانه بین ایشان و برخی از شاگردان سالهای گذشته اش، نامهای با این ادبیات، به معظم له نگاشته شود. تردیدی نیست؛دفاع از نظام، با این روشها در برابر چنین ذخائر بزرگ شیعه، نه تتها دفاعی عقیم بوده و فاقد جاذبه است، بلکه؛ چیزی جزء تخریب مرجعیت که هویت شیعه در عصر غیبت است را بدنبال نخواهد داشت.
امیدواریم عنایات حضرت بقیهالله (عج) همواره شامل همه مراجع و حوزههای علمیه باشد.
استعفای یک عضو جامعه مدرسین
بسمالله الرحمن الرحیم
محضر جناب آیتالله یزدی رئیس محترم شورای عالی جامعه مدرسین
سلام علیکم
نامه حضرتعالی به محضر مبارک مرجع بزرگوار شیعه حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی دامت برکاته هرگونه تردیدی را که تاکنون در باره ادامه عضویت در آن جامعه محترم داشتم مرتفع کرد چه اینکه به این نتیجه قطعی رسیدم که تفسیر من از استقلال حوزه و جایگاه رفیع مرجعیت با دیدگاه جنابعالی و همفکران شما در جامعه محترم مدرسین هیچگونه هماهنگی ندارد و عملا امکان همکاری وجود ندارد و لذا از ادامه عضویت در آن جامعه معذورم.
محمد عندلیب همدانی
جامعه مدرسین این لغزش کم نظیر را جبران کند
بسمالله الرحمن الرحیم
انّا لله وانّا الیهِ رَاجعُون
خبر ناگوار نامه سرگشاده یکی از شخصیتهای باسابقه حوزوی به یکی از مراجع بزرگ تقلید، در عین ناباوری و حیرت، موجب نهایت تاسف و تاثر گردید. بیشک، چنین ادبیاتِ دور از ساحت ادب، دل صاحب حوزههای علمیه، حضرت ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف، را در این ایام حزن آلالله علیهم السلام، رنجاند و آن عزیز سفر کرده را که صد قافله دل همره اوست، آزرده خاطر ساخت. به راستی با وجود چنین رویکردی ازسوی یک فرد کهن سال در حوزه علمیه قم، چه توقعی از طلاب تازه کار در زمینه رعایت ادب و ادبیات حوزویمی توان داشت؟! سزاوار است جامعه محترم مدرسین به جبران این لغزش کم نظیر به دست بوسی مراجع معظم تقلید به ویژه مخاطب نام آشنای این نامه که استوانهای کم نظیر از علم و اخلاق در حوزه علمیه قم است، شتافته و بیهیچ تردیدی از تمامی حوزههای علمیه به ویژه مراجع معظم تقلید و بالاخص رهبر عزیز انقلاب که همواره حامی صیانت از جایگاه رفیع مرجعیت بوده و هستند، عذرخواهی شایسته کنند، باشد که دل شکسته امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف در آستانه اربعین حسینی ازسوی سربازان آن جناب مرهمی یابد و قرحه چشمهای مجروحش که در غم جد بزرگوار خون گریه میکند، التیام پیدا کند و دعای خاص آن حضرت که همواره راه گشای شیعیان در عصر غیبت بوده است، در این شرایط حساس که بیش از هر زمان بدان نیازمند هستیم، ما را از گردنههای پیش رو به سلامت عبور دهد و کشتی انقلاب اسلامی را به ساحل زیبای حضور آن بزرگوار، روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه، برساند. انشاءالله
مهدی هادوی تهرانی
قم آشیانه آل محمد علیه و علیهم السلام
18 صفر المظفر
6 آبان 1397
تخطئه یک مرجع تقلید و مدرس کم نظیر نتیجهای جز وهن حوزه و نظام ندارد
جمعی از شاگردان حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی درپی نامه آیتالله یزدی، نامهای را منتشر کردند. به گزارش شفقنا متن نامه جمعی ازشاگردان این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:
بسمه تعالی
نامه سرگشاده آیتالله یزدی، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به مرجع عالیقدر و فقیه وارسته، آیتالله العظمی شبیری زنجانی، به بهانه دیدار با جمعی از شاگردان قدیمیشان، در آستانه اربعین حسینی، و نمایش وحدت جهان تشیع، موجب شگفتی شد. بیگانگی این نوشتار با ابتداییترین موازین اخلاقی بینیاز از هر گونه توضیحی است. تخطئه یک مرجع تقلید و مدرس کم نظیر به بهانه واهی، تهدید و تعیین تکلیف برای وی از موضعی قیم مآبانه، با انگیزه دفاع از نظام و رهبری، نتیجهای جز وهن حوزه و نظام ندارد. هیچ نظامی بر پایه توهین به مفاخر جامعه و تهدید آنان، استوار نمیماند.
