در گفتوگوی اختصاصی با کبنا مطرح شد
فروزان: ناچار شوم وارد عرصه انتخابات میشوم / بهجای واژه «عزت بویراحمد» بگوییم حق مردم حضور فعالتر نخبگان بود / سید باقر بیزار از وادادگی است / تاجگردون متعهد به حوزه انتخابیه
23 خرداد 1397 ساعت 3:01
اعتقادم این است که بهجای اینکه بگوییم عزت بویراحمد خدشهدار شده است، باید بگوییم حق مردم شهرستان بویراحمد و دنا؛ حضور فعالتر و پر رنگتر نخبگان، سیاسیون، مجریان و پیشکسوتان این منطقه است، زیرا همواره در مناسبات سیاسی -اجتماعی کشور در قبل و بعد از انقلاب اسلامی شهرستان بویراحمد و دنا تعیینکننده بودند
بخش دوم قوام فروزان از فعالان سیاسی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد او علاوه بر داشتن سوابق طولانی مدیریتی، علمی، پژوهشی و تحقیقاتی، از چهرههای معروف اصلاحطلب این استان به شمار میرود.
بخش اول این گفتوگو را در اینجا [کلیک کنید] بخوانید
کبنا: شرایط شهرستان بویراحمد را توضیح دهید، به نظر شما شهرستان بویراحمد با توجه به اینکه مرکز استان هم هست و ظرفیت بالایی در گردشگری دارد آیا توانسته است که به جایگاه خودش برسد؟ و مخصوصاً در چندساله اخیر نمایندگان مجلس توانستهاند، نقش خود را بهخوبی ایفا کنند؟
اجازه میخواهم که در حال حاضر به این حوزه وارد نشوم به این دلیل که در افکار عمومی و رسانه همواره بحث کاندیداتوری اینجانب مطرح است و از طرفی تاکنون تصمیم قطعی برای حضور در انتخابات بهعنوان کاندیدا نگرفتهام و قلباً رضایت دارم که بتوانم کمکی به کاندیدای دارای شرایط ایده آل کنم؛ هرتحلیل و نظری ابراز نمایم ممکن است نقد رقبای احتمالی تلقی شود، بنابرابن بسنده میکنم به همین مطلب که اگر به شیوهای که در پاسخ سؤال قبلی عرض کردم، در صورتیکه مصالح عالیه بر منافع شخصی و جریانی و مسائل قومیتی غالب شود بسیاری از این مشکلات مرتفع میشود و حتی میتوان از این فرصتهای طلایی بهرهبرداری بهینه کرد.
ولی متأسفانه بعضاً مشاهده میشود که بهجای اینکه از این فرصتهای طلایی بهرهبرداری بهینه نماییم آنها را به تهدید تبدیل کردهایم، شاید به دلیل عدم همگرایی و همافزایی و یا عدم ایفای نقش واقعی توسط نخبگان و عدم استفاده از استعدادها در جایگاه حقیقی خود و غلبه حواشی بر متون این فرصتها را ازدستدادهایم و نتوانستیم از آنها بهرهبرداری بهینه نماییم واجمالا اینکه فرصتها به تهدید تبدیلشده است. به عنوان نمونه وجود حدود ۵۰ درصد جمعیت جوان و نوجوان کشور که سن زیر ۳۰ سال قرار دارند یک فرصت طلایی است که به دلیل آسیبهای اجتماعی، عدم اشتغال و ... به یک تهدید و بحران تبدیل شده است.
به نظر میرسد بسیاری از مسائلی که نمایندگان در کل کشور دنبال آن هستند و وقتشان را صرف آنها میکنند، از وظایف اساسی نمایندگی خارج است.
یادم میآید بچه بودم، پدرم به اعضای فامیل و برادران نصیحت میکرد، مبادا برای رشد خودتان از ترقی و پیشرفت دیگران ناراحت شوید و برای ترقی خودتان، دیگران را تخریب کنید. از کودکی در فکر من این ذهنیت نهادینه شد که برای رشد فردی و شهرستانی یا حتی رشد قومیتی از رشد و ترقی ونقش آفرینی مثبت دیگران نهتنها حسرت نخوریم، بلکه خوشحال هم بشویم، نه تنها غبطه نخوریم بلکه کمک هم بکنیم و از خرده گیری و از کسانی که در سطح ملی یا حوزه انتخابیه نفشآفرینی مثبتی دارند ایراد نگیریم بلکه تلاش کنیم ضمن استفاده از تجارب موفق دیگران خودمان را تقویت نموده و برای توسعهی همه جانبه طرحی نو دراندازیم و با همدلی و هم افزایی و حضوری فعال و وحدت بخش برای تحقق مطالبات حقیقی افکار عمومی مقتدرانه عمل نماییم.