باور ما پیروان مکتب امام صادق(ع) و فرزندان حوزه آن است که بقای نهاد روحانیت، و دوام جمهوری اسلامی در گرو به رسمیت شناختن اختلاف نظرها، پاسداشت حرمتها، پرهیز از تنگ نظریها، و تحکم هاست. از علمایی که دل در گرو انقلاب و نظام دارند، انتظار بیشتری میرود و لازمه آن هوشیاری در برابر وسوسه خناسان، و نفوذیهای دوست نماست. به باور ما حفظ حرمت و استقلال حوزه و روحانیت، به ویژه نهاد مرجعیت لازم، و هر گونه گفتار و رفتاری که موجبات واگرایی و سلب اعتماد عمومی به جمهوری اسلامی را فراهم کند، گناهی نابخشودنی است. اما لحن و بیان نامه آیتالله یزدی خطاب به حضرت آیتالله شبیری زنجانی از مراجع عظام تقلید واکنشهای متفاوتی را موجب شد که در ادامه اشاره میشود.
جمعی از شاگردان حضرت آیتالله شبیری
مرجعیت پشتوانه حفظ هویت شیعی است
سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حساب توئیتری خود نوشت: "مرجعیت پشتوانه حفظ هویت شیعی است. مواظب باشیم مراجع پاک زیست را با تابلوی دغدغه مقدس حفظ نظام، موهون نکنیم و میراث تاریخی تشیع را به تاراج نسپریم."
رحمالله امرا عرف قدره
مایه بسی تاسف و تاثر است و بلکه باید خون گریست که در سطح ریاست جامعه محترم مدرسین و عضوی از فقهای شورای نگهبان و در جمهوری اسلامی کسی به خود اجازه دهد با یکی از بزرگترین استوانههای فقاهت و تقوا و مرجعیت، استاد معظم حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی دام ظله در یک نامه رسمی و علنی اینگونه جسارت آمیز و آمرانه سخن بگوید و جایگاه مرجعیت شیعه را اینگونه تابعی از قدرت و سیاست موجود معرفی کند! و خبرگزاری حوزه نیز آن را منتشر سازد! آن هم در اعتراض به دیدار این مرجع معظم با جمعی از علمای علاقمند خود که برخی از آنان از شاگردان معظم له و همه آنان از خدمتگزاران نظام و جامعه اسلامی بودهاند. فاین تذهبون!
و رحمالله امرا عرف قدره و لم یتعد طوره.
سید ضیاء مرتضوی
از نامه حرمت شکنانه که به اسم دفاع از نظام صورت گرفت، عمیقاً متاثر هستیم
استاد عزیز و بزرگوار مان آیتالله شبیری زنجانی، فرشتهای است در کسوت آدمی که دارای دانش وسیع و آراسته به اخلاق است. از نامه حرمت شکنانه به ایشان که به اسم دفاع از نظام ! صورت گرفت، عمیقاً متاثر هستیم. تردیدی نیست که اینچنین دفاع کردن از نظام، نه تتها عقیم بوده و فاقد جاذبه است، بلکه؛ چیزی جزء تخریب مرجعیت که هویت شیعه در عصر غیبت است را بدنبال نخواهد داشت.