کبنا، قصد دارید در انتخابات شرکت کنید؟
واقعیت این است که نگاهم به پذیریش مسئولیت منطبق با نگاه اسلام به مدیریت و مسئولیت است.
در اسلام به ما توصیهشده است که اگر کسی را قویتر از خود در ایفای نقش مدیریتی مشاهده کردید و در حال حاضر آن وظیفه را بر عهدهدارید، آن را کنار بگذارید و از آن فردی که احساس میکنی بهتر، دقیقتر و توانمندتر آن نقش را ایفا مینمابد، بخواهید که آن مسئولیت را بپذیرد. اعم از کارهای اجرایی و یارهبری یک جریان، نمایندگی یا حتی تدریس در یک کلاس درس. در هر عرصهای نگاه اعتقادی برای ایفای نقش این است که ما همواره از توانمندتر از خودمان دعوت کنیم که در آن عرصه وارد شود و خودمان در کنار آن قرار بگیریم.
همچنان که رسم بوده است که وقتی به برخی مراجع دینی مراجعه میکردند، اگر آن مرجع، دیگری را اعلمتر از خود میدانست، مردم را به تقلید از آن مرجع اعلم و اصلح سوق میداد، در مورد موضوعات کلان دینی و اجتماعی هم همینطور است.
البته عکس این هم وجود دارد که اگر کسی خود را توانمندتر و موفقتر میداند، لازم است که در این عرصه وارد شود.
میل قلبی بنده این است که در کناره باشم و به وحدت و حمایت همه جانبه از کاندیدا واحد فکری که دارای ثبات عقیده و اندیشه در عمل و نظر باشد کمک کنم. در این زمینه قطعاً میتوانم نقش موثری را ایفا نمایم، منتهی اگر به عنوان کاندیدا وارد این عرصه شوم، شاید به دلیل اینکه خود را در معرض رأی مردم قرار میدهم، فعالیتی که میتوانم در راستای وحدت، همدلی و همگرایی و خروجی واحد تاثیرگذار انجام دهم شبهه دار شود، فلذا تمایل دارم به این وحدت و همگرایی و حضور مؤثر و تأثیرگذار کمک کنم، ولی با این وجود در خیابان، منازل، و دانشگاهها و مجامع عمومی و هرجایی که حضور پیدا میکنم، عدهای از بزرگان بر اساس اعتماد و اعتقادشان بر کاندیداتوریام اصرار مینمایند و وقتی با عدم تمایل من روبرو میشوند بعضاً ما را متهم به رفاه طلبی میکنند تا جایی که یکی از دوستان عنوان کرده بود که آیا فلانی عافیتطلبی میکند که کاندیدا نمیشود یا با دوراندیشی و محاسبهگری استنکاف مینماید.
بسیاری از عزیزان فشار میآورند جهت اعلام کاندیداتوری ولی من هنوز جواب قطعی ندادهام، نه بر حضور و نه بر عدم حضور، شاید ضرورتی ایجاب نماید همان ضرورتی که در بیانیه گچساران عنوان نمودم. اما عمیقاً و قلبا علاقهمندم که بتوانم از فردی که حتی دارای کف شاخصهای مورد نظر ما با توانمندی لازم و وجود پارامترهای مشخصی مانند پایبندی و استقامت و استواری بر فکر و اندیشه همراه با عملگرایی و با لحاظ مصالح و منافع عالیه مردم، کشور، استان و به ویژه شهرستانهای بویراحمد و دنا حمایت کنم و بیشتر نقش حمایتی داشته باشم، اما اگر ضرورت پیدا کرد، ممکن است که بنده ناچار شوم که برای تمکین از خرد جمعی و نظر واقعی دوستان و همسویان و احترام به جمع کثیری از شهروندان گرامی وارد عرصه انتخابات شوم، به همین دلیل تاکنون عدم حضور قطعی خود را اعلام ننمودهام.
کبنا، در رابطه با چینش مدیران استانی چه نظری دارید؟ آیا مدیران واقعاً شایستهترین مدیران بودهاند؟
در مورد عزل و نصبها یکی از اشکالاتی که به نظر بنده در حوزهی نمایندگی نهادینه شده است و خیلی هم به نظرم جالب نبود، همین است که مدیریتها بر اساس نظر نمایندگان دائمالتغییر هستند فلذا باعث زیر سوال رفتن اصل تفکیک قوا شده است و این تغییر مداوم مدیران منجربه عدم ثبات در برنامه ریزی برای توسعه پایدار و همه جانبه استان و اجرایی نشدن بسیاری از برنامهها میگردد و اجازه توسعه زیرساختها را به استان نمیدهد.
بنده یادم میآید درزمانی که آقای استاندار وقت دولت دوم خرداد وارد استان شد، در جلسهای که بعد از 3 ماه به حضور ایشان رسیدیم و به دعوت ایشان به استانداری رفتیم، یکی از قویترین نیروهای رقیب جریان سیاسی در شهرستان بویراحمد و دنا را به ایشان معرفی کردیم و قبلتر از آن یک نیروی قوی و مجربی را که در جریان رقیب انتخاباتی ما وجود داشت، جهت استانداری استان کاندیدا نمودیم. همواره دنبال این بودیم که بهجای عزل و نصب، نیروهای جریانهای سیاسی به دنبال شایستهسالاری باشیم، اگر شایستهسالاری معیار اساسی قرار بگیرد و عزل و نصبها در استان با نظارت نمایندگان و نه با پیشنهاد نمایندگان نهادینه میشد، شاید خیلی بهتر بود.
البته بنده شایستگی مدیران فعلی را رصد نکردهام که بتوانم در مورد آنها قضاوت نمایم اما به این شیوه معتقد هستم و اعتقاد دارم که وظیفهی اساسی نمایندگان، نظارت بر حسن اجرای دقیق و صحیح قوانین در هر سه قوه است و همچنین تصویب قوانین راهگشا و راهبردی در جهت رسیدن به توسعه همهجانبه و پایدار در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
احساس میکنم که انتخاب این شیوه توسط نمایندگان شاید به دلیل شرایط همان دو دور اول و دوم مجلس شورای اسلامی بوده است که باعث شد نمایندگان خصوصاً در شهرستانهای کوچکتر درگیر این مسائل شوند و مانع نقش فعالشان در ایفای وظایفشان شود.
کبنا: چرا دور قبل از کاندیداتوری گچساران و باشت انصراف دادید؟
دور قبل توسط جمع تاثیرگذار و قابل توجهی از مردم شریف شهرستانهای گچساران و باشت برای کاندیداتوری دعوت به حضورشدم ولی همانطورکه در بیانیهی مربوط به خودداری ازکاندیداتوری درشهرستان گچساران وباشت عرض کردم که ضرورتی نمیبینم در انتخابات به عنوان کاندیدا حاضر شوم اکنون در توضیح آن عدم ضرورت عرض مینمایم به دلیل اینکه نماینده وقت شهرستانهای گچساران و باشت در حوزه انتخابیه و مجلس نقش فعال و تاثیرگذاری ایفامی نمود و در زمینه عمران و آبادی حوزه انتخابیه موفقیتهایی خوبی به دست آورده، ضمن خودداری از کانداتوری به دعوت کنندگان پیشنهاد دادم که درآن دوره از اختلافات فکری ونظری به نفع مصالح و منافع عالی شهرستان گچساران و باشت صرفنظر نمایند، حتی پیشنهاد دادم که بیانیهای بدهید که در این دوره به نفع توسعه شهرستانهای گچساران و باشت از اختلافات فکری صرف نظر نموده و کاندیدایی معرفی نخواهیم کرد.
ولی رویهمرفته بنده نهتنها ضرورتی نمیدیدم، بلکه مانعشدن را صلاح نمیدانستم و احساس میکردم که اگر نمیتوانیم کمک و یاری کنیم، مانع ایجاد نکنیم.