هادی سروش
بیتوجهی به روابط استاد و شاگردی باعث تحلیلهای اشتباه و موضعگیری ناموزون شده است
بسمالله الرحمن الرحیم
محضر استاد بزرگوارحضرت آیتالله العظمی آقای شبیری زنجانی دام ظله الوارف
سلام علیکم و رحمهالله
هرگز گمان نمیکردم تاکیدات حضرتعالی در لزوم حراست از اخلاق اسلامی در حوزههای علمیه و تذکرات شما درباره افول اخلاق در میان روحانیت، به همین سرعت چنین شاهدی از غیب پیدا کند.رعایت ادب اقتضاء میکند کمتر به نامه سرگشاده خطاب به معظم له بپردازم، اما ناگزیرم توجه دهم که بیتوجهی به روابط پر برکت دوستانه بلکه گاهی علاقه عمیق پدر و فرزندی میان استاد و شاگرد در حوزههای علمیه، باعث تحلیلهای اشتباه و موضع گیری ناموزون و ایجاد دردسر برای روحانیت و حوزه شده است. به عنوان یکی از فرزندان شما، امیدوارم خاطر مبارک از این گونه نامهها مکدّر نباشد، و این تجربههای تلخ را درس اخلاقی بشمارید برای طلاب جوان و انقلابی که بدانند در هنگام عصبانیت چگونه سخن بگویند که این چنین با آبروی حوزه و نهادهای با سابقه آن بازی نکنند. ان شاءالله خداوند سایه پر فیض آن عزیز را بر سر قاطبه شیعه حفظ و آن وجود شریف را از بلیات دوران محفوظ دارد و استدعا دارم ما را در خلوات خویش از دعای خیر محروم نفرمایید.
ارادتمند شما
مسیح بروجردی
6 آبان 1397
آقای یزدی جبران کند
شب گذشته نامهای از آیتالله محمد یزدی خطاب به آیتالله شبیریزنجانی در خبرگزاریها منتشر شد که درآن درباره معاشرت این مرجع تقلید شیعه با افراد مختلف دستوراتی داده شده بود.نگارش این نامه ازسوی آیتالله محمد یزدی باعث تعجب است تا جایی که من باور نمیکنم این نامه نوشته ایشان باشد که اگر باشد اصلا کار درستی نبوده و نشان از بیتوجهی این افراد به جایگاه مرجعیت شیعه است. آیتالله شبیریزنجانی از جمله مراجع تقلیدی است که از مشکلات روز کشور آگاه بوده و همواره در مسیر اعتدالی و فارغ از نگاه سیاسی و جریانی حرکت کرده است.
آیتالله شبیری زنجانی در طول سالهای زندگی خود با افراد مختلف برخوردی معتدل داشتهاند. ایشان هیچگاه موافق یا مخالف صد درصدی هیچیک از افراد یا جریانهای سیاسی کشور نبودهاند؛ با توجه به این واقعیت اینکه فردی با لحنی دستوری به یک مرجع تقلید بگوید با چه افرادی نشست و برخاست کند، ممکن است تبدیل به یک بدعت خطرناک شود. بدعتی که در آن هرکسی به خود اجازه دهد با هرلحنی که تمایل دارد با مراجع عظام تقلید گقتوگو یا مکاتبه کند. آیتالله زنجانی فردی اخلاقی و اجتماعی است. اگر نگاهی به سیره زندگی ائمه اطهار(ع) و پیامبر اکرم (ص) داشته باشیم، شاهد خواهیم بود.
این بزرگواران با اقشار مختلف جامعه فارغ از هرنوع نگاهی دیدار و معاشرت داشته و اخلاقیات را مراعات میکردند بنابراین از یک مرجع عالیقدر تقلید همین رفتار مطلوب است که مسائل گروهی، صنفی و سیاسی خاصی را مد نظر قرار ندهد بلکه براساس رافت اسلامی به تمامی افراد نگاهی واحد و یکسان داشته باشد.
آیتالله زنجانی هم در زمان حیات امام خمینی(ره) و هم پس از رحلت ایشان همواره رفتاری متعادل و یکسان با تمامی اقشار جامعه داشتهاند تا جایی که مقام معظم رهبری نیز با این خلقیات آیتالله شبیری زنجانی آشنایی دارند.