در دوره قبل در حوزه بویراحمد و دنا هم باز به همین دلیل که تعدادی از دوستان داوطلب شده و یا قصدکاندبداتوری داشتند، به نفع خروجی واحد و تسهیل موفقیت خروجی مورد نظر خرد جمعی دوستان در شهرستان بویراحمد و دنا، تصمیم گرفتم که در انتخابات کاندیدا نشوم تا اگر بتوانم در کمک به وحدت تأثیرگذار باشم، نه اینکه با حضور خودم موجب تفرق هوادران و رأیدهندگان و یا اینکه احیاناً باعث چالشهای بعدی باشم. خصوصاً با اعلام حضور آقای سید باقر موسوی که مورد اقبال افکار عمومی اکثریت تعیین کنندهی مردم غیور شهرستانهای بویراحمد و دنا بود، احساس کردم وظیفه ما کمک به تحقق نظر افکار عمومی و تشویق تبلیغات انتخاباتی به سمت رقابتهای اندیشهای است.
کبنا، نظرتان در رابطه با حقوق شهروندی بیان کنید، احساس میکنم که در حد یکحرفی مانده است، توضیح دهید؟
شاید نظر بنده کمی چالشبرانگیز باشد، اگر جواب ندهیم، بیاحترامی به سؤالکننده محترم تلقی شود. نکتهای که وجود دارد این است که متأسفانه هنگام انتخابات معمولاً شعارهای انتخاباتی همواره خیلی پررنگتر از جدیت در عمل است، معمولاً شعارهای مردمپسند داده میشود که در واقعیت جدیتی برای اجرای آنها در مقام عمل مشاهده نمیشود و سبب بی اتمادی مردم میگردد.
تا جایی که وقتی قیمت دلار تغییر میکند، افکار عمومی به سمتی میرود که معتقد میشوند که نوسان قیمت دلار توسط دولتهای قبل و دولت فعلی بهطور ناگهانی برای رفع کمبود هزینههای جاری و کسری بودجه انجام گرفته است. هم اکنون افکار عمومی به سمتی رفته است که دولت در بالا رفتن دلار نقش داشته است برای اینکه کسری بودجه را جبران کند، اگرچنین چیزی باشد یک نوع بیصداقتی با مردم صورت گرفته است.
فاصله بین مردم و مجریان مخصوصاً در عدم اعتماد غیرقابلجبران است؛ حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه میفرماید که ارجمله حقی که مردم بر حاکم دارند این است که با آنها شفاف باشند و حقایق را به نظرشان برسانند و دوگانگی در شعار و عمل نداشته باشند. به نظر میرسد که برخی از این مسائل جنبه تبلیغاتی داشته باشد.
کبنا، یک موضوعی که اخیراً در فضای سیاسی استان مطرح شد و چالش بر انگیز هم بود «عزت بویراحمد»، نظر شما چیست؟
این هم از آن جنس سؤالاتی میباشد که ممکن است پاسخ به آن شائبهی انتخاباتی ایجادنموده و نقد رقبای احتمالی تلقی شود با توجه به جو رسانهای که وجود دارد، اعتقادم این است که بهجای اینکه بگوییم عزت بویراحمد خدشهدار شده است، باید بگوییم حق مردم شهرستان بویراحمد و دنا؛ حضور فعالتر و پر رنگتر نخبگان، سیاسیون، مجریان و پیشکسوتان این منطقه است، زیرا همواره در مناسبات سیاسی -اجتماعی کشور در قبل و بعد از انقلاب اسلامی شهرستان بویراحمد و دنا تعیینکننده بودند؛ به دلیل شجاعت، شفافیت و حضور مستمری که مردم این منطقه در جبهههای جنگ، مبارزات و انتخاباتها داشتند، بهتر است که پیشکسوتان، نیروهای فکری- فرهنگی- سیاسی و اجرایی و حتی نمایندگان با زبانی که ویژگیهای مثبت مردم بویراحمد و دنا را برجسته مینماید صحبت نکنند و پاسدار حق و حقوق این دو شهرستان و نقش تعیین کننده و تاثیر گذار آنها باشند.
کبنا، اصلاح طلبان بویراحمد در انتخابات گذشته و برخی مسائل مهم سیاسی از یک وحدت رویه برخوردار نیستند؟ چرا؟
ائتلافی که در شهرستان بویراحمد و دنا بین کنشگران اجتماعی و بهویژه در بحث انتخابات بین اصلاحطلبان به وجود آمد، به نظر میآید که به یک سری عوامل متعددی برمیگردد، اختلاف سلیقه و روشهای متعدد در این قضیه دخیل بوده است. هر گروهی که حرف خودشان را صد درصد حق بدانند و با جزمگرایی بر تصمیم خود پای بفشارند، درواقع یکی از پاشنههای آشیل این جریان را رقم میزنند، اگر هرکدام از این جریانهای که در تفرق نقش داشتهاند، در لحظه اتخاذ تصمیم، منافع و مصالح عالی مردم بویراحمد و دنا بهویژه جریان فکری را در نظر بگیرند، از بسیاری از پافشاریهای خود عدول میکنند.
بنده احساس نمیکنم که اراده فرد خاصی باعث این قضیه شده باشدبلکه بیشتر به روش و شیوهی اجرایی و نحوه حضور کاندیداهابرمی گردد وبه غالب آنهانقدجدی وجود دارد.
اگر کاندیداها از بدو ورود مصالح و منافع عالی را در نظرمی گرفتند و با تمکین از خرد جمعی اصلاحطلبان وارد صحنه میشدند، قطعاً بسیاری از این مسائل مرتفع میشد.
نخبگان و پیشکسوتان سیاسی هم بایستی از بسیاری از نظرات خودشان که احساس میکردند، مطلق است به نفع خرد جمعی عدول کنند.
کبنا، در باره فرزندانتان هم کمی صحبت بفرمایید؟
پسر بزرگم برای پذیرش درهمهی رشتههای فنی وبرای همهی دانشگاهها رتبهی قبولی اخذنمودکه نهایتاً پس از مشورت اولویت اول خود را، مکانیک دانشگاه تهران انتخاب نمود که همان اولویت اول هم قبول شد، همزمان برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشدحقوق قضایی دردانشگاه علوم قضایی دعوت شده بود، اگرچه قلباً دوست داشتم اگرتمایل به شغل دولتی دارددرشغل قضا وارد شود ولی اصرار نکردم و خودش با مشورت رشتهی مکانیک را انتخاب نمود.
دخترم نیز با وجود اینکه رتبهی لازم برای رشته پزشکی رااخذنمود، با نظر مشورتی و جمعی ازبستگان (والبته مخالف نظراولیه خودش که علاقه مندبه ژنتیک بود) بین ژنتیک و پزشکی، در اولویت اول انتخابیاش یعنی دکترای داروسازی دانشگاه تهران قبول شد و مشغول به تحصیل است. فرزند سوم بنده کلاس دهم است.
کبنا، وضعیت حقوق بشر در کشور ایران چطور است؟
در بحث حقوق بشر در کشور احساس میکنم که سازمانهای مردمنهاد دغدغهشان بیشتر از مجریان در این بخش باشد و البته حق هم همین است که معمولاً رسانهها و سمنها و نهادهای مردمنهاد مجریان را به صیانت و تضمین حقوق بشر مجبور نمایند.
اختلافنظری در بحث حقوق بشر وجود دارد که بخشی از اموری که دنیای خارج از جهان اسلام از ما میخواهند، به دلیل مخالفتهای بدیهی که با نصوص شرعی ما دارند، قابلیت اجرایی ندارند؛ و دغدغههایشان قابلرفع نیست. به دلیل اینکه آنها چیزهایی میخواهند که جزو رسوم ما نیست، مانند هم جنس گرایی، خوردن مشروبات الکی و ... که شرعاًعملی حرامند، حالا هر دغدغهای که خارج از دنیای اسلام وجود داشته باشد، تکلیفی برای ما ایجاد نمیکند؛ اما نوع ورودی که شرع مقدس اسلام برای تعقیب، تحقیق، پیگیری و اثبات جرایم حدی مانندخوردن مشروبات الکلی واعمال منافیات عفت، قرار داده است، اگر سلیقهای عمل نشود به نظر من در عمل تعارضی بین عمل مجریان در این بخش و دغدغههای حقوق بشری نهادهای دیگر ایجاد نمیکند، به دلیل اینکه به نظر شرع اسلام پیگیری و دخالت در احوال شخصی و حریم خصوصی ممنوع است. مگر با وجود شاکی خصوصی.