آقای یزدی از اوایل انقلاب روحیات تندی داشتهاند، اما با این وجود بازهم بسیار بعید است که نامه منتشر شده ازسوی ایشان باشد. اگر این نامه واقعا ازسوی ایشان باشد باید از ایشان پرسید آقای یزدی فاین تذهبون؟ به کجا میخواهید بروید؟ نواختن کلنگ به ساختمان مرجعیت تا پیش از این بهصورت زیرزمینی صورت میگرفت، اما با انتشار این نامه به نظر میرسد کلنگزنی به مرجعیت شیعه وارد فاز تازه و علنی شده است.
اگر این نامه ازسوی آقای یزدی باشد، بر ایشان است که هرچه سریعتر بر جبران اشتباه خود برآمده و از مرجعیت شیعه عذرخواهی کند. چنین اظهارنظرهایی که در آن خط مرز برای مرجعیت تعیین میشود، هتک حرمت به مرجعیت شیعه بوده و بدعتگذاری است بنابراین این اشتباه باید ازسوی آقای یزدی جبران شود.
سید حسین موسوی تبریزی
حرمت مراجع تقلید را نگه داریم
خبرگزاری حوزه نوشت: چندی قبل تصویری از یک دیدار در تهران منتشر شد که آیتالله العظمی شبیری زنجانی را در کنار شخصیتهایی چون موسوی خوئینی، غلامحسین کرباسچی، رئیس دولت اصلاحات، عبدالله نوری، عبدالمجید معادیخواه و تعدادی دیگر نشان میداد که اخبار و تحلیلهای زیادی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به دنبال داشت.
در پی انتشار این عکس، آیتالله محمد یزدی با انتشار نامه سرگشادهای به این مرجع تقلید با انتقاد صریح از وی به خاطر آنچه "دیدار با افراد مسالهداری که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری احترامی قائل نیستند" خوانده است، نوشت:
"یادآور میشوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شان مرجعیت است، پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمایید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد."
درباره این نامه چند نکته حائز اهمیت است:
1- هر انسان عاقل و بالغی حق دارد تعیین کند که با چه کسانی معاشرت کند و دعوت چه افرادی را بپذیرد یا نپذیرد، چه رسد به یکی از بزرگترین مراجع حال حاضر جهان تشیع که قطعاً خیر و صلاح خود را بهتر از افرادی میداند که ولو با خیراندیشی، موضوعات را سیاسی میبینند.
برای یک شیعه که خود در ردیف مقلدین مراجع عظام است، بسیار سخت است که ببیند فردی به مرجع تقلید شیعیان نامه بنویسد و او را به خاطر یک دیدار ساده، نکوهش کند و زیر سوال ببرد.
2- سختتر آن که چنان نوشته شده که این گونه مسائل دیگر تکرار نشود که انگار چه مساله هولناکی رخ داده است!
یک مرجع تقلید شیعه و چند روحانی و چهره سیاسی شیعه با یکدیگر حرف زدهاند و عکس گرفتهاند. حال اگر به هر دلیلی حتی موجه، با آن افراد زاویه فکری و سیاسی داشته باشیم آیا رواست به خود اجازه دهیم و یکی از معدود مراجع نامدار شیعه را شماتت کنیم؟
3- میگویند حرمت امامزاده را باید بیش از همه، متولیاش حفظ کند.
این سخن درباره حوزه، روحانیت و مراجع معزز تقلید نیز صدق میکند. اگر روحانی مسن و مجربی چون آیتالله یزدی این گونه حرمت نگه بدارد، چه انتظاری است از مردم عادی و جوانانی که اصل و ادبیات این نامه را با شگفتی ملاحظه میکنند؟
مراجع تقلید شیعه، در همه اعصار و قرون اسلامی و حتی پیش از برپایی نظام جمهوری اسلامی، ستونهای استوار دین اسلام و مذهب تشیع بودهاند و هستند و روا نیست شان آنها به امور نازل سیاسی و جناحی تقلیل داده شود و حرمت شان شکسته شود.
از آیتالله یزدی انتظار میرود با بصیرت و درایت، آنچه پیش آمده را جبران کنند تا هم حرمت مرجعیت گرانقدر شیعه حفظ شود و هم بهانه به دست بدخواهان نظام و تشیع و رهبری و مرجعیت نیفتد.
عبدالرحیم اباذری