هم قرآن کریم صراحتاً منع میکند و هم ائمه اطهار و معصومین (ع) و هم قوانین ما تجسس در امور شخصی را منع کرده است.
اگر بعضاً مشاهده میشود که سرکشیهایی به حریم خصوصی انجام میگیرد غالباً سلیقهای است که با برداشتهای شخصی صورت میگیرد.
و اگر مطابق موازین شرع انور اسلام انجام بگیرد، بسیاری از این نتایج منفی به بار نمیآید و موجب حساسیت نهادهای بینالمللی نمیشود.
اگر از انجام سلیقههای شخصیمان اجتناب نماییم و به قوانین موضوعه پایبند باشیم و در واقع به قوانین شرع اسلام عمل شود بسیاری از این دغدغهها از بین میرود.
در احکام دینی و نظرات حضرت امام خمینی (ره) تحقیق وتعقیب در امورشخصی وخصوصی کاملاً ممنوع است به نحوی که مااجازه نداریم که تحقیق کنیم و نه حق تعقیب داریم. مگر جایی که شاکی خصوصی وجود دارد.
بنا بر این اگر مجریان سلیقههایشان را بر قانون مقدم ندانند، همانطورکه قرآن در آیه اول سوره حجرات میفرمایید بر خدا و رسول خدا سبقت نگیرید، یعنی اینکه در مقام عمل دلسوزتر از خدا و رسول خدا نباشید.
ولی اگر ما مطابق آیات قرآن کریم و سیاست اعمالی دین اسلام و نظرات حضرت امام و مراجع و قوانین موضوعه عمل نماییم، بسیاری از دغدغههای حقوق بشر حتی در خارج از ایران مرتفع میشود.
مثلاً در قرآن کریم میفرمایید که کسی که حب قلبی داشته باشد که کار بدی دربین مردم مومن اشاعه داده شود مورد عذاب الهی قرار خواهد گرفت چه برسد به اینکه بخواهد انتشار بدهد، یا اینکه بخواهد افشاگری نماید. (آیه ۱۹ سوره نور)
کبنا، چند کلمه نام میبرم شما مختصر در مورد این کلمات توضیح دهید.
شهرستان بویراحمد و دنا: مهماننوازی، شجاعت، وفای به عهد، نوعدوستی، ثاثیرگذاری در مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استان و کشور.
سید باقر موسوی: شجاعت، صداقت با مردم وموکلین، وفاداری در عمل ونظر به شعارهای انتخاباتی وبیزاری از وادادگی، غیرقابل نفوذ از طریق تطمیع و تهدید در عقب نشینی از انجام وظایف اساسی نمایندگی و مدیریتی در دفاع از حقوق مردم و موکلین.
غلامرضا تاجگردون: کاردان توام بارشدپلکانی، متعهد به حوزه انتخابیه، دلنگران مسائل کشور، معتقد و پیگیر معضلات اقتصادی کشور و حوزه انتخابیه.
هدایت خواه: صراحت وبلاغت دربیان، معتقد به مبانی فکری و آرمانهای مورد نظرش در شعار و عمل وپیگیرجدی امورفرهنگی درامورمربوطه
زارع: خوش اخلاق، متواضع، پیگیر مشکلات موکلین و حضورمستمردرحوزه انتخابیه با نگاه معطوف به رأیدهندگان.
توقعم از رسانهها این است که بههیچعنوان وظیفه رسانهایای خویش را فدای منافع و مسائل زودگذر نکنند و اعتماد مردم به رسانه را با جانبداری و یا تبلیغات له یا علیه دیگران خدشهدار ننمایند، با شفافیت و عادلانه دنبال احقاق حق مردم و مصالح عالیه استان و کشور باشند.
همچنین از مردم شریف و فهیم استان تقاضا دارم در فضایی عقلانی و به دور از هیجانات انتخاباتی در کلیه انتخاباتهای پیش روی تصمیمی اتخاذ نمایند که منافع کلان حوزه انتخابیه و استان فدای منافع شخصی یا گروهی زود گذر نشود.
بخش اول این گفتوگو را در اینجا [کلیک کنید] بخوانید.
کد مطلب: 400